شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
کشف دایناسور در دامنه کوه سبلان
شاخدار
سالهاست که شایعه «کشف بقایای دایناسور در اردبیل، مشگینشهر، آقبلاغ و …» شنیده میشود. در اکثر این پستهای شبکههای اجتماعی مختلف ویدیوهایی از یک موجود عجیب و غریب دیده میشود که از اخبار تلویزیون ایران پخش شدهاست. موج جدید این شایعه با عنوان «کشف دایناسور در دامنه کوه سبلان» هفته گذشته در اینستاگرام پخش شد.
خبر جنجالی و نادرست «کشف جسد دایناسور» در روستای آقبلاغ، از توابع بخش مرکزی شهرستان مشگینشهر در استان اردبیل را نخستینبار خبرگزاری جمهوری اسلامی، ایرنا در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ منتشر کرد. روستای آقبلاغ در دامنه شمال غربی سبلان قرار دارد. در این گزارش گفتهشد:
خبرنگار ایرنا به همراه مسوول و چند نفر از ماموران حفاظت محیط زیست مشگینشهر به این روستا مراجعه کرده و ادعاهای چندین نفر از روستاییان را مبنی بر مشاهده این جانور عجیب را استماع کردهاست. خبرنگار ایرنا همچنین عکسی که یکی از روستاییان از لاشه این حیوان گرفته است را بدست آورده است.
خبر نادرست «کشف لاشه دایناسور» بلافاصله مورد توجه همه رسانهها قرار گرفت و بیبیسی فارسی هم آن را با ذکر «شبیه دایناسور» یک روز بعد منتشر کرد (و هنوز بعد از بیش از ۱۳ سال تصحیح نکردهاست). با اینحال، کارشناسانی، با بررسی همین تصویر نشان دادند که این ادعا نادرست است.
سرانجام در روز ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان اردبیل، علی حمیدی رزی اعلام کرد:
با هماهنگی مسئولان گونه این حیوان به وسیله بخش تخصصی محیط زیست استان شناسایی و مورد تایید سازمان مرکزی نیز قرار گرفته است. با بررسی هایی که کارشناسان این سازمان بر روی جسد یافتهشده انجام دادند، مشخص شد آن حیوان از خانواده سگ سانان و از گونه روباه بوده است.
میدانیم که فسیل با لاشه بسیار متفاوت است. هرچند فسیلها باقیمانده بدن حیوانات هستند، اما تنها شکل و ظاهر گذشته خود را زیر فشار حفظ کردهاند و ترکیب شیمیایی آنها بهطور کامل تغییر کرده و به عبارت بهتر تبدیل به سنگ رسوبی شدهاست. درحالی که لاشه، باقیمانده اجزای بدن حیوان در حال پوسیدهشدن است و بافتی آلی است. عمر لاشه نمیتواند در شرایط عادی بیشتر از چند ماه باشد.
توضیحات بیشتر درباره این موضوع را در راستیآزمایی گفته رئیس پژوهشگاه رویان درباره «امکان تولید دایناسور»:
در تصویری که ایرنا منتشر کرد چند نشانه وجود دارد که تقریبا مشخص میکند با چه جانوری مواجه هستیم (منبع: عرفان خسروی: «کیمیاگری، تبدیل لاشه سگ به دایناسور» مجله دانستنیها؛ ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۰، شماره ۲۹، صفحه ۳۶ و «ماجرای سگی که به دایناسور تبدیلشد!» - لینک بایگانی).
مجله دانستنیها
دلایل اینکه از روی این تصویر میتوان گفت این لاشه از «تیره سگان» (Canidae) از زیر راسته سگسانیان (مشهور به سگسانان - Caniformia) از راسته پستانداران «گوشتخوارسان» (غلط مصطلح در بیان علمی به گوشتخواران - Carnivora) است، عبارتاند:
استخوان پسسری و قوس جمجمه و دندانها با ساختار آناتومیکی تیره «سگان» مطابقت دارند. یک ویژگی متمایز کننده جمجمه سگان از بقیه انواع، بخش جلویی جمجمه (پوزه) کشیده و استخوانبندی دندانها متناسب با رژیم غذایی گوشتخواری است. دندانهای نیش بزرگ و قوی بوده و برای پاره کردن گوشت طراحی شدهاند. در لاشه کشفشده، این دندانها و شکل استخوانهای اطراف آن (مانند استخوان گونه و فک بالا) بهوضوح نشاندهنده یک جمجمه از تیره سگان است.
پستانداران «ناجور دندان» (Heterodont) هستند. یعنی دندانهای آسیا، نیش و پیش آنها از یکدیگر تفکیک شده است. در گروههای مختلف، بسته به نوع تغذیه، این دندانبندی شکلهای مختلفی میپذیرد. در تیره سگان که گوشتخوارند (و تا حدی همهچیزخوار) شکل دندانهای آسیا برای پارهکردن گوشت و استخوان تغییر شکل یافتهاست، دندانهای نیش بلند و تیز هستند و دندانهای پیش هم برای به دندان گرفتن گوشت تیز شدهاند. تمام این مشخصات به خوبی در این نمونه مشهود است.
دندانبندی دایناسورها بسیار متنوع بوده و به رژیم غذایی و نحوه زندگی گونههای مختلف آنها بستگی داشته است. دایناسورها به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: گوشتخواران (ددپایان - Theropods) و گیاهخواران (پرندهکفلان - Ornithischia و خزندهپایان Sauropods). دندانبندی این دو گروه تفاوتهای بارزی دارد.
در دایناسورهای گوشتخوار عموما دندان تیز، خمیده و شبیه چاقو و برای بریدن و پاره کردن گوشت طراحی شده و نکته متمایز کننده آنها از پستانداران گوشتخوار، شیارهای ریز (لبههای ارهای) سطح دندانها بود. همچنین دندانهای گوشتخوارها مدام جایگزین میشدند؛ یعنی وقتی یک دندان میافتاد، دندان جدیدی بهجای آن رشد میکرد. در دایناسورهای گیاهخوار دندانها معمولاً پهن و صاف بوده شبیه به آسیاب که برای خرد کردن گیاهان سخت مانند برگها، شاخهها و دانهها استفاده میشد که اصلا شبیه این تصویر نیست.
پستانداران استخوان گونهای (Zygomatic) بزرگی دارند که به شکل کمانمانند، لبه پایینی حفره چشم را تشکیل میدهد. این استخوان در دایناسورها باریک و صاف است و در پرندگان بسیار نازک و ظریف است. شکل این استخوان هم بسته به شکل جمجمه در پستانداران مختلف تفاوت دارد.
در پرندگان و دایناسورهای گوشتخوار، استخوانهای کف دست و پا (Metacarpal) جوش خورده و به شکل استخوانهای دراز واحد درآمدهاند، در حالی که در پستانداران این استخوانها جدا هستند و در برخی موارد با تاندونها محکم میشوند، اما هرگز مانند پرندگان جوش نمیخورند (بهجز در برخی گونههای خاص). در پستانداران کفرو مانند خرس، استخوانهای کف با زمین تماس دارند، اما در گونههای سریعتر مانند سگ و گربه، تنها انگشتان وزن را تحمل میکنند. نمونه کشفشده در آقبلاغ با داشتن پنج استخوان کف دست، بهوضوح متعلق به یک سگسان است، نه پرنده یا دایناسور و شکل استخوانهای کف دست و بندهای انگشت نیز این تشخیص را تأیید میکند. شکل بندهای انگشت و استخوانهای زند زیرین و زند زبرین هم مشخصا سگسان است.
«در تصویری که از فاصله نزدیک از استخوانهای کف دست گرفته شده، کوچکترین استخوان کفدست در زاویهای قرار دارد که در تصویر دیده نمیشود، اما در تصاویر دیگر که از زاویه بالاتر برداشتهشده، این استخوان کوچک هم دیده میشود.»
ایرنا
اندام حرکتی جلویی (دست) و عقبی (پا) در مهرهداران از طریق ساختارهای مشخص قابل تفکیک هستند. ساعد (Forearm - زند زیرین و زند زبرین در دست) و ساق (Tibiotarsus - درشتنی و نازکنی در پا) تنها بخشهایی با دو استخوان موازی هستند، اما تفاوتهای آناتومیکی دارند. مهمترین نشانه تشخیص ساعد، وجود زائده آرنج و قابلیت خمشدن مفصل بازو به عقب است، در حالی که مفصل ساق و ران به جلو خم میشود. همچنین مچ دست قابلیت خمشدن به جلو و عقب دارد (برخلاف مچ پا). در نمونه آقبلاغ، ساختارهای مشخصی از جمله زائده آرنج، مفصل مچ دست و استخوانهای کتف نشان میدهد که اندام کشفشده جلویی (دست) است، نه پای عقب.
از ابتدا، آن چیزی که باعث گمراهی شده، این بود که افراد غیرمتخصص ابتدا تصور کردهاند با یک لاشه کامل مواجه هستند و سپس سعی کرده بودند بدون توجه به جزئیات، تنها براساس ظاهر و شکل بقایای جسد، آن را به موجودی شبیه دایناسور نسبت دهند. اما واقعیت این بود که این یک جسد کامل نبوده در حین پوسیدگی، حیوانات دیگری آن را قبلا دریده بودهاند:
«بدن، از قسمت عقب قفسه سینه دریده شده و شکل دریدگی مشابه وضعیت خوردهشدن توسط حیوانات شکارچی است. مهرههایی که از عقب قفسه سینه بیرونزدهاند، مهرههای کمری پستانداران هستند. در پرندگان، قفسه سینه تا لگن امتداد دارد و چیزی مثل مهرههای کمری در آنها دیده نمیشود. مهرههای کمری، با شکل خاص خود و نداشتن دنده شناخته میشوند.
با اینحال بیش از ۱۳ سال که این پرونده قدیمی، گاه و بیگاه دوباره منتشر شده و با تیترهای متفاوت مانند کشف بقایا یا جسد یا لاشه دایناسور در «اردبیل، مشگینشهر، آقبلاغ و …» دست بدهدست میشود. این شایعه مورد مشابه دیگری هم در لرستان دارد.
بنابراین فکتنامه به ادعای منتشر شده در شبکههای اجتماعی با عنوان «کشف دایناسور در دامنه کوه سبلان» نشان شاخدار میدهد.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما