موسی غنینژاد
اقتصاددان
مصرف واقعی بنزین به صورت منطقی، قاعدتا بیشتر از ۷۰ تا ۸۰ میلیون لیتر در روز نیست.
نادرست
موسی غنینژاد، اقتصاددان، در پنجمین همایش اقتصاد پلاستیک در سخنانی با عنوان ترسیم دورنمای اقتصاد ایران، گفت: «روزانه ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین در ایران توزیع میشود؛ البته بخش عمدهای از این بنزین قاچاق میشود، چون مصرف داخلی بنزین به طور منطقی نباید بیشتر از ۷۰ تا ۸۰ میلیون لیتر در روز باشد.»
معنای دیگر سخنان موسی غنینژاد این است که حجم قاچاق و اتلاف منابع روزانه بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون لیتر است.
آقای غنینژاد، پیش از این هم در در یادداشتی که ۹ سال قبل برای روزنامه دنیای اقتصاد نوشت، میزان قاچاق گازوئیل را روزانه تا ۳۰ میلیون لیتر برآورد کرده بود. او در همان یادداشت اشاره کرد که «در خصوص بنزین هم باید چنین اتفاقی کم و بیش افتاده باشد.»
سالهاست اعداد و ارقام بزرگ و متنوعی از قاچاق روزانه بنزین و گازوئیل به خارج از ایران منتشر میشود؛ با این حال تاکنون هیچ گزارش رسمی و قابل اتکایی از اعداد و ارقام واقعی قاچاق سوخت از ایران منتشر نشده است، هرچه هست گمانهزنیها یا برآوردهای مقامها، رسانهها و کارشناسانی است که اعداد و ارقام مختلفی را به عنوان «قاچاق بنزین» یا «قاچاق سوخت» اعلام میکنند.
فکتنامه، در سالهای پیش برخی از این موارد را درستیسنجی کرده و به دلایل منطقی آنها را رد کرده است. به عنوان نمونه در شهریور ۱۳۹۷ گزارش روزنامه همشهری که در آن نوشته بود: «روزانه بین ۱۰ تا ۴۰ میلیون لیتر سوخت از کشور قاچاق میشود.» نشان «نادرست» گرفت. در آذر ۱۳۹۷ نیز به این گفته حسن روحانی، رئیسجمهور وقت که گفته بود «حجم قاچاق بنزین و گازوئیل روزانه حدود ۱۰ میلیون لیتر است»، نشان «نادرست» دادیم.
تردیدی نیست قیمت پایین سوخت باعث افزایش قاچاق شده و حتی بدون بزرگنمایی هم شواهد زیادی در تایید این مساله وجود دارند. اما اعداد و ارقامی در حد ۱۰ تا ۴۰ میلیون لیتر قاچاق هم غیرمنطقی و هم در تناقض با واقعیت موجود هستند.
— FactNameh | فکتنامه (@factnameh) November 30, 2018
گزارش کامل👇https://t.co/DVeeGs8bgU pic.twitter.com/rjhSgG8iiU
در هر دو گزارش به نقل قولها و اظهارنظرهای مختلفی درباره میزان قاچاق بنزین و گازوئیل از ایران به خارج از مرزها اشاره شده بود که اعداد و ارقامی از ۱۰ تا ۵۵ میلیون لیتر در روز را در بر میگرفت.
این ادعا در ماههای اخیر هم بارها گفته و شنیده شده است. به عنوان نمونه در شهریور ۱۴۰۳، ویدیویی از علی شمساردکانی، عضو اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران منتشر شد که در آن به نقل از وزارت نفت میزان قاچاق روزانه «میعانات» را ۱۲ میلیون لیتر اعلام میکند. یا در نمونهای دیگر مالک شریعتی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در اردیبهشت ۱۴۰۳ گفت: «برآوردها حاکی از آن است که روزانه ۱۰ میلیون لیتر گازوئیل و ۵ میلیون لیتر بنزین قاچاق میشود.»
روشن است به دلیل نبود گزارشهای رسمی و متقن نمیتوان برآورد روشنی از عدد قاچاق سوخت داشت، اما برای درستیسنجی گفته آقای غنینزاد کافی است، فرضیات او را درستیسنجی کنیم.
آمار «۷۰، ۸۰ میلیون لیتر» مصرف منطقی از کجا میآید؟
ما دقیقا نمیدانیم این عدد از کجا آمده، اما با اطمینان نسبی میتوان گفت آمار واقعی مصرف بنزین، بدون احتساب قاچاق بسیار بیشتر از این است.
برای پاسخ به این سوال کافی است، میزان رشد مصرف بنزین را به نسبت آخرین سالی بسنجیم که قیمت بنزین به اندازهای بوده که قاچاق آن به کشورهای همسایه صرفه اقتصادی نداشته است.
بر این اساس سال ۱۳۹۵ در محاسبات فکتنامه «سال پایه» است. در این سال قیمت هر لیتر بنزین هزار تومان و متوسط قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد ۳۴۵۰ تومان بود. به عبارتی ارزش هر لیتر بنزین معادل ۲۹ سنت بود که حتی از قیمت بنزین در برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشتر است.
با این حساب میتوان فرض کرد، در سال ۱۳۹۵ انگیزه اقتصادی زیادی برای قاچاق بنزین در مقیاس گسترده چند میلیونلیتر وجود نداشته است.
طبق آخرین گزارش آماری موجود (لینک بایگانی) سازمان ملی پخش فراوردههای نفتی متوسط آمار مصرف (توزیع) روزانه بنزین در سال ۱۳۹۵ دقیقا ۷۴ میلیون و ۷۴۱ هزار لیتر در روز بوده است.
این آمار حدود ۵ درصد بیشتر از آمار مصرف یک سال پیش از آن یعنی سال ۱۳۹۴ است که بعد از تکنرخی شدن قیمت بنزین، ارزش واقعی آن واقعیتر هم بود. یعنی در شرایطی که قیمت بنزین در ایران، اختلاف معناداری با سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس نداشته، در شرایط عادی مصرف بنزین در ایران طی یک سال حدود ۵ درصد رشد کرده است. اگر فرض کنیم همین نسبت رشد، به طور متوسط در سالهای بعد هم دوام داشته باشد در این صورت در حال حاضر رشد مصرف طبیعی باید بیش از ۱۱۰ میلیون لیتر در روز باشد.
در سایت مرکز پخش فرآوردههای نفتی پس از سال ۱۳۹۷ گزارش آماری جدیدتری منتشر نشده است، اما بر اساس گزارشهایی که بر اساس اظهارات مقامهای رسمی در رسانههای ایران منتشر شده عمدتا به میانگین مصرف در یک دوره خاص، مثلا تعطیلات نوروز اشاره دارد. بدون دسترسی به اطلاعات مستند نمیتوان گفت در حال حاضر چقدر است، اما اگر بنا را بر صحت آمار توزیع روزانه ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین بگذاریم، کل حجم اتلاف و قاچاق بنزین کمتر از ۱۰ میلیون لیتر در روز محاسبه میشود که اختلاف بسیار زیادی با برآورد آقای غنینژاد و سایر اعداد و ارقام بزرگی دارد که مقامها و کارشناسان به عنوان برآورد قاچاق بنزین عنوان میکنند.
موسی غنینژاد، اقتصاددان اخیرا در یک سخنرانی گفته است: «روزانه ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین در ایران توزیع میشود، البته بخش عمدهای از این بنزین قاچاق میشود، چون مصرف داخلی بنزین به طور منطقی نباید بیشتر از ۷۰ تا ۸۰ میلیون لیتر در روز باشد.»
به عبارتی او میگوید روزانه ۳۰ تا ۵۰ میلیون لیتر بنزین از ایران قاچاق میشود. هیچ آمار یا برآورد معتبری از حجم قاچاق بنزین در دست نیست و مقامها و کارشناسان، اعداد و ارقام ضد و نقیضی در این باره اعلام کردهاند، با این حال محاسبات فکتنامه نشان میدهد بسیاری از برآوردهای مطرح شده، از جمله قاچاق ۳۰ تا ۵۰ میلیون لیتر بنزین در روز، از نظر منطقی ممکن نیست.
بر اساس آمارهای شرکت ملی توزیع و پخش فرآوردههای نفتی مصرف بنزین در سال ۱۳۹۵ حدود ۷۵ میلیون لیتر در روز بوده است، آن هم در شرایطی که انگیزه و صرفه زیادی برای قاچاق سوخت، آن هم در مقیاس گسترده وجود نداشته است. در سال ۹۵ قیمت هر لیتر بنزین در ایران حدود ۳۰ سنت، تقریبا برابر بقیه کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. در چنین شرایطی مصرف بنزین به نسبت سال قبل حدود ۵درصد افزایش داشت.
اگر الگوی افزایش تقاضای برای بنزین در شرایط عادی را، سالی ۵ درصد در نظر بگیریم، در حال حاضر باید میزان مصرف واقعی و «منطقی» بنزین باید حدود ۱۱۰ میلیون لیتر در روز باشد. در این صورت حتی با فرض توزیع روزانه ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین، حجم اتلاف و قاچاق سوخت، نمیتواند بیشتر از ۱۰ میلیون لیتر در روز باشد که اختلاف بسیار زیادی با ارقامی در حد ۳۰ تا ۴۰ میلیون لیتر دارد.
با این اوصاف فکتنامه به این گفته موسی غنینژاد که «روزانه ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون لیتر بنزین در ایران توزیع میشود، البته بخش عمدهای از این بنزین قاچاق میشود، چون مصرف داخلی بنزین به طور منطقی نباید بیشتر از ۷۰ تا ۸۰ میلیون لیتر در روز باشد.» نشان «نادرست» میدهد.
بعد از انتشار این گزارش برخی مخاطبان فکتنامه در شبکههای اجتماعی، درباره فرضیات محاسباتی فکتنامه سوال کردهاند.
در این بهروزرسانی به دو سوال مطرح شده برای مخاطبان پاسخ میدهیم:
برای پاسخ به این سوال میتوان به دو آمار استناد کرد؛ یکی آمار رشد وسایل نقلیه و دوم تاریخچه رشد مصرف بنزین.
بر اساس گزارشهای مرکز آمار در سال ۱۳۹۵ حدود ۴۸ درصد خانوارهای شهری و ۳۰ درصد خانوارهای روستایی خودروی شخصی داشتهاند. به عبارتی تعداد کل خانوارهای صاحب خودرو شخصی در ایران ۱۰ میلیون و ۴۲۵ هزار خانوار بوده است. (در سال ۱۳۹۵ تعداد کل خانوار در ایران ۲۴ میلیون و ۱۹۶ هزار خانوار بود که ۱۸ میلیون و ۱۲۵ هزار خانوار در مناطق شهری و کمی بیش از ۶ میلیون خانوار در مناطق روستایی زندگی میکردند.)
طبق آخرین گزارش مرکز آمار در سال ۱۴۰۲ نرخ برخورداری از خودروی شخصی برای خانوار شهری و روستایی به ترتیب ۵۵ و ۳۸ درصد بوده است. به عبارتی تعداد کل خانوارهای دارای خودروی شخص، صرف نظر از تعداد خودرو در هر خانواده به بیش از ۱۴ میلیون و ۱۳۲ هزار خانواده رسیده است. به عبارتی طی ۸ سال گذشته تعداد خانوارهای صاحب خودرو در ایران به طور میانگین ۴/۴ درصد بیشتر شده است.
(بر اساس برآوردهای جمعیتی مرکز آمار تعداد خانوار شهری در سال حال حاضر ۲۱ میلیون و ۶۸۲ هزار و تعداد خانوارهای روستایی ۵ میلیون و ۹۶۹ هزار و تعداد کل خانوار در کشور ۲۷ میلیون و ۶۵۱ هزار خانوار است.)
از سوی دیگر آمارهای فرماندهی انتظامی کل کشور که در سالنامه آماری مرکز آمار منتشر شده، نشان میدهد، در فاصله سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ در مجموع ۸ میلیون و ۴۹۵ هزار خودروی جدید در ایران شمارهگذاری شدهاند. آمار قطعی از تعداد کل خودروهای فعال در دست نیست، اما اگر فرض کنیم تعداد خودروهای کشور در سال ۱۳۹۵ بین ۱۰ تا ۱۵ میلیون دستگاه باشد و سالانه ۲۰۰ هزار خودروی فرسوده هم از دور خارج شده باشند، تعداد خودروهای فعال باید بین ۱۷ تا ۲۲ میلیون دستگاه باشد. در این صورت میانگین رشد سالانه خودرو بین ۶ تا ۸ درصد است. با این حساب روشن است، فرضیه رشد مصرف ۵ درصدی به نسبت افزایش تعداد خودرو نیز، فرضیهای مطمئن است.
۲- از سوی دیگر در آخرین آمارنامههای شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی، آمار توزیع بنزین از سال ۱۳۰۶ تا ۱۳۹۷ در دسترس است. نسخه باز این آمار در جدول زیر قابل دانلود است.
بر اساس این آمار، متوسط رشد (میانگین هندسی) ۹۰ ساله توزیع بنزین بیش از ۱۰ درصد است. اما اگر بازه تاریخی را از ابتدای سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۹۷ در نظر بگیریم، میانگین رشد حدود ۷ درصد است. میانگین رشد از ابتدای سال ۱۳۵۰ تا سال ۹۷ نیز به همین نسبت ۷ درصد میرسد. اما اگر دایره زمانی را محدود به ۳۰ سال گذشته در نظر بگیریم میانگین رشد از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۷ به ۵ درصد میرسد. با این اوصاف روشن است، فرض متوسط رشد ۵ درصدی به نسبت میانگین رشد مصرف در ۹۰ سال گذشته، فرضیهای منطقی، متعادل و تا حدودی محافظهکارانه به نظر میرسد.
دوم، چرا سال ۱۳۹۵ به عنوان سال پایه در نظر گرفته شده است؟
در سال ۱۳۹۵، یک سال بعد از تعدیل و تکنرخی شدن قیمت سوخت، معادل دلاری قیمت فروش بنزین در ایران، یکی از نزدیکترین رقمها به قیمت واقعی، دستکم به نسبت قیمت توزیع بنزین در کشورهای همسایه است.
چنانکه در مقاله گفته شده، قیمت بنزین ایران در این سال از برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشتر است. از آن سو اختلاف میان قیمت بنزین در ایران و کشورهای همسایه، به طور مشخص پاکستان و ترکیه، پایین است. در چنین شرایطی قاعدتا انگیزه و صرفه قاچاق سازمانیافته در پایینترین حد ممکن است.
علاوه بر این، جستوجوهای فکتنامه در آرشیو اخبار سال ۱۳۹۵ نشان میدهد، در فضای عمومی، حتی میان کارشناسان صحبت جدی درباره قاچاق سوخت و گمانهزنی درباره حجم آن دیده نمیشود. بنابراین به نظر میرسد سال ۱۳۹۵ بهترین گزینه برای سال پایه است.