در روزهای گذشته در رسانههای داخلی ایران ویدیویی منتشر شده که در آن گروهی از خلبانان در حال گفتگو با فرماندهان ارتش درباره تجربهشان از درگیری هوایی مستقیم با اسرائیل هستند. ویدیو مربوط به بازدید فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، سرلشکر حاتمی، از چند پایگاه نیروی هوایی بود که روز شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۴ منتشر شد.
این ویدیو مستقلا با عناوینی شبیه «ناگفتههای خلبانان جنگندههای نیروی هوایی ارتش از نبرد با جنگندههای رژیم صهیونیستی در جریان جنگ دوازده روزه را میبینید و میشنوید که از لحظات داگ فایت (نبرد رو در روی هوایی) و قفل کردن جنگندههای صهیونیست بر روی آنها میگویند» منتشر شد. در ویدیو میبینیم که در جلسهای که فرماندهان ارتش و خلبانها دور هم نشستهاند، خلبانی میگوید:
از همان پشت لاک کردیم سمتش و مجبور شد پترن پروازی که قرار بود بسازه برای شلیک را برک اوت کند. بکشد برود کنار و این حدودا درگیری هوایی حدود یک ساعت و ۱۰ دقیقه طول کشید که ما ۵ فروند و اون ۵ تا مدام روی هم لاک میکردیم و ما آلارم لاک میگرفتیم و ما لاک رو میشکوندیم. ترسشان را متوجه میشدیم.
براساس آنچه در ویدیو دیده میشود، سرلشکر امیر حاتمی از چند پایگاه در سراسر کشور بازدید کردهاست و در هر پایگاه با گروهی دیدار داشته و این گفتگو نیز در پایگاه هشتم شکاری (بابایی) اصفهان انجام شدهاست. بنابراین باید این افراد خلبانان اسکادران اف۱۴ تامکت نهاجا باشند؛ یعنی پیشرفتهترین هواپیماهای شکاری ایرانی. بعضی رسانهها نیز از این افراد با عنوان خلبان اف-۱۴ یاد کردهاند.
بنابراین ادعای خلبان اف-۱۴ در این ویدیو «درگیری هوایی با اف-۱۵ یا اف-۱۶ یا اف-۳۵ اسرائیلی برای مدت حدود ۷۰ دقیقه در آسمان به صورت ۵ به ۵» است.
این ادعا به دلیل ماهیت غیرمعمولش یعنی یک نبرد هوایی متقارن و طولانیمدت شبیه درگیریهای قرن بیستمی جنگندههای نسلهای قبل درحالی که در عصر جنگهای مهمات دورایستا هستیم، بسیاری را به واقعی بودن آن بدگمان کرد. ماه گذشته، انتشار مصاحبه The War Zone با یک ناوبر F-16I تصویری از تاکتیکهای عملیاتی نیروی هوایی اسرائیل ارائه داد؛ از پروازهای دوربرد علیه پدافند هوایی ایران تا هماهنگی پیچیده میان جنگندهها و استفاده از سامانههای پیشرفته هدفگیری. فکتنامه نیز پیش از این، براساس شواهد موجود از آثار حملات قبلی و قابلیتهای فنی جنگندههای اسرائیلی، نحوه حمله آنها را بررسی کردهبود. در چنین شرایطی آیا واقعا ادعای ۷۰ دقیقه داگفایت ۵ به ۵ واقعیت دارد؟
بر اساس شواهد موجود فعلا نمیتون چنین ادعایی را تایید کرد. این اتفاق رخداد نادری در تاریخ نبردهای هوایی باید باشد، اما نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران که مدعی آن است، هیچ شاهدی برای این ادعا، منتشر نکردهاست. مراکز پایش بینالمللی مانند FlightRadar24 و گزارشهای تحلیلی (ISW، CSIS، IISS) تبادل موشک، بمباران و عملیات سایبری را مستند کردهاند. هیچکدام به نبرد هوایی طولانی اشاره نکردهاند. سکوت منابع بینالمللی پژوهشی منابع باز (OSINT) هم نشاندهنده نبود شواهد عینی در این زمینه است.
اما در ادامه بررسی میکنیم که آیا از نظر فنی چنین نبرد هوایی ممکن و چنین ادعایی منطقی است؟
تصاویر جلسهای که در آن خلبانان صحبت کردند، فضای یک دفتر استاندارد نظامی را نشان میدهد، نه اتاق عملیات یا مرکز فرماندهی. آرایش نشستن و نوع گفتوگو نیز بیشتر شبیه بازدید رسمی یا جلسه روحیهبخش است تا یک نشست طبقهبندیشده پس از عملیات. گفتگوها بریدهشده است و معلوم نیست اصلا این ادعا مربوط به چه واقعهای است و مستقیما ذکری از زمان آن خاطره نمیشود. معلوم نیست آیا واقعا این افراد خلبان اف-۱۴ هستند یا نه. برخلاف بقیه بخشهای ویدیو، چهره این افراد نیز پوشیده شدهاست.
این زمینه، اهمیت دارد زیرا نشان میدهد «روایت» در محیطی بیان شده که احتمالا برای بازتاب رسانهای آماده شدهاست. در نتیجه، باید محتوا را بهعنوان ادعایی نیازمند بررسی مستقل تلقی کرد، نه گزارشی قطعی از رخدادهای عملیاتی.
اصفهان از نخستین اهداف حملات اسرائیل بود. تاسیسات هستهای و مراکز صنعتی نزدیک پایگاه هشتم شکاری هدف قرار گرفتند. هرچند شواهدی از انهدام کامل باند وجود ندارد، اما احتمال آسیب و ایجاد شرایط خطرناک برای برخاست جنگندهها بسیار بالاست. حتی ترکهای جزئی در باند میتوانند برای برخاست و فرود اف-۱۴ها خطر جدی ایجاد کنند.
در هفته دوم جنگ، نیروی هوایی اسرائیل در صدد زمینگیر کردن جنگندههای نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران برآمد. بر اساس گزارشها در ۲۳ ژوئن ۲۰۲۵ (۲ تیر ۱۴۰۴) حملات هوایی همزمان به شش پایگاه هوایی ایران در مناطق غربی، مرکزی و شرقی صورت گرفت که باندهای پرواز و تاسیسات زیرزمینی آنها را هدف قرار داد. در این یورشها بالغ بر ۱۵ فروند هواگرد ایرانی (از جمله چند اف-۵، اف-۱۴ و بالگرد کبرا) روی زمین منهدم شدند.
پایگاه هشتم شکاری بابایی اصفهان دو باند پروازی فعال دارد. وجود باند دوم احتمالا به نیروهای فنی اجازه میدهد حتی در صورت خسارت دیدن یک باند، از دیگری یا بخشهای تعمیرشده استفاده کنند. همچنین یگانهای مهندسی رزمی نیروی هوایی تجربه بالایی در تعمیر سریع باندهای آسیبدیده دارند (درسآموخته از جنگ ایران و عراق).
اف-۱۴ها برای رهگیری مؤثر متکی به شبکه هدایت زمینی (GCI) هستند. شبکه یکپارچه پدافند هوایی ایران (قرارگاه خاتمالانبیا) متکی بر چندین رادار برد بلند ثابت در نقاط مختلف کشور است. این رادارها دادههای کشف و رهگیری را به شبکه دفاع هوایی منتقل کرده و جنگندههای شکاری همچون اف-۱۴ را برای اسکرامبل و رهگیری هدف در سمت مناسب هدایت میکنند.
غیر از حملات زیرساختی اسرائیل به شبکه پدافندی خاتمالانبیا در آبان ۱۴۰۳، اسرائیل دقایقی پس از شروع حملات در جنگ ۱۲روزه سایتهای راداری کلیدی را هدف قرار داد. این حملات باعث شد بخش قابل توجهی از پوشش راداری غرب و شمالغرب ایران موقتاً از کار بیفتد. با آسیب دیدن یا انهدام این رادارهای زمینی، توان کشف زودهنگام جنگندههای متخاصم بسیار افت کرد. در نتیجه، اف-۱۴های ایرانی برای درگیری مجبور شدند بیشتر به سامانههای خودکشفی (رادار هواپایه و سامانههای هشدار راداری) اتکا کنند. حذف رادارهای زمینی چتر آگاهی را از سر خلبانان ایران برداشته و آنها را در برابر هواگردهای پنهانکار دشمن تقریبا نابینا میکند. این وضعیت کار رهگیری را دشوار، اما نه غیرممکن، میکند.
جنگندههای اف-۱۴آ ایرانی مجهز به رادار آنالوگ AWG-9 ساخت دهه ۱۹۷۰ هستند. این رادار برای زمان خود برد بلندی (بیش از ۱۰۰ کیلومتر در برابر هدفی با سطح مقطع راداری بزرگ) دارد و میتواند اهداف را در ارتفاع پایین رهگیری کند. علیه جنگندههای نسل چهارم مانند اف-۱۵ و اف-۱۶ (با سطح مقطع راداری نسبی بزرگتر)، تامکتهای ایران از حیث برد کشف مشکلی جدی نداشتند و میتوانستند پیش از ورود دشمن به عمق خاک، آنها را روی رادار بگیرند. اما در مواجهه با جنگنده پنهانکار اف-۳۵آی که طراحی شده تا رد بسیار کوچکی روی رادارهای باند ایکس داشته باشد، AWG-9 به سختی کارآمد است. سطح مقطع راداری اف-۳۵ از روبرو در حد چند صدم متر مربع یا کمتر برآورد میشود و این یعنی برد کشف آن از سوی رادار قدیمی اف-۱۴ شاید به چند ده کیلومتر تقلیل یابد (در بهترین حالت).
رادار AWG-9 قابلیتهای بالایی دارد اما بدون پشتیبانی زمینی پوشش کامل ایجاد نمیکند. در چنین شرایطی، احتمال هماهنگی چند اف-۱۴ برای رهگیری همزمان بسیار کاهش مییابد.
بنا به تحلیلهای تاکتیکی قبلی، اف-۳۵های اسرائیل در نبرد علیه پدافند ایران، جلوتر میروند، محیط را میسنجند و تصویر تهدید (از جمله هشدار نوع موشکهای تهدیدکننده) را به F-16I/F-15 منتقل میکنند؛ سپس جنگندههای نسل چهارم با اتکا به این دادهها حمله دورایستای بالستیک دقیق را اجرا میکنند. این یعنی اف-۱۵ و اف-۱۶ اسراییلی، پشت دیوار تهدید پدافندی قرار دارند و هرچند ممکن است اف-۱۴ ایرانی آنها را ببیند، اما اف-۳۵ها زودتر تهدید را تشخیص میدهند.
اف-۳۵ هم سطح مقطع راداری بسیار کوچک (مرتبه هزارم مترمربع)، رادار و جنگ الکترونیک پیشرفته دارد و در نسخه اسرائیلی نیز جنگالکترونیک بومی و یکپارچهسازی تسلیحات اسرائیلی دارند. در نتیجه کشف موثر آن برای رادارهای باند X قدیمی دشوار و برد کشف عملی علیه آن بهشدت کاهش مییابد.
برد و زمان ماندن جنگندههای اسرائیلی در عملیات عمیق در خاک ایران، محدودیتهای جدی دارد. فاصله مرز عراق در نزدیکی کرمانشاه تا اصفهان حدود ۴۶۰ کیلومتر است و هر پا از مسیر با سرعت تاکتیکی ۰٫۸۵ ماخ نزدیک ۳۲ دقیقه طول میکشد؛ رفتوبرگشت تنها تا مرز بیش از یک ساعت زمان میبرد. این در حالی است که فاصله مبدا در اسرائیل تا اصفهان حدود ۱٬۵۵۰ کیلومتر است و پیمودنش بدون تانکر سوخترسان امکانپذیر نیست. حتی جنگندههای بردبلند مانند اف-۱۵I با شعاع رزم ۱٬۲۷۰ کیلومتر نیز در عمق ایران زمان ماندن بسیار محدودی دارند و عملا همان ۶۴ دقیقه صرف ترانزیت میشود.
بنابراین، ادعای «نبرد ۵ به ۵ هفتاد دقیقهای» نامحتمل است. فلسفه عملیاتی اسرائیل بر دورایستایی استوار است؛ خلبانان اف-۱۶ از بهکارگیری بمبهای SPICE-1000 با برد ۱۰۰ کیلومتر یاد کردهاند، تا زمان در معرض پدافند به حداقل برسد. نقش اصلی اف-۳۵ و سامانههای آن نیز نیز رهبری حسگری و پرهیز از داگفایت است. تحقق یک درگیری طولانی نیازمند چند بار سوختگیری در مرز یا رها کردن محموله است که هم پرریسک و هم غیر عملیاتی است. روایتهای تحلیلی و گزارشهای مستقل نیز چنین نبرد ممتدی را تأیید نمیکنند و بر ضربات دقیق و خروج سریع تأکید دارند.
حملات اسرائیل در قالب ماموریتهای سرکوب از راه دور طراحی شده بود: ورود سریع، انهدام رادار یا سایت موشکی و خروج فوری. در چنین ماموریتی، معطلشدن برای درگیری طولانی با دشمن که پوشش راداری هم ندارد و به راحتی جنگنده اسرائیلی را گم میکند، منطقی است.
نبردهای مدرن بر درگیریهای فراتر از میدان دید متکی هستند. موشکهای آمرام (AIM-120) امکان هدفگیری از فاصله زیاد را فراهم میکنند. تصاویر مختلف از جمله جنگنده اف-۱۶ اسراییلی که در تصویر اصلی نشان دادهشده، تایید میکند که جنگندههای اسرائیلی به منظور پیشگیری از درگیری هوایی به موشکهای دوربرد هوا به هوا مخصوص حمله از راه دور به جنگندههای نیروی هوایی جمهوری اسلامی، مجهز هستند.
ورود به داگفایت طولانی با اف-۱۴های دهه ۱۹۷۰ نه در برنامهریزی اسرائیل منطقی است و نه با شواهد جنگ همخوانی دارد. بنابراین تا زمانی که شواهد قابل راستیآزمایی انکار درباره چنین درگیری از سوی نهاجا منتشر نشود، چنین ادعایی بیاساس است.