حسین امیرعبداللهیان
وزیر امور خارجه سابق
از زمان پیروزی انقلاب تاکنون، هر سال حداقل یک انتخابات آزاد با مشارکت همه مردم در ایران داشتهایم.
نادرست
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، در یک گفتوگوی تلویزیونی با Channel 4 بریتانیا که روز ۹ اسفند ۱۴۰۲ پخش شد، در پاسخ به ادعای مجری این شبکه درباره احتمال عدم شرکت ۷۵درصد مردم ایران در انتخابات آینده میگوید:
از زمان پیروزی انقلاب تاکنون، هر سال حداقل یک انتخابات آزاد با مشارکت همه مردم در ایران داشتهایم.
این ادعا چند بخش دارد که یکبه یک اجزای آن را بررسی میکنیم. آیا جمهوری اسلامی هر سال یک انتخابات برگزار میکند؟ یا به عبارت سهلگیرانهتر، آیا جمهوری اسلامی به تعداد سالهای عمرش انتخابات برگزار کردهاست؟ آیا انتخاباتی که جمهوری اسلامی برگزار کرده، آزاد بودهاست؟
نادرست بودن این ادعا بدیهی است و همه میدانیم که جمهوری اسلامی هر سال انتخابات برگزار نکردهاست. مثلا در سالهای ۱۳۵۹، ۱۳۶۲، ۱۳۶۵، ۱۳۶۶، ۱۳۷۰، ۱۳۷۳، ۱۳۷۵، ۱۳۷۹، ۱۳۸۳، ۱۳۸۷، ۱۳۸۹، ۱۳۹۱، ۱۳۹۳، ۱۳۹۵، ۱۳۹۷، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ انتخاباتی برگزار نشدهاست.
جواب قبلی آنقدر بدیهی بود که تصور میکنیم منظور وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی این بوده که جمهوری اسلامی، تقریبا به اندازه تعداد سالهای عمرش انتخابات برگزار کرده که تقریبا به این معناست که هر سال یک انتخابات برگزار کردهاست.
درستیسنجی این ادعا هم ساده است. کافیست از فروردین ۱۳۵۸ که جمهوری اسلامی تشکیل شد تا اسفند ۱۴۰۲، که ۴۵سال از عمر آن میگذرد، انتخاباتی که برگزار کرده را بشماریم:
جمع: ۳۹ انتخابات برگزار شده و ۲ انتخابات هم روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود: جمعا ۴۱ انتخابات.
اما همین عدد ۴۱ هم گمراهکننده است. زیرا انتخابات شورای شهر و روستا با انتخابات ریاستجمهوری اسلامی و انتخابات خبرگان رهبری با مجلس شورای اسلامی همزمان است (همچنین رفراندوم دوم قانون اساسی با ریاست جمهوری پنجم) و در واقع در این ۴۵سال، مردم تنها ۳۳بار پای صندوق رای رفته و روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برای ۳۴ امین بار پای صندوق میروند.
ذکر این نکته ضروریست که ۵ انتخابات، از ۴۱ انتخابات بالا، بهطور جداگانه فقط در سال ۱۳۵۸ برگزار شدهاست. یعنی اگر سال اول استقرار جمهوری اسلامی را که «نهادهای محدودکننده آزادی انتخابات» هنوز شکل نگرفته بودند کنار بگذاریم، در ۴۴ سال بعدی، مردم ایران ۲۹ بار پای صندوق رای رفتهاند.
بنابراین ادعای حسین امیرعبداللهیان که جمهوری اسلامی هر سال یک انتخابات برگزار کرده، حتی به فرض اینکه منظورش این بودهباشد که «بهطور متوسط» هر سال یک انتخابات برگزار کرده، هم نادرست است هم اغراقآمیز.
فکتنامه قبلا ادعای مشابهی را که دو هفته پیش سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، مطرح کردهبود مبنی بر اینکه «انتخابات در کشور همیشه صحیح، سالم و متین برگزار شده» بررسی کرده و به آن نشان شاخدار دادهبود.
در اینجا مشخص نیست منظور امیرعبداللهیان از انتخابات آزاد چیست. اما میدانیم که انتخابات آزاد و عادلانه به عنوان یک ترم سیاسی مدنی از ملزومات سیستمهای دموکراتیک است. پس ابتدا تعاریف دقیق و متعارف این مفهوم در عرف ملل را بررسی میکنیم.
اتحادیه بینالمجالس در سال ۱۳۹۴ بیانیهای را با اتفاق آرا کشورهای عضو تصویب کرده و در آن شرایط یک انتخابات آزاد و عادلانه را شرح دادهاست. بر اساس این بیانیه موازین مشارکت در حکومت طبق قوانین اساسی و عادی ملی تعیین خواهد شد اما این قوانین نباید با تعهدات بین المللی دولت مغایر باشد.
بند سوم این بیانیه به حقوق و تکالیف نامزدها و احزاب اشاره کرده که بر این اساس:
۱- هر فردی حق دارد که در اداره کشورش مشارکت کند و از موقعیت مساوی برای نامزد شدن در انتخابات برخوردار باشد.
۲-هر فردی حق دارد که به منظور مبارزه انتخاباتی به حزب یا سازمان سیاسی وارد شود، یا همراه دیگران حزب یا سازمان سیاسی تشکیل دهد.
۳-هر فردی حق دارد دیدگاه های سیاسی خود را بدون بیم و نگرانی ابراز کند؛ درصدد یا در مقام دریافت یا مبادله اطلاعات باشد و به انتخابی آگاهانه مبادرت ورزد؛ برای مبارزات انتخاباتی در کشور آزادانه رفت و آمد کند; بر مبنای مساوی با دیگر احزاب سیاسی از جمله حزب تشکیل دهنده دولت حاکم، به مبارزه انتخاباتی بپردازد.
۴-هر فرد یا حزب سیاسی حق دارد به رسانهها به ویژه رسانههای ارتباط جمعی دسترسی برابر داشته باشد.
۵-هر فرد یا حزب سیاسی حق دارد امنیت جانی و مالیش شناخته و تامین شود.
۶-هر فرد یا حزب سیاسی حق دارد از سوی قانون تامین و حمایت شود و در موارد نقض حقوق سیاسی و انتخاباتی از جبران خسارت قانونی برخوردار شود.
۷- هر فرد یا حزب سیاسی که حقوق مبارزاتی، نامزدی یا حزبی او سلب یا محدود شده باید حق داشته باشد به مرجعی صالح دادخواهی کند تا مرجع مذکور آن تصمیمات را بررسی، و اشتباهات را به طور فوری و موثر تصحیح کند.
۸- حقوق نامزدی، حزبی و مبارزاتی توام با تکالیفی در قبال جامعه است. مخصوصا این تکلیف که هیچ نامزد یا حزب سیاسی نباید خشونت بورزد.
۹- هر نامزد و حزب سیاسی که در انتخابات مبارزه می کند باید حقوق و آزادیهای دیگران را محترم شمرد.
۱۰- هر نامزد و حزب سیاسی که در انتخابات مبارزه می کند باید نتیجه انتخابات آزاد و منصفانه را بپذیرد.
بند چهارم این بیانیه به تکالیف دولتها در برابر مردم اشاره شده است که در ادامه خلاصه برخی از آنها را بررسی میکنیم:
میدانیم که بر اساس قوانین جمهوری اسلامی به خصوص اصل ۱۱۵ قانون اساسی که میگوید:
«رییس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی كه واجد شرایط زیر باشند انتخاب گردد: ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبّر، دارای حُسن سابقه و امانت و تقوی، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور.»
براساس یک تفسیر از این بند، حداقل ۵۰ درصد جامعه «زنان» چنین امکانی ندارند. همچنین شهروندانی که اعتقادات مذهبی دیگری غیر از شیعه دارند، نمیتوانند رئیس جمهوری اسلامی شوند. از سنی و یهودی و بهایی و مسیحی تا خداناباور و لاادریگرا امکان کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری را ندارند.
بر اساس اصل ۶۴ قانون اساسی:
«عده نمایندگان مجلس شورای اسلامی دویست و هفتاد نفر است و از تاریخ همه پرسی سال یکهزار و سیصد و شصت و هشت هجری شمسی پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها حداكثر بیست نفر نماینده میتواند اضافه شود. زرتشتیان و کلیمیان هر كدام یك نماینده و مسیحیان آشوری و كلدانی مجموعاً یك نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر كدام یك نماینده انتخاب میكنند. محدوده حوزههای انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین میكند.»
در هیچ یک از ادوار انتخاباتی که در جمهوری اسلامی انجام شده، شهروندان بهایی یا خداناباوران امکان نامزدی حتی برای عضویت مجلس و یا شوراهای شهر و روستا را هم نداشتهاند.
محدودیت برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس خبرگان بسیار بیشتر است. این امکان تنها به برخی از «مجتهدین و فقهای مورد تایید شورای نگهبان» داده میشود. یعنی از بین روحانیون شیعه هم تنها آن دسته از روحانیون که به نوع و شکل تفسیر خاصی از آیات و روایات معتقد هستند که به خوانش رهبری یا شورای نگهبان از «ولایت فقیه» نزدیک است، حق شرکت دارند.
علاوه بر اینها، هزاران نفر در ادوار مختلف به دلیل باور به اندیشههای سیاسی و مدنی و مذهبی متفاوت رد صلاحیت شدهاند. به همین صورت امکان تشکیل احزاب سیاسی مستقل از حاکمیت، دسترسی برابر به رسانهها و تامین حقوق مدنی کاندیداها برای بسیاری از شهروندان، گروهها و نحلههای سیاسی و اجتماعی فراهم نبوده است.
امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در یک گفتگوی تلویزیونی با Channel 4 بریتانیا مدعی شده که از زمان پیروزی انقلاب تا کنون هر سال حداقل یک انتخابات آزاد با حضور همه مردم داشتیم. بر اساس آمار موجود از ادوار انتخابات گذشته و با در نظر گرفتن انتخابات روز ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ میتوان گفت در مجموع ۴۱ انتخابات در ۴۵ سال عمر جمهوری اسلامی برگزار شده که از این تعداد ۵ انتخابات در سال ۵۸ برگزار شده است. در سالهای پس از انقلاب در ۱۷ سال هیچ گونه انتخاباتی در کشور برگزار نشده است. حتی به فرض اینکه منظور عبداللهیان این بودهباشد که جمهوری اسلامی «بهطور متوسط هر سال یک انتخابات برگزار کرده» این ادعا اغراقآمیز است چرا که به جز سال ۵۸ که مردم ۵ بار انتخابات برگزار شده، در فاصله سالهای ۵۹ تا ۱۴۰۲ تنها ۲۹ بار مردم پای صندوقهای رای رفتهاند.
از سوی دیگر امیر عبداللهیان مدعی شده که تمام این انتخاباتها آزاد بوده است. مشخص نیست منظور او از انتخابات آزاد چیست اما میدانیم که انتخابات آزاد و عادلانه در مجامع بین المللی همچون اتحادیه جهانی بین المجالس شرایط دارد که که در اکثر انتخاباتهایی که جمهوری اسلامی برگزار کرده رعایت نشده است. به طور مشخص بر اساس قوانین جمهوری اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری تبعیضهای جنسیتی و عقیدتی، در انتخابات مجلس و خبرگان تبعیض عقیدتی باعث شده که بسیاری از شهروندان از حق انتخاب شدن برخوردار نباشند. همچنین میدانیم که در ایران امکان شکل گیری احزاب مستقل از حاکمیت و دسترسی آزاد به رسانهها نیز وجود ندارد. بنابراین ما در فکتنامه به این ادعای امیر عبداللهیان که میگوید «از زمان پیروزی انقلاب تا کنون هر سال حداقل یک انتخابات آزاد با حضور همه مردم داشتیم» نشان نادرست میدهیم.