پس از حمله هوایی اسرائیل به ایران، در مجلس شورای اسلامی، طرح سه فوریتی خروج ایران از NPT اعلام شد. در سالهای گذشته نیز در حاشیه اخبار مربوط به مساله هستهای جمهوری اسلامی، اسم معاهده NPT زیاد شنیده میشود. اما این معاهده چیست، عضویت در آن چه مزیتها و محدودیتهایی برای کشورها دارد و خروج از آن به چه معناست؟
معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (Nuclear Non-Proliferation Treaty) یک توافق بینالمللی با هدف جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای، ترویج استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای و تلاش برای خلع سلاح هستهای در سطح جهان است.
این معاهده در اول جولای سال ۱۹۶۸ میلادی بین بریتانیا، ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و ۵۹ کشور دیگر امضا شد.
کشورهای عضو NPT به دو دسته تقسیم میشوند: دارندگان سلاح هستهای (که تا پیش از سال ۱۹۶۷ آن را ساخته بودند، مانند آمریکا، روسیه، چین، بریتانیا و فرانسه) و کشورهای غیرهستهای. اعضای غیرهستهای متعهد میشوند که هیچگاه به دنبال ساخت یا دستیابی به سلاح هستهای نروند، و در عوض میتوانند تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی از فناوری هستهای برای مقاصد صلحآمیز بهرهمند شوند.
کشورهای فاقد سلاح هستهای، براساس پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای یا NPT (ماده ۳، بند ۱) متعهد شدهاند پس از مذاکره با آژانس، تدابیر پادمانها (Safeguards) را بپذیرند که نشاندهنده «تایید پایبندی آن کشور به تعهدات خود در قبال این پیمان با هدف جلوگیری از تبدیل مصارف صلحآمیز انرژی هستهای به استفادههای تسلیحاتی هستهای یا ابزارهای انفجاری هستهای» باشد.
جزئیات تدابیر پادمانهای مقرر در این ماده، در سند دیگری تحت عنوان «مقررات موافقتنامه پادمانها» (CSA یا Comprehensive Safeguards Agreement) تدوین شدهاست. ایران در دیماه ۱۳۴۸ این تعهدات را پذیرفتهاست. این تعهدات غیر از پایبندی به پروتکل الحاقی است که جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۲ آن را پذیرفت و در سال ۱۳۹۹ از آن خارج شد.
پس از جنگ جهانی دوم، نهادهای بینالمللی با محوریت سازمان ملل متحد (مانند تجارت جهانی، بانک جهانی، صلیبسرخ جهانی، سازمان جهانی بهداشت و …) نقش مهمی در تعیین مناسبات جهانی دارند. به عنوان مثال، نهاد بینالمللی «شورای امنیت» صلح را در جهان تضمین کردهاست. در بین این نهادهای بینالمللی هم «آژانس انرژی اتمی» که حول معاهده NPT شکل گرفته، به خاطر موضوع کارش یعنی «تسلیحات هستهای» جایگاه ویژهای در تصمیمات شورای امنیت دارد.
معاهده NPT بر سه اصل اساسی استوار است: جلوگیری از اشاعه سلاحهای هستهای، خلع سلاح جهانی و تضمین دسترسی کشورهای غیرهستهای به فناوری هستهای صلحآمیز. در این چارچوب، کشورهای دارای سلاح هستهای متعهد به کاهش تدریجی زرادخانههای خود شدهاند و کشورهای فاقد این سلاح نیز متعهدند که به دنبال دستیابی به آن نروند.
در چنین زمینهای، خروج ایران از NPT به معنای کنار گذاشتن چارچوب حقوقی است که تا کنون مبنای تعامل آن با جامعه بینالمللی در حوزه هستهای بوده است. طبق ماده ۱۰ این معاهده، هر کشوری میتواند با ارائه اطلاعیهای رسمی به دبیرخانه سازمان ملل و سایر طرفهای معاهده، در صورت وجود تهدید جدی به منافع حیاتی ملیش، از NPT خارج شود. این خروج باید با اعلام رسمی و حداقل سه ماه پیش از تاریخ اجرایی شدن انجام شود. بنابراین، خروج ایران از NPT از نظر حقوق بینالملل ممکن است، اما پیامدهای بسیار گسترده و جدی به دنبال خواهد داشت.
در صورت خروج، ایران دیگر از نظر حقوقی موظف به رعایت الزامات NPT نخواهد بود، از جمله الزام به اجازه بازرسیهای گسترده آژانس از سایتهای هستهای. در نتیجه، امکان غنیسازی اورانیوم در درصدهای بالا (مثلا بالای ۹۰ درصد که برای مصارف نظامی کاربرد دارد) و توسعه احتمالی فناوری تسلیحاتی، بدون تعهدات بینالمللی فعلی، برای ایران وجود خواهد داشت. البته، خروج از معاهده به معنای ساخت خودکار بمب هستهای نیست، بلکه تنها مانع حقوقی و نظارتی برداشته میشود، و تصمیم نهایی، نیازمند اراده سیاسی، منابع، و صرف زمان و هزینه بالا خواهد بود.
با این حال، چنین اقدامی از منظر سیاسی و امنیتی، پیامدهای بسیار جدی در پی دارد. خروج ایران از NPT توسط جامعه جهانی به عنوان نشانهای صریح از حرکت به سوی تولید سلاح هستهای تلقی خواهد شد، حتی اگر مقامات ایرانی چنین نیتی را اعلام نکنند. این میتواند منجر به بازگشت فوری همه تحریمهای بینالمللی، فشارهای دیپلماتیک گسترده، و حتی در مواردی، تهدید یا اقدام نظامی شود.
افزون بر این، خروج ایران از NPT میتواند تأثیر دومینویی در منطقه یا حتی جهان ایجاد کند. برخی کشورهای منطقهای مانند عربستان سعودی، مصر یا ترکیه ممکن است این اقدام ایران را به عنوان تهدیدی علیه امنیت خود تلقی کرده و تلاش کنند که مسیر مشابهی را در پیش گیرند؛ چه در قالب توسعه بومی فناوری هستهای و چه از طریق دسترسی به سلاحهای مشابه از طریق ائتلافها یا پیمانهای نظامی. این امر میتواند توازن امنیتی خاورمیانه را بههم بزند و موجب آغاز رقابت تسلیحاتی خطرناک و بیثباتکننده شود.
در مجموع، خروج ایران از NPT یک تصمیم سیاسی و راهبردی پرریسک و پرهزینه است که نهتنها به معنی آزادی عمل در برنامه هستهای نیست، بلکه با احتمال واکنشهای شدید بینالمللی و منطقهای، میتواند منجر به وضعیتی شود که امنیت، اقتصاد و دیپلماسی ایران بیش از پیش در معرض آسیب قرار گیرد.