وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
بنر اداره میراث فرهنگی درباره حجاب زنان در زمان اشکانیان
گمراهکننده
در روزهای اخیر در رسانهها و شبکههای اجتماعی ایران تصویر بنری درباره حجاب در مرودشت استان فارس مورد توجه قرار گرفت. در این بنر با استناد به تصویر چند مجسمه که به نظر میرسد زن باشند، توضیحاتی در مورد حجاب زنان در دوران اشکانیان داده و نوشته شده:
« تاریخچه حجاب:
زنان دوران اشکانیان
(پیش از اسلام)
علاوه بر استفاده از شلوارهای چیندار و پیراهنهای دراپهدار و بلند، از کلاه عمامهواری استفاده میکردند که تقریبا بیشتر موهای آنها را میپوشانید. بلندی لباسها به قدری بود که مانع دیدن کفشها میگردید.»
این بنر توسط اداره میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شهرستان مرودشت نصب شدهاست.
در متن این بنر اطلاعاتی به صورت گزینشی از توضیحاتی که در صفحات ۱۸۹ تا ۱۹۵ کتاب «هشت هزار سال تاریخ پوشش اقوام ایرانی» نوشته آتوسا غیبی، (انتشارات هیرمند، ۱۳۸۴)، منتشر شده، آمده است.
اما آیا تصاویر منتشر شده مربوط به زنان ایرانی در دوران اشکانی است؟ آیا پوشش زنان ایران در دوران اشکانی به شکلی بود که در متن این بنر توصیف شده است؟
ما با جستجوی معکوس تصاویر سعی کردیم عکسهایی که به عنوان عکس زنان ایرانی در دوران اشکانیان منتشر شده را بیابیم.
اولین تصویر سمت چپ مربوط به مجسمهای از الهه شحیرو در بیرون پرستشگاه او به همین نام در شهر باستانی هترا است که در استان نینوای عراق قرار دارد.
هترا شهری تحت حمایت امپراتوری اشکانی و پایتخت اولین پادشاهی عربی بود. در شهر معابدی با معماری هلنیستی و رومی با تزیینات شرقی دیده میشود.
داعش در اسفند ۱۳۹۳ شمسی بعد از تصرف نینوا بقایای این شهر باستانی را تخریب کرد.
بنابراین عکس منتشر شده تصویر الهه باستانی شحیرو، ایزدبانوی ستاره صبح، در شهری باستانی است.
تصویر وسط در بنر مذکور، «زیبای پالمیرا» نام دارد و در بهار سال ۱۹۲۸ توسط یک باستان شناس دانمارکی در خرابههای پالمیرا در کشور سوریه کشف شد. مجسمه حدود ۱۸۰۰ سال قدمت داشت.
به گزارش فایننشال تایمز کارشناسان به جز تخمین اینکه این مجسمه مربوط به سال ۲۰۰ بعد از میلاد است چیز زیادی درباره آن نمیدانند. آنها مجسمه را بازسازی دیجیتال کردند.
بر اساس اطلاعات به دست آمده از این بازسازی، آثاری از رنگ قرمز یک گیاه که اولین استفاده از آن به هزاره سوم قبل از میلاد در هند برمیگردد، در مجسمه به چشم میخورد. در روسری او رنگهای گران قیمتی از مصر و افغانستان دیده میشود. روی تنپوشش هم رنگهایی که از اسپانیا و همچنین چین آمده است وجود دارد و قرمز اخرایی مجسمه هم از ترکیه و مصر و زرد آن از فرانسه آمده است.
به گفته کارشناسان او هندی به نظر میرسد، اما موهایش به طرز جذابی روی گونههایش حلقه میشود که به سبک رومی است. چشمانش که با شیشه منبتکاری شده است نمونهای از هنر ایران است، و نظر متخصصان بر این است که در ساخت گردنبند و انگشترهای او از غرب الهام گرفته شده است.
همچنین بر اساس اطلاعات موجود امپراتوری پالمیرا در سوریه چه قبل و چه بعد از دوره اشکانی هیچوقت جزو امپراتوری ایران نبوده است و در نهایت به دست رومیان فتح میشود.
از این رو به نظر میرسد که مجسمه موجود در این تصویر نیز علاوه بر آنکه در منطقه تحت تسلط اشکانیان یافت نشده، در نوع آرایش و پرداخت آن از تمدنهای مختلفی الهام گرفته شده و نمیتوان در مورد آن نظری قطعی داد.
جستجوهای ما برای یافتن تصویر سوم نتیجهای در پی نداشت.
جلیل ضیاءپور نقاش، پژوهشگر و مؤلف در کتاب «پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی» (انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۴۷)درباره پوشش زنان ایران در دوران اشکانی نوشته:
«مجسمهها و نقوش برجسته قابل اعتنایی در دست است که هر یک به نحوی پوشاک بانوان این دوره را روشن میسازد. (و عجیب تر اینکه، از ای دوره الهه عشتار با سلطه مادری خود، همچنان به شکلهای مختلف «با لباس و بیلباس» به دست آمده.»
او همچنین در توضیح لباسهای این دوره مینویسد:
«یکی از باشکوهترین و سادهترین لباسهای این دوره شلیته، و پیراهن نیمهکوتاه است که نزدیکی فراوانی با پوشاک بانوان بومی و ایلی امروزی ما دارد.»
این مولف در ادامه به ذکر نمونههای متعددی از پوشش زنان که از روی مجسمهها، سکهها و نقشهای دیواری موجود در موزههایی در سراسر جهان به دست آمده میپردازد. ضیاپور مینویسد:
«بر مبنای این مدارک پوشاک بانوان در آن دوره پیراهنی بلند است که تا روی زمین میرسیده و نیز، فراخ، پرچین و آستیندار و یقه راست بوده است. پیراهنی دیگر داشتهاند که روی اولی میپوشیدند. قد اینیکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است و روی این دو پیرهن چادری سر میکردند.»
او همچنین به مجسمهای از سرب که از دوره اشکانیان در موزه استاندال وجود دارد اشاره و آن را اینگونه توصیف میکند:
«بانویی است که گردنبندی در دو ردیف حلقه در فاصله میان دو پستانش از گردن آویخته است. پیراهن پرچین پوشیده ولی بالاتنهاش تا زیر پستان عریان است و با دو دستش بشکل (X) زیر پستانها را گرفته است، و این، یادآور الله مادر عشتار میباشد. جلوی دامن پیراهن تا بپایین شکم بالا برده شده و با دو گوشه چادری که از پشت بجلو آورده شده، با هم در یک جا گره زده شده است و پاهای لختش تا همان اندازه که دامن بالا رفته است پیداست.»
ضیاپور در نهایت انواع پیراهن زنان در دوره اشکانی را به ۴ گروه عمده تقسیم میکند:
۱. نوع اول پیراهن بلندی است که تا بکف زمین میرسد و گشاد با یقه راست میباشد. پارچه این پیراهن، دو تکهای و مستطیل شکل است و در زیر پستانها نواری دارد که گشادی ساده و راسته پیراهن را در پایین پستانها جمع میکند و در نتیجه همه پارچه چینهای عمودی فراوان میگیرد.
۲. نوع دوم پیراهنی است بی آستین و بدون سرشانه، فقط دو انتهای پارچه به وسیله دکمهای به هم وصل میشود و در این صورت یقه پیراهن به اندازه همه پهنای پارچه افقی باز است. حلقه آستینها از زیر دکمه سرشانه باز میشود و در موقع پوشیدن دکمه بر روی شانه و یا اندکی پایینتر قرار میگیرد. و جلوی پیراهن، پس از پوشاندن پستانها تا به محاذی ناف، افت پیدا میکند (ممکن است بخش پشت پیراهن مانند بخش جلویی گشاد نبوده و و فقط به اندازه پهنای پشت انتخابش کنند).
۳. گاهی نیز با تنگتر گرفتن یقه حلقهی آستینها را نیز در بالای پارچه قرار میدهند. در این صورت تیزی یقه جمع شده و تا حد میان دو پستان میایستد.
۴. نوع چهارم پیراهنی آستیندار است. این پیراهن نیز همان دو تکه پارچه مستطیل شکل و با همان خصوصیات است. (فراخ و بلند و یقه راست) جز اینکه آستینی بلند دارد.
او همچنین چادری که پوشیده میشد را هم توصیف کرده و نوشته؛ پارچهای مستطیل شکل بوده که به صورت استوانه در میآوردند. قسمت بالای درز استوانه را زیر فلزی گرد محکم می کردند و حلقهای از بندهای بر آن تعبیه می نمودند و هنگام پوشیدن دست چپ را از حلقه گذرانده آن را روی شانه بند میکردند و چادر را به سر میکشیدند.
بر اساس توضیحاتی که ضیاپور با استناد به مجسمهها، سکهها و نقاشیهای دیواری به جا مانده از دوره اشکانیان داده است، به نظر میرسد پوششی که در بنر سازمان میراث فرهنگی مرودشت توضیح داده شده دستکم پوشش بخشی از زنان در دوران اشکانیان بوده است.
در عین حال بر مبنی سایر توضیحات همین منبع، زنان پوششهای دیگری مانند پیراهنهای بدون آستین و با یقههای باز هم داشتهاند و یا پوشش چادرش گاهی به شکلی پوشیده میشد که بخشی از پا عریان میماند. این بخش از توصیف پوشش زنان این دوره در بنر ناگفته مانده است.
از سوی دیگر در این منابع، ما در مورد پوشش مردم کوچه و بازار در دوره اشکانیان اطلاعی به دست نمیآوریم. به نظر میرسد که آثار هنری به جا مانده در خوشبینانهترین حالت تصوری از پوشش طبقه اشراف و برخوردار جامعه به دست میدهند. بنابراین نمیتوان با استناد به این منابع از پوششهای نامبرده با عنوان کلی پوشش یا حجاب «زنان در دوران اشکانیان» استفاده کرد. از این رو میتوان گفت که مجموع عکس و نوشتههای این بنر «گمراهکننده» است.
با نگاهی به دامنه تبلیغات حکومت ایران در مورد حجاب، به نظر میرسد که این بنر هم میتواند در دایره این تبلیغات گسترده جای بگیرد. پیش از این هم گزارشهای مشابهی با عناوینی مانند «زنان ایرانی قبل از اسلام حجاب داشتند یا خیر؟» و «حجاب در ایران باستان چگونه بوده است؟» در رسانههای داخلی ایران منتشر شده است. در این گزارشها به بازنشر عکسهای بازسازی شده از پوشش زنان در ایران پیش از اسلام در سلسلههای مختلف، از هخامنشیان تا اشکانیان و ساسانیان که در کتاب «نگارِ زن؛ تاریخ مصور پوشش زنان در ایران» (تهیه و تنظیم انجمن بین المللی زنان در ایران، سال ۱۳۵۲) منتشر شده، میپردازند. نویسندگان گزارش از پیراهنهای بلند زنان طبقه اشراف در دوران تاریخی مختلف اینطور نتیجه میگیرند که «در فطرت زن ایرانی، مفهوم پوشش به ارث رفته است». به نظر میرسد این یکی از راههای حکومت در مسیر تلاش برای افزایش محبوبیت حجاب با دادن ابعاد ملی به آن است.
در این بنر و گزارشهایی از این دست اطلاعات درست و غلط در هم آمیخته میشود، از اطلاعات درست نتیجه غلط گرفته میشود و یا تنها بخشی از واقعیت گفته میشود و به این ترتیب در نهایت محتوای تولید شده گمراهکننده و یا نادرست خواهد بود.
حتی با فرض صحت همه اطلاعات داده شده، در این نوع استفاده گزینشی از یک واقعه تاریخی، نوعی تلاش برای گمراهکردن وجود دارد. برقراری وضعیتی در گذشته، اصرار بر تداوم آن در زمان حال را توجیه نمیکند. برای مثال میتوان گفت تقریبا همه طرفداران حجاب اجباری مخالف نظام شاهنشاهی هستند. با این منطق که آنچه که سابقه تاریخی دارد باید ادامه پیدا کند، آیا با ادامه نظام پادشاهی هم موافق خواهند بود؟
مثال مشهور دیگر برای این مغالطه، بردهداری است. قانون منع خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی برده در موقع ورود به مملکت، مصوب ۱۳۰۷ است و تا پیش از آن بردهداری در ایران مانعی نداشته است. بدیهیست برقراری چنین وضعیتی توجیه مناسبی برای بازگرداندن ایران به سیستم بردهداری نیست.
اداره میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شهرستان مرودشت، بنری در این شهر نصب کرده که حاوی سه عکس و اطلاعاتی درباره حجاب زنان ایران در دوران اشکانیان است. در این بنر تاکید شده که زنان در دوران اشکانیان حجاب داشتند، شلوار چیندار، پیراهن بلند و کلاه عمامه داری که موهایشان را میپوشاند، میپوشیدند. متن روی بنر اطلاعاتی گزینشی از کتاب «هشت هزار سال تاریخ پوشش اقوام ایرانی» نوشته آتوسا غیبی است.
جستجوی معکوس عکسها نشان میدهد که یکی از آنها مربوط به الههای در شهر باستانی هترا در عراق است که در آن دوره تحت حاکمیت اشکانیان بوده، و دیگری مربوط به مجسمه زنی به موسوم به «زیبای پالمیرا»ست که از خرابههای امپراتوری پالمیرا در سوریه به دست آمده و به گفته متخصصان آثاری از تمدنهای گوناگون در آرایش و لباس او دیده میشود. جستجوی عکس سوم نتیجهای در پی نداشت.
بر اساس تحقیقات موجود برخی زنان دوره اشکانی به صورتی که در این بنر توصیف شده لباس میپوشیدند، اما این تنها نوع پوشش زنان در آن دوره نبوده است. جلیل ضیاءپور، در کتاب «پوشاک زنان ایران از کهن ترین زمان تا آغاز شاهنشاهی پهلوی» هم این پوشش و هم پوششهای دیگر زنان دوران اشکانی که شامل پیراهنهای بدون آستین، با یقه باز و یا چادرهایی که نوع پوشیدن آن به طوری بود که بخشی از پا عریان میماند را توصیف کرده است. از این رو به نظر میرسد که در این بنر عامدانه بخشی از اطلاعات ناگفته ماند.
حتی با فرض صحت همه اطلاعات داده شده ،در این استفاده گزینشی از یک وضعیت تاریخی، نوعی تلاش برای گمراهکردن وجود دارد. برقراری وضعیتی در گذشته، تداوم آن در زمان حال را توجیه نمیکند. در ایران تا سال۱۳۰۷ بردهداری قانونی بود، اما این واقعیت تاریخی توجیهی بر بازگشت به آن وضعیت نیست.
از این رو فکتنامه به مجموع عکسها و متن بنر اداره میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی شهرستان مرودشت و عمل ارجاع به یک وضعیت تاریخی برای توجیه حجاب نشان «گمراهکننده» میدهد.
گمراهکننده
گفته یا آمار، نادرست نیست اما به گونهای بیان شده تا بر فکت مهمی سرپوش بگذارد یا واقعیت را منحرف کند.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما