محمد اسلامی
رئیس سازمان انرژی اتمی
فرانسه کل صنعت هستهای خود را از طریق وامی که از ایران گرفته بود شروع کردهاست.
گمراهکننده
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در روز ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، به مناسبت روز ملی فناوری هستهای، در برنامه فرامتن در شبکه افق تلویزیون ایران گفت: «فرانسه کل صنعت هستهای خود را از طریق وامی که از ایران گرفته بود شروع کردهاست. ایران در آن سرمایهگذاری سهام داشتهاست. یعنی هم سهام ایران را ندادهاند هم آن وام بهجایی رفت که نتوانست برای ملت ایران کارسازی بکند.»
اشاره اسلامی به وام یک میلیارد دلاری است که ایران در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) در اختیار کمیساریای عالی اتمی فرانسه (Commissariat à l'énergie atomique) برای توسعه کارخانه غنیسازی اورانیوم در کنسرسیوم اورودیف (EURODIF یا کنسرسیوم اروپایی غنیسازی اورانیوم با انتشار گازی) در جنوب این کشور قرار داد.
اما این اظهارات چقدر صحت دارد؟ آیا صنعت هستهای فرانسه با وام محمدرضا شاه پهلوی شروع شد؟ آن سرمایهگذاری چقدر در وضعیت هستهای فرانسه تاثیر داشت؟ سرنوشت آن سرمایهگذاری چه شد؟ در ادامه به پاسخ این سوالات میپردازیم تا ببین چقدر ادعای رییس سازمان انرژی اتمی ایران به واقعیت نزدیک است.
کنسرسیوم اورودیف با هدف استقلال اروپا در تولید سوخت هستهای (اورانیوم ۵درصد غنیشده) برای نیروگاههای هستهای، سال ۱۹۷۳ با سرمایهگذاری فرانسه، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا و سوئد تشکیل شد. سوئد در این همکاری، ۱۰ درصد سهام داشت و سال ۱۹۷۴ از آن خارج شد.
سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت فرانسوی کوگِما (Cogema یا Compagnie générale des matières nucléaires) گروهی صنعتی وابسته به دولت فرانسه (کمیساریای عالی اتمی فرانسه) شرکتی با نام سوفیدیف (Sofidif) تاسیس کردند (Société franco–iranienne pour l'enrichissement de l'uranium par diffusion gazeuse). این شرکت ۴۰ درصد ایرانی و ۶۰ درصد فرانسوی بود.
شرکت سوفیدیف، سهام سوئدیها را خرید و در ادامه مالک ۲۵درصد کارخانه غنیسازی اورودیف شد که سهم ایران ۱۰ درصد میشد. محمدرضا شاه پهلوی، سال ۱۹۷۴ یک میلیارد دلار (و بعدا در سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۶ شمسی)، مبلغ ۱۸۰ میلیون دلار دیگر) به این شرکت برای ساخت کارخانه غنیسازی اورانیوم در کنسرسیوم اورودیف وام داد و حق خرید ۱۰درصد از تولید اورانیوم ۵درصد غنیشده را برای ایران گرفت.
این کارخانه سال ۱۹۷۹ توسط «ریمون بار» نخستوزیر وقت فرانسه بهطور رسمی در منطقه «دروم» در جنوب شرقی این کشور افتتاح شد. این مجتمع تولید سوخت که به نام ژرژ بِس (Georges Besse) موسس آن نامیده میشود و در کنار نیروگاه «تریکاستن» (اسم همان محل) است از سال ۱۹۸۱ به تولید رسید.
اما نه تنها فرانسه سهم ۱۰درصدی ایران از محصول (حدود ۲۷۰ تن اورانیوم ۳/۶۷ درصد غنیشده) را تحویل نداد بلکه از حضور جمهوری اسلامی ایران در مجمع سهامداران این کنسرسیوم نیز جلوگیری کرد.
سال ۲۰۰۱ سه شرکت دولتی کوگِما، شرکت تکنیکاتوم (TechnicAtome) و شرکت فراماتوم (Framatome) با یکدیگر ترکیب شده و شرکت آرِوا (Areva) را تاسیس کردند. براساس اطلاعاتی که از سهامداران اورودیف در سال ۲۰۱۰ منتشر شده، آرِوا ۴۴/۶۵ درصد، سوفیدیف (که ۶۰ درصد آن هم متعلق به آرِوا است) ۲۵ درصد، سیناتوم (Synatom بلژیک) ۱۱/۱۱ درصد، اِنوسا (Enusa Industrias Avanzadas اسپانیا) ۱۱/۱۱ درصد و اِنهآ (ENEA ایتالیا) ۸/۱۳ درصد در آن سهم دارند. سهام ایران (سازمان انرژی اتمی) بخشی از همان ۲۵درصد سوفیدیف، و برابر ۱۰ درصد میشود.
در ۷ ژوئن ۲۰۱۲، آرِوا پس از بیش از ۳۰سال به فعالیت کارخانه غنیسازی ژرژ بِس پایان داد. در عوض، کارخانه غنیسازی ژرژ بِس ۲ را در مجموعه اورودیف افتتاح کرد که بهجای فناوری غنیسازی با انتشار گاز، از طریق سانتریفیوژ، غنیسازی میکند که پنجاه برابر برق کمتری مصرف میکند.
در ژانویه ۲۰۱۸ آرِوا تغییر نام داده و هم اکنون با برند اُرانو (Orano) فعالیت میکند. ۹۰درصد سهام این شرکت متعلق به دولت فرانسه است و صنایع سنگین میتسوبیشی (MHI) و شرکت سوخت هستهای ژاپن (JNFL) هر کدام ۵درصد در آن سهام دارند.
اُرانو هماکنون چهاردهمین شرکت بزرگ دنیا در زمینه انرژی هستهای است و دومین فروشنده سوخت هستهای دنیا با ۹درصد سهم بازار است.
آمارها نشان میدهد که پس از راهاندازی کارخانه غنیسازی اورودیف صنعت انرژی هستهای فرانسه (نیمه اول دهه ۱۹۸۰) در تولید برق یک جهش جدی دارد.
اما این همزمانی دلیل دیگری دارد؛ «طرح مِسمِر». پس از بحران نفتی ۱۹۷۳، نخستوزیر وقت فرانسه پیر مسمر، یک برنامه عظیم انرژی هستهای با هدف تولید تمام برق فرانسه از انرژی هستهای را رونمایی کرد. با اینحال کارخانه غنیسازی اورودیف در این برنامه نقش اساسی داشتهاست و بهتنهایی بیشاز یک سوم سوخت مورد نیاز کل نیروگاههای فرانسه را تامین میکرد.
با این حال به هیچ وجه نمیتوان مانند اسلامی، کل صنعت هستهای فرانسه را به یک کارخانه غنیسازی آنهم به روش بسیار کند و هزینه بر «انتشار گازی» فروکاست. هرچند حجم تولید آن کارخانه بسیار زیاد باشد.
از زمانی که در دهه ۱۸۹۰ در فرانسه هانری بکرل، پیر و ماری کوری، رادیواکتیویته و عناصر رادیواکتیو را کشف کرده و مفاهیم دانش هستهای را پایهریزی میکردند، تا زمانی که شارل دوگل، با تاسیس کمیساریای انرژی اتمی فرانسه و سپردن آن به دست فردریک جولیت-کوری، پس از جنگ جهانی دوم، فرانسه همواره یکی از پیشگامان دانش و صنعت هستهای بودهاست.
فرانسه نهتنها بمب اتمش را خودش ساخته بلکه حتی برتراند گلداشمیت، پژوهشگر هستهای فرانسوی و آخرین دستیار پیر کوری که جز تیم انگلیسی/کانادایی پروژه منهتن (بمب اتمی آمریکا) بود، کسی است که روش استاندارد فرآوری پلوتونیم (که برای بمب پلوتونیومی ناکازاکی بهکار رفت) را تدوین کردهاست.
فرانسه نخستین نیروگاهش را تقریبا ۲۰ سال پیش از کنسرسیوم اورودیف ساخته بود و پیش از قرارداد با ایران ۵ نیروگاه در دست بهرهبرداری و تعداد زیادی نیروگاه در حال ساخت داشت. کارخانه اورودیف، بخشی از شرکت کوگِما بود که خودش بخشی از آرِوا بود (این بخش از شرکت هماکنون با نام Orano Cycle فعالیت میکند). با اینحال آرِوا (یا اُرانو) خودش نسبت به شرکت الکتریسیته فرانسه (EdT) که دومین شرکت بزرگ انرژی هستهای در جهان است، بسیار کوچکتر است (تقریبا یک هفتم سرمایه).
بنابراین هر چند که سرمایه ایران، در فرانسه صرف ساخت کارخانهای مهم شده که نقش اصلی در تهیه سوخت هستهای در فرانسه و حتی دنیا را برعهده دارد اما ادعای اینکه «فرانسه کل صنعت هستهای خود را از طریق وامی که از ایران گرفته بود شروع کردهاست» گمراهکننده است.
دولت موقت ایران در سال ۱۳۵۸ قراردادهای همکاری سازمان انرژی اتمی ایران با ارودیف را یک طرفه فسخ کرد و درخواست بازپرداخت وام اعطایی به این کنسرسیوم اروپایی را داشت. طرف فرانسوی هم مدعی بود فسخ یکجانبه قرارداد برنامههای ۱۰ساله کنسرسیوم را دچار وقفه کرده و خواستار دریافت غرامت از ایران شد.
در مرداد ۱۳۶۳ یک ایرباس ایرفرانس با مسافرانش توسط ۳ فرد نقابدار ربوده شد و به تهران منتقل شد. حسین باستانی در مستند «عملیات نجات ماموران نظام در اروپا» بخشی از مجموعه «بین سطور» در این باره به نقل از کتاب خاطرات رولاند دوما (Roland Dumas) وزیر خارجه وقت فرانسه میگوید که با علی اکبر ولایتی تماس گرفته و ولایتی در پاسخ یکی از شرایط برای آزادی گروگانها را بازپرداخت وام اورودیف اعلام کردهاست.
فرانسه از زمستان ۱۳۶۴ تا پاییز ۱۳۶۵ به صحنه حملات و بمبگذاریهای پراکندهای تبدیل شد که در مجموع جان ۱۴ تن را گرفت و ۳۰۳ زخمی برجا گذاشت. در عینحال لبنان نیز همچنان محل گروگانگیری فرانسویها شدهبود.
بیبیسی فارسی در این باره نوشته که دومینیک لورنز خبرنگار فرانسوی در کتابی تحقیقی بهنام «یک جنگ» و سپس در مستندی بهنام «جمهوری هستهای» که در سال ۲۰۰۱ در شبکه تلویزیونی آرته پخش شد، مدارک و شواهدی را ارائه میکند که نشان میدهد جمهوری اسلامی از گروگانگیری در لبنان «به مثابه اهرم فشار در مذاکره با دولت فرانسوا میتران» استفاده کرد و «با پشتیبانی از گروههای تروریستی در فرانسه» نیز میکوشد مقامات ضمن آزادی یک تروریست لبنانی، یک میلیارد دلار وام اورودیف را هم پس بگیرد.
در اوایل آبان ۱۳۶۵ تیم مذاکرهکننده وزارت خارجه فرانسه به وزارت خارجه ایران اطلاع دادند که آماده باز پس دهی وام یورودیف هستند. اما بر سر ۱۰درصد سهم ایران از اورانیوم غنیشده توافقی حاصل نشد.
https://youtu.be/zQMSK4PB5OA?t=742
در ۲۶ آبان ۱۳۶۵، مدیر اورودیف، رییس هیاتمدیره کوگِما و مدیرعامل کمپانی خودروسازی رنو «ژرژ بس» در نزدیکی منزلش در پاریس به ضرب ۴ تا ۶ گلوله، در خیابان کشته شد. (نام او بر روی کارخانجات غنیسازی اورودیف گذاشتهشد). در آذر ۱۳۶۵ دولت ژاک شیراک قسط اول به مبلغ ۳۳۰ میلیون دلار به ایران پس داد.
با ادامه گروگانگیریها و انفجارهای در فرانسه، یک سال بعد در آذر ۱۳۶۶ قسط دوم به مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار به ایران پرداخت شد. سرانجام با امضای قرارداد نهایی حل و فصل اختلافات ایران و فرانسه در آبان ۱۳۷۰ دولت فرانسه با بازگرداندن بقیه وام ایران، که با سود آن بدون کسر اقساط قبلی ۱/۲ میلیارد دلار میشد، پس از کسر جریمه فسخ یکطرفه (به مبلغ ۱۵۰ میلیون دلار) موافقت کرد.
محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، در روز ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، به مناسبت روز ملی فناوری هستهای، در برنامه فرامتن در شبکه افق تلویزیون ایران گفت: «فرانسه کل صنعت هستهای خود را از طریق وامی که از ایران گرفته بود شروع کردهاست. ایران در آن سرمایهگذاری سهام داشتهاست. یعنی هم سهام ایران را ندادهاند هم آن وام بهجایی رفت که نتوانست برای ملت ایران کارسازی بکند.»
اشاره اسلامی به وام یک میلیارد دلاری است که ایران در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) در اختیار کمیساریای عالی اتمی فرانسه برای توسعه کارخانه غنیسازی اورانیوم در کنسرسیوم اورودیف (EURODIF یا کنسرسیوم اروپایی غنیسازی اورانیوم با انتشار گازی) در جنوب این کشور قرار داد.
آمارها نشان میدهد که پس از راهاندازی کارخانه غنیسازی اورودیف (ژرژ بس) صنعت انرژی هستهای فرانسه (نیمه اول دهه ۱۹۸۰) در تولید برق یک جهش جدی دارد. شرکت اُرانو (Orano) مالک اورودیف که ۹۰درصد سهام آن متعلق به دولت فرانسه است، هماکنون چهاردهمین شرکت بزرگ دنیا در زمینه انرژی هستهای و دومین فروشنده سوخت هستهای دنیا با ۹درصد سهم بازار است.
با این حال نمیتوان کل صنعت هستهای فرانسه را به یک کارخانه غنیسازی به روش «انتشار گازی» فروکاست. هرچند حجم تولید آن کارخانه بسیار زیاد باشد. فرانسه از ۱۴۰ سال قبل (بکرل، ماری و پیر کوری)همواره یکی از پیشگامان دانش و صنعت هستهای بودهاست. فرانسه نخستین نیروگاهش را تقریبا ۲۰ سال پیش از کنسرسیوم اورودیف ساخته بود و پیش از قرارداد با ایران ۵ نیروگاه در دست بهرهبرداری و تعداد زیادی نیروگاه در حال ساخت داشت.
کارخانه اورودیف (ژرژ بس)، بخشی از شرکت کوگِما بود که خودش بخشی از آرِوا بود و آرِوا (یا اُرانو) خودش نسبت به شرکت الکتریسیته فرانسه (EdT) که دومین شرکت بزرگ انرژی هستهای در جهان است، بسیار کوچکتر است (تقریبا یک هفتم سرمایه).
بنابراین هر چند که سرمایه ایران، در فرانسه صرف ساخت کارخانهای مهم شده که نقش اصلی در تهیه سوخت هستهای در فرانسه و حتی دنیا را برعهده دارد اما ادعای اینکه «فرانسه کل صنعت هستهای خود را از طریق وامی که از ایران گرفته بود شروع کردهاست» گمراهکننده است.
از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۵ چندین گروگانگیری شهروندان فرانسوی، هواپیماربایی و بمبگذاری در فرانسه و حتی قتل مدیرعامل رنو و بنیانگذار اورودیف (ژرژ بس) اتفاق افتاد تا جمهوری اسلامی سرانجام در ۳ قسط این وام را پس گرفت.
گمراهکننده
گفته یا آمار، نادرست نیست اما به گونهای بیان شده تا بر فکت مهمی سرپوش بگذارد یا واقعیت را منحرف کند.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما