علیاصغر شفیعیان
فعال رسانهای و موسس انصافنیوز
.آغاز جنگ مانع رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام شد
نادرست
علیاصغر شفیعیان، فعال رسانهای نزدیک به دولت در مصاحبهای مدعی شد: «آغاز جنگ مانع رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام شد» (بایگانی). شفیعیان در روز ۲۳ شهریور ۱۴۰۴، درباره وعده رئیس جمهوری اسلامی ایران برای رفع فیلترینگ، گفت:
«امکان تحقق این وعده تا پایان سال وجود دارد. پیش از جنگ ۱۲ روزه، قرار بود دستکم دو پلتفرم مهم یعنی یوتیوب و تلگرام رفع فیلتر شوند، اما آغاز جنگ مانع شد و حتی واتساپ نیز در همان مقطع مسدود گردید که البته افرادی به دنبال بهانه بودند تا نگذارند واتساپ بعد از جنگ باز شود که البته باز شد.»
آغاز جنگ مانع #رفع_فیلترینگ یوتیوب و تلگرام شد
— Citna - سیتنا (@Citnanewsagency) September 14, 2025
شفیعیان @shafieian1355 فعال رسانهای در گفتوگو با #سیتنا:
پیش از جنگ ۱۲ روزه، قرار بود دستکم دو پلتفرم مهم #یوتیوب و #تلگرام رفع فیلتر شوند، اما آغاز جنگ مانع شد و حتی #واتساپ نیز در همان مقطع مسدود شد.https://t.co/fKxQSVRiQ5 pic.twitter.com/RpGkYTS9xR
ما دلیل آقای شفیعیان برای این ادعا را از او جویا شدیم. از آقای شفیعیان پرسیدیم که آیا سازوکارهای داخلی در مرکز ملی فضای مجازی به این نتیجه رسیده بودند که این دو اپلیکیشن رفع فیلتر شوند؟ اما ایشان تا الان هنوز به پیام ما پاسخ ندادهاند.
این نکته را بدیهی میگیریم که تیم دولت (حداقل در ظاهر) موافق رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام است. سوال این است که آیا شواهدی وجود دارد که مخالفان رفع فیلترینگ این اپلیکیشنها در شورای عالی فضای مجازی راضی به این امر شدهباشند؟ در یک ماه گذشته، سه مصاحبه منتشر شده که هر کدام ابعادی از ماجرا را بهدست میدهند:
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر پیشین ارتباطات و فناوری اطلاعات
ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی
محمد سرافراز، عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی
هر سه مصاحبه بالا در مضمون خود به یک مجموعه به عنوان حامی فیلترینگ در این سطح اشاره میکنند «اعضای حقیقی شورا». این افراد عبارتند از سعید رضا عاملی، حمید حوالی شهریاری، رضا تقیپور، مهدی اخوان بهابادی، مسعود ابوطالبی، کامیار ثقفی، رسول جلیلی، عزتاله ضرغامی و خود محمد سرافراز. از این بین انگشت اتهام بیشتر به سمت سمت تقیپور و رسول جلیلی میرود. با اینحال همه منصوب سید علی خامنهای، رهبری جمهوری اسلامی ایران هستند.
سیدرضا عاملی، عضو شورای عالی فضای مجازی که بنظر می آمد موافق رفع فیلتر بعضی از پلتفرم هاست، معلوم است که ایشان با رفع #فیلترینگ پلتفرم هایی چون اینستاگرام مخالف است
— Amirreza Ghavidel (@amirrezasocial) December 23, 2024
پس قابل پیش بینی است که رفع فیلتر اینستاگرام در جلسه روز سه شنبه شورای عالی فضای مجازی دور از ذهن است/۱ pic.twitter.com/Edk1rt0DoA
ادعای آقای شفیعیان یک گمراهکنندگی ضمنی هم دارد. معلوم نیست منظور او از «آغاز جنگ مانع شد» چیست؟ آیا اگر منظور این است که «با آغاز جنگ روند جاری امور متوقف شد» که خب اولا این وضعیت مشمول همه امور بود، ثانیا جنگ ۱۲ روز بود و از پایان آن تقریبا ۳ ماه گذشته و ثالثا بعد از آن حداقل ۲ جلسه شورای عالی فضای مجازی برگزار شده و حتی اینترنت طبقاتی تصویب شده اما بحثی درباره یوتیوب و تلگرام نشدهاست. پس فرض میگیریم منظور شفیعیان از وابستگی «عدم رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام» به «آغاز جنگ» یک رابطه علت و معلولی باشد. بنابراین این ابهام را بررسی میکنیم که آیا یوتیوب و تلگرام ربطی به جنگ داشته یا در تاکتیکهای اسرائیل نقشی داشتهاند؟
همچنین در ادامه به مهمترین بخش این ادعا میپردازیم؛ آیا واقعا پیش از جنگ، ارادهای جدی برای رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام وجود داشت یا این ادعا بیشتر جنبه سیاسی دارد؟ آیا یک برنامه ملموس و تدریجی برای رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام با یک بحران امنیتی از مسیر خارج شد، یا جنگ، پوششی برای پنهان کردن یک سیاست ثابت و دیرینه مبنی بر «دسترسی مدیریتشده دیجیتال» است؟ برای یافتن پاسخ، سه محور را بررسی میکنیم: وعدههای انتخاباتی، مصوبات و اسناد بالادستی و نهایتا ساختار سیاستگذاری فناوری اطلاعات در جمهوری اسلامی ایران.
ابهام اساسی، پیشفرض مقامات جمهوری اسلامی ایران از وابستگی حملات دقیق اسرائیل به اینترنت ایران (شبکه ملی اطلاعات) است. این ادعا تا الان، بیاساس (نادرست) است.
این ادعا مهمترین دستاویز مقامات امنیتی برای قطع اینترنت در روزهای پایانی جنگ ۱۲ روزه بود. با اینحال بههیچ وجه از دقت حملات اسرائیل با ریزپرندهها و سایر تسلیحات، کاسته نشد. با وجود اینکه صدها پهپاد اسرائیل از انواع مختلف انتحاری در سراسر ایران به اهداف برخورد کردهاند و لاشه آنها در اختیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، تاکنون حتی یک مدرک ساده از تجهیزات GSM، سیمکارت، یا هر نوع وسیله ارتباطی دیگری که روی این پهپادها نصب باشد و آن را به اینترنت ایران متصل کند، نشان داده نشدهاست.
یکی از روایتهای جنجالی در جریان جنگ ۱۲روزه، ادعای استفاده از پیامرسانها و شبکههای اجتماعی برای عملیاتهای نظامی اسرائیل علیه ایران بود. این روایت را غلامرضا جلالی، فرمانده پدافند غیرعامل، بهطور جدی مطرح کرد. او مدعی شد که «فرماندهان حماس در تهران از طریق واتساپ شناسایی شده و اینستاگرام نیز کاملا بهعنوان ابزاری برای ماموریتگیری در بخش رسانهای فعالیت میکند.» این ادعا بهسرعت با واکنش خانواده سردار شادمانی فرمانده کشته شده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا روبهرو شد. دختر او صراحتا تاکید کرد که پدرش حتی تلفن همراه نداشته است، چه برسد به استفاده از واتساپ. همین تناقض، اعتبار ادعای جلالی را از همان آغاز زیر سوال برد.
رسانههای اسرائیلی مدعی شدند که محل جلسه سران قوای جمهوری اسلامی از طریق رهگیری تلفنهای همراه حاضران شناسایی شده است. اما چنین رهگیری نیازی به اینترنت ندارد و صرفا با اتصال به شبکه موبایل و تجهیزات IMSI Catcher قابل انجام است. به بیان دیگر، حتی در شرایط قطع کامل اینترنت نیز چنین رهگیریهایی امکانپذیر است. بنابراین، استدلال مقامات مبنی بر اینکه ارتباط مستقیم میان حملات اسرائیل و استفاده از اپلیکیشنهایی مانند واتساپ یا تلگرام وجود دارد، فاقد پشتوانه فنی است.
با این حال، روایتهای داخلی همچنان بر این ادعا استوار است. فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، چند هفتهپیش در نشست خبری با خبرنگاران گفتهبود که «با حمله اسرائیل، دست طرفداران فیلترینگ واتساپ بازتر شد.» این استدلال بر مبنای شواهد نیست. اگر اسرائیل واقعا از واتساپ برای عملیات استفاده کرده بود، چرا تاکنون هیچ مدرک فنی یا شواهد مستقل در این زمینه ارائه نشده است؟ و اگر استفادهای در کار نبوده «پر بودن دست» مدافعان فیلترینگ چه معنایی دارد؟
در همین چارچوب، علیاصغر شفیعیان، در گفتوگویش با سیتنا اذعان کرد که محدود کردن اینترنت در جریان جنگ یک خطا بوده است، زیرا مانع از انتقال روایت ایرانی به جهان شد و در عوض رسانههای منتقد حکومت به مرجع خبری تبدیل شدند. این اعتراف بهخوبی نشان میدهد که ادعاهای مطرحشده درباره استفاده عملیاتی اسرائیل از اپلیکیشنها فاقد پشتوانه جدی بوده است. در واقع، اگر دست مدافعان فیلترینگ «پر» بود، همانطور که مهاجرانی ادعا کرده، باید تاکنون شواهد روشن و مستند ارائه میشد. غیبت چنین شواهدی و اذعان به خطای محدودسازی، نشان میدهد که این روایت بیشتر ابزاری سیاسی برای مشروعیتبخشی به فیلترینگ بوده تا یک تحلیل امنیتی معتبر.
بنابراین ادعای استفاده نظامی اسرائیل از این اپلیکیشنها هم گزاف است و بیشتر در حد همان مصاف جنگ نرم و جهاد تبیین است.
در جریان رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری ۱۴۰۳، مسعود پزشکیان مخالفت با فیلترینگ را به یکی از محورهای اصلی کارزار خود تبدیل کرد. او وعده داد که «تمام قد در برابر فیلترینگ میایستم» و استدلال میکرد که این سیاست به کسبوکارها آسیب زده و بازاری پرسود برای فروشندگان فیلترشکن ایجاد کرده است. این پیام را مشاوران و حامیان او نیز به شدت تقویت کردند و انتظاری عمومی برای یک اقدام قاطع و سریع پس از پیروزی در انتخابات شکل گرفت. در این مرحله، ادعا بر سر «پایان دادن» به فیلترینگ بود، نه صرفا مدیریت آن.
پس از انتخابات و روی کار آمدن دولت جدید، امیدواری اجتماعی برای گشایش در وضعیت اینترنت افزایش یافت. مسعود پزشکیان در تبلیغات انتخاباتی خود صراحتا وعده داده بود که مقابل فیلترینگ خواهد ایستاد و کسبوکارهای آنلاین تعطیلشده را احیا خواهد کرد. اما در عمل، مواضع اعلامی مسئولان پس از رسیدن به قدرت تغییر کرد. ستار هاشمی، وزیر ارتباطات، در نخستین ماههای کاری خود در پاسخ به پرسش درباره پایان فیلترینگ، از پاسخ شفاف طفره رفت و بهجای اعلام صریح، تأکید کرد که این موضوع «سؤال بلی یا خیر نیست» و نیاز به «مدیریت قانونمند و هوشمندانه» دارد.
فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در پاسخ به سئوال خبرنگاری درباره پاسخگو نبودن دولت پزشکیان در خصوص اقداماتش برای لغو فیلترینگ اینترنت گفت که او هم از فیلترشکن استفاده میکند و متصل شدن به آن «خیلی سخت است.»
— ايران اينترنشنال (@IranIntl) October 28, 2024
مهاجرانی بدون ارائه توضیح، درباره مشکل فیلترینگ گفت: «حل میشود» pic.twitter.com/kA4duIhChZ
پس از تشکیل جلسه ۱۰۴ شورای عالی فضای مجازی درباره فیلترینگ، واتساپ و گوگلپلی از مسدودیت در آمدند. از آن زمان وعدههایی درباره رفع فیلترینگ تلگرام و یوتیوب هم شنیده شد که تا امروز ادامه دارد. نخستینبار در اوایل بهمن ۱۴۰۳ ادعا شد که «در ۲۲ بهمن، احتمال رفع فیلترینگ دو سکوی پرطرفدار اینترنتی یعنی پیام رسان تلگرام و یوتیوب وجود دارد.»
پس از عدم تحقق این ادعا، در اسفند ماه ۱۳۸۳ نیز محمدجواد آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات نیز ضمن رد هرگونه اطلاع خاصی از رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام و ارجاع به گفتههای فاطمه مهاجرانی گفت:
همانگونه که سخنگوی دولت گفتهاند؛ رییس محترم جمهور بر رفع فیلتر دو سکوی تلگرام و یوتیوب تا قبل از عید تاکید دارند.
لحن آذری جهرمی کنایه از جهل یا تجاهل مقامات دولت چهاردهم در برابر مکانیزمهای اعمال فیلترینگ اینترنت را در درون خود دارد. به هر حال سال ۱۴۰۳ به پایان رسید فیلترینگ برخلاف اظهار امیدواری فاطمه مهاجرانی که «فیلترینگ بعضی شبکههای اجتماعی پر مخاطب تا پایان سال ۱۴۰۳ برطرف شود» نشد. اما ادعاهای مبهم فاطمه مهاجرانی تا پیش از جنگ، همچنان ادامه داشت. او یکبار در ۱۵ اردیبهشت در پاسخ به وعده رفع فیلترینگ در نیمه اول سال گفته بود «ما به لطف خداوند همیشه امیدواریم.» او همچنین یک هفته بعد در ۲۳ اردیبهشت در جملهای که نهایت تلاشش را کرد که هیچ وعدهای در آن نباشد گفت:
«نکتهای را که معاون اول محترم اخیرا ذکر فرمودند که تصمیمسازان و تصمیمگیران به این نتیجه رسیدند که مسدودسازی یا همان فیلترینگ باید برداشته بشود ما را به این سمت سوق میدهد که انشالله با توجه به همکاری خوبی که وجود دارد شاهد رفع برخی از محدودیتها خواهیم بود.»
مهاجرانی این گفتههای مبهم را بدون اشاره به «یوتیوب یا تلگرام» تا یک روز قبل از جنگ نیز ادامه داد و در پاسخ به سوالی درباره رفع فیلترینگ گفت: «فراموش نشده است.» این لحن مبهم و بیسروته سخنگوی دولت پس از جنگ نیز به همین صورت ادامه داشت. او در ۲ شهریور ضمن اذعان به اینکه کار کارشناسی تأیید کرده که این اقدام هزینهها را بالا میبرد، گفت که «دولت پیگیر تحقق این وعده است اما هنوز در برخی سکوها رفع نشده است.»
وزیر ارتباطات هم از پاسخ گفتن طفره میرود و به ذکر جملات بی سروته مشابه اکتفا می کند که به نظر میرسد یک پروتکل در دولت شدهاست. از جمله اینکه در پاسخ به زمان رفع فیلتر گفته بود: «شخص رئیسجمهور مرتب این مسئله را پیگیری میکند و ما نیز بهطور منظم گزارشهای مربوطه را ارائه میدهیم» و در جای دیگری در پاسخ به سوال مشابه گفته بود که «آقای رئیسجمهور پیگیری ویژه و مستمری روی این موضوع دارند، جلسات برگزار میشود و ما نیز در حال دنبال کردن روند هستیم.»
در هیچ کدام از گفتههای سخنگوی دولت یا سایر مقامات نشانهای از نزدیکبودن رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام در روزهای آستانه جنگ دیده نمیشود. ضمن اینکه در همه این گفتهها و وعده هرگز صحبت از مطالبه اصلی افکار عمومی، یعنی رفع فیلتر اینستاگرام نیست؛ پلتفرمی که همزمان با اعتراضات سراسری پاییز ۱۴۰۱ مسدود شد و بستری برای صدها هزار کسبوکار کوچک در ایران بود.
تحلیل اسناد حقوقی و بالادستی نشان میدهد که «رفع فیلتر» به معنای دسترسی آزاد و بدون محدودیت، هرگز در برنامه رسمی و مصوب جمهوری اسلامی ایران قرار نداشته است.
مصوبه جلسه ۹۶ شورای عالی فضای مجازی (۲۳ آبان ۱۴۰۲)، یک سند بنیادین است که سیاستهای کلان در این حوزه را مشخص میکند. ماده ۴ این مصوبه، نهادهای تنظیمگر را موظف میکند تا دسترسی به «خدمات مفید خارجی» را در «قالبهای حکمرانیپذیر» فراهم کنند. این مصوبه به جای استفاده از عبارت «رفع فیلتر»، از مفاهیمی چون «پنجره دسترسی روی سکوهای داخلی» و «درگاههای متنوع حکمرانیپذیر» نام میبرد. این نشان میدهد که هدف اصلی جمهوری اسلامی ایران، نه اعطای دسترسی آزاد، بلکه «اهلیسازی» سرویسهای خارجی و کشاندن آنها به زیر چتر سانسور، نظارت و شنود جمهوری اسلامی ایران است.
دانلود
دانلودبا این حال این مصوبه در زمان ریاست جمهوری رئیسی بوده و انتظار میرفت پزشکیان تغییری در این روند ایجاد کند. این تغییر در نهایت منجر به مصوبه جلسه ۱۰۴ شورای عالی فضای مجازی (۴ دی ۱۴۰۳) شد که به عنوان دستاورد دولت جدید برای رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی معرفی شد، قویترین سند علیه همین ادعای مشاور رسانهای دولت است. هرچند در آن زمان جزییات این مصوبه روشن نشد اما خبرگزاری مهر متنی از آن منتشر کرد که همه مقامات به آن استناد کردند (معروف به مصوبه ۳۲ بندی).
این مصوبه به وضوح تکلیف یوتیوب و تلگرام را مشخص میکند:
این سند به روشنی نشان میدهد که برنامه مصوب جمهوری اسلامی ایران، نه رفع فیلتر، بلکه ارائه این پلتفرمها از طریق «پوستههای داخلی» یا درگاههای کنترلشده بوده است.
منظور از «کارگروه ماده ۴» در مصوبه ۱۰۴، نهادی در داخل مرکز ملی فضای مجازی است که براساس ماده ۴ مصوبه جلسه ۹۶ شورای عالی فضای مجازی (۲۳ آبان ۱۴۰۲) «ضوابط رفع مسدودسازی را بر اساس شاخصهای حکمرانیپذیری و فنی، ارزیابی و مجوز لازم را به تنظیمگران بخشی برای فعالیت بخش خصوصی تحت نظارت آنها را میدهد».
معنی این عبارت این است که حالا با یک نهاد جدیدی مواجه هستیم؛ این نهاد فنیتر از کمیته فیلترینگ یا شورای عالی امنیت ملی است. این دو نهاد صرفا دستور فیلترینگ یا مسدودسازی صادر میکردند و وزارت ارتباطات (شرکت ارتباطات زیرساخت و اپراتور ها) آن را اجرا می کردند. اما حالا «کارگروه ماده ۴» بررسی می کند که آیا میشود سرویس مسدود شده (مثلا تلگرام) را تحت قالبهای حاکمیتپذیر (مثلا تلگرام طلایی) ارائه داد یا نه.
مرکز ملی فضای مجازی، بازوی اجرایی و دبیرخانه شورای عالی فضای مجازی و در کنترل رهبری جمهوری اسلامی ایران است. این مرکز سه کمیسیون «امنیت»، «فرهنگی»، «تنظیم مقررات» دارد که به آرامی در سالهای اخیر نقش پررنگتری در زمینه «حکمرانی اینترنت در ایران» پیدا کرده و میکنند.
«پوستههای حکمرانیپذیر» اپلیکیشنهای تولید داخل هستند که به عنوان یک رابط برای یک سرویس خارجی مسدودشده عمل میکنند. این پوستهها به کاربر امکان دسترسی میدهند، اما تمام فعالیتهای او را از طریق سرورهایی هدایت میکنند که تحت کنترل نهادهای امنیتی ایران قرار دارند و امکان سانسور محتوا و نظارت بر کاربران را فراهم میسازند. نمونههای تاریخی مانند «تلگرام طلایی» و «هاتگرام» که با حمایت نهادهایی در داخل حکومت فعالیت میکردند، دادههای کاربران را استخراج و محتوا را سانسور میکردند. این دقیقاً همان اجرای فنی سیاستی است که در مصوبه شورای عالی فضای مجازی برای یوتیوب و تلگرام پیشبینی شده است: نظارت در پوشش دسترسی.
بدیهیست در اینجا حاکمیتپذیر به معنی تبعیت از قوانین کلی جمهوری اسلامی از جمله «قانون مجازات اسلامی» است که در مواد ۶۶۷ تا ۶۷۰ آن پلتفرمها را مجبور به ذخیرهسازی دادههای کاربران میکند و براساس تحقیقات سیتیزن لب، کلا از استانداردهای شنود قانونی، فاصله زیادی دارد.
روز دوم شهریور ۱۴۰۴، سید مهدی طباطبایی، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری گفت: «فیلترینگ اکثر پلتفرمها تا پایان ۱۴۰۴ رفع میشود، تنها مسائل فنی فیلترینگ باقی مانده است و منتظر توافقاتی هستیم که چند دستگاه در این باره دخیل هستند.» این ادعا نیز حداقل در بعد فنی نادرست است. رفع فیلتر یک روزه واتساپ و گوگل پلی و بعد بازگشت چند روزه آن در زمان جنگ نشان داد از زمان تصویب رفع فیلترینگ و مسدودسازی تا رفع آن تنها چند دقیقه یا ساعت زمان لازم است.
دولت هرگز مجوزی برای بازگشایی کامل و بدون قید و شرط این دو پلتفرم از سوی شورای عالی فضای مجازی دریافت نکرده است. در واقع، در ادبیات رسمی جمهوری اسلامی ایران از واژه «رفع فیلترینگ» برای دو مفهوم متفاوت استفاده میشود: برای افکار عمومی به معنای دسترسی آزاد اما در سطح بروکراتیک به معنای تغییر وضعیت از «انسداد کامل» به «دسترسی مدیریتشده و قابل نظارت» است.
یک تناقض کلیدی و بیپاسخ در روایت حامیان دولت مانند آقای شفیعیان وجود دارد. این گروه پیش از این با ارائه اینترنت طبقاتی موافقت کرده و حتی هماکنون با استفاده از همین امکان، در شبکههای اجتماعی حضور دارند. حال که زیرساخت اینترنت طبقاتی پیش از جنگ آماده و در دسترس بود، چرا از آن برای ارائه دسترسی گستردهتر هرچند کنترلشده به یوتیوب و تلگرام برای گروههایی مانند تولیدکنندگان محتوا، کسبوکارهای کوچک یا … استفاده نشد؟ این یک ضعف منطقی بزرگ در ادعای حامیان دولت است. دولتی که صادقانه به دنبال افزایش دسترسی (اینترنت «آزادتر») بود، چرا از ابزارهای موجود خود استفاده نکرد؟ عدم اجرای حتی یک طرح دسترسی طبقاتی گستردهتر برای یوتیوب و تلگرام پیش از جنگ، نشاندهنده فقدان عمیق اراده سیاسی و حاکمیت یک رویکرد امنیتی است که به دنبال حداقل دسترسی ممکن است. این واقعیت، ادعای دولت مبنی بر اینکه آماده جهش به سوی دسترسی همگانی یوتیوب و تلگرام بوده را بیاعتبار میسازد.
فراموش نکنیم یوتیوب در زمان اعتراضات ۱۳۸۸ و برای جلوگیری از گسترش اخبار اعتراضات فیلتر شد، تلگرام در زمان اعتراضات ۱۳۹۶ و برای جلوگیری از گسترش اخبار اعتراضات فیلتر شد و اینستاگرام در زمان اعتراضات ۱۴۰۱ و برای جلوگیری از گسترش اخبار اعتراضات فیلتر شد، شرایط آزادی بیان از آن زمان نه تنها تغییر نکرده بلکه بسیار بدتر هم شدهاست.
بنابراین فکتنامه به ادعای علیاصغر شفیعیان، فعال رسانهای نزدیک به دولت که «آغاز جنگ مانع رفع فیلترینگ یوتیوب و تلگرام شد» نشان نادرست میدهد.