
شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
اصلیترین عامل زوال عقل و آلزایمر کمبود منیزیم در بدن است.

نادرست

در شبکههای اجتماعی پستهایی منتشر شده که ادعا میکند اصلیترین عامل زوال عقل و آلزایمر کمبود منیزیم در بدن است (لینک۱، لینک۲). در توضیحات این پستها آمده است:
«کمبود منیزیم یکی از عوامل مهم در افزایش خطر ابتلا به اختلالات شناختی از جمله آلزایمر و انواع زوال عقل است. منیزیم یک ریزمغذی کلیدی برای عملکرد عصبی به شمار میرود و در تنظیم ارتباطات سیناپسی، تعادل کلسیم و تولید انرژی سلولی نقشی اساسی دارد. وقتی سطح منیزیم در خون پایین بیاید، نورونها آسیبپذیرتر میشوند و احتمال بروز التهاب عصبی و تخریب تدریجی بافت مغز بیشتر خواهد بود. این همان مکانیسمی است که در مطالعات کوهورت اخیر بهعنوان حلقه ارتباطی میان کمبود منیزیم و خطر بالاتر آلزایمر شناسایی شده است.
یافتههای جدید حاکی از آن است که افراد با کمترین سطح منیزیم سرمی نسبت به افراد در محدوده طبیعی، ریسک بالاتری برای ابتلا به دمانس و آلزایمر دارند. پژوهشگران این اثر را به ترکیب چند عامل نسبت میدهند: افزایش استرس اکسیداتیو، تجمع پروتئینهای سمی مانند بتاآمیلوئید، و آسیب به رگهای مغزی. همچنین شواهدی وجود دارد که کمبود مزمن منیزیم باعث اختلال در تنظیم پلاستیسیتی سیناپسی میشود؛ فرآیندی که برای یادگیری و حافظه حیاتی است. به همین دلیل، سطح پایین منیزیم میتواند چرخهای ایجاد کند که از افت حافظه شروع شده و به سمت دمانس کامل پیش برود.
از نظر بالینی، این یافتهها اهمیت ویژهای دارند زیرا کمبود منیزیم نسبتاً شایع است؛ بهویژه در سالمندان، بیماران مبتلا به دیابت یا بیماریهای قلبی و افرادی که رژیم غذایی نامتوازن دارند. به همین خاطر، متخصصان تأکید میکنند که غربالگری منیزیم و اصلاح کمبود آن میتواند یک ابزار ساده و کمهزینه برای کاهش ریسک آلزایمر و دیگر اشکال زوال عقل باشد. با این حال، مصرف مکملها باید زیر نظر پزشک انجام شود زیرا همانطور که دادههای جدید نشان دادهاند، مقدار بیش از حد نیز میتواند مضر باشد. بهترین رویکرد، حفظ یک سطح «بهینه» از منیزیم از طریق رژیم غذایی غنی (مانند سبزیجات سبز، مغزها و غلات کامل) همراه با نظارت پزشکی است».
در انتها تاکید شده که منبع این ادعا وبسایت مجله علمی «Neurology» است.

اما آیا این ادعا درست است و در منبع داده شده چنین اطلاعاتی آمده؟
در مقالهای که لینک آن به عنوان منبع داده شده چنین نتیجهای به دست نیامده. در این لینک مقالهای با عنوان «منیزیم سرم (بخش مایع خون) با خطر ابتلا به زوال عقل مرتبط است» منتشر شد.
این مطالعه آیندهنگر داوری شده در سال ۲۰۱۷ منتشر شد و مبتنی بر جمعیت روتردام بود. در این مطالعه سطح منیزیم سرم خون در ۹٬۵۶۹ نفر از شرکتکنندگان که در آغاز مطالعه بین ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۸ زوال عقل نداشتند، اندازهگیری شد. سپس شرکتکنندگان تا اول ژانویه ۲۰۱۵ از نظر بروز زوال عقل پیگیری شدند. میانگین سن جمعیت مورد مطالعه ۶۴٫۹ سال بود و ۵۶٫۶ درصد از شرکتکنندگان زن بودند. در طول میانه دوره پیگیری ۷-۸ ساله، ۸۲۳ نفر به زوال عقل با هر علت مبتلا شدند. هم سطح پایین منیزیم سرم (≤۰٫۷۹ میلیمول بر لیتر) و هم سطح بالای منیزیم سرم (≥۰٫۹۰ میلیمول بر لیتر) با افزایش خطر زوال عقل همراه بودند.
در نهایت این مطالعه نتیجه میگیرد که هر دو حالت پایین بودن و بالا بودن سطح منیزیم سرم با افزایش خطر زوال عقل با هر علت مرتبط هستند و تاکید میکند یافتههای ما نیازمند تکرار و تایید در سایر مطالعات مبتنی بر جمعیت است.
از این رو نه در این مقاله اصلیترین عامل زوال عقل منیزیم تشخیص داده شده و نه گفته شده که فقط کمبود منیزیم موجب زوال عقل است. بلکه یافتههای این تحقیق نشان داد که هم بالا بودن و هم پایین بودن سطح منیزیم در بدن با زوال عقل مرتبط است.
زوال عقل Dementia یک اصطلاح کلی برای نامیدن مجموعه علائمی مانند کاهش حافظه اختلال در فکر کردن و تصمیمگیری مشکل در صحبت کردن یا انجام کارهای روزمره است. کاهش حافظه یکی از علائم اولیه زوال عقل است. اما صرفاً داشتن کاهش حافظه به این معنا نیست که فرد دچار زوال عقل است، زیرا کاهش حافظه میتواند علل متفاوتی داشته باشد. آلزایمر شایعترین بیماری زوال عقل است.
در بیشتر موارد، ما نمیدانیم چرا یک فرد به زوال عقل مبتلا میشود در حالی که فرد دیگری به آن دچار نمیشود. اما احتمال ابتلای برخی افراد نسبت به دیگران بیشتر است، مانند کسانی که سابقه سکته مغزی داشتهاند یا کسانی که دیابت نوع دو، فشار خون بالا، کلسترول بالا و افسردگی دارند.
در آلزایمر که شایعترین نوع زوال عقل است و حدود ۶۰ تا ۸۰ درصد موارد را تشکیل میدهد به نظر میرسد بیماری ناشی از تجمع غیرطبیعی دو پروتئین به نامهای «آمیلوئید» و «تائو» باشد. پروتئینهای آمیلوئید و تائو در مغز جمع شده و باعث آسیب به سلولهای عصبی و کاهش انتقالدهندههای عصبی میشوند. این اختلالها حافظه و عملکرد مغز را تحت تأثیر قرار میدهند. داروهایی مانند دونپزیل علائم را بهبود میبخشند اما درمان قطعی نیستند. علائم بستگی به ناحیه آسیبدیده مغز دارد و معمولاً حافظه در مراحل اولیه بیشترین تاثیر را میپذیرد.
این در حالی است که در زوال عقل عروقی که یکی دیگر از انواع دمانس یا زوال عقل است، بیماری ناشی از کاهش جریان خون در مغز است که باعث آسیب و در نهایت مرگ سلولهای مغزی میشود. این اتفاق میتواند در نتیجه تنگ شدن و انسداد رگهای خونی کوچک در داخل مغز، یک سکته مغزی واحد، که در آن خونرسانی به بخشی از مغز به طور ناگهانی قطع میشود، تعداد زیادی «سکته خفیف» که باعث آسیبهای کوچک اما گسترده به مغز میشوند، ایجاد شود. با وجود این باید توجه کرد همه کسانی که سکته مغزی میکنند لزوماً دچار زوال عقل عروقی نمیشوند.
در نوعی دیگر از زوال عقل به نام زوال عقل با اجسام لویی (Lewy bodies) هم علل بیماری متفاوتند. اجسام لویی تودههای ریز پروتئینی به نام «آلفا-سینوکلئین» هستند که میتوانند در داخل سلولهای مغزی ایجاد شوند. این تودهها به نحوه کارکرد سلولها و ارتباط آنها با یکدیگر آسیب میرسانند و سلولهای مغزی در نهایت میمیرند. زوال عقل با اجسام لویی ارتباط نزدیکی با بیماری پارکینسون دارد.
انواع دیگر زوال عقل مانند زوال عقل فرونتوتمپورال (گیجگاهی-پیشانی) و زوال عقل ترکیبی هم هر کدام عوامل و علل خود را دارند.
بنابراین زوال عقل (Dementia) و آلزایمر (Alzheimer’s Disease) بیماریهای پیچیدهای هستند که علت واحدی ندارند.
عوامل خطر زیادی وجود دارند که میتوانند در ابتلا به زوال عقل نقش داشته باشند. برخی عوامل مانند سن غیرقابل تغییر هستند، اما میتوان با مدیریت سایر عوامل، ریسک ابتلا را کم کرد.
از جمله عوامل خطری که نمیتوان آن را تغییر داد، سن، سابقه خانوادگی و ابتلا به سندرم داون است، بسیاری از افراد مبتلا به سندرم داون تا میانسالی دچار آلزایمر زودرس میشوند.
با وجود این عوامل خطری هم وجود دارد که میتوان آنها را تغییر داد و برای کاهش ریسک زوال عقل مدیریت کرد. مانند، مصرف زیاد الکل، عوامل خطر قلبی ـ عروقی مانند چاقی، فشار خون بالا، کلسترول بالا و تجمع چربی در دیواره رگها و سیگار کشیدن، دیابت، بهویژه در صورت مدیریت نامناسب قند خون، ریسک زوال عقل را افزایش میدهند. کمشنوایی یا مشکلات بینایی درماننشده، افسردگی،آلودگی هوا، ضربه به سر، مشکلات خواب، کمبود ویتامینها و مواد مغذی مانند کمبود ویتامین D، B6، B12 و فولیت هم میتواند احتمال ابتلا زوال عقل را افزایش دهد.
تاکنون تحقیقات بررسی ارتباط زوال عقل عمومی و میزان منیزیوم نتایج مختلطی ارائه کردهاند. مطالعهای (که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد) که نشان داد هم سطح پایین و هم سطح بالای منیزیم با افزایش ریسک زوال عقل کلی مرتبط هستند، تنها مطالعهای است که شواهدی برای ارتباط هم منیزیم بالا و هم پایین با خطر زوال عقل ارائه میدهد. یک مطالعه دیگر سطح پایین منیزیم را در بیماران با اختلال شناختی خفیف و بیماران مبتلا به آلزایمر را نسبت به گروههای کنترل نشان میدهد.
در مطالعهای نشان داده شد برای زوال عقل، تمرکز بر درمان با منیزیم از طریق رژیم غذایی موثر است و حافظه را بهبود میبخشد. یک مطالعه دیگر در ژاپن اما میگوید هرچه مصرف منیزیم بیشتر باشد، نرخ زوال عقل کلی و زوال عقل عروقی کمتر میشود، اما برای بیماران مبتلا به آلزایمر بهبودی مشاهده نشد.
تحقیقی در سال ۲۰۲۳ روی ۶۰۰۰ نفر در انگلستان هم نشان داد که افزایش دریافت منیزیم از طریق رژیم غذایی معمولی، سلامت مغز را در دوران پیری حفظ میکند و اثر آن در زنان بیشتر بوده است.
بنابراین با توجه به مطالعات موجود شواهد علمی نشان میدهند که کمبود منیزیم ممکن است با عملکرد شناختی ضعیف و خطر بالاتر زوال عقل مرتبط باشد، اما تا امروز هیچ مطالعهای ثابت نکرده که کمبود منیزیم «عامل اصلی» آلزایمر یا زوال عقل است.
از این رو این ادعا که اصلیترین عامل زوال عقل و آلزایمر کمبود منیزیم در بدن است، چه با توجه به مقالهای که به عنوان منبع ذکر شده و چه به صورت کلی «نادرست» است.