روز ۳۰ تیر ۱۴۰۴ نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران یک آزمایش زیرمداری با ماهوارهبر «قاصد» انجام داد. این پرتاب، که بر خلاف موارد پیشین ماهوارهای در مدار قرار نداد، بهادعای یکی از مسئولان «سازمان فضایی ایران» برای آزمودن «فناوریهای جدید فضایی» صورت گرفت. هم زمان در شبکههای اجتماعی (توییتر) شایع شد که با این پرتاب، جمهوری اسلامی ایران، «موشک بالستیک قارهپیما» (ICBM) آزمایش کردهاست.
#خبر_خوب
— سید حمیدرضا نجات (@hamidrezan68) July 21, 2025
صبح امروز دوشنبه سی ام تیر ماه یک آزمون زیرمداری توسط ماهوارهبر قاصد با هدف ارزیابی برخی فناوری های جدید در حال توسعه صنعت فضایی ایران انجام گرفت. نتایج حاصل از این آزمون در جهت ارتقای عملکرد ماهواره ها و سامانه های فضایی کشور بکار گرفته خواهد شد.
موشک قاصد (با بمب هواپرتاب قاصد اشتباه نشود) یک موشک سهمرحلهای است که نخستین بار در سال ۲۰۲۰ معرفی شد و سپاه قبلا ماهوارههای نظامی نور-۱، نور-۲ و نور-۳ با آن در مدار قرار داد. اجرای این آزمایش بهدست سپاه (و نه سازمان فضایی غیرنظامی) و استفاده از فناوریهای با کاربرد دوگانه (Dual-Use) قبلا هم موجب واکنشهای کشورهای غربی شدهبود.
در ادامه ابعاد فنی این پرتاب را بررسی کرده و به این پرسشها پاسخ میدهیم که آیا آزمایش اخیر قاصد میتواند در مسیر توسعه موشکهای بالستیک یا کاربرد نظامی باشد؟ آیا ادعای آزمودن «فناوریهای جدید پرتابگر فضایی فضایی (SLV) پوششی برای فعالیتهای مخفیانه برای توسعه موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) است؟ آیا پرتابگر قاصد یک ICBM است؟
ماهوارهبر قاصد به صورت یک موشک سهمرحلهای طراحی شده که ترکیبی از سوخت مایع و جامد را به کار میگیرد. مهمترین شواهد مشکوک که برای ادعای استفاده از این موشک برای حمل کلاهم غیرمتعارف (هستهای) از این قرار است:
۱) مرحله سوم سوخت جامد
موشک ماهوارهبر «قاصد» ترکیبی از فناوریهای سوخت مایع و جامد است که ریشه در موشک بالستیک «قدر» دارد. مرحله اول آن با سوخت مایع از شهاب-۳ اقتباس شده و مراحل دوم و سوم از سوخت جامد و موتورهایی با پوسته کامپوزیتی و نازل متحرک استفاده میکنند. این موتورهای جدید، بهویژه «موتور سلمان»، امکان هدایت بردار رانش (Thrust Vectoring) را فراهم میکنند که گامی مهم در کنترل مسیر و افزایش دقت پرتاب است.
مرحله سوم قاصد، مشابه موتورهای تفکیکی در موشکهای بالستیک، نقش کلیدی در توسعه فناوریهای پیشرفته حمل کلاهک (Post-Boost) دارد. طراحی قاصد نشاندهنده گذار از نسل قدیم موشکهای مایع به موشکهای تمامجامد است. این ترکیب اگرچه برای پرتابهای فضایی بهینه نیست، اما ابزاری مقرونبهصرفه برای آزمایش فناوریهای نظامی پیشرفته است.
ترکیب مراحل مایع و جامد در پرتابگر، قاصد را به یک طرح هیبریدی تبدیل کرده که تلفیقی از فناوری موشکهای بالستیک سوخت مایع نسل قبل با موتورهای پیشرفته سوخت جامد است. سوخت جامد بهدلیل قابلیت نگهداری طولانی، آمادهسازی سریع، و امکان استقرار در سیلو یا روی پرتابگرهای متحرک، در کاربردهای نظامی برتری دارد. توانایی سپاه در ساخت موتور سوخت جامد با کنترل بردار رانش، راه را برای توسعه کلاهکهای مانورپذیر (MaRV) باز میکند؛ فناوریای که برای عبور از سپرهای دفاع موشکی حیاتی است.
۲) سکوی پرتاب
برخلاف ماهوارهبرهای قبلی ایران که عمدتاً از پایگاههای ثابت (سکوی سمنان) پرتاب میشدند، قاصد از روی یک سکوی سیار (خودروی حامل پرتابگر متحرک) به فضا پرتاب میشود. این پرتاب با یک تریلی حامل موشک (TEL) انجام میشود. چنین پلتفرم متحرکی بهطور معمول در شلیک موشکهای نظامی کاربرد دارد و امکان اختفا و جابجایی سریع موشک را فراهم میکند. زیرا برای برنامههای فضایی، محققین میتوانند در سر فرصت، موشک را در نزدیکی سکوی پرتاب، مونتاژ کرده، و به آرامی در فرآیندهایی که چند روز طول می کشد آن را برای پرتاب آماده کنند.
لانچر سیار مورد استفاده نیز مشابه نمونههای کرهشمالی است که جمهوری اسلامی ایران در دهه ۱۹۹۰ خریداری و مهندسی معکوس کرده بود. علاوه بر این، پرتابهای قاصد از پایگاههای موشکی سپاه، مانند پایگاه شاهرود، انجام میشود و نه از پایگاههای فضایی غیرنظامی کشور.
۳) سیستم هدایت
موفقیت قاصد در تزریق ماهواره به مدار در همان نخستین تلاش (پرتاب نور-۱ در ۲۰۲۰) نشاندهنده دقت بالای سیستمهای هدایت و کنترل آن بود. این سامانههای هدایت که ماهواره را با سرعت و جهت مناسب در زمان دقیق رهاسازی میکنند، از نظر تئوری میتوانند برای رهاسازی سرجنگی یک موشک قارهپیما با دقت مشابه بهکار روند. ارتقای دقت هدایت در برنامه فضایی میتواند مستقیماً به بهبود دقت اصابت موشکهای بالستیک دوربرد ترجمه شود.
برنامه فضایی جمهوری اسلامی ایران، اگرچه از سوی مقامات بهعنوان طرحی با اهداف صلحآمیز معرفی میشود، در عمل زیرساختهایی مشترک با فناوریهای نظامی و موشکهای قارهپیما دارد. فیزیک و مهندسی لازم برای پرتاب ماهواره و کلاهک جنگی تقریباً یکساناند: استفاده از موشکهای چندمرحلهای، پیشرانشهای قدرتمند، سیستمهای هدایت و جدایش مراحل.
در این چارچوب، برنامه فضایی میتواند بهعنوان پوششی معتبر و سیاسی برای توسعه مخفیانه فناوریهای موشکی به کار رود. بهویژه برای سپاه پاسداران که تحت تحریمها و محدودیتهای بینالمللی قرار دارد، پرتابگرهایی مانند «قاصد» بستری مناسب برای آزمایش فناوریهای کلیدی در قالب مأموریتهای به ظاهر غیرنظامی فراهم میکنند.
قاصد، با ترکیبی از مراحل مایع و جامد، بهویژه با آزمایش موتور «سلمان» و کنترل بردار رانش، نقش مهمی در کاهش ریسک توسعه موشکهای سوخت جامد نسل بعدی مانند سری «قائم» دارد. این پرتابها به سپاه امکان میدهند بدون نیاز به اجرای آزمایشهای پرهزینه و علنی ICBM، عملکرد اجزای کلیدی موشکهای دوربرد را در شرایط واقعی بررسی کنند.
از سوی دیگر، سازمان فضایی ایران (وابسته به دولت) نیز پرتابگرهای مستقلی مانند «ذوالجناح» را توسعه داده که اتفاقا مرحله اول و دوم آن سوخت جامد است و مرحله سوم آن که برای تزریق ماهواره در مدار بهکار میرود، سوخت مایع است و برای این نوع تستها مناسبتر است.
با اینحال باید این نکته را درنظر گرفت که در جنگ ۱۲روزه، بسیاری از زیرساختهای پرتاب موشک جمهوری اسلامی ایران، از بین رفتهاست. بنابراین ممکن است دو سازمان از دو بخش متفاوت حکومت (سازمان فضایی ایران و نیروی هوافضای سپاه) با روند و فناوریهای متفاوتی که دارند داشتههای فناوری خود را روی هم بریزند و آزمونی انجام دهند که ببینید در شرایط فعلی چه امکانات عملی از توان پرتابی موشک باقی مانده باشد. اگرچه چالشهای سیاسی و نهادی در هماهنگی این دو نهاد نیز قابلتوجه است.
برنامه قاصد تمام مشکلات موشک قارهپیمای ایران را حل نمیکند، اما آشکارترین آنها، یعنی پیشرانش و جدایش مراحل را هدف قرار میدهد. یک برنامه موشک قارهپیما را میتوان به سه چالش اصلی تقسیم کرد:
برنامههای قاصد و قائم به طور سیستماتیک در حال حل مشکل اول به روشی بسیار علنی هستند. کار بر روی سیستمهای هدایت و کلاهکهای بازگشتی میتواند به صورت محرمانهتر از طریق مدلسازی کامپیوتری، آزمایشهای زمینی و احتمالاً پرتابهای زیرمداری انجام شود.
با وجود پیشرفتهای فنی، جمهوری اسلامی ایران هنوز موفق به نمایش یک کلاهک بازگشتی اثباتشده نشده است. در حالی که فناوری پیشرانش و هدایت تا حدودی توسعه یافته، مهمترین مانع کنونی، ساخت و آزمایش یک «وسیله بازگشتی» (Re-entry Vehicle) است که بتواند کلاهک را از جو خارج کرده، بازگرداند و با دقت به هدف برساند؛ کاری که مستلزم فناوریهای پیچیده حرارتی، مقاوم در برابر فشار بالا، و گریز از سامانههای دفاع موشکی است.
برنامههایی مانند قاصد و قائم، در حال حل مرحله اول یعنی پیشرانش و جدایش مراحل هستند. مراحل هدایت دقیق و توسعه کلاهکهای بازگشتی احتمالاً در قالب پروژههای محرمانه، آزمایشهای زمینی، مدلسازی یا پرتابهای زیرمداری دنبال میشود. این به معنای عدم فعالیت نیست، بلکه نشانه مرحله ناپایدار یا محرمانه آن بخش از برنامه است.
در نهایت، تسلط بر فناوری پرتابگرهای فضایی، جمهوری اسلامی ایران را به توسعه موشکهای قارهپیما نزدیکتر میکند. همانطور که کرهشمالی از مسیر مشابهی رفت، ایران نیز از برنامه فضایی برای عبور از محدودیتها و رسیدن به اهداف نظامی بهره میبرد. اما تا زمانی که مرحله بازگشت کلاهک با موفقیت آزمایش نشود، نمیتوان از دستیابی کامل ایران به توان تهاجم قارهپیما سخن گفت. در صورت تحقق این مرحله، تهدید موشکی جمهوری اسلامی ایران میتواند تا قلب اروپا امتداد یابد.
کشورهای اروپایی و ایالات متحده پرتابهای ماهوارهبر «قاصد» را ناقض روح قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت میدانند که ایران را از فعالیت در حوزه موشکهای قادر به حمل کلاهک هستهای بازمیدارد، هرچند این قطعنامه بهلحاظ حقوقی الزامآور نیست.
قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت که برجام را تایید کرد، از ایران «میخواهد» (calls upon) که از انجام فعالیتهای مرتبط با موشکهای بالستیک «طراحیشده برای قابلیت حمل سلاح هستهای»، از جمله پرتاب با استفاده از چنین فناوری، خودداری کند. جمهوری اسلامی ایران مدعیست که زبان قطعنامه الزامآور نیست («میخواهد» در برابر «نباید») و پرتابگرها برای سلاحهای هستهای «طراحی نشدهاند»، بنابراین این پرتابها مجاز هستند. این ابهام حقوقی، به جمهوری اسلامی اجازه داده است تا در چارچوبی دیپلماتیک، برنامه فضایی خود را ادامه دهد و همزمان با رد اتهامات، پروژههای مرتبط با فناوری موشکی را پیش ببرد.
ارزیابیهای نهادهای اطلاعاتی آمریکا مانند DIA و گزارشهای جامعه اطلاعاتی، هشدار میدهند که توسعه ماهوارهبرهایی نظیر قاصد، در صورت تغییر پیکربندی، میتواند به تسریع روند دستیابی به موشکهای قارهپیما منجر شود. قاصد یک پرتابگر سهمرحلهای با فناوری سوخت جامد است که این ویژگیها آن را به الگویی نزدیک به موشکهای قارهپیما بدل میکند. تخمین زده میشود که در صورت استفاده بهعنوان موشک، قاصد بتواند بردی حدود ۲۰۰۰ کیلومتر داشته باشد که با کاهش وزن کلاهک، قابل افزایش است.
زمانبندی پرتاب اخیر، تنها چند هفته پس از پایان جنگ ۱۲روزه و در اوج رایزنیهای اروپا درباره مکانیزم ماشه، نشانهای از پیام بازدارندگی ایران به غرب تعبیر شده است. در مجموع، هرچند جمهوری اسلامی ایران بر صلحآمیز بودن برنامه فضایی خود تأکید دارد، شواهد عملیاتی، زمانی، فنی و نهادی حاکی از آن است که این برنامه بخشی از راهبرد موشکی بلندمدت جمهوری اسلامی است. قاصد بیش از یک ماهوارهبر است: این پروژه میتواند قطعهای کلیدی از پازل توان بازدارندگی دوربرد ایران باشد.
برنامه ماهوارهبر قاصد، نه تنها کاربردهای نظامی ذاتی و صریح دارد (ماهوارههای نور) بلکه اساساً یک پروژه نظامی است که نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طراحی، مدیریت و اجرا میکند. ادعای یک برنامه «صلحآمیز» با این واقعیت که قاصد به دست یک نهاد نظامی (سپاه) ساخته میشود، از پایگاههای نظامی پرتاب میشود و تنها محمولههای نظامی حمل میکند، تضعیف میشود.