یکی از آشناترین پاسخهای مسئولان ایرانی به انتقاد از سیاستهای حکومتی، این است که آن سیاستها، مختص جمهوری اسلامی نیستند. آنها در تبلیغات خود، بارها عملکرد نظام را، به روشهایی تشبیه میکنند که مدعیاند در تمام کشورها، و به ویژه در غرب، رواج دارند.
توجیه معروف رهبر جمهوری اسلامی برای برگزارنکردن همهپرسی در ایران، نمونهای مثالزدنی از این این رویه تبلیغاتی است. او در دیدار با جمعی برگزیده از دانشجویان، انجام همهپرسی را برای تعیین تکلیف موضوعات اختلافبرانگیز، منتفی میداند و میگوید: «کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردم که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مساله را دارند؟» (۲۹ فروردین ۱۴۰۲)
این ادعا، در حالی مطرح میشود که در حدود دو قرن گذشته، بیشتر از ۶۲۰ رفراندوم در دنیا صورت گرفتهاند که حداقل ۸۰ مورد از آنها در خصوص قانون اساسی و تعیین نوع حکومت بودهاند -برای دانستن جزئیات بیشتر در این زمینه، رجوع به درستیسنجی اول اردیبهشت ۱۴۰۱ سایت فکتنامه راجع به تاریخچه همهپرسی در کشورهای جهان مفید خواهد بود.
روایت رهبر جمهوری اسلامی در زمینه رفراندوم، از آن جهت مهم است که یادآوری میکند مقامهای حکومتی، با چه اعتماد به نفسی سیاستهای خود را، با وضعیت بقیه دنیا مشابه میدانند. سیاستهایی که دامنه آن از نظارت استصوابی و فیلترینگ گرفته، تا سرکوب مطبوعات و پوشش اجباری را شامل میشود.
دفاع از شورای نگهبان و اختیاراتش در رد صلاحیت نامزدهای انتخابات، از جمله معروفترین نمونههای کاربرد این ادعاست که ساختار حکومت ایران، با بقیه دنیا تفاوت ندارد. طرح این ادعا در نظامی که سه رئیس جمهور قبلی خود را «رد صلاحیت» کرده، معنای تاملبرانگیزی دارد: چون انگار یعنی مثلا در کشورهای غربی هم، باید وفاداری کاندیداها به مقام اول حکومت، «احراز» شود.
علی خامنهای زمانی در دفاع از شورای نگهبان میگوید «در همه دنیا چنین چیزی وجود دارد»، هرچند ممکن است اسمش متفاوت باشد. خامنهای تاکید میکند نهادهایی مشابه شورای نگهبان، در تمام کشورها موظفاند «احراز صلاحیت» کنند و جلوی نامزد شدن افرادی که «صلاحیت ندارند» را بگیرند. (۱۸ شهریور ۹۴)
بعضی از اعضای شورای نگهبان هم این استدلال را تکرار کردهاند. از جمله، محمد دهقان عضو سابق این شورا، در زمان عضویت در آن میگوید «کاملا بدیهی است» که «در همه کشورهای دنیا» نهادی مانند شورای نگهبان برای نظارت بر انتخابات وجود داشته باشد. (۲۹ تیر ۹۹)
نورالله قدرتی رئیس سابق دادگستری استان قزوین، تاکید میکند «هیچوقت نظارت استصوابی در هیچ جای دنیا تعطیل نمیشود». قدرتی حتی خبر میدهد «در سرتاسر دنیا» نهادهای متولی این کار، «در مقابل رأی و نظر نظارتی خود به هیچ مرجع دیگری از جمله مردم و سیاسیون پاسخگو نیستند». (۹ خرداد ۱۴۰۰)
صادق لاریجانی هم، در آخرین ماههای عضویتش در شورای نگهبان، در توجیه وجود این شورا تکرار میکند «در هیچ کجای دنیا این طور نیست که صلاحیتها را رها کنند». (۵ خرداد ۱۴۰۰) این اظهارات، از قضا تنها یک روز با اعتراض خبرساز این روحانی به رد صلاحیت برادرش علی لاریجانی رئیس وقت مجلس فاصله دارد. ردصلاحیتی که باعث میشود صادق لاریجانی در بیانیهای اعلام کند «بعد از ۲۰ سال عضویت در شورای نگهبان» به نتیجه مهمی رسیده است. او میگوید: «هیچگاه تصمیمات شورا را تا این حد غیرقابل دفاع نیافتهام؛ چه در تأیید صلاحیتها و چه در عدم احراز صلاحیتها.» (۴ خرداد ۱۴۰۰)
«همه دنیا برای پوشش دانشجویان قوانین سخت دارند»
در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی، وزیر خارجه وقت برای توجیه مقررات پوشش در جمهوری اسلامی، وضعیت ایران را در این زمینه شبیه بقیه نقاط جهان میداند. محمدجواد ظریف در پاسخ به انتقادها از وضعیت ایران حکایت میکند که «هر کشوری قانون خاص خود را در زمینه پوشش دارد». او برای متقاعد کردن مخاطبان غربی ادامه میدهد: «شما اگر تیشرت نداشته باشید نمیتوانید وارد مک دونالد شوید، این قانون پوشش است.» (۳ اردیبهشت ۹۷)
خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه، چند ماه بعد از صحبتهای ظریف، در گزارشی برای توجیه حجاب اجباری در دانشگاههای کشور، به روش مشابهی متوسل میشود. فارس، با طرح ادعاهای مختلف راجع به چند دانشگاه غربی، نتیجه میگیرد: «در همه دنیا برای پوشش دانشجویان در دانشگاه قوانینی بعضا سخت وجود دارد.» (۱۵ آبان ۹۷)
در همان زمان، فکتنامه بعد از بررسی ادعاهای فارس راجع به دانشگاههای مختلف توضیح میدهد که چرا «حتی یک مورد» از روایتهای آن خبرگزاری، «کمترین ارتباطی با واقعیت ندارد».
با وجود این، بعدها بقیه رسانههای رسمی، هر از گاه به این گزارش فارس استناد میکنند. در یکی از موارد، برنامه ۲۰:۳۰ صداوسیما، با تکرار ادعای وجود پوشش اجباری «در همه دانشگاههای دنیا»، مدعی میشود دانشجویانی که این پوشش را رعایت نکنند اخراج میشوند. (۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱) برنامه ۲۰:۳۰ برای اثبات این موضوع، دو نفر را نشان میدهد که ادعا میکند به خاطر رعایت نکردن مقررات پوشش از دانشگاه اخراج شدهاند.
این بار هم پیگیری فکتنامه نشان میدهد که داستان صداوسیما، بهکلی ساختگی است. چون هر دوی این افراد، نه دانشجو، که دانشآموز دبیرستان بودهاند. تنبیهشان هم نه «اخراج»، که یک روز تا دو هفته «تعلیق» بوده است.
در میان اعتراضات مردمی سال ۱۴۰۱ علیه حجاب تحمیلی، ادعای وجود پوشش اجباری در غرب، در تبلیغات حکومتی جایگاه مهمی پیدا میکند. عجیب آنکه بعضی از مدعیان پوشش اجباری در کشورهای غربی، کسانی هستند که معمولا، منتقد -اصطلاحا- «بیبندوباری» در همان کشورها بودهاند.
چند هفته بعد از شروع اعتراضات، نماینده ولی فقیه در خوزستان، در دفاع از تحمیل حجاب میگوید: «در همه دنیا پوشش وجود دارد و اجباری است». عبدالنبی موسویفرد، بعد تعریف میکند که «در کانادا دانشآموزان به خاطر پوشش، اعتراض کردهاند و پلیس همه آنها را دستگیر کرده». (۲۸ مهر ۱۴۰۱)
مدتی بعد، مدیر اندیشکده راهبردی سعداء هم، که از منتقدان سرسخت «برهنگی» در غرب است، خبر از «مقابله با برهنگی در کشورهای غربی» میدهد. محمد حسین راجی در یک برنامه تلویزیونی نتیجه میگیرد که «پوشش اجباری، در همه کشورها هست». (۶ آذر ۱۴۰۱)
مدیر روحانی یک تشکیلات دیگر به نام «موسسه فرهنگی طهورا»، از طرف دیگر خبر میدهد «نه فقط ما، که تمام دنیا روی لباس حساس هستند». مهدی بیاتی اصرار دارد که «در کشورهای لائیک، دانشگاهها و برخی رستورانها قانون پوشش دارند». (۲۱ تیر ۱۴۰۰)
در اظهارات او، البته قسمت مربوط به دانشگاهها، مبتنی بر همان نوع ادعاهایی است که قبلا در خبرگزاری فارس منتشر شده، و قسمت مربوط به رستورانها، از جنس روایت محمدجواد ظریف در مورد مکدونالد است.
انگار اگر مالکان خصوصی رستورانهایی، مثلا لخت شدن در محل کسب و کار خود را غیرمجاز اعلام کنند، قابل مقایسه با چهار دهه درگیری نظام با زنان ایران در کوچه و خیابان، بر سر پوشش اجباری است. درگیری پرهزینهای که در تمام این مدت، بخش عظیمی از نیروی پلیس کشور را، درگیر خود کرده است.
«فضای مجازی در هیچ کشوری رهاتر از ایران نیست»
قابل توجه است که مقامهای حکومتی ایران، بعضا حتی از تشبیه وضعیت جمهوری اسلامی به کشورهای غربی هم فراتر میروند. این مقامات، مثلا میزان «آزادی» در کشور را زیاد از حد میدانند و میگویند که در غرب هم، چنین فضایی وجود ندارد.
نمونهای از این تبلیغات، سخنرانی معروف علی خامنهای در اواخر ریاست جمهوری حسن روحانی، در خصوص وضعیت فضای مجازی است. خامنهای میگوید: «همه کشورهای دنیا روی فضای مجازیِ خودشان دارند اِعمال مدیریت میکنند، [ولی] ما افتخار میکنیم به اینکه فضای مجازی را ول کردهایم! این افتخار ندارد.» (اول فروردین ۱۴۰۰)
گلایه فوق، در حالی مطرح میشود که حکومت ایران، طیف گستردهای از پراستفادهترین سایتها، شبکههای اجتماعی و پیامرسانهای دنیا را فیلتر کرده: طیفی که دامنه آن، از توییتر و اینستاگرام و فیسبوک گرفته تا یوتیوب و واتساپ و تلگرام را شامل میشود.
ولی تمام اینها، جلوی رقابت مقامهای رسمی را برای تایید دیدگاههای رهبر در مورد «ول بودن» فضای مجازی نمیگیرد.
مثلا احمد علمالهدی امام جمعه مشهد، برای نمازگزاران تعریف میکند: «در سایر کشورها فضای مجازی مدیریت میشود، اما در کشور ما مدیریت نمیشود.» (۷ فروردین ۱۴۰۰)
رمضان شریف سخنگوی سپاه هم به اطلاع مردم میرساند که «هیچ کشوری در حوزه مجازی رهاتر از ایران وجود ندارد». او هشدار میدهد که جمهوری اسلامی «هیچ تسلطی روی اینترنت و فضای مجازی ندارد». (۵ خرداد ۱۴۰۰) به همین ترتیب، علی بابایی کارنامی نایب رئیس وقت کمیسیون اجتماعی مجلس، ابراز تاسف میکند که «ایران تنها کشور دنیا بدون قانون فضای مجازی است». (۱۳ فروردین ۱۴۰۱)
لازم به یادآوری است که رهبر جمهوری اسلامی، قبل از دوره اینترنت هم، سطح آزادی مطبوعات در ایران را بیشتر از بقیه جهان میداند.
علی خامنهای در سخنرانی مشهوری، که باعث تعطیلی سراسری نشریات اصلاحطلب میشود، مشخصا از همین استدلال استفاده میکند. خامنهای مطبوعات رقیب را «پایگاه دشمن» میداند و میافزاید که «مطبوعات غربی هم اینطور نیستند». او از جمله تعریف میکند که مطبوعات غربی، اگر منتقد یک قانون باشند، در مقابل قانون -به گفته او- «هوچیگری نمیکنند». (۱ اردیبهشت ۷۹)
رهبر جمهوری اسلامی، در جای دیگر نقل میکند که حتی «در بهاصطلاح دموکراتیکترین کشورها» اجازه عبور مطبوعات از «خط قرمزها» داده نمیشود. سپس خبر میدهد که اگر کسانی در آمریکا، تمامیت ارضی را زیر سوال ببرند، دولت آنها را «به آتش میکشد». (۱۳ اردیبهشت ۷۵)
خامنهای در اظهاراتی جداگانه، با تشبیه وضعیت سانسور در ایران با وضعیت اروپا و آمریکا میگوید: «کجای دنیا است که وجود نداشته باشد؟ یکجا را به من نشان بدهید.» او بر مبنای روایت خود، به مسئولان دستور میدهد: «میبینید فلان تئاتر، فلان فیلم، فلان کتاب، فلان نشریه با مبانی انقلاب و مبانی اسلام مخالف است... با آن برخورد کنید». (۴ شهریور ۹۴)
مطابق «استاندارد»
بعد از تاسیس جمهوری اسلامی ایران، یکی از تاکیدات اصلی حاکمان جدید این است که روش حکومت آنها، با شیوههای رایج در بقیه دنیا و- به ویژه رویه کشورهای غربی- فرق دارد.
اما این حکومت، با گذشت زمان، بهوضوح بیشتر و بیشتر تلاش کرده تا شرایط کشور را، مطابق استانداردهای بینالمللی معرفی کند.
چنین تلاشی، بهتدریج به یکی از محورهای اصلی تولید اطلاعات ساختگی در مورد جهان تبدیل شده است.
اطلاعاتی که انگار قرار است مخاطبانشان را متقاعد کنند، که حتی وقتی اقدامات نظام را درست نمیدانند، نباید معترض باشند: چون آن اقدامات، همانهایی هستند که در «همه جای دنیا» انجام میشوند.