شاید این عبارت یا مشابه آن را شنیده باشید که: «نبین که چه کسی سخن میگوید: ببین چه سخنی میگوید.»
به طور کلی، این حرف غلط نیست که در برخورد با عقاید مختلف، بهتر است قضاوت در مورد گوینده باعث بیتوجهی به محتوای حرفش نشود. ولی وقتی پای «خبر» در میان باشد، حتما شناخت «منبع خبر»، در ارزیابی ما از محتوای آن اهمیت دارد.
توجه ناکافی به منبع اولیه خبر، بعضا حتی موجب اتفاقات سیاسی بزرگ شده است.
به عنوان نمونه، در ۱۹۹۱، یک ناشر در متنی در معرفی باراک اوباما، او را به اشتباه متولد کنیا معرفی کرد.
این اطلاعات غلط، بعدها در نشریات نقل شد و حتی رادیو ملی آمریکا، که رسانهای مخالف اوباما نبود، در سال ۲۰۰۸ از او به عنوان سناتور «متولد کنیا» یاد کرد.
به همین سادگی، وقتی اوباما نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا شد، در مقابل بحرانی بزرگ قرار گرفت: مخالفان سیاسی او از اساس نامزدیش را غیرقانونی میدانستند. چون طبق قانون اساسی آمریکا افرادی که متولد آمریکا نباشند نمیتوانند رئیس جمهور شوند.
وقتی کار بالا گرفت، نهادهای قانونی آمریکا تایید کردند اوباما متولد آمریکا است و نه کنیا. اوباما هم تصویر شناسنامه خود را در اینترنت منتشر کرد. ولی جنجال متوقف نشد و حامیان نظریه آمریکایی نبودن اوباما، به طرح آن در رسانهها ادامه دادند.
ماجرای محل تولد اوباما، بعد از رئیس جمهور شدن و تا پایان دوران مسئولیت او هم گریبانش را رها نکرد. تا جایی که طبق گزارش مرکز معتبر نظرسنجی YouGov، در سال ۲۰۱۹، حدود ۳۴درصد آمریکاییها فکر میکردهاند محل تولد اوباما «قطعا» یا «احتمالا» کنیا است.
وقتی یک «منبع» غلط ممکن است تا این حد رسانههای بزرگ و از آنجا افکار عمومی را به اشتباه بیندازد، طبیعی است که امکان اشتباه در سایتهایی که مطالب آنها را شهروندان معمولی تولید میکنند، بیشتر باشد.
ویکیپدیا نمونهای معروف از این سایتهاست که مطالبشان را افرادی که به عضویت سایت درآمدهاند مینویسند. در نتیجه چون هر کسی میتواند عضو این سایتها شود، مطالب آنها به راحتی ممکن است دستکاری شوند. بیوگرافی اشخاص، خبرهای روز و موضوعات داغ سیاسی یا اجتماعی از جمله مطالبی هستند که اگر از ویکیپدیا گرفته شوند، نیاز به راستی آزمایی خواهند داشت.
البته بسیاری ایرادات و اطلاعات غلط در ویکیپدیا، نهایتا از سوی کاربران دیگر برطرف میشوند. ولی از آنجا که اساس کار سایت بر فعالیت داوطلبانه است، اصلاح یک اشتباه ممکن است چند روز، ماه یا سال طول بکشد.
به عنوان نمونه در سال ۲۰۰۵ کاربری چینی به نام "چن فنگ"، صفحهای در ویکیپدیا به نام خود ایجاد کرد و مدعی شد شهردار شهری در چین بوده است. تا چند سال اگر این نام را در اینترنت جستجو میکردید، نام او به عنوان شهردار بالا میآمد. این صفحه جعلی سرانجام هفت سال بعد، یعنی در ۲۰۱۲، از ویکیپدیا حذف شد.
با توجه به چنین سوابقی، تعجبی ندارد که استناد شتابزده به ویکیپدیا، بعضا نتایج ناگواری در پی داشته باشد. مثلا، در جریان بازی تیمهای فوتبال لهستان و ایرلند در رقابتهای یورو ۲۰۱۶، یک گزارشگر ورزشی صداوسیما که اطلاعاتش را از ویکیپدیا به دست میآورد، اطلاعات یک مقاله آن را جدی گرفت و در آنتن زنده تلویزیون گفت استادیوم محل بازی را یک ایرانی به نام «دولاب امیر» ساخته. با جنجالی شدن ادعا، معلوم شد یک کاربر ایرانی ویکیپدیا با دستکاری مقاله، نام کاربری خود را به عنوان نام سازنده استادیوم درج کرده است.
بازگویی تجربیاتی از این قبیل، به معنی آن نیست که نباید از سایتهایی مانند ویکیپدیا استفاده کرد: این سایتها میتوانند «نقطه شروع» خوبی برای کسب اطلاعات باشند؛ اما باید صحت مطالبشان را بررسی کرد. احتمالا قدم اول این بررسی هم، دقت در «منبع»هایی است که در هر مطلب، به عنوان مستندات ادعاهای مختلف ذکر شدهاند -یا نشدهاند.
به همین ترتیب، لازم است در مورد منابع اطلاعاتی که در رسانهها و حتی رسانه های مشهور منتشر میشوند هم حساس باشیم.
راستیآزمایی اخبار این رسانهها، البته بهسادگی برای مخاطبان عادی ممکن نیست. ولی حداقل وقتی مکررا در یک رسانه با اخبار ساختگی مواجه میشویم، باید در اعتماد به اخبار بعدی آن احتیاط کنیم. اگر میبینیم که آن رسانه، بعدها از اثبات نادرستی اخبار خود آنها را تصحیح نمیکند، منطقا باید در اعتماد به اخبار بعدی، «بسیار بیشتر» احتیاط کنیم.