شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
سرطان یک تجارت است و روشهای رایج درمان سرطان مانند شیمیدرمانی و رادیوتراپی مضرند.
شاخدار
در اینستاگرام ویدیویی منتشر شده که ادعا میکند «سرطان بیماری نیست، تجارت است». در این پست ادعا شده است:
«با شیمی درمانی سم رو توی بدنتون تولید میکنن با پرتو درمانی بدنتون رو میسوزونن و با جراحی سرطان رو توی بدنتون پخش میکنن اگه سرطان با این روش ها درمان میشد تا الآن خیلیا عزیزانشون رو از دست نمیدادن».
در ادامه تاکید میکند که برای درمان سرطان:
«جوانه گندم بخورید یه ضد سرطانه منبع غنی اکسیژن مایع و حاوی قویترین ماده ضد سرطان طبیعت به اسم لاتریل هست لاتریل در دانه سیب، هسته زردآلو ،هلو ،گلالی ،آلو، غلات: جوانه عدس ،نخود فرنگی، مغزها :بادوم تلخ و بادوم هندی همه توتها دونه کنجد و بذر کتان، ارزن، جو، پوسته برنج».
گوینده این ادعاها میگوید که این حرف او نیست و حرف «دانشمندان» است و منبعاش کتابی به نام «دنیای بدون سرطان، ماجرای ویتامین ب۱۷» نوشته ادوارد گریفین است.
ادعای مشابهی در وبسایت عباس تبریزیان، از مروجان مشهور شبهعلم و «طب اسلامی» هم آمده است.
به نظر میرسد منظور از «بیزنس» بودن سرطان در این پستها با ارجاع به کتاب گریفین، چنانچه او هم تاکید میکند، این است که «پزشکی رسمی» برای منفعتطلبی اقتصادی « قدرتهای پنهان»، درمانها و پیشگیریهای ساده سرطان را رد کرده و بر درمانهای پرعوارض و سخت و پرهزینه مانند شیمیدرمانی و رادیوتراپی تاکید دارد.
پستهای مشابهی زیادی با استدلال مشابه در جهت تلاش برای ممانعت از بیماران برای انجام شیمیدرمانی یا سایر درمانهای علمی آزموده شده در شبکههای اجتماعی منتشر شده (لینک۱، لینک۲، لینک۳).
این ادعاها بیاساس و تکرار تئوری توطئهای است که ادوارد گریفین در سال ۱۹۷۳ در کتاب «جهانی بدون سرطان» (World Without Cancer) نوشت و به صورت خودانتشار منتشر کرد.
ویتامین B17 همچنین با نامهای لائتریل (laetrile)، آمیگدالین (amygdalin) یا نام علمی آن D-mandelonitrile-β-D-glucosido-6-β-D-glucoside شناخته میشود.
لائتریل نسخهای دارویی و مصنوعی از آمیگدالین است؛ مادهای که بهطور طبیعی در مقادیر کم در انواعی از آجیلها، گیاهان و دانهها وجود دارد. لائتریل را میتوان خوراکی یا بهصورت تزریق وریدی یا عضلانی مصرف کرد. اگرچه بسیاری از افراد به این ترکیب لقب ویتامین B17 دادهاند، اما در واقع این ماده یک ویتامین نیست.
لائتریل میتواند در بدن به سیانید تجزیه شود و طیفی از عوارض را از سردرد و تهوع گرفته تا کما و مرگ داشته باشد.
نویسنده این کتاب جورج ادوارد گریفین، نظریهپرداز توطئه آمریکایی است که با کتاب «جهانی بدون سرطان» به شهرت رسید. او سازنده و مروج بسیاری از تئوریهای توطئه مانند؛ وجود کمتریل در رد به جا مانده از هواپیماها، انکار وجود بیماری HIV/AIDS است و همچنین از نظریه توطئه ترور جان اف کندی مبنی بر اینکه اسوالد قاتل او نبوده است و تئوریهای توطئه دیگر در سیاست دفاع میکند.
گریفین در وبسایت خود به نام Reality Zone تئوریهای توطئه خود در حوزههای مختلف از سلامت و پزشکی گرفته تا سیاست و تاریخ توضیح میدهد.
در کتاب «دنیای بدون سرطان» نویسنده ادعا میکند لائتریل یا ویتامین B17 در پیشگیری و درمان سرطان موثر است. فرضیهی اصلی کتاب این است که سرطان نوعی بیماری ناشی از کمبود مواد مغذی است که در اثر فقدان B17 در رژیم غذایی مدرن ایجاد میشود.
نویسنده میگوید این مادهی مغذی گمشده متعلق به خانوادهی نیتریلودها (Nitrilosides) است که عمدتاً در هسته میوههایی مانند بادام تلخ، زردآلو، سیب و... همچنین در برخی غلات مانند ذرت و ارزن و دیگر خوراکیهایی که بهطور معمول در رژیم غذایی مدرن کمتر مصرف میشوند وجود دارد.
او در بخشی از کتاب هم به ناکامی روشهای رایج درمان سرطان (مانند پرتودرمانی، جراحی و شیمیدرمانی) میپردازد.
در همان زمان و تقریبا یک سال بعد از انتشار این کتاب، در سال ۱۹۷۴ امانوئل لاندو، مدیر پروژهی مخاطرات بهداشت محیط انجمن بهداشت عمومی آمریکا (APHA) در مجله بهداشت عمومی این کشور مقالهای در رد ادعاهای کتاب گریفین منتشر کرد. او نوشت که استفاده نویسنده از گزارشهای غیرعلمی و موردی از بهبودیها باعث میشود که نتوان آزمایش بالینی معتبری برای لائتریل طراحی کرد. همچنین، در کتاب هیچ داده عینی یا نتایج معتبر آزمایشهای حیوانی که اثربخشی لائتریل را ثابت کند، ارائه نشده است.
در ادامه نقدها و ردیهها بر این کتاب تندتر شد در شماره مارس و آوریل ۱۹۸۱ مجله A Cancer Journal for Clinicians در توصیف این روش درمان آمده «همهی شکلهای قبلی درمانهای قلابی سرطان در مقایسه با جنبش لائتریل (Laetrile) کماهمیت به نظر میرسند — جنبشی که بیشک ماهرانهترین، پیچیدهترین و قطعاً پردرآمدترین ترویج درمان قلابی سرطان در تاریخ پزشکی بوده است».
این مقاله به قلم ایروینگ لرنر، دانشیار بالینی پزشکی دانشگاه مینهسوتا است. او در رد علمی این ادعا تاکید کرد که با وجود ادعاهای خلاف واقع تبلیغکنندگان، لائتریل یکی از بررسیشدهترین ترکیباتی است که هرگز موفق به دریافت تاییدیه سازمان غذا و دارو آمریکا FDA برای آزمایش انسانی طبق مفاد قانون فدرال غذا، دارو و لوازم آرایشی (Food and Drug Act) نشده است. بر اساس این مقاله در آن زمان در ۲۳ مدل مختلف تومور حیوانی، لائتریل بهطور پیوسته و بدون استثنا نتوانسته هیچ اثر مفید قابل تکرار و اثباتپذیری نشان دهد. این مدلها شامل تمام سیستمهای استاندارد آزمایش تومور حیوانی میشدند.
لرنر همچنین به سابقه این ادعا که لائتریل سرطان را درمان میکند اشاره کرده و نوشته:
«اگرچه تبلیغ موفق لائتریل صرفاً در ۱۵ سال گذشته رخ داده است، اما این ماده حدود ۵۰ سال پیش برای نخستین بار بهعنوان درمان سرطان معرفی شد.در دههی ۱۹۲۰، پزشکی گمنام به نام دکتر ارنست کربس که در سانفرانسیسکو طبابت عمومی میکرد، در یک آزمایشگاه خانگی در حال تلاش برای بهبود طعم ویسکی تقلبی بود. او ادعا کرد که عصارهی هستهی زردآلو باعث کاهش تومورهای موشها میشود.او هشدار داد که این ماده، که در سال ۱۹۳۶ بهطور عمده آمیگدالین شناخته شده بود، بیش از حد خطرناک و غیرقابلپیشبینی است و نباید برای مصرف عمومی انسانی استفاده شود.تبلیغات واقعی برای این ماده بیش از ۲۰ سال بعد آغاز شد، زمانی که پسر او، ارنست کربس جونیور ادعا کرد که گونهای ایمن از آمیگدالین را سنتز کرده است و نام آن را «لائتریل» گذاشت».
لرنر در ادامه از سرعت گرفتن تبلیغ لائتریل مینویسد که به دست یک کانادایی به نام اندرو مکناتن و یک آسیبشناس مکزیکی به نام ارنستو کنترراس صورت میگیرد. با وجود این، این پدیده تا سال ۱۹۷۲ عمدتاً محدود به سواحل غربی آمریکا و مکزیک میماند تا اینکه اعضای انجمنی به نام جان برچ (John Birch Society) به همراه پزشکی به نام جان ریچاردسون فروش آن را به سطح جدیدی میبرند. در همان دهه ۱۹۷۰ که هزاران بیمار برای جستجوی لائتریل به مکزیک میرفتند، کارشناسان همزمان هشدار میدادند که قرصهای لائتریل میتواند باعث مسمومیت با سیانید شود.
پس از آن، سازمان غذا و داروی آمریکا لائتریل را غیرقانونی اعلام کرد و ریچاردسون به دلیل فروش لائتریل برخلاف قوانین ایالت کالیفرنیا بازداشت شد. چندین ایالت با اقدام FDA مبارزه کردند، اما در نهایت دادگاهها از دولت حمایت کردند و به دوران اوج لائتریل تا سال ۱۹۸۰ پایان دادند.
در حالی که به نظر میرسید در آغاز دهه ۸۰ میلادی دوران لائتریل به سر آمده، با آغاز عصر اینترنت این ماده هم به بازار برگشت و در وبسایتها با نامهای آمیگدالین یا «ویتامین B17» فروخته شد.
سازمانهای مرتبط با بهداشت و سلامت عمومی و محققان هنوز هم بر بیاثر بودن لائتریل در درمان سرطان از یک سو و مضر بودن و امکان ایجاد مسمومیت سیانیدی مصرف این ماده از سوی دیگر تاکید دارند.
تحقیقاتی وجود دارند که بر گستردگی مسمومیت میان کسانی که قرصهای ویتامین B17 را به صورت آنلاین به عنوان درمانی جایگزین برای سرطان خریداری و مصرف کردند، متمرکز است.
موسسه ملی سرطان آمریکا میگوید هیچ آزمایش بالینی کنترلشدهای از لائتریل گزارش نشده است و گزارشهای روایی و گزارشهای موردی، لائتریل را به عنوان درمانی مؤثر برای سرطان نشان ندادهاند. سازمان غذا و داروی ایالات متحده (FDA) لائتریل را به عنوان درمانی برای سرطان تأیید نکرده است. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) همچنین هشدار جداگانهای در مورد وجود آمیگدالین سمی در دانههای زردآلو منتشر کرده است.
مرکز تحقیقات سرطان بریتانیا هم میگوید شواهد کافی و قابل اعتمادی مبنی بر اثربخشی لاتریل به عنوان یک درمان جایگزین سرطان وجود ندارد. و تاکید میکند این ماده حاوی سیانید، یک سم، است و میتواند عوارض جانبی جدی ایجاد کند.
انجمن سرطان آفریقای جنوبی (CANSA) هم به نتیجه مشابهی در مورد بیاثری لائتریل در درمان سرطان و عوارض جانبی ناشی از مسمومیت آن رسیده است. این انجمن تاکید میکند لائتریل نباید در کنارِ یا به جای درمان مرسوم سرطان استفاده شود.
در سال ۲۰۱۶ Blaheta و همکارانش یک تحقیق گذشتهنگر انجام دادند که به بررسی گزارشهای مرتبط با آمیگدالین پرداخت. این بررسی با استفاده از پایگاه داده PubMed و با استفاده از واژههای کلیدی اصلی انجام شد. علاوه بر این، منابع اینترنتی تأیید شده از سوی نهادهای دولتی یا ملی نیز در این تحلیل گنجانده شدند.محققان هیچ مقالهای را به دلیل «نامطلوب بودن» حذف نکردند.نتیجه این تحقیق این بود که هیچ شواهد قانعکنندهای مبنی بر اینکه آمیگدالین باعث پسرفت سریع و مشخص تومور در بیماران سرطانی میشود، بهویژه در افراد مبتلا به مراحل پیشرفته بیماری، وجود ندارد. همچنین هیچ مدرکی مبنی بر اینکه آمیگدالین خالص، در دوزهای موسوم به «درمانی»، موجب مسمومیت شود، مشاهده نشد.
بر اساس این پژوهش، چندین جنبه از نحوه مصرف آمیگدالین هنوز بهطور کافی بررسی نشدهاند؛ بنابراین، تحقیقات بیشتری برای ارزیابی پتانسیل درمانی واقعی این ماده لازم است.
منابع معتبر بینالمللی از جمله مرکز تحقیقات سرطان بریتانیا، انجمن سرطان آمریکا و مایو کلینیک متناسب با نوع و مرحله بیماری درمانهایی مانند جراحی، شیمیدرمانی، رادیوتراپی و روشهایی مانند ایمونوتراپی (درمان ایمنی)، هورموندرمانی، پیوند سلولهای بنیادی یا مغز استخوان را موثرترین روشهای درمان میدانند و به بیماران تاکید میکنند که استفاده از درمانهای جایگزین تأیید نشده مانند لائتریل (ویتامین B17) و مواردی از این دست اجتناب کنند.
از این رو فکتنامه به این ادعا که سرطان بیماری نیست و یک تجارت است و روشهای رایج درمان سرطان مانند شیمیدرمانی و رادیوتراپی مضرند، نشان «شاخدار» میدهد.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما