رسانههای نزدیک به سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی در روزهای اخیر با انتشار ویدیوهایی مدعی «رونمایی سپاه پاسداران از دو موشک ارتقا یافته» شدند. سایر رسانههای ایرانی نیز این تصاویر را منتشر کرده و ضمن پوشش این خبر، اطلاعاتی از نسخههای جدید موشک قدر و عماد را منتشر کردند (لینک۱، لینک۲، لینک۳).
در هفتهها و ماههای گذشته، چه پیش و چه پس از جنگ ۱۲روزه ایران و اسرائیل، ادعاهای زیادی درباره رونمایی از سلاح پیشرفته و ناشناخته یا موشک قارهپیما منتشر شدهبود و فکتنامه پیش از این تعدادی از این ادعاها راستیآزمایی و رد کرده بود که گزیدهای از آن را میتوان در درستیسنجی زیر دید:
با این حال خبر جدید نشانههایی دارد که به وضوح با ادعاهای نادرست و گمراهکننده قبلی، متفاوت است:
بنابراین کلیت این خبر، برخلاف بقیه ادعاهای اغراق آمیز و بیاساس گذشته، درست است. در گام بعدی میتوان ابعاد این ادعا را بررسی کرد تا ببینیم چقدر این ارتقا میتواند در عملکرد این موشکها موثر باشد.
لازم به ذکر است که تایید فنی مستقل و آکادمیک فعلا در دسترس نیست و گزارشهای موجود ماهیتا بازتابی از ادعاهای سپاه هستند. لذا ادعاها تا زمانی که در میدان آزموده نشدهاند، باید از فکتنامه نشان «قابلتوجه اما هنوز تایید نشده» بگیرند. اما چون ما چنین نشانی نداریم، در ادامه ابعاد این ادعاها را بررسی میکنیم و فرض را بر این میگذاریم این ارتقاهای نیروی هوافضای سپاه واقعا «کارآمد» باشند:
اعلان خبری نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مبنی بر ارتقا موشکهای بالستیک میانبرد «قدر» و «عماد»، یک رویداد معمول در توسعه تسلیحاتی ایران نیست. این اقدام، یک واکنش مستقیم و حسابشده به درسهای آموخته از نتایج حملات موشکی به اسرائیل در سال آبان ۱۴۰۳ (وعده صادق-۲) و جنگ ۱۲روزه در ۱۴۰۴ (وعده صادق-۳) است. نکته مهم این است که این ارتقاها صرفا بهبودهایی تدریجی نیستند، بلکه راهحلهایی هدفمند هستند که برای بهرهبرداری از آسیبپذیریهای مشخص و مشاهدهشده در معماری پدافند موشکی چند لایه و پیچیده اسرائیل طراحی شدهاند.
در جریان درگیریهای اخیر، شلیکهای انبوه موشکی جمهوری اسلامی ایران اگرچه توانایی اشباعسازی پدافند هوایی را به نمایش گذاشت، اما محدودیتهای قابل توجهی را نیز آشکار ساخت؛ «اکثر موشکها رهگیری شدند.» با این حال گفته میشود این حملات سامانههای پدافندی اسرائیل و متحدانش و همچنین ذخایر موشکهای رهگیر آنها را تحت فشار شدید قرار داد و نشان داد که استراتژی اشباع، هرچند پرهزینه، برای جمهوری اسلامی ایران یک گزینه عملی است. رونمایی از این ارتقاها، بازتنظیمی استراتژیک پس از جنگ است که نشاندهنده قصد جمهوری اسلامی ایران برای اصلاح و تقویت ابزار اصلی بازدارندگی و نمایش قدرت خود، پس از ضربههاب جدی در عملیات «طلوع شیران» اسرائیل است.
تحلیل دقیقتر نشان میدهد که این ارتقاها یک تغییر مسیر استراتژیک را دنبال میکنند: تجهیز موشک قدر به قابلیتهای ضد جنگ الکترونیک و بهبودهای عملیاتی و مانورپذیری در موشک عماد، راهبردی برای مختل کردن و سپس نفوذ به لایههای پدافندی اسرائیل طراحی شده است. این رویکرد نشانگر تلاش هوافضای سپاه برای تغییر تاکتیک از «بازدارندگی از طریق تنبیه» به «بازدارندگی از طریق انکار» است. در گذشته، برنامه موشکی ایران ابزاری برای تهدید به حملات تنبیهی علیه مراکز جمعیتی یا پایگاههای نظامی در پاسخ به یک حمله بود.
تعاریف و منابع برای علاقهمندان (موسسه رند، ناتو، دانشگاه دفاع ملی - آمریکایی، مرکز مطالعات راهبردی و بینالملل CSIS، نیروی دریایی سلطنتی استرالیا):
دقت پایین موشکهای قدیمیتر مانند شهاب-۳ با ضریب خطای دایرهای (CEP) حدود ۲۰۰۰ متر، این تاکتیک را تأیید میکند. با این حال، نرخ بالای رهگیری موشکها در درگیریهای اخیر نشان داد که یک استراتژی تنبیهی ساده میتواند توسط پدافندهای پیشرفته خنثی شود و اعتبار آن را تضعیف کند. ارتقاهای جدید، بهویژه مقاومسازی در برابر جنگ الکترونیک و افزایش مانورپذیری، تنها برای اصابت به هدف نیستند؛ بلکه برای تضمین اصابت از طریق انکار کارایی سامانههای پدافندی دشمن (مانند ارو۳ و فلاخن داوود) طراحی شدهاند. این یک تاکتیک پیچیدهتر است (فکتنامه؛ تعریف CEP).
برای درک اهمیت ارتقاهای اخیر موشکهای قدر و عماد، ابتدا باید به ریشههای آنها در برنامه موشکی شهاب-۳ بازگشت. درک قابلیتها و مهمتر از آن، محدودیتهای ذاتی این موشک، بهویژه در زمینه دقت و آسیبپذیری در برابر اقدامات متقابل، برای ارزیابی اهمیت این تحولات جدید ضروری است.
برنامه شهاب-۳ که در دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، مستقیماً بر پایه موشک «نودونگ» کره شمالی بنا نهاده شد. این الگو یعنی دستیابی، مهندسی معکوس و بهبود تدریجی طرحهای خارجی، تحت نام «جهاد خودکفایی» به یک استراتژی پایدار در صنایع نظامی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است (CSIS، IISS و FDD).
شهاب-۳ یک موشک بالستیک میانبرد (MRBM) تکمرحلهای با سوخت مایع و متحرک جادهای است. مشخصات فنی پایه آن شامل بردی در حدود ۱۳۰۰ کیلومتر و قابلیت حمل کلاهکی به وزن ۷۵۰ تا هزار کیلوگرم است. نقطه ضعف اصلی شهاب-۳، اتکای آن به یک سامانه هدایت اینرسیایی (INS یا ژیروسکوپ) ابتدایی بود که منجر به ضریب خطای دایرهای (CEP) بسیار ضعیف، در حدود ۲۵۰۰ متر میشد. این سطح از عدم دقت، آن را به یک سلاح برای ایجاد رعب و وحشت یا حمله به اهداف گسترده تبدیل میکرد، نه یک ابزار حمله دقیق. کلاهک جداشونده و مخروطیشکل آن نیز یک مسیر بالستیک قابل پیشبینی را طی میکرد که آن را به هدفی نسبتا ساده برای پدافندهای ضدبالستیک مانند ارو-۲ اسرائیل تبدیل میکرد.
محدودیتهای شهاب-۳، محرک اصلی برای توسعه نسلهای بعدی، یعنی قدر و عماد، بود. شهاب-۳ به جمهوری اسلامی ایران برد لازم برای تهدید اسرائیل را داد اما عدم دقت آن به این معنا بود که نمیتوانست بهطور قابل اتکا اهداف نظامی مستحکم و مشخص (مانند پایگاههای هوایی، مراکز فرماندهی یا آتشبارهای پدافند موشکی) را منهدم کند. این مساله یک شکاف در وضعیت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران ایجاد میکرد. سپاه میتوانست شهرها را تهدید کند، اما توانایی مقابله مؤثر با قابلیتهای نظامی اسرائیل را نداشت. در نتیجه، مسیر توسعه به دو شاخه مجزا تقسیم شد:
این نشاندهنده یک پیشرفت منطقی و بالغانه در توسعه تسلیحات است؛ ابتدا دستیابی به برد، سپس رفع نواقص عملیاتی کلیدی یعنی سرعت، بقاپذیری و دقت.
خانواده قدر، پیش از ارتقا
موشک قدر یک نسخه اصلاحشده و بهبودیافته از شهاب-۳ است. تغییرات کلیدی شامل کشیدهتر کردن مخازن سوخت، جایگزینی بدنه فولادی با آلیاژ آلومینیوم سبکتر برای کاهش وزن و کوچکتر کردن بالکهای انتهایی است. این تغییرات منجر به افزایش قابل توجه برد شد که بسته به مدل (F، H و S) بین ۱۶۰۰ تا ۲۰۰۰ کیلومتر تخمین زده میشود.
یکی از نوآوریهای حیاتی در موشک قدر، کلاهک بازورود (RV) سهمخروطی آن است که به «شکل بطری شیر بچه» (baby bottle) معروف است. این طراحی از نظر آیرودینامیکی پایدارتر است و به سرعتهای بازورود بالاتری نسبت به کلاهک مخروطی ساده شهاب-۳ دست مییابد. این ویژگی با کاهش پنجره زمانی درگیری برای سامانههای رهگیر، آن را به هدفی چالشبرانگیزتر تبدیل میکند. با این حال، دقت قدر با CEP تخمینی ۳۰۰ متر، اگرچه نسبت به شهاب-۳ بهبود یافته، اما در مقایسه با سلاحهای نقطهزن مدرن همچنان ضعیف محسوب میشود. مزیت اصلی آن برد و سرعت است، نه دقت بالا.
عماد، پیش از ارتقا
عماد یک موشک کاملا جدید نیست، بلکه یک کلاهک بازورود مانورپذیر (MaRV) بسیار پیشرفته است که بر روی یک بوستر از کلاس قدر نصب شده است. این تمایز بسیار مهم است. کلاهک عماد مجهز به بالکهای کنترلی کوچک و یک سامانه هدایت و کنترل پیشرفته است که به آن اجازه میدهد در فاز نهایی فرود، اصلاح مسیر انجام دهد. این قابلیت به آن امکان میدهد تا بهطور فعال به سمت هدف حرکت کرده و خطاهای ناشی از شرایط جوی یا هدایت اولیه را جبران کند.
این توانایی هدایت نهایی، دقت را بهطور چشمگیری بهبود میبخشد. در حالی که برخی تحلیلگران غربی ضریب خطای دایرهای (CEP) آن را ۵۰۰ متر گزارش کردهاند منابع ایرانی، از CEP بین ۱۰ تا ۵۰ متر صحبت میکنند. این جهش، این سلاح را از یک ابزار منطقهای به یک سامانه حمله دقیق تبدیل میکند که قادر به هدف قرار دادن ساختمانها یا تاسیسات نظامی خاص است. برد گزارششده برای عماد ۱۷۰۰ کیلومتر با قابلیت حمل کلاهکی به وزن ۷۵۰ کیلوگرم است.
ابتدا باید سپر دفاعی اسرائیل را که این ارتقاء ها برای شکست آن طراحی شدهاند، بهطور خلاصه مرور کنیم. این سامانه چندلایه شامل موارد زیر است:
رسانههای ایرانی گزارش دادند که موشک قدر ارتقایافته به «سامانههای پیشرفته مقابله با جنگ الکترونیک» مجهز شده است تا بقاپذیری آن افزایش یابد. این ادعای کلی احتمالا مجموعهای از فناوریها را برای مقابله با اختلال و فریب در طول مسیر پرواز موشک در بر میگیرد.
آسیبپذیری اصلی، اتکای احتمالی به ناوبری ماهوارهای (GPS/GNSS) برای بهروزرسانیهای میانمسیر است. این ارتقاء تقریباً بهطور قطع شامل یک سامانه هدایت اینرسیایی (INS) پیشرفتهتر و مستقل با ژیروسکوپها و شتابسنجهای باکیفیتتر برای کاهش خطا است که وابستگی آن را به سیگنالهای خارجی که بهراحتی قابل اختلال هستند، کاهش میدهد. همچنین، گیرنده GNSS موشک ممکن است به یک آنتن با الگوی دریافت کنترلشده (CRPA) مجهز شده باشد که میتواند بهصورت الکترونیکی جهت سیگنال پارازیت را حذف کند و به موشک اجازه دهد حتی در یک محیط الکترونیکی آلوده، قفل خود را روی سیگنالهای ماهوارهای حفظ کند.
طبق گزارشها، عماد «ارتقاهای عملیاتی و ساختاری» دریافت کرده و اکنون با «سامانههای پرتاب خشابی» برای «شلیک رگباری» سازگار است. «ارتقاهای عملیاتی» احتمالا به بهبود نرمافزار سامانه هدایت کلاهک مانورپذیر (MaRV) اشاره دارد. این بهبودها میتواند شامل الگوهای پروازی پیچیدهتر و الگوریتمهای ناوبری کمتر قابل پیشبینی در فاز نهایی باشد که با مانورهای تندتر و به ظاهر تصادفی که بهطور خاص برای شکست دادن الگوریتمهای ردیابی پیشبینیکننده رهگیر اسرائیلی طراحی شدهاند. سامانه ارو-۳ یک نقطه رهگیری در فضا را محاسبه میکند؛ اگر کلاهک عماد بتواند یک مانور قابل توجه و پیشبینینشده را پس از آنکه ارو-۳ مسیر خود را نهایی کرد، انجام دهد، میتواند باعث خطا در رهگیری شود.
قابلیت «شلیک رگباری» یک عامل حیاتی در افزایش توان رزمی است. پرتاب موشکهای بالستیک، بهویژه انواع سوخت مایع، بهطور سنتی کند و متوالی است. سامانهای که امکان پرتاب سریع و تقریباً همزمان چندین موشک عماد را از پایگاههای زیرزمینی مستحکم فراهم میکند برای غلبه بر ظرفیت کانالهای فرماندهی و کنترل و مدیریت آتش پدافند دشمن طراحی شده است. یک آتشبار ارو یا فلاخن داوود تنها میتواند تعداد محدودی از اهداف را بهطور همزمان ردیابی و درگیر کند. هدف از شلیک رگباری، فراتر رفتن از این ظرفیت و تضمین عبور برخی از موشکها است.
این ارتقاها «در صورت کارآمدی» اعتبار بازدارندگی متعارف جمهوری اسلامی ایران را به میزان قابل توجهی افزایش داده و محاسبات ریسک را برای هر دو طرف در هر درگیری آینده تغییر میدهند. این تحولات نشاندهنده یک چالش مستقیم برای برتری کیفی نظامی اسرائیل است که بهشدت به برتری فناورانه در زمینههایی مانند پدافند هوایی و جنگ الکترونیک متکی است. جمهوری اسلامی ایران در حال نمایش توانایی خود برای توسعه اقدامات متقابل، هدفمند و مشخص در برابر پیشرفتهترین سامانههای اسرائیل است.
جمهوری اسلامی ایران در حال عملیاتی کردن تاکتیکهای پیچیده است که ترکیبی از اشباع (با موشکهای قدر مقاوم در برابر جنگ الکترونیک) و دقت (با کلاهکهای مانورپذیر عماد) است. هدف این است که از موشکهای ارزانتر و با قابلیت کمتر قدر برای جذب رهگیرها و وادار کردن پدافند اسرائیل به آشکارسازی موقعیت خود استفاده شود تا راه برای موشکهای باارزشتر عماد (یا سجیل) جهت ضربه زدن به اهداف حیاتی باز شود.
این توانایی تقویتشده میتواند سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی را در سیاستهای منطقهای خود جسورتر و قاطعتر کند. از سوی دیگر، ممکن است اسرائیل را وادار به بررسی استراتژیهای پیشدستانهتر یا سرمایهگذاری در نسل بعدی پدافندها مانند سلاحهای انرژی هدایتشده (پدافند لیزری) یا ارو-۴ برای بازگرداندن برتری دفاعی خود کند.
اگر واقعا فعالیتهای ارتقای موشکی نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درست و کارآمد باشد، چشمانداز آینده رقابت تسلیحاتی احتمالا شامل موارد زیر خواهد بود: