محمدحسین راجی
مدیر اندیشکده راهبردی سعداء
۵۰ سال پیش زنان در اروپا «پوشش کامل» داشتند، جنبش «بدن من، انتخاب من» موجب برهنگی شد که به تجاوز انجامید و در نتیجه آن جنبش MeToo به راه افتاد.
شاخدار
یک روحانی به نام محمدحسین راجی که استاد حوزه و دانشگاه و مدیر اندیشکده راهبردی سعدا معرفی شده در یک مصاحبه با برنامه جهانآرا مدعی شده است:
« ۵۰ سال، ۶۰ سال پیش، ۱۰۰ سال پیش شما فیلمهای اروپا را که نگاه میکنید خانمها پوشش کامل داشتند. همه خانمها لباس کاملا بلند بسیاری بخشی از سرشان را پوشانده بودند و آستینها همه بلند…چه اتفاقی افتاد؟
۵۰ سال پیش در تمام این کشورهای اروپایی جنبشی راه افتاد به نام جنبش my body my choice بدن من، انتخاب منه، دلم میخواد آزاد باشم، الان نسل همونا جنبش راه انداختن تو تمام کشورهای اروپایی به نام جنبش Me Too یعنی تجاوز به ما را تموم کنید.
جمهوری اسلامی چنین الگویی جلوشه و داره عینا میبینه که اگه در اینجا برهنگی اتفاق بیافته جنبش میتو اتفاق خواهد افتاد.»
چنانچه از سخنان راجی برمی آید او شعار «بدن من انتخاب من my body my choice» را معادل خواست «برهنگی» در نظر میگیرد و مدعی است که چنین خواستی در اروپا به تجاوز به زنان منجر شده و ناگزیر به جنبش me too انجامیده است. حال مقاومت جمهوری اسلامی در برابر خواست زنان، مقاومت در برابر «برهنگی» است برای اینکه به «تجاوز» نرسد.
بخش اول سخنان آقای راجی در مورد «پوشش کامل» داشتن زنان اروپایی پیش از مطرح شدن شعار my body my choice بیاساس است. چرا که زنان اروپایی در «۵۰ سال، ۶۰ سال پیش، ۱۰۰ سال» مانند همه جای دنیا متناسب با اینکه متعلق به کدام طبقه یا حتی منطقه بودند پوششهای متفاوتی داشتند و نمیتوان یک عبارت کلی و نارسا مانند «پوشیده» را برای تعریف پوشش زنان یک مجموعه کشور در یک بازه زمانی ۵۰ ساله ارائه داد.
به عنوان مثال با نگاهی به تاریخ مستند مد در اروپا از دهه ۲۰ تا به امروز (از تقریبا ۱۰۰ سال پیش) میتوان مثالهای نقض فراوانی برای رد این ادعای آقای راجی پیدا کرد. (لینک ۱ ، لینک۲ ، لینک۳ )
دستکم بخشهایی از جامعه زنان غربی در آن زمان، لباسهایی میپوشیدند که شبیه لباسهای متداول امروزی است.
از سوی دیگر نگاهی به تاریخچه شعار my body my choice هم نشان میدهد که هر چند این شعار حق زنان برای انتخاب پوشش را هم در برمیگیرد، اما کلیتر و فراگیر از این است و بیش و پیش از هر چیزی به مسائل مربوط به استقلال بدن زنان و مشخصا پایان خودخواسته بارداری (سقط جنین) و حق باروری مربوط است. این موارد شامل انتخابهای جنسی، ازدواج، فرزندآوری و مواردی از این دست میشود. سوزان وایس، نویسنده فمینیست این حق انتخابها را علاوه بر حقوق باروری (بارداری و پایان خودخواسته بارداری) به ۵ دسته دیگر هم تقسیم میکند؛ انتخاب اینکه چه زمانی سکس داشته باشند، چه زمانی تماس فیزیکی داشته باشند، چه چیزی بپوشند، چگونه آرایش یا پیرایش کنند و چه چیزی بخورند.
این شعار در دهه ۶۰ میلادی و همزمان با دوره موسوم به موج دوم جنبش فمینیستی، بین دهههای ۶۰ تا ۸۰ ، مطرح شد. در این موج زنان علاوه بر حقوق قانونی، خواستار رسیدن به برابری و خودمختاری بودند. فمینیستهای موج دوم عبارت «[امر] شخصی [امر] سیاسی است» را مطرح کردند با این هدف که تأثیر تبعیض جنسی و پدرسالاری را بر همه جنبههای زندگی خصوصی زنان پررنگ کنند.
حتی مخالفان واکسیناسیون موسوم به «نووکس»ها هم از این شعار بعد شیوع پاندمی کرونا استفاده کردند.
در نهایت پیام مشخص این شعار این است که هیچ کسی نمیتواند به زنان اجبار کند که با بدن خود آن کاری را بکنند که نمیخواهند. این پیام روشن هر چند میتواند شامل انتخاب لباسهای کمتر پوشیده و یا به تعبیر راجی «برهنگی» هم بشود، اما در عین حال شامل حق انتخاب زنانی که میخواهند حجاب داشته باشند میشود. چرا که این اساسا شعاری درباره حق انتخاب است نه نوع انتخاب. بنابراین این بخش از ادعای مطرح شده و نسبت دادن جنبش «بدن من، انتخاب من» به آزادی پوشش یا به قول آقای راجی «برهنگی»، تقلیل دادن یک جنبش اجتماعی است.
و اما جنبش MeToo که او در ادامه به آن اشاره میکند و میگوید نتیجه ناگزیر «برهنگی» ناشی از شعار my body my choice است نیز نه جنبشی در برابر آن شعار که در راستای همان است.
اولین کمپین Me Too به فعالیتھای تارانا بورک در سال ۲۰۰۶ برمیگردد. بورک خود یکی از کسانی بود که در سالهای پیش از آن مورد آزار جنسی قرار گرفته بود و بعدها برای کمک به زنانی که این وضعیت را تجربه میکنند، بالاخص دختران رنگینپوست، این کمپین را به راه انداخت.
این واژه و این کمپین اما یک دهه بعد بود که فراگیر شده و به هشتگ بدل شد. در سال ۲۰۱۷ زمانی که آلیسا میلانو، بازیگر زن، از آن برای تشویق افراد به افشای تجارب آزار و خشونت جنسی که تجربه کردند استفاده کرد فراگیر شد و به جنبشی جهانی بدل شد.
یکی از تاکیدات اصلی جنبش Me Too برخلاف آنچه این روحانی بیان میکند این است که تفاوتی نمیکند قربانی چه چیزی پوشیده باشد و در هر صورت باید از تجاوز و آزار جنسی در امان باشد. اتفاقا اشاره به لباس قربانی به عنوان دلیل تجاوز یا آزار جنسی «قربانینکوهی» محسوب میشود.
از سوی دیگر تجاوز و آزار جنسی پدیدهای متاخری نیست، بلکه در گذشته نیز و در زمانی که به قول آقای راجی زنان «پوشش کامل» داشتند، وجود داشته است.
در سالهای اخیر همچنین نمایشگاههایی از لباسهای افرادی که قربانیان تجاوز و یا آزار جنسی بودند برگزار شد که نشاندهنده تنوع نوع پوشش در این افراد بود، در حالی که همه کمابیش سرنوشت یکسانی داشتند و این نشان میداد که لزوما ارتباطی بین نوع پوشش افراد و هدف تجاوز و یا آزار جنسی قرار گرفتن آنان وجود ندارد.
از این رو بنابر با اطمینان میتوان گفت که نه شعار my body my choice به معنی انتخاب «برهنگی» و در مورد آن است و نه نتیجه آن جنبش MeToo بوده است.
محمد حسین راجی، مدیر اندیشکده راهبردی سعداء، میگوید ۵۰ سال پیش زنان در اروپا «پوشش کامل» داشتند، اما جنبش «بدن من، انتخاب من» موجب «برهنگی» شد که به تجاوز انجامید و نتیجه ناگزیر آن جنبش MeToo برای پایان دادن به تجاوز بود.
زمینه این صحبت دفاع از حجاب اجباری در جمهوری اسلامی است. اما گزارههایی که در این جمله گفته شده، درست نیستند.
اول، اینکه زنان اروپایی پیش از ۵۰ سال قبل «پوشش کامل» داشتند، گزاره درستی نیست. تشخیص «پوشش کامل» نسبی است اما اگر فرض گوینده یعنی آستین و دامن بلند را مبنا قرار دهیم، باز هم نمونههایی وجود دارد که نشان میدهد، ۱۰۰ سال پیش هم برخی زنان غربی لباسهای بدون آستین و دامن کوتاه به تن میکردند.
دوم، جنبش «بدن من انتخاب من»، یک جنبش فراگیر با محوریت استقلال بدن زن است. دفاع از حق باروری و پایان خودخواسته بارداری از پایههای این جنبش است. محدود کردن آن به حق انتخاب لباس که آقای راجی با عنوان «برهنگی» از آن یاد میکند، تقلیل دادن این جنبش است.
سوم، جنبش MeToo، جنبشی علیه آزار و تجاوز جنسی، صرف نظر از زمینه آن، از جمله پوشش زنان است. در این جنبش نهتنها پوشش قربانیان موضوعیت ندارد، بلکه اشاره به لباس قربانی «قربانینکوهی» شمرده میشود.
پدیده آزار جنسی یک پدیده متاخر و محدود به جوامعی نیست که زنان آزادانه لباس میپوشند. شواهد و قرائن زیادی وجود که نشان میدهد قربانیان آزار و تجاوز جنسی پوششهای متنوعی دارند.
با این اوصاف روشن است ادعای مطرح شده از سوی محمدحسین راجی، مدیر اندیشکده راهبردی سعداء، مجموعهای از گزارههای نادرست است و فکتنامه به آن نشان «شاخدار» می دهد.
شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما