
اگر شبکه تبلیغاتی حکومت ایران در خارج از کشور را یک چند ضلعی فرض کنیم، یک ضلع آن، و به تعبیری رسمیترین و به نسبت شفافترین ضلع آن، دفاتر و رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی است. این مجموعه ساختاری پیچیده دارد که از سه دهه پیش با هدف تبلیغ گفتمان سیاسی و مذهبی حکومت ایران تاسیس شده است؛ نهادی که اگرچه در ظاهر زیرمجموعه دولت و در چارچوب وزارت امور خارجه فعالیت میکنند، اما در عمل، تندروترین لایههای حکومت و روحانیون نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی آن را اداره میکنند.
دامنه فعالیتهای این دفاتر به شدت متنوع و گسترده است: اعم از برگزاری مراسم فرهنگی و هنری مانند شب یلدا، اجرای کنسرتهای کوچک، یا ارتباطگیری با گروههای مذهبی و سیاسی با هدف پیشبرد اهداف تبلیغاتی حکومت. چنین فعالیتهایی، بعضا در تضاد با ارزشها و معیارهای متعارف اروپا قرار دارند؛ از توجیه حجاب اجباری و خشونت علیه زنان، تقبیح همجنسگرایی و… گرفته تا برگزاری یادبود برای حملات هفتم اکتبر حماس… برگزاری مراسم بزرگداشت برای قاسم سلیمانی و حسن نصرالله تا برگزاری مراسم سخنرانی در قلب اروپا برای تشریح «هجرت و جهاد».

رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی در خارج، از نظر اداری زیرمجموعه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هستند؛ سازمانی که در سالهای نخست رهبری علی خامنهای با هدف سازماندهی، «فعالیتهای فرهنگی ـ تبلیغی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور» تاسیس شد. این سازمان طبق اساسنامه (لینک بایگانی) زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اما در همان خط اول اساسنامه تاکید شده که «بر اساس «رهنمودهای» رهبر جمهوری اسلامی فعالیت خواهد کرد.
البته دامنه مداخله رهبر جمهوری اسلامی در این سازمان، فراتر از «رهنمود» است. او موسس سازمان است و مسئولیت تایید رئیس سازمان با شخص رهبر است. اعضای شورای عالی فرهنگ و ارتباطات اسلامی را نیز، که عالیترین رکن اساسنامه است، به جز دو نفر همه را رهبر منصوب میکند. درواقع به جز وزیر ارشاد و وزیر امور خارجه که آنها به طور غیرمستقیم با تایید رهبر انتخاب میشوند، بقیه اعضای حقیقی و حقوقی این سازمان، همه از روحانیون و افراد بانفوذ نزدیک به علی خامنهای هستند که معمولا، دیدگاههای افراطی سیاسی و مذهبی دارند.
منابع مالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به طور کامل شفاف نیست. تنها بخشی از آن که در بودجه سالانه کشور میآید مشخص است. این سازمان در قانون بودجه سال ۱۴۰۴، در قالب چهار ردیف بودجه در جدولهای اصلی و متفرقه ۳۲۰۰ میلیارد تومان اعتبارات دارد که با احتساب نرخ تبدیل دلارهای نفتی در بودجه، معادل ۵۳ میلیون یورو (حدود ۶۰ میلیون دلار آمریکا) ارزش دارد. این البته تنها منبع مالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیست. در تبصره ۸ همین قانون بودجه این سازمان موظف شده تا ۲۰ میلیون یورو از محل فروش و صادرات محصولات و خدمات فرهنگی درآمد کسب کند و آن را مستقیما برای اجرای برنامههای «فرهنگی» هزینه کند؛ به جز اینها طبق اساسنامه (لینک بایگانی) منابع مالی دیگری هم برای این سازمان در نظر گرفته شده که از میان آنها، میتوان به «کمک بلاعوض اشخاص حقیقی و حقوقی» و همچنین «وجوه شرعی» اشاره کرد که در واقع همان منابع مالی در اختیار روحانیون بلندپایه و در راس آنها رهبر جمهوری اسلامی قرار دارد. به دلیل نبود شفافیت، معلوم نیست آیا هیچ کدام از مراجع به این سازمان کمک مالی میکنند یا نه، اما در متن اساسنامه «وجوه شرعی» نیز جزو منابع مالی این سازمان ذکر شده است.
طبق اطلاعات موجود در وبسایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در حال حاضر ۶۷ دفتر فرهنگی رسمی، در نقاط مختلف دنیا فعالیت میکنند که حدود یک پنجم آنها (یعنی ۱۳ نمایندگی) در خاک اروپا قرار دارند. آدرس رسمی اکثر این دفاتر، طبق اطلاعات ذکر شده در تارنمای رسمی، واحدهای مسکونی و بعضا تجاری در مراکز شهری است.
اما فراتر از موقعیت مکانی، اطلاعات درباره فعالیتهای دفاتر رایزنی فرهنگی و مدیران آنها بسیار محدود است. نه در سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نه در تارنمای رسمی دفاتر، مشخصات رایزنان فرهنگی به شفافیت در دسترس نیست، اما فکتنامه با مرور اخبار و اطلاعات پراکندهای که در رسانهها منتشر شده، اطلاعاتی در مورد برخی از رایزنان فرهنگی ایران در اروپا را جمعآوی کرده است.
تقریبا تمام دفاتر فرهنگی ایران در اروپا در اینستاگرام یا تلگرام صفحه دارند. این صفحات دنبالکنندگان زیادی ندارد، اما اگر گذار کسی به این صفحات بیفتد تصور میکند که برنامههای دفاتر فرهنگی ایران در اروپا محدود به برگزاری مراسم فرهنگی و هنری است: مانند شب شعر، کلاس زبان فارسی، برگزاری برنامههای مناسبتی ملی و مذهبی چون نوروز، شب یلدا یا عاشورا، برگزاری نشستهای فرهنگی درباره شعرا و فیلسوفان ایرانی و…
اما طبق تحقیقات فکتنامه، علاوه بر این، دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی با برگزاری جلسات و نشستهای به اصطلاح فرهنگی با گروههای مذهبی و سیاسی همسو در اروپا (از گروههای چپگرای مخالف اسرائیل گرفته تا برخی گروههای مذهبی مخالف همجنسگرایی) اهداف سیاسی و تبلیغاتی حکومت جمهوری اسلامی را دنبال میکنند.
به طور کلی به نظر میرسد که بسیاری از فعالیتهای دفاتر فرهنگی، به دلایل مختلف رسانهای نمیشوند. در عین حال، عملکرد رسانهای رایزنیهای فرهنگی هم با یکدیگر متفاوت است. با همه اینها بررسی محتوای خبری و گزارشهایی که از این دفاتر مخابره میشوند میتواند به ترسیم تصویری کلی از فعالیتهای رسمی آنها کمک کند.
برای این بررسی، فکتنامه ۱۵۵۸ عنوان خبر را، که از شهریور ۱۴۰۰ تا ۲۸ تیر ۱۴۰۴ در بخش اخبار «اروپا و آمریکا» سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر شدهاند، به عنوان نمونه استخراج و تحلیل کردهاست.
چنانکه در نمودار زیر مشخص است، اوج فعالیت خبری این دفاتر به سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ و در زمان فعالیت دولت ابراهیم رئیسی مربوط می شود. هرچند بعد از کشته شدن رئیسی در سانحه هلیکوپتر در اردیبهشت ۱۴۰۳ و تغییر دولت در ماههای بعد، میزان تولید محتوا و به تعبیری فعالیت دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی نیز کاهش نسبی پیدا میکند.
میزان فعالیت دفاتر فرهنگی ایران در اروپا البته یکسان نیست. به طور مشخص حجم فعالیتها در روسیه و بالکان به مراتب بیشتر از سایر کشورها است، چنانکه در مجموع حدود یک سوم کل اخبار از دفتر روسیه و یک سوم دیگر از دو دفتر بوسنی هرزگوین و صربستان مخابره میشوند. این پدیده با توجه به نزدیکی بیشتر جمهوری اسلامی ایران با روسیه و برخی کشورهای بالکان قابل انتظار است. طبیعی است دست نمایندگان جمهوری اسلامی در این کشورها، برای تبلیغات سیاسی و مذهبی بازتر از کشورهای اروپای غربی باشد.
برای فهم بهتر تنوع فعالیتهای دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در اروپا، میتوان اخبار مرتبط با این فعالیتها را در پنج گروه مختلف «فرهنگی - هنری»، «سیاسی»، «مذهبی»، «اجتماعی» و «رسانهای» دسته بندی کرد. با توجه به اینکه در بسیاری از موارد، اخبار شامل محورهایی گوناگون میشوند، تلاش شده تا «محور اصلی» هر خبر، بر مبنای عنوان و چند سطر ابتدایی آن تعیین شود.
کمی بیش از نیمی از اخبار بررسی شده، در زیرگروه «فرهنگی و هنری» قرار میگیرند، که عمدتا شامل اخباری میشوند که به رویدادهای ادبی، فرهنگی و هنری یا دیدار با چهرههای فرهنگی و ایرانشناسان اختصاص دارند.
به علاوه بیش از یک سوم اخبار با برچسبهای «سیاسی» و «مذهبی» قابل تفکیک هستند. اخبار سیاسی شامل دیدار مقامهای ارشد سیاسی و دیپلماتیک و همچنین اخباری می شوند که مواضع سیاسی جمهوری اسلامی ایران را بیان میکنند. اخبار مذهبی هم، شامل گزارش رویدادهای مذهبی، مثل برگزاری جلسات دینی، مراسم مذهبی یا دیدار با روحانیون و شخصیتهای مسلمان و مسیحی هستند.
همچنین حدود ۸ درصد با برچسب «رسانهای» مشخص شدهاند که عمدتا به همکاری دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی با مطبوعات و رادیو و تلویزیونهای اروپایی اشاره دارند. موضوعات این همکاریها متنوع هستند؛ از پخش برنامههای هنری مانند فیلمهای کوتاه و مستند درباره ایران گرفته تا همکاری برای ساخت برنامههای ویژه با موضوعات سیاسی و مذهبی. در مواردی دفاتر فرهنگی اقدام به تولید و انتشار نشریه و پادکست هم کردهاند که به عنوان نمونه میتوان به انتشار دو هفتهنامه «چشمانداز ایران» و پادکستی با موضوعات سیاسی و فرهنگی از سوی دفتر فرهنگی جمهوری اسلامی در آتن اشاره کرد.
تعداد کمی از اخبار هم برچسب «اجتماعی» دارند که عمدتا بازتاب دهنده فعالیتهای دفاتر فرهنگی ایران در موضوعات مرتبط با زنان و خانواده هستند. به دلیل حساسیت اخبار این محور، در بخش «موضوعات ویژه» به مساله زنان به طور جداگانه پرداخته شده است.
مقایسه سهم برچسبهای پنجگانه، از تفاوتهای معنیدار در محتوای فعالیت دفاتر فرهنگی در روسیه و بالکان در مقایسه با اروپای غربی و مرکزی حکایت دارد. چنانکه در رایزنیهای فرهنگی ایران در روسیه و بالکان حدود ۵۷ درصد موضوعات در دسته «فرهنگ، هنر و ادبیات» دستهبندی میشوند. در حالی که این نسبت در کشورهای ایتالیا، آلمان و اتریش بیش از ۸۰ درصد است. از سوی دیگر، مثلا سهم اخبار سیاسی در روسیه و بالکان بیش از ۱۵ درصد و در کشورهای اروپای غربی کمتر از ۸ درصد است.
برای این بخش چهار موضوع ویژه را در نظر گرفتهایم که از موضوعات مناقشهبرانگیز در داخل و خارج از ایران به شمار میآیند: «اسرائیل و فلسطین»، «قاسم سلیمانی و "محور مقاومت"»، «حجاب، زن و جنسیت» و «مدح غلو آمیز رهبر جمهوری اسلامی»
این چهار موضوع ویژه در مجموع شامل ۱۳۳ خبر میشوند که در چهار سال گذشته، حدود ۹ درصد کل اخبار منتشر شده در بخش «اروپا - آمریکا» را در سایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی تشکیل میدهند.
اسرائیل و فلسطین یکی از موضوعات مهم و محوری در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر این موضوع، همزمان در اروپا هم مسالهای مناقشهبرانگیز است.
در مجموع حدود ۵۰ عنوان خبر برگزیده به این موضوع اختصاص داشته است. محتوای اغلب اخبار مرتبط، حمایت از فلسطین و محکومیت اسرائیل است. لحن این اخبار البته بسیار ملایمتر از آن چیزی است که در تریبونهای داخل ایران مطرح میشود، اما نشان از ارتباط فعال دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی با گروههای منتقد اسرائیل در اروپا دارد.
از این میان چهار خبر از سه کشور آلمان، ایتالیا و اسپانیا مخابره شده که سه مورد آن مربوط به برنامه ویژه سفارت ایران برای مراسم روز قدس در آلمان و ایتالیا و یک مورد مربوط به دیدار رایزن فرهنگی ایران با یک تحلیلگر فلسطینی مشغول به کار در رسانههای اسپانیا است. نکته جالب توجه اینکه همه این اخبار پیش از هفت اکتبر ۲۰۲۳ و حمله حماس منتشر شدهاند و بعد از آن، دیگر گزارشی از فعالیتهای دفاتر فرهنگی ایران در این کشورها با موضوعیت اسرائیل و فلسطین گزارشی در دست نیست.
وضعیت دفتر فرهنگی جمهوری اسلامی در یونان کمی متفاوت است. میزان فعالیتهای این دفتر به نسبت سایر کشورها، به جز اروپای شرقی چشمگیر است. در مجموع هفت خبر با موضوع فلسطین و اسرائیل از دفتر یونان مخابره شده که محتوای بعضی از آنها نسبتا تند است. به عنوان نمونه میتوان به گزارش نمایشگاه عکس به مناسبت «چهلمین روز طوفانالاقصی» اشاره کرد که با مشارکت دفتر فرهنگی جمهوری اسلامی و «جامعه فلسطینیان یونان» در آتن برگزار شده است. لینک گزارش این نمایشگاه از دسترس خارج شده، اما عنوان خبری گزارش آن همچنان در فهرست اخبار سازمان فرهنگ و ارتباط اسلامی قابل مشاهده است.

به عنوان نمونهای دیگر، میتوان به گزارش (لینک بایگانی) یک مراسم به تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۲ (پنجم دسامبر ۲۰۲۳) اشاره کرد که در آن حماس ستایش شده است. این مراسم در شهر آتن و با همکاری حزب چپگرای «جبهه نافرمانی واقعگرایانه اروپایی MeRA25» برگزار شده و رایزن فرهنگی ایران هم در آن مشارکت داشته است.
حجم گزارشهای منتشر شده با موضوع اسرائیل و فلسطین از دفاتر روسیه، صربستان و بوسنی به طرز قابل توجهی بیشتر از کشورهای اروپای غربی و مرکزی است.
به عنوان نمونه میتوان به برگزاری سمینار ویژه (لینک بایگانی) با این موضوع اشاره که دفتر فرهنگی جمهوری کمتر از دو ماه بعد از جملات هفتم اکتبر برگزار کرد. سخنرانان در این همایش علاوه بر اعلام حمایت از مردم فلسطین و انتقاد از اسرائیل، بعضا مطالبی در ستایش حماس و «محور مقاومت» مطرح کردند.
یا در یک نمونه دیگر که چند ماه بعد، دفتر فرهنگی سفارت ایران در مسکو محل برگزاری نشستی متشکل از رهبران مسلمان ساکن روسیه میشود. شرح صحبتهای حاضران در نشست در دست نیست، اما دفتر رایزنی فرهنگی ایران در روسیه در گزارش (لینک بایگانی) خود از این نشست، صحبتهای رئیس اداره مفتیات مسکو را تیتر میکند: «بدون شک، رژیم صهیونیستی فرو خواهد پاشید»
البته در این میان وضعیت یونان متفاوت است. مرور اخبار مخابره شده از رایزنی فرهنگی ایران از این کشور از حجم بالای فعالیتهای ضد اسرائیلی جمهوری اسلامی در این کشور و ارتباط فعال مقامهای حکومت ایران با گروههای مخالف اسرائیل نشان دارد. بررسی دلایل این وضعیت نیازمند مطالعه دقیقتری است که از حوصله این گزارش خارج است؛ اما این مساله تغییری در این واقعیت ایجاد نمیکند که دست رایزنان فرهنگی جمهوری اسلامی برای فعالیتهای ضد اسرائیلی در روسیه و کشورهای شرق اروپا به مراتب بازتر از اروپای غربی است.

نقض حقوق شهروندی زنان ایران به اشکال مختلف و از جمله اعمال خشونتبار حجاب اجباری، به ویژه در سالهای اخیر در معرض حساسیت ویژه رسانههای غربی قرار داشته است.
در حالی که اعتراض به نقض حقوق زنان در ایران، در این سالها به صورتهای مختلف و از جمله به شکل تظاهرات اعتراضی در جریان بوده، تریبونهای حکومت ایران در خارج از کشور تلاش میکنند تصویری متفاوت از واقعیت زنان در ایران ارائه کنند. در این تصویر، نقض حقوق زنان و از جمله حجاب اجباری در قالب نوعی پدیده پذیرفتهشده مذهبی - فرهنگی ترسیم میشود که مانعی برای فعالیت آزاد زنان به حساب نمیآید.
اخبار مرتبط با این محور، از نظر محتوایی دو رویکرد اصلی را دنبال میکنند.
رویکرد اول توجیه وضعیت زنان در ایران با محوریت حجاب و نفی خشونت علیه زنان است؛ که بهخصوص در زمان اعتراضات سال ۱۴۰۱ مردم ایران به حجاب اجباری نمود پررنگی دارد.
رویکرد دوم، عمدتا تاکید بر ارزشهای خانواده و اخلاق است که در خلال آن، از جمله ضدیت با همجنسگرایی نیز به عنوان مقابله با «انحرافات اخلاقی» مورد توجه قرار میگیرد. این این رویکرد، عمدتا با همراهی برخی گروههای مذهبی کشورهای میزبان دنبال میشود.
به عنوان نمونهای از رویکرد اول میتوان به گزارش یک نشست اشاره کرد که رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در آتن با عنوان «بیان وقایع از وضعیت بانوان در ایران این بار در یونان» (لینک بایگانی) برگزار کرده است.

در این نشست یکی از زنان مدافع حجاب اجباری که در زمان اعتراضات ۱۴۰۱ در صدا و سیما به عنوان کارشناس حضور داشته، به عنوان «یک زن موفق» و «استاد دانشگاه» صحبت میکند. او با استناد به اطلاعات غیرواقعی، حجاب اجباری را پدیدههای عادی و فرهنگی معرفی میکند و برخوردهای خشونتبار پلیس اخلاقی و وجود حجاب اجباری در ایران را نفی میکند.
در یک نمونه دیگر، رایزنی فرهنگی ایران در یونان، در قالب پادکستی (لینک بایگانی) به زبان یونانی ماجرای سفر یک پزشک زن به ایران را در سال ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات روایت میکند. در این پادکست شرایط ایران و زنان ایرانی عادی جلوه داده و گفته میشود:
«هیچ کسی به ما در خصوص حجابی که داشتیم تذکری نداد و حتی ندیدم که به افراد بومی نیز تذکری داده شود. اما شاهد این بودم که بسیاری از بانوان از چادر استفاده میکردند که انتخاب خودشان بود و برخی نیز با روسری بودند.»
نمونههای از رویکرد دوم، تاکید بر اخلاق و ضدیت با همجنسگرایی:
از سوی دیگر بخش عمدهای از محتوای فعالیت دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی در حوزه زنان، در قالب فعالیت علیه همجنسگرایی است. در فهرست برنامههای فرهنگی رایزنیهای ایران، به خصوص در شرق اروپا، موارد زیادی به چشم میخورند که تحت عنوان «حمایت از خانواده»، بر نفی ارزشهای پذیرفته شده درباره تنوع خانواده در دنیای مدرن تمرکز دارند.
از جمله این برنامهها میتوان به نشست «جنگ فرهنگی علیه خانواده» (لینک بایگانی) در صربستان، وبینار «عوامل تحکیم بنیان خانواده و ضرورت همافزایی برای مقابله با فروپاشی آن در جهان» (لینک بایگانی) در روسیه، نشست «جایگاه زن و خانواده در دنیای معاصر» (لینک بایگانی) در بلغارستان و سمینار «زن، فرهنگ دینی، جهان مدرن» (لینک بایگانی) در صربستان اشاره کرد؛ که در آنها عملا همجنسگرایی مترادف «انحراف اخلاقی» و پدیدهای علیه خانواده معرفی میشود.
در برخی از برنامههایی که در این زمینه برگزار می شوند، مقامات ارشد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی شخصا سخنرانی میکنند.
به عنوان نمونه می توان به سخنرانی (لینک بایگانی) محمدمهدی ایمانیپور، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در واتیکان اشاره کرد که که در آن بهصراحت همجنس گرایی را «انحراف جنسی» میداند و حمایت از آزادی همجنسگرایان را مصداق «نقشه جنگ جهانی علیه نهاد خانواده» و توطئه «اتاقهای فکر و نهادهای رسمی برخی از کشورهای غربی» توصیف میکند.

نمونهای دیگر، نشست «خانواده رُکن جامعه» (لینک بایگانی) که در محل رایزنی فرهنگی ایران در صربستان و با حضور فاطمه ابراهیمی مشاور رئیس و سرپرست اداره ارتباطات فرهنگی بینالمللی زنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار می شود. او در این نشست، «جنبش فمینیستی و تحقیر نقش مادری و ترویج انحرافات اخلاقی به خصوص همجنسگرایی» را «جنگ علیه خانواده از سوی نظام سرمایهداری و مکتب لیبرالیسم» معرفی میکند.

تبلیغ قاسم سلیمانی»، فرمانده کشته شده سپاه قدس ایران و « جبهه مقاومت»، عبارتی که برای اشاره به متحدان مسلح جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه به کار میرود، در داخل ایران پدیدهای عادی و رایج است. روزانه تبلیغات زیادی با این موضع در رسانهها و تریبونهای رسمی انجام میشود که محور بسیاری از آنها اخبار جعلی است. فکتنامه پیشتر در یک مستند تلویزیونی به بررسی و تحلیل پروپاگاندای قاسم سلیمانی در ایران پرداخته بود.
اما یکی از نکات جالب توجه در خصوص اخبار رایزنیهای فرهنگی ایران، مشاهده گزارشهایی از مراسم تبلیغاتی برای بزرگداشت قاسم سلیمانی، «محور مقاومت» و نیروی قدس سپاه در قلب اروپا است.
چنانکه انتظار میرود، اغلب این مراسم در کشورهای شرق اروپا مانند روسیه، صربستان، بوسنی که همسوتر با ایران هستند برگزار میشوند. اما در این میان میتوان به انتشار یک خبر مرتبط با قاسم سلیمانی از دفتر فرهنگی ایران در ایتالیا و سه خبر از رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در یونان اشاره کرد.
به عنوان در گزارش مخابره شده از رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا که با مشارکت افرادی برگزار شده که به عنوان «اندیشمندان ایتالیایی» معرفی شدهاند،از روحیه «جهادی» قاسم سلیمانی ستایش شده است و دو کتاب (لینک بایگانی) به زبان ایتالیایی در بزرگداشت قاسم سلیمانی منتشر شده است. یا در یک نمونه دیگر رایزنی فرهنگی ایران در یونان تصاویری از یک ویژهنامه را به زبان یونانی منتشر کرده که در آن علاوه بر قاسم سلیمانی، از رهبر و مقامهای نظامی ارشد حزبالله تقدیر شده است.


برگزاری مراسم بزرگداشت برای چهرههای موثر در نبردهای منطقهای، البته محدود به قاسم سلیمانی نمی شود. رایزنیهای فرهنگی جمهوری اسلامی، پس از کشته شدن سیدحسن نصرالله رهبر حزبالله لبنان، برای ، او هم مراسم بزرگداشت برگزار میکنند.
به عنوان نمونه در گزارشی (لینک بایگانی) که در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳ در بخش اخبار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر شده به اجرای برنامه بزرگداشت سیدحسن نصرالله در کشورهای یونان، فرانسه، بلغارستان و روسیه اشاره شده است.
این در حالی است که شاخه نظامی حزبالله لبنان، تشکیلاتی که حسن نصرالله رهبری آن را برعهده داشت، جزو فهرست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا قرار دارد.
بخش عظیمی از منابع رسانهای ایران صرف تعریف و تمجید از رهبران سیاسی و ترویج افکار و اندیشههای شخصی آنها میشود. دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی هم از چنین رویهای مستثنی نیستند و بخشی از فعالیت آنها در خارج از کشور تولید محتوا در این جهت است.
موارد ارجاع به شخص علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، در میان اخبار مخابره شده از رایزنیهای فرهنگی ایران بسیار زیاد است، اما ۲۶ مورد آنها صرفا جنبه تعریف و تمجید از شخص او را دارند.
به عنوان نمونه در سال ۱۴۰۳ رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی در یونان به نقل فردی به نام «ثمیس جیماس» که استاد دانشگاه معرفی میشود، مطلبی با این عنوان منتشر میکند: «رهبر انقلاب نگاه عمیق و ژرفی به نحوه زیست جهانی دارند» (لینک بایگانی)
در نمونهای جداگانه ، رایزنی فرهنگی ایران در اسپانیا نشستی با موضوع «تبیین گام دوم انقلاب اسلامی با محوریت دیپلماسی فرهنگی» (لینک بایگانی) برگزار میکند، که که تیتر آن به گفتههای فردی به نام یوسف فرناندز «دبیر شورای اسلامی اسپانیا» اشاره دارد. مضمون اظهارات او، تمجید از بیانیه علی خامنهای به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است.


در یک نمونه دیگر، رایزنی فرهنگی ایران در آلمان به نقل از یک «محقق آلمانی»، متنی ستایشآمیز درباره جشن تکلیف (لینک بایگانی) دختران ۹ ساله در حضور خامنهای منتشر میکند.

در این میان، بازار چاپ و نشر آثار و گفتار خامنهای به زبانهای خارجی هم داغ است. در یک مورد اقدام رایزنی فرهنگی ایران در یونان برای راهاندازی صفحه شخصی خامنهای به زبان یونانی (لینک بایگانی) در تیکتاک، تبدیل به خبر میشود. جستوجوهای فکتنامه برای پیدا کردن این صفحه در تیکتاک بینتیجه ماند. مشخص نیست آیا چنین صفحه راهاندازی و تعطیل شده یا به دلیل دیگری قابل دستیابی نیست.
رونمایی از ترجمههای یونانی (لینک بایگانی)، سوئدی (لینک بایگانی)، ایتالیایی (لینک بایگانی) و اسپانیایی (لینک بایگانی) کتاب خاطرات خامنهای، ترجمه صربی سخنرانیهای خامنهای و انتشار کتابچه (لینک بایگانی) «دیدگاههای مقام معظم رهبری و شهروندان صرب درباره فلسطین» و انتشار «دیوان حافظ با مقدمهای برگرفته از بیانات رهبر انقلاب به زبان صربی» (لینک بایگانی) نمونههایی دیگر از فعالیتهای مراکز فرهنگی ایران در تبلیغ رهبر جمهوری اسلامی و دیدگاههایش هستند.

در شبکه پیچیده و و غیرشفاف پروپاگاندای جمهوری اسلامی ایران در اروپا، رایزنیهای فرهنگی از معدود اجزایی هستند که نسبتاً شفافتر و کمابیش قابل ردیابیاند. آنچه در این گزارش مرور شد، صرفا بخشی از فعالیت این دفاتر بود که در سایت رسمی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اسلامی بازتاب داشتهاند. میتوان با اطمینان گفت دامنه فعالیتهای واقعی این دفاتر گستردهتر از آن چیزی است که در فضای رسانهای نمود پیدا کرده است. اما بررسی مصادیق این گزارش نشان میدهد همین مواردی که خبرساز شدهاند هم، بعضا خارج از چارچوب استانداردهای متعارف غربی قرار داشتهاند.
فعالیتهای «فرهنگی» رایزنیهای فرهنگی ایران، در بسیاری موارد در مظان این قرار داشتهاند که پوششی برای اقدامات سیاسی در خارج از کشور تلقی شدهاند. اما این، همه ماجرا نیست.
به جز دفاتر فرهنگی و رایزنیها، تشکیلات نیمهرسمی و غیررسمی دیگری نیز در خارج از کشور مشغول فعالیتاند که میزان اطلاعات شفاف درباره آنها، به مراتب از دفاتر فرهنگی کمتر است.
به عنوان نمونه میتوان به اقدامات سازمانیافته اما غیررسمی «مراکز اسلامی» وابسته به حکومت ایران در خارج از کشور اشاره کرد.
به عنوان نمونهای دیگر، میتوان از فعالیت «شبکههای برونمرزی صدا و سیما» در کشورهای اروپایی یاد کرد که، با هدف تبلیغ سیاستهای جمهوری اسلامی تاسیس شدهاند و به دنبال تاثیرگذاری سیاسی و فرهنگی روی مخاطبان غربی است و بعضا در قالب جذب و ارتباطگیری با گروههای منتقد سیاسی، در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله میکند.
مثالی جداگانه، فعالیت مجموعههایی مانند جامعهالمصطفی است که از طریق مبادله «پژوهشگران دینی»، در حال توسعه شبکهای وابسته به حکومت ایران برای تاثیرگذاری مذهبی و فرهنگی و حتی سیاسی در کشورهای دیگر است.
فراتر از همه اینها، فعالیتهایی کاملا امنیتی هستند که به صورت کاملا غیررسمی، در بستر فضای عمومی و شبکههای اجتماعی پیگیری و اجرا میشوند. تا جایی که به عنوان مثال، چند ماه پیش، همزمان با قطع اینترنت در ایران در جریان جنگ با اسرائیل، فعالیت برخی حسابهای کاربری جداییطلب در اروپا نیز برای مدتی متوقف شد؛ همزمانی معنیداری که فرضیه هدایت این حسابها از ایران را تقویت میکرد.
گزارش حاضر، در واقع بخش اول از مجموعه گزارشهایی در مورد ابعاد دخالتهای تبلیغاتی و سیاسی ایران در غرب بپردازد. مجموعهای که با بررسی مستند فعالیت رسمی یا نیمهرسمی دفاتر فرهنگی جمهوری اسلامی در اروپا آغاز شد و در آینده، با مرور فعالیتهای -عمدتا غیررسمی - وابسته به حکومت ایران در غرب، ادامه پیدا خواهد کرد.