
شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
ادعای تاثیر «ابرخوراک»، «انرژی زیستی» و «مقیاس بوویس» بر سلامت انسان

شاخدار

شخصی به نام «مزدافر مومنی» در ویدیویی در صفحه اینستاگرامش از مفهوم «انرژی زیستی» و «ارتعاش» صحبت میکند و ادعا میکند بعضی مواد خوراکی چون «انرژی زیستی» بالایی دارند «ابرخوراک» هستند (بایگانی).

او که تنها در صفحه اینستاگرام یک میلیون نفر دنبالکننده دارد در این ویدیو مدعی شده است که موادی برای بدن مفید هستند که عدد «مقیاس بوویس» آنها بالاتر از عدد مرتبط با بدن انسان است:
«اگر ما بتونیم چیزهایی بخوریم که انرژی زیستی اونها از انرژی زیستی ما بالاتره حال ما رو بهتر میکنه. اگر چیزهایی بخوریم که سطح انرژی زیستی اونها از سطح انرژی زیستی ما پایینتره حال ما رو بدتر میکنه.
فیزیکدان فرانسوی به نام آندره بوویس دستگاهی درست کرد به اسم بایومتر، اسمش روش هست حیاتسنج. دستگاهی که از سه تا ۱۸ هزار رو نشون میده. بعد ایشون متوجه این شد که موجودات زنده انرژی های حیاتیشون با هم فرق داره. مثلا موجودات زنده، جانوران آبزی زندهای که در خشکی زندگی میکنن شش هزار و پانصد بوویس انرژی حیاتی داشتن و جانوران آبزی، ماهی ها و همه موجوداتی که تو آب زندگی میکنن آبزیان، اینا میزان انرژی زیستیشون پنج هزار و پانصد بوویس هست. یعنی آبزیان انرژی زیستیشون کم تره…
بعضی از خوراکی ها هستن به خصوص در گیاهان که انرژی زیستیشون حتی از دویست هزار بوویس هم بالاتره که اصطلاحا بهشون میگن سوپر فود یا ابرخوراک».
این ادعا مردود است، ادعاهای آندره بوویس پشتوانه علمی ندارد و وجود آنچه «انرژی زیستی» نامیدهاند در اشیاء و خوراکیها از لحاظ علمی پذیرفته نیست.
شخصی که این ادعاها را مطرح میکند «مزدافر مومنی»، مروج شبه علم انرژیدرمانی است.
مومنی خود را «محقق، مولف و مدرس مستقل» معرفی کرده و تاکید میکند مدرک دکتری در هیچ حوزهای ندارد و مدعیست به مطالعات میانرشتهای در زمینههای گوناگون از «آب آشامیدنی» تا «شناخت ساختار واقعیت» انجام میدهد.
مومنی در این ویدیو با اشاره به آندره بوویس و ادعای او راجع به «انرژی زیستی» که نزدیک به صد سال پیش مطرح شده اشاره میکند و آن را مبنای صحبت خود درباره «ابرخوراک» میگذارد.
ما پیش از این هم ادعایی از او را درباره «افزایش ۵۰ درصدی قدرت ایمنی بدن بر اثر ۱۰ دقیقه تمرین ذهنی یا دعا» درستیسنجی کرده بودیم.
آندره بوویس (André Bovis) مروج شبهعلم فرانسوی در نیمه اول قرن بیستم بود که بیشتر با «مقیاس بوویس» (Bovis Scale) شناخته میشود. بوویس حدود صد سال پیش مدعی شدهبود به روشی برای اندازهگیری «انرژی زیستی» در اشیا، غذاها و موجودات زنده دستیافته و نامش را مقیاس بوویس گذاشتهبود و با یکپاندول و اعدادی روی که روی صفحه دایرهای کشیده بود و نامش را بیومتر گذاشته بود آن را اندازه میگرفت. به ادعای او هرچه مقیاس بوویس بالاتر باشد آن محیط یا شی، انرژی بالاتری دارد و برای سلامتی انسان مفیدتر است.

آندره بوویس به همراه پاندولی که گفته میشود با آن انرژی زیستی را اندازه میگرفت

در سیستم بوویس، آونگ یا ابزار مشابه در این دایره حرکت کرده و بدون هیچ مبنای فیزیکی عددی را بهعنوان «میزان انرژی» محل اعلام میکند. در این مقیاس ۶۵۰۰ «خنثی» است. اعداد پایینتر بر «انرژی انسان» اثر منفی دارند و اعداد بالاتر اثر مثبت.
مقیاس بوویس را پس از آندره بوویس، آندره سیمونهتون (André Simoneton) مهندس مخابرات فرانسوی توسعه داد. این افراد عضو جنبش Radiesthesia بودند، جریان شبهعلمی که معتقد بود «اشیا و موجودات زنده تابش زیستی دارند و میتوان آن را با ابزارهایی مثل پاندول، چوب L شکل، یا انتن خاص اندازه گرفت».

Radiesthesia در اصل شاخهای از شبهعلم «گمانهزنی» Dowsing یا روشهای پیدا کردن آب و یا فلز مدفون بود که به جای آبیابی، ادعا میکرد خوراکیها، اشیا، مکانها و موجودات سطوح متفاوتی از «تابش حیاتی» دارند و این تابشها را میتوان با پاندول یا پاندول آونگی (Pendular dowsing) اندازه گرفت.
در روش بوویس، طبق دستورالعملهایی که در کتابهای Radiesthesia آمده شی یا خوراکی را روی میز میگذارند، پاندول را روی مقیاس (رسم شده روی کاغذ) حرکت میدهند، پاندول در نقطهای شروع به چرخش یا ایستادن میکند. این نقطه را عدد «بوویس» مینامند. یعنی مقیاس بوویس یک مقیاس ذهنی است که با ابزار dowsing خوانده میشود.
گمانهزنی یا دوسینگ Dowsing یک تکنیک ردشده است و هیچ شواهد معتبر وجود ندارد که نشان دهد این روش بهتر از شانس کار میکند.
همچنین مقیاس بوویس بر پایه اصطلاحات مبهم مثل انرژی زیستی و انرژی کیهانی تعریف شده و هیچ تعریف دقیق، روشن یا قابل سنجش با واحد اندازهگیری مثل کالری یا ژول یا دیگر واحدهای اندازهگیری انرژی ندارد. هیچ «دستگاه کالیبرهشدهای» وجود ندارد که بتواند ادعاهای بوویس را بازتولید کند. یعنی آنچه با «پاندو بیومتر» خوانده میشود مبتنی بر سوگیری ذهنی است نه سنجش فیزیکی واقعی.
با این توضیحات فکتنامه به ادعای مزدافر مومنی درباره «انرژی زیستی» مواد خوراکی و اهمیت خوردن خوراکیهایی با «مقیاس بوویس بالا» نشان شاخدار میدهد.

شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما