شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
ویدیو دو کودک ساکن غزه که در آن یکی، خواهرش را روی شانهاش حمل میکند.
درست
از سوی دیگر این ادعا که «پدر و مادر و برادر این کودک کشته شدند و او در حال حمل جسد برادرش است» نیز فقط در تکذیب آن مطرح شده و در ویدیوی اولیهای که از این کودکان منتشر شده بود چنین ادعایی وجود نداشت.
در رسانهها و شبکههای اجتماعی در روزهای اخیر ویدیویی از کودکی منتشر شده که گفته میشود دختر بچه فلسطینی است که با پای برهنه در غزه خواهر کوچک و زخمیاش را به دوش گرفته و در امتداد جادهای و از میان خرابهها با خود میبرد. بعد از انتشار گسترده این ویدیو و دست به دست شدن آن در شبکههای اجتماعی و رسانههای سراسر دنیا (لینک۱، لینک۲، لینک۳) بعضی از کاربران شبکههای اجتماعی در صدد درستیسنجی و رد آن بر آمدند. (لینک۱، لینک۲)، در انکار این ویدیو نوشته شده:
«این همون دختر فلسطینی مظلومه که نتانیاهوی قمارباز پدر و مادر و برادرش رو شهید کرده بود و جسد برادرش رو با پاهای نحیفش کول کرده بود ببره یه جای امن خاک کنه، هیچی فیلم کامل اینم در اومد».
بعضی از اکانتها هم مدعی شدند که این اساسا یک ویدیوی تبلیغاتی بوده است. منبع این ادعا اکانتی به زبان انگلیسی به نام Gazawood در شبکه اجتماعی X است که به آنچه آن را پروپاگاندای فلسطینیان و یا ویدیوهای ساختگی آنان از وضعیت غزه میخواند، میپردازد. (لینک۱، لینک۲)
چیزی که از آن به عنوان «فیلم کامل» این کودکان یاد شده ویدیوی دیگری از آنان در وضعیتی است که هر دو سالم و با لباسهای پاکیزهاند و در مکان دیگری دختربچه بزرگتر، کودک دیگر را به دوش گرفته و در آخر نیز مرد جوانی هر دو را در آغوش میگیرد و از کادر خارج میشوند.
اما داستان این کودکان چیست؟ آیا این ویدیوها وضعیت دو کودک را در غزه به تصویر میکشد یا تبلیغات فلسطینیها علیه اسرائیل است؟
ویدیوی این دو کودک برای اولین بار حدود ده روز پیش، در روز ۲۱ اکتبر (دوشنبه، ۳۰ مهر) در اکانت اینستاگرامی فردی به نام علاء حمودة منتشر شد. او در توضیح این ویدیو نوشت:
«دختری آواره که خواهر مجروحش را بر روی شانههایش حمل میکرد و بیش از دو کیلومتر با او راه رفته بود. او را بهطور اتفاقی دیدم در حالی که تنها و پابرهنه، زیر آفتاب سوزان راه میرفت. به او کمک کردم و او را تا کمپ آوارگان همراهی کردم».
بر اساس توضیحات علا محمود در اکانت اینستاگرامش او عکاس خبری ساکن غزه است. عکسها و ویدیوهای زیادی از وضعیت آوارگان غزه بالاخص کودکان در صفحه او وجود دارد.
مرد در این ویدیو گفتگویی با کودک انجام میدهد متن این مکالمه به این صورت است:
فیلمبردار: حالت چطور است؟
دختر: خوبم
فیلمبردار: چرا برادرت (احتمالا اشتباه فیلمبردار) را به این صورت به دوش گرفتهای؟
دختر: خواهرم با یک ماشین تصادف کرده.
فیلمبردار: او را به کجا میبری؟
دختر: به چادرمان میروم.
مرد: خسته نیستی از اینکه اون رو اینطوری روی شانهات میبری؟
دختر: خستهام، یک ساعت است او را به دوش گرفتهام و حمل میکنم و نمیتوانم دیگر ادامه بدهم.
فیلمبردار: الان کجا میروی؟
دختر: دارم به منطقه کمپ البریج Bureij میروم.
مرد: بیا تا تو را به آنجا ببرم.
بعد میبینیم که دو کودک در صندلی عقب اتومبیلی نشستهاند که به نظر میرسد ماشین مرد فیلمبردار باشد. مرد از کودک کوچکتر میپرسد: خواهرت که تو را روی پشتاش حمل میکرد را دوست داری؟ کودک در ابتدا جواب نمیدهد و در نهایت با حرکت سر پاسخ مثبت میدهد. مرد آنها را در جایی پیاده میکند، پای چپ دخترک کوچکتر در گچ است، اما به نظر میرسد گچ کهنه و قدیمی است و آنها که به نظر میرسد حالا در شهر هستند از راننده خداحافظی میکنند و میروند.
همین عکاس خبری دو روز بعد، در ۲۳ اکتبر ویدیوی دیگری در اینستاگرام خود منتشر کرد که در آن با کودک کوچکتر که پاهایش در گچ بود حرف میزند، پاهایش را نشان میدهد که گچ آن را برداشتهاند، علاء حمودة در توضیح ویدیو مینویسد:
«این همان دختر کوچکی است که خواهرش او را در حالی که زخمی بود، روی شانههایش حمل میکرد و با او در خیابان صلاحالدین راه میرفت، آنها پس از درمان در بیمارستان به کمپ پناهندگیشان در مرکز استان رفتند».
تا زمان نوشتن این گزارش علاء حمودة ویدیو یا مطلب دیگری درباره این دو کودک پست نکرد. ما به دنبال ویدیوی دیگری که ادعا شد ویدیوی کامل این کودکان بود به حساب اینستاگرامی دیگری رسیدیم. حسن الزيتي، فرد دیگری که بر اساس توضیحات اینستاگراماش در کار تولید محتوا به صورت ویدیو است، و از ویدیوهایش برمیآید که ساکن غزه است، داستان این دو کودک را دنبال کرده است.
او در روز ۲۴ اکتبر ویدیویی در اینستاگرام خود منتشر کرد که این دو کودک را در آغوش و همراه مددکاری در کمپ پناهندگان نشان میدهد. و در توضیح ویدیو مینویسد:
«هر کس که دوست دارد به این دختر کوچک و دوستداشتنی کمک کند و برای او کمک مالی بفرستد، میتواند از طریق پیام خصوصی با من تماس بگیرد... چه کسی آن دختری را به یاد دارد که برادرش را مسافت طولانیای حمل میکرد تا او را درمان کند؟ امروز، خدا را شکر، به او رسیدیم تا ببینیم چه نیازهایی دارد و آنها را برایش فراهم کنیم.»
کودکان زیاد دیگری در ویدیو دیده میشوند، مددکار از کودکان میپرسد که به چه چیزی احتیاج دارند و در انتها نیز با زنی مصاحبه میکنند که نسبت او با کودکان مشخص نیست و داستان اینکه چگونه دختر کوچکتر دچار سانحه شده و خواهرش او را به بیمارستان الاقصی در دیرالبلح رسانده را توضیح میدهد.
حسین الزیتی، دو روز بعد، در روز ۲۶ اکتبر ویدیوبی منتشر میکند و در آن بار دیگر به محل زندگی این دختران که به گفته مددکار کمپ «سامیه» و «قمر» نام دارند، میرود و از نحوه امدادرسانی به آنان و بقیه افراد کمپ ویدیو تهیه میکند.
او در همان روز ۲۶ اکتبر ویدیوی دیگری از این کودکان با لباسهای نو و شاد، در همان کمپ پناهندگان منتشر میکند، این همان ویدیویی است که در آن صحنه به دوش کشیدن خواهر کوچکتر بازسازی میشود و در نهایت این حسین الزیتی است که هر دو کودک را در آغوش کشیده و از کادر خارج میشود. در تمام این ویدیوها پای دختر کوچکتر دیگر در گچ نیست.
بر اساس اطلاعات موجود در این ویدیوها این کودکان در بلوار صلاحالدین در مرکز غزه به سوی کمپ البریج در حرکت بودند و در این مسیر با خبرنگار اول برخورد کردند.
از این رو با دنبال کردن ویدیوهایی که در این دو حساب اینستاگرامی منتشر شده میتوان روند پیدا شدن این دو کودک، وایرال شدن ویدیو آنان و در نهایت درمان و دریافت کمک آنان را دنبال کرد.
از سوی دیگر این ادعا که «پدر و مادر و برادر این کودک کشته شدند و او در حال حمل جسد برادرش است» نیز فقط در تکذیب آن مطرح شده و در ویدیوی اولیهای که از این کودکان منتشر شده بود چنین ادعایی وجود نداشت.
بنابراین فکتنامه به این ادعا که «ویدیوی فراگیر شده از دو کودک ساکن غزه که در آن یکی از آنان خواهرش را روی شانه خود حمل میکند»، نشان درست میدهد.
درست
گفته یا آمار واقعیت دارد، فکتهای قابل دسترس، درستی آن را تایید میکنند و نکته مهمی از قلم نیفتاده است.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما