برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهفکت‌خانهدرستی‌سنجی

اعتبارسنجی روایت‌ طرفداران حکومت از نحوه کشته‌شدن کیان پیر فلک

درستی‌سنجی

زمان خواندن: ۱۷ دقیقه

اگر وقت ندارید …

  • خانواده کیان پیرفلک می‌گویند فرزندشان با رگبار نیروهای حاکمیتی به قتل رسیده، اما رسانه‌ها و هواداران جمهوری اسلامی مدعی‌اند مخالفان حکومت و «تروریست»‌ها کیان را کشته‌اند.
  • در روزهای گذشته برخی هواداران حکومت -از جمله یک مستندساز محلی به نام اسماعیل معنوی- تلاش کرده‌اند با انتشار تصاویر و طرح برخی فرضیات روایتی به موازات روایت خانواده کیان به دست دهند. 
  • اولین بار نیست رسانه‌ها و هواداران جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند، با ایجاد روایت‌های موازی  در موارد خبرساز قتل کودکان، از خود سلب مسئولیت کنند. 
  • با توجه به محدودیت دسترسی به فکت‌ها و گزارش‌های مستند، نمی‌توان با قطعیت روایت‌ها را درستی‌سنجی کرد، اما بازخوانی شواهد و کنار هم گذاشتن ابهام‌ها، تناقض‌ها و فرضیات منطقی اعتبار این روایت‌ها را زیر سوال می‌برد. 
  • هواداران حکومت مدعی‌اند، فیلم‌هایی از حضور تروریست‌ها در شهر و تلاش آنها برای از کار انداختن دوربین‌های مداربسته از یک روز پیش از نارآرامی‌ها وجود دارد. 
  • تاریخ و زمان این فیلم‌ها مخدوش است و با تاریخ و زمان ناآرامی‌های ایذه همخوانی ندارد. همزمان تصاویری از آتش زدن حوزه علمیه ایذه و به مسدود شدن بلوار مدرس شهر برای اثبات حضور تروریست‌ها منتشر شده. 
  • ابهام‌های در اصالت برخی از تصاویر  وجود دارد، اما اگر فرض را بر اصالت آنها بگذاریم، صرفا وجود ناآرامی‌ و اعتراضات در ایذه را اثبات می‌کند که اصولا تردیدی درباره آن وجود ندارد. 
  • هواداران حکومت می‌گویند با استناد به یک ویدئوی تاریک و مبهم در زمان حادثه ماموران سلاح جنگی در اختیار نداشته‌اند. 
  • زمان دقیق این ویدئو معلوم نیست. در این ویدئو صرفا صداهای افرادی شنیده می‌شود که در یک فضای مبهم و تاریک می‌خواهند که سلاح جنگی کلاشینکف در اختیار آنها قرار بگیرد. 
  • شواهد نشان می‌هد خودروی خانواده پیرفلک از بلوار مدرس وارد خیابان حافظ جنوبی شده و پس از طی مسافتی بازگشته و از سمت راننده هدف گلوله قرار گرفته است.
  • هواداران حکومت می‌گویند خودرو هنگام دور زدن از سمت راست، هدف اصابت گلوله‌هایی قرار گرفته که از انتهای خیابان شلیک شده‌اند. 
  • این احتمال تنها در صورتی می‌تواند حقیقت داشته باشد که بپذیریم در فاصله کوتاه دور زدن از سمت راست ماشین هدف گلوله قرار گرفته است. 
  • اما پدر و مادر کیان می‌گوید خودرو بعد از دور زدن در نقطه‌ای هدف گلوله قرار گرفته حتی طبق روایت هواداران حکومت محل استقرار ماموران بوده است. 
  • هواداران حکومت می‌گویند پس از تیراندازی «تروریست‌ها»، ماموران کیان را به بیمارستان که در چند متری محل تیراندازی قرار داشته منتقل کرده‌اند. 
  • خانواده کیان هم می‌گوید کسانی که به ماشین تیراندازی کردند کیان را به بیمارستان هلال احمر منتقل کردند. 
  • انتقال پیکر جان‌باختگان به بیمارستان، لزوما نشانه بی‌گناه بودن ماموران نیست. در اعتراضات اخیر گزارش‌های زیادی از توقیف پیکر جان‌باختگان مخابره شده است. 
  • هواداران حکومت مدعی‌اند در آن شب «بیمارستان به تصرف» مخالفان درآمده. اگرچه خانواده کیان موفق شدند پیکر فرزندشان را پس بگیرند، اما تاکنون هیچ گزارشی حتی از سوی رسانه‌های حکومتی در مورد تصرف بیمارستان منتشر نشده است. 
  • گزارش‌های تصویری خبرگزاری‌های حکومت از همان شب بیمارستان ایذه، فرضیه تصرف بیمارستان را زیر سوال می‌برد.

اتفاقات شهر ایذه در شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ یکی از تلخ‌ترین لحظات اعتراضات سراسری طی دو ماه اخیر را رقم زد. رویدادهای آن شب به روایت رسمی حاکمیت ۶ کشته برجای گذاشت. یکی از کشته‌‌شدگان این شب، کیان پیرفلک کودکی ۱۰ساله بود که نحوه کشته‌شدنش به محل مناقشه حاکمیت و معترضان بدل شد. 

معترضان و اعضای خانواده کیان می‌گویند که او با رگبار ماموران حکومت به قتل رسیده و طرفداران حکومت مدعی‌اند افرادی به قول آنها «تروریست»‌ها و «اغتشاش‌گران» کیان را کشته‌اند. در این میان برخی هواداران حکومت مدعی‌اند اسناد و مدارکی برای اثبات ادعای آنها در دست است. 

به طور مشخص فردی به نام اسماعیل معنوی، مستندساز هوادار حکومت، رشته توییتی در این باره منتشر کرده و نوشت که در این رشته توییت به همراه «تعدادی خبرنگار و مستندساز»، «همه اسناد و روایت‌ها» درباره کیان پیرفلک را جمع کرده و جمع‌بندی‌اش را «بی‌کم و کاست» منتشر کرده‌است. این توییت او با استقبال کاربران ارزشی در توییتر مواجه شد.

خبرگزاری فارس هم در بخش فارس پلاس خود رشته توییت معنوی را به عنوان «روایت مستند یک بختیاری اهل خوزستان از ترور شهید کیان پیرفلک» منتشر کرده است. باشگاه خبرنگاران جوان هم آن را بازنشر کرده است.

در این گزارش به «استدلال‌ها» و «اسناد» این کاربر که در بسیاری از موارد با استدلال‌ها و اسناد رسانه‌های نزدیک به حاکمیت برای طرح ادعای مشابه، یعنی کشته شدن کیان پیرفلک به دست «تروریست»‌ها یا «اغتشاش‌گران» منطبق است، می‌پردازیم.

اعتبارسنجی استدلال‌ها و «اسناد» ارائه شده برای اثبات درستی روایت حکومت

۱- از کار انداختن دوربین‌ها

روایت معنوی از روز ۲۴ آبان، روز قبل از کشته شدن کیان آغاز می‌شود.

او در توییت خود با استناد به ویدیویی که در رسانه‌های نزدیک به حاکمیت منتشر شده، می‌نویسد: 

«روز ۲۴ آبان در برخی نقاط از شهر ایذه تجمعاتی به همراه تیراندازی افراد مسلح اتفاق افتاد، برخی از اغتشاشگران در اقدامی قابل تامل به صورت هدفمند با سنگ و یا با تیر جنگی دوربین های مداربسته مرکز شهر ایذه را هدف قرار دادند.»

این ویدیو پیش از این در روز جمعه ۲۷ آبان در رسانه‌های نزدیک به حاکمیت از جمله خبرگزاری فارس با این توضیح که مربوط به «تروریست‌های حادثه ایذه ساعتی قبل از جنایت» است منتشر شده‌بود.

در اینجا دست‌کم دو ابهام وجود دارد. 

ابهام اول، زمان دوربین مداربسته است: آقای معنوی درباره ۲۴ آبان صحبت می‌کند. تاریخ انتشار فیلم ۲۷ آبان است و  زمان روی فیلم ساعت ۱۵:۵۰ دقیقه چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ را نشان می‌دهد. این ساعت حدود دو ساعت قبل از غروب آفتاب است، در حالی که تصویر به وضوح شب را نشان می‌دهد. 

فکت‌نامه پیش از این به تردید‌هایی که در مورد نسخه‌ کامل‌تر و بخش دیگری از این ویدیو وارد است هم در یک توییت اشاره کرده بود.

البته احتمال تفاوت زمان ثبت شده در فیلم دوربین مداربسته با زمان واقعی وجود دارد، اما آنچه نمایش داده شده، دلیل محکمی برای اثبات از کار انداختن دوربین‌ها از یک روز قبل از وقوع ناآرامی‌ها نیست. 

ابهام دوم، استفاده از تیر جنگی برای از کار انداختن دوربین‌های شهری است. او می‌گوید «برخی اغتشاشگران» با «سنگ و یا با تیر جنگی» دوربین‌ها را هدف قرار می‌دهند. چنانکه گفته شد هویت افرادی که در فیلم دیده می‌شوند مشخص نیست. با اطمینان نمی‌توان گفت افرادی که دوربین‌ها را هدف قرار می‌دهند به قول او «اغتشاش‌گران» و یا همان معترضان باشند. 

پیش از این گزارش‌های مستندی از تخریب اموال مردم و تاسیسات عمومی توسط نیروهای انتظامی و امنیتی منتشر شده که مقام‌ها و رسانه‌های جمهوری اسلامی تلاش کرده‌اند آنها را به «پلیس‌نما»ها و مخالفان حکومت نسبت دهند. ما پیش‌تر این موضوع را درستی‌سنجی کرده‌ایم.

مقاله‌های مرتبط

حتی اگر فرض کنیم افراد داخل ویدئو از مخالفان مسلح حکومت‌اند، باز هم در تصویر نشانه‌ای از استفاده از «تیر جنگی» برای تخریب دوربین نیست. افراد مسلح داخل تصویر تلاش می‌کنند با سلاح‌هایی که نمی‌توان با قطعیت نوع آنها را تشخیص داد به دوربین شلیک کنند اما تیرشان به هدف نمی‌خورد. دست‌آخر یکی از افراد موفق می‌شود با پرتاب دستی یک جسم سنگین رنگ به دوربین بپاشد.

۲- آتش زدن حوزه علمیه ایذه

در توییت سوم با انتشار ویدئویی به آتش زدن حوزه علمیه ایذه در روز ۲۵ آبان اشاره می‌‌شود: 

«روز ۲۵ آبان هم این اقدامات ادامه داشت، افراد مسلح به حوزه علمیه خواهران ایذه حمله کردند و بخشی از ساختمان آن را به آتش کشیدند. سه خودرو نیز در آتش سوخت.  تصاویر گویاست...»

این ویدئو پیش از این با عنوان  آتش کشیدن «حوزه علمیه حضرت علی ابن ابیطالب» ایذه در شب ۲۵ آبان توسط منابع معترضان منتشر شده بود. 

معنوی در همین توییت می‌گوید در جریان این آتش‌سوزی ۳ خودرو نیز در آتش سوخته. 

اما نه در این تصویر و نه در تصاویر دیگری که از این اتفاق گرفته شده، اثری از خودروهای در حال سوختن دیده نمی‌شود. (لینک۱، لینک۲، لینک۳).

ممکن است استناد او به منابعی خارج از ویدیوها باشد که برای اعتبارسنجی در دسترس ما نیست.

صرف‌نظر از این ابهام، آتش زدن حوزه علمیه، صرفا نشانه وقوع اعتراض‌ها در ایذه در شب ۲۵ آبان  است که تردیدی در آن وجود ندارد. تاکنون ده‌ها فیلم از آتش زدن حوزه‌های علمیه، پایگاه بسیج و دفاتر امامان جمعه در شهرهای مختلف منتشر شده که صرفا نشانه تداوم اعتراض‌ها در شهرهای مختلف است. 

۳- مسدود شدن بلوار مدرس توسط افراد مسلح

در توییت چهارم آقای معنوی با انتشار یک ویدیو ۴ ادعا مطرح می‌کند که هیچ یک از این ادعاها به واسطه این ویدیو قابل تایید نیست و باز هم اگر منبع دیگری برای استناد دارد آن را به مخاطب ارايه نمی‌کند. او می‌نویسد:

«در عصر روز ۲۵ آبان تعدادی از افراد مسلح بلوار مدرس را مسدود کردند و به برخی مغازه‌ها هم آسیب زدند. افراد مسلح در این روز باقیمانده دوربین های نظارتی سطح شهر را هم از کار انداختند. گویا اصرار داشتند که تصویری ضبط نشود».

ویدیو توسط کسی که سوار بر ماشین است و در یک خیابان ساکت و نسبتا عریض که در گوشه‌هایی از آن اشیایی مانند صندوق صدقات افتاده گرفته شده. این ویدئو نمی‌تواند به تنهایی ادعاهای؛ حضور افراد مسلح، آسیب به مغازه‌ها و از کار انداختن دوربین‌های نظارتی را اثبات کند.

تردیدهایی درباره محل و زمان این ویدئو وجود دارد.تلاش ما برای مشخص کردن این مکان به جایی نرسید. ما نمی‌توانیم به طور قطعی بگوییم فیلم آیا در بلوار مدرس گرفته شده با نه، اما بررسی موقعیت مکانی بلوار مدرس نشان می‌دهد، از میدان شهدا تا میدان ولایت، در وسط خیابان جدول پهن با درختان بلند وجود دارد در حالی که در فیلم چنین چیزی دیده نمی‌شود.

حتی اگر فرض کنیم محل و زمان فیلمبرداری بلوار مدرس در شب ۲۵ آبان باشد وجود اشیایی در میانه خیابان مانند صندوق صدقات و مواردی از این دست، صرفا نشان دهنده ناآرامی و درگیری در این بلوار است که نمونه آن تاکنون از ده‌ها شهر مشاهده و مخابره شده است. 

۴- تیراندازی به سمت نیروی انتظامی در چهارراه هلال احمر

در توییت پنجم هم به همین‌ترتیب آقای معنوی با انتشار یک اسکرین‌شات نقشه گوگل از خیابان حافظ جنوبی در شهر ایذه مدعی شد:

«عصر روز ۲۵ آبان اغتشاشگران با جمعیتی حدود ۱۰۰ نفر در خیابان حافظ جنوبی تجمع و این خیابان را مسدود کردند. تعدادی تروریست مسلح نیز بین آنها حاضر شدند و بطرف نیروهای انتظامی و بسیجی مستقر در چهارراه هلال احمر تیراندازی کردند!»

او اما توضیح نمی‌دهد که تعداد معترضان، محل اعتراض آنان، کارهایی که انجام دادند، مسلح بودنشان و در نهایت تیراندازی آنان به سوی نیروهای انتظامی و بسیجی بر اساس کدام مستندات است. از این اسکرین شات چنین نتایجی نمی‌توان گرفت.

مراجعه به منابع دیگر از جمله فیلم و عکس‌ها و خبرهایی که در همان شب توسط معترضان و منابع حکومتی منتشر شد تنها وجود درگیری در این منطقه را تایید می‌کند. ما تاکنون گزارش مستندی در تاییدی جزییاتی که توسط نویسنده فرض گرفته، پیدا نکرده‌ایم. (لینک ۱، لینک‌۲، لینک‌۳)

۵- ماموران و بسیجی‌های بدون اسلحه

در توییت ششم و هفتم اما او ویدیویی را به اشتراک می‌گذارد و در آن مدعی می‌شود:

«نیروهای انتظامی و بسیجی جلوی هلال احمر و تعدادی هم در ضلع مقابل آن پناه گرفته بودند زیرا سلاح جنگی به همراه نداشتند. آنها با ناراحتی از مقامات درخواست سلاح میکنند اما تصمیم بر این است که سلاح جنگی در کار نباشد به همین دلیل تعدادی از آن ها هم تیر می‌خورند.»
«چند بسیجی در مقابل هلال احمر پناه گرفته بودند و به خودروهایی که از مقابل می آمدند با فریاد هشدار می دادند که به سمت خیابان حافظ جنوبی نروند تا گرفتار افراد مسلح نشوند، در همین حین یک خودروی زانتیا از طرف تروریست ها مورد هدف قرار گرفت و در گوشه خیابان متوقف شد‌!»

این ویدیو پیش از این با توضیحات مشابهی از سوی خبرگزاری‌های نزدیک به حاکمیت از جمله فارس و همشهری و … منتشر شده. خبرگزاری فارس با انتشار این ویدیو نوشته بود: 

«در این ویدیو ماموران و مردم هدف گلوله تروریست‌ها قرار گرفته‌اند که ماموران از مردم می‌خواهند از محل فاصله بگیرند. از گفتگوهای بین ماموران مشخص است که ماموران اسلحه جنگی ندارند و از فرمانده‌شان می‌خواهند با مقر تماس بگیرد و کلاشینکف درخواست کند.»

در این ویدیو صرفا مکالمه چند نفر شنیده می‌شود که ادعا شده نیروهای انتظامی و بسیجی مستقر در مقابل هلال احمر ایذه (واقع در تقاطع حافظ جنوبی و بلوار مدرس) هستند.

در روی نقشه گوگل در هر دو سوی خیابان حافظ جنوبی هلال احمر دیده می‌شود. یکی به اسم «هلال احمر ایذه» و دیگری با عنوان «جمعیت هلال احمر» بر اساس گفته معنوی و زینب مولایی (مادر کیان پیرفلک) تمرکز نیروها در مقابل ساختمان جمعیت هلال احمر بوده است. با وجود این بر اساس زاویه فیلمی که منتشر شده به نظر می‌رسد ویدیو از نقطه مقابل تمرکز نیروها و جلوی «هلال احمر ایذه» گرفته شده، جایی که مادر کیان می‌گوید نیروهای لباس شخصی حضور داشتند و معنوی می‌گوید «تعدادی» بدون سلاح. 

دوربین از میان نیروها فیلم می‌گیرد و ماشین‌هایی را در حال عبور می‌بینیم، صدای تیراندازی‌های متعدد شنیده می‌شود، در ثانیه‌ ۳۹  و دقیقه ۱:۳۳ ویدیوی کامل، دو جرقه که به نظر می‌رسد ناشی از برخورد تیر با زمین یا جدول باشد گوشه راست تصویر و بر روی زمین دیده می‌شود. اما در این ویدیو دیده نمی‌شود که چه کسی شلیک می‌کند و به سوی چه کسی یا کسانی.

در ویدیوی آپلود شده در توییت شماره هفت هم که در آن ادعا شده «یک خودروی زانتیا از طرف تروریست ها مورد هدف قرار گرفت و در گوشه خیابان متوقف شد‌»، اثری از «تروریست»، «حمله» و یا خودرویی که مورد هدف قرار گرفته باشد دیده نمی‌شود. آنچه که هست صدای فریاد چند نفر است که مدام داد می‌زنند، «نرو و برگرد»، و از اینکه کلاشینکف و یا سلاح جنگی دیگری ندارند شکایت می‌کنند. بعضی خودروهای در حال عبور  به راه خود ادامه می‌دهند و بعضی مردد می‌شوند، دور می‌زنند و گاه تغییر مسیر می‌دهند. 

این ویدئو نهایتا وجود تیراندازی و تلاش عده‌ای از نیروها و ماموران لباس شخصی برای در اختیار گرفتن سلاح جنگی را تایید می‌کند. اما چنانکه می‌بینیم این فرض برای اثبات روایت حکومت در مورد نحوه کشته شدن کیان پیرفلک کافی نیست. 

۶- فرضیه درباره موقعیت مکانی تیراندازی به خودروی خانواده پیرفلک

نویسنده، سرانجام از توییت هشتم به بعد سراغ موضوع اصلی می‌رود و روایت خود را از آنچه بر خانواده پیرفلک گذشت ارائه می‌کند. 

معنوی در توییت نهم تصویر نقشه گوگل مسیری که خانواده پیرفلک با خودروی تیبای خود طی کردند را نشان می‌دهد. در ویدئوی توییت هفتم یک خودرو تیبا دیده می‌شود، اما می‌توان با اطمینان گفت این  خودرو خانواده پیرفلک نیست. ماشینی که در ویدئو دیده می‌شود بی‌توجه به فریادهای «برگرد» به مسیر مستقیم خود ادامه می‌دهد. در حالی که ماشین خانواده پیرفلک بر اساس تمام روایت‌ها از بلوار مدرس به سمت حافظ جنوبی، به راست می‌پیچد. 

در تصویر نقشه محل استقرار نیروهای نظامی و انتظامی در مقابل هلال احمر  و معترضان هم مشخص شده است. این نقشه با روایت زینب مولایی‌راد، مادر کیان پیرفلک درباره مسیر حرکت و محل استقرار نیروهای حکومتی همخوانی دارد. زینب مولایی راد در مراسم خاکسپاری فرزندش:

«نگویند تروریست بوده‌اند … کیان گفت زود برویم، ساعت ۶، تیراندازی شروع می‌شود. گفتم از کمربندی برویم، گفت نه بگذار اول از این طرف برویم. دم در هلال احمر، ماموران گارد ویژه ایستاده بودند، یک طرف هم لباس‌شخصی‌ها ایستاده بودند، از جلویشان رد شدیم. نزدیک ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر جلوتر هم مردم بودند. یکی از ماموران به ما گفت برگردید. کیان می‌دانید چه گفت؟ (ای دردت به‌جانم) گفت بابا این دفعه را به پلیس‌ها اعتماد کن، برگرد، خوبی ما را می‌خواهند. میثم درجا دور زد و رفتیم سمت پلیس‌ها. شیشه‌های ماشین بالا بود، بعد ماشین را به رگبار بستند. من گفتم بچه‌ها بروید زیر صندلی. بچه کوچکم را بردم زیر داشبورد که خودم تیر بخورم. کیان تپل بود نتوانسته بود برود زیر صندلی. تیر زدند، شوهرم جیغ زد. فکر کردم از ترس است، نگو تیر خورده بود. در را باز کردم گفتم آقا نزنید، زن و بچه است. پسر کوچکم را خودشان بردند داخل هلال احمر. همان سه نفر که [نامفهوم] تو ماشینمون همون سه نفر بچه‌ام را بردند بیمارستان. بعد خودشون می‌گفتن بچه های خودمون [نامفهوم]خود نیروهای لباس شخصی بچمو زدن، والسلام»

در این میان اما یک نکته مهم وجود دارد که زینب مولایی راد به آن اشاره می‌کند. مادر کیان می‌گوید در مقابل هلال احمر نیروهای نظامی و انتظامی مستقر بودند و در طرف دیگر خیابان در ابتدای همان حافظ جنوبی نیروهای لباس شخصی. معنوی هم در توییت ششم به این صورت اشاره گذرایی به آن می کند: «نیروهای انتظامی و بسیجی جلوی هلال احمر و تعدادی هم در ضلع مقابل آن پناه گرفته بودند زیرا سلاح جنگی به همراه نداشتند.» اما معنوی نمی گوید این «تعداد» چه کسانی هستند و اساسا در نقشه این توییت هم آنان را نشان نمی‌دهد.

در ادامه دوباره روایت‌ها به هم شبیه‌ می‌شوند، ماشین خانواده پیرفلک ابتدا کمی در حافظ جنوبی به پیش می‌رود، معنوی می‌گوید نیروهایی که در مقابل هلال احمر مستقر بودند فریاد می‌زنند و از آنها می‌خواهند برگردند، مادر کیان هم همین را می‌گوید و تاکید می‌کند که کیان از پدرش خواسته به پلیس‌ها اعتماد کند و برگردند.

معنوی می‌گوید پدر کیان «به نزدیکی تروریست‌ها می‌رسد و به هر دلیل تصمیمش تغییر می‌کند و در همان لاین بصورت خلاف‌جهت (رامسید) به‌طرف راست دور می‌زند که برگردد.»

رامسید (ramseid) یا همان wrong-side همانطور که معنوی می‌گوید حرکت کردن وسیله نقلیه در جهت خلاف مسیر قانونی است. در گفته‌های مادر کیان هم به این نکته تاکید شده. معنوی می‌نویسد:

«شاهدین می‌گویند تیبا به سختی دور می‌زده، یا راننده در آن لحظه تیر خورده و یا از اصابت تیر به خودرو شوکه شده است که هر دو طبیعیست.»

او در توییت دوازدهم با انتشار اسکرین شاتی که مدعی است محل دور زدن پدر کیان را نشان می‌دهد، می‌نویسد:

«بنا بر اطلاعات و اسناد و دیتاهای موجود، در لحظه دور زدن به طرف راست که درب سمت راننده و نفر پشت سر راننده در تیررس افراد مسلح حاضر در انتهای خیابان حافظ جنوبی قرار گرفته‌اند تیراندازی اصلی انجام شده و کیان عزیز به شهادت رسیده است.»

از اینجا به بعد، لحظات سرنوشت‌ساز فرا می‌رسد و از همینجا است که روایت معنوی در نقطه مقابل روایت مادر کیان قرار می‌گیرد. 

در روایت معنوی خودرو درجا و از سمت راست خود دور زده است. در این روایت هیچ توضیح یا دلیل قانع‌کننده‌ای برای اینکه ماشین به سمت راست دور زده باشد ارائه نشده. معمولا ماشین‌ها برای دور درجا به سمت چپ می‌پیچیند، مگر اینکه به دلایلی در منتهی‌الیه چپ خیابان در حال تردد باشند. 

طرح مساله دور زدن از سمت راست از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که تصاویر منتشر شده از خودرو نشان می‌دهد تیرها به سمت راننده اصابت کرده‌اند. بنابراین اگر ثابت شود ماشین به سمت راست دور زده باشد، راه برای طرح ادعای تیراندازی از انتهای خیابان، جایی که ادعا شده مخالفان حکومت حضور داشته‌اند، باز می‌شود. 

اما اگر روایت مادر کیان را بپذیریم، صرف نظر از اینکه ماشین به چه سمتی دور زده، فرضیه تیراندازی از جایی که نیروهای حکومتی در آنجا مستقر بوده‌اند، قابل طرح است.

خودرو تیبا به رانندگی میثم پیرفلک که از سمت راننده تیر خورده‌است. در صندلی عقب، کیان پیرفلک نشسته‌بود.

مادر کیان اما می‌گوید زمانی که آنها «درجا» دور زدند و شروع به حرکت کردند به سمت پلیس‌ها رفتند، «ماشین را به رگبار بستند» او می‌گوید که همان زمان از ماشین پیاده می‌شود و خواهش می‌کند که تیر نزنند چون «توی ماشین زن و بچه‌ان».

پسر کوچک خانواده که سه ساله است را بیرون می‌آورند و به سمت هلال احمر می‌برند. او می‌گوید: «همان سه نفر که [نامفهوم] تو ماشینمون همون سه نفر بچه‌ام را بردند بیمارستان» زینب مولایی‌راد در پایان هم به وضوح تاکید می‌کند که «خود نیروهای لباس شخصی بچه‌مو زدن».

در این میان میثم پیرفلک، پدر کیان هم درگفت‌وگویی که با صدا و سیمای جمهوری اسلامی و در حضور محسن رضایی از او پخش شده می‌گوید که ماموران به او گفتند برگرد، او برمی‌گردد و  تنها در نزدیک فلکه است که احساس می‌کند پایش جان ندارد و کودکش تیر خورده. او سخنی از اینکه در لحظه دور زدن تیراندازی بوده نمی‌گوید.

مادر کیان به عنوان یک شاهد عینی و قربانی این اتفاق در حال بازگویی آن است و معنوی می‌گوید اظهاراتش بر اساس «اطلاعات و اسناد و دیتاهای موجود» است. با وجود این سندی برای ادعایش ارايه نمی‌دهد و اطلاعات و دیتاهای ادعایی، روایت‌هایی است که باز هم بدون سند در رسانه‌های نزدیک به حاکمیت منتشر شده و سند قابل ردیابی و قابل فکت چکی برای مخاطب عام ارايه نمی‌دهد. 

او در توییت سیزدهم می‌نویسد: 

«مادر کیان که به گفته خودش در صندلی جلو نشسته بوده در حین دور زدن خودرو به سمت راست در تیررس نیروهای مستقر در چهارراه هلال احمر قرار گرفته و اگر امنیتی ها شلیک کرده بودند طبیعتا او باید آسیب می دیده است!»

این در حالی است که حتی بر اساس روایت خود معنوی ماموران هم در سمت بیمارستان هلال احمر و هم آن سوی خیابان حضور داشته‌اند. هر چند روی نقشه توییت ۹ آنان را جانمایی نمی‌کند و نمی‌گوید که فیلمی که در توییت‌های ۶ و ۷ خود به آن استناد کرده از این زاویه گرفته شده. مادر کیان تاکید دارد که تیراندازی نه توسط گارد ویژه که توسط نیروهای لباس شخصی که در سمت خیابان مستقر شده بودند صورت گرفته و این طبیعی بود که به وی اصابت نکند.

در توییت چهاردهم او می‌نویسد:

«یک نیروی بسیجی با لباس ضد شورش از پناهگاه خارج می‌شود و با وجود تیراندازی تروریست‌ها خودش را به تیبا می رساند و کیان را بغل می‌کند و به هلال احمر می‌برد...» 

مادر کیان اما می‌گوید که نیروهای لباس شخصی و همان کسانی که شلیک کرده‌اند کیان را با خود به بیمارستان می‌برند. روایتی که بعدا توسط درویش پور نماینده سابق ایذه در گفتگو با صداوسیما هم بازگو می‌شود. درویش‌پور می‌گوید:

« هم جلوی ماشینشان تیر زدند و هم طرف راننده که کیان عزیز همانجا شهید می‌شه».

معنوی اما روایت مادر کیان را به این دلیل که به گفته او «بدیهیست کسی که در تاریکی شب مورد اصابت متعدد تیر جنگی قرار بگیرد توان تشخیص اینکه چه کسی به او شلیک کرده را ندارد». با اینحال تصاویر جلوی ماشین منتشر نشده‌است.

معنوی گفته درویش‌پور را هم با این توضیح که «همه شواهد خلاف این را می گوید، از جهت عقلی هم کاملا واضح است که این موضوع اصلا منطقی و پذیرفته شده نیست و نیازی به توضیح بیشتر ندارد!» در دو توییت نوزده و بیست رد می‌کند.

۷- بیمارستان در تصرف معترضان

در این میان در توییت‌های پانزده تا هجده هم یک سری ادعای بی‌اساس و بدون سند دیگر مطرح می‌شود از جمله اینکه:

  • «بیمارستان در تصرف اغتشاشگران بود»
  • «و اما وضعیت بیمارستان ایذه، چند نفر با سلاح آمدند و نیروی حافظ امنیت که دقایقی قبل تیر خورده و حال وخیمی دارد را وسط اغتشاشگران بردند و به شیوه‌ای غیر انسانی او را در خیابان برهنه کردند و بنزین روی او ریختند ولی موفق نمی‌شوند او را آتش بزنند و فرد مجروح را مردم نجات می دهند.»
  • «در این شرایط که اغتشاشگران بیمارستان را از کنترل کادر درمان خارج کرده بودند، خانواده و بستگان کیان نیز پیکر او را از محل مشخص در بیمارستان خارج و به خانه بردند.»

بخشی از این روایت حتی در رسانه های رسمی حکومتی نیز به صورت بسیار محدود و محتاطانه در همان روزهای اول مطرح شد و گفته شد که چند نفر برای خروج پیکر کیان از سردخانه به بسیجی‌ها در بیمارستان حمله کردند و آنها را «با چاقو زخمی کردند»، اما همین روایت هم دیگر بعدها تکرار نشد.

در این میان تنها نقل قول‌هایی از فردی به نام داوود مدرسیان وجود دارد که به نظر می‌رسد منبع آقای معنوی برای این ادعاها باشد. ادعاهایی که خود فاقد منبع و سند است.

در همان شب خبرگزاری‌های مشرق و فارس از بیمارستان فیلم و عکس منتشر کردند بدون هیچ اشاره‌ای به خبر تصرف بیمارستان به‌دست آنچه معنوی «اغتشاشگران» خوانده‌است، بکنند.

جمع‌بندی

خانواده کیان پیرفلک می‌گویند فرزندشان با رگبار نیروهای حاکمیتی به قتل رسیده، اما رسانه‌ها و هواداران جمهوری اسلامی مدعی‌اند مخالفان حکومت و «تروریست»‌ها کیان را کشته‌اند.

در روزهای گذشته برخی هواداران حکومت -از جمله یک مستندساز محلی به نام اسماعیل معنوی- تلاش کرده‌اند با انتشار تصاویر و طرح برخی فرضیات روایتی به موازات روایت خانواده کیان به دست دهند. 

اولین بار نیست رسانه‌ها و هواداران جمهوری اسلامی تلاش می‌کنند، با ایجاد روایت‌های موازی در موارد خبرساز قتل کودکان، از خود سلب مسئولیت کنند. 

با توجه به محدودیت دسترسی به فکت‌ها و گزارش‌های مستند، نمی‌توان با قطعیت روایت‌ها را درستی‌سنجی کرد، اما بازخوانی شواهد و کنار هم گذاشتن ابهام‌ها، تناقض‌ها و فرضیات منطقی، اعتبار روایت‌ رسانه‌ها و هواداران حکومت را زیر سوال می‌برد. 

هواداران حکومت مدعی‌اند، فیلم‌هایی از حضور تروریست‌ها در شهر و تلاش آنها برای از کار انداختن دوربین‌های مداربسته از یک روز پیش از نارآرامی‌ها وجود دارد. 

تاریخ و زمان این فیلم‌ها مخدوش است و با تاریخ و ساعت ناآرامی‌های ایذه همخوانی ندارد. همزمان تصاویری از آتش زدن حوزه علمیه ایذه و به مسدود شدن بلوار مدرس شهر برای اثبات حضور تروریست‌ها منتشر شده. 

ابهام‌هایی در اصالت برخی از تصاویر منتشره وجود دارد، اما اگر فرض را بر اصالت آنها بگذاریم، صرفا وجود ناآرامی‌ و اعتراضات در ایذه را اثبات می‌کند که اصولا تردیدی درباره آن وجود ندارد. 

هواداران حکومت می‌گویند با استناد به یک ویدئوی تاریک و مبهم در زمان حادثه ماموران سلاح جنگی در اختیار نداشته‌اند. 

زمان دقیق این ویدئو معلوم نیست. در این ویدئو صرفا صداهای افرادی شنیده می‌شود که در یک فضای مبهم و تاریک می‌خواهند که سلاح جنگی کلاشینکف در اختیار آنها قرار بگیرد. 

شواهد نشان می‌هد خودروی خانواده پیرفلک از بلوار مدرس وارد خیابان حافظ جنوبی شده و پس از طی مسافتی بازگشته و از سمت راننده هدف گلوله قرار گرفته است.

هواداران حکومت می‌گویند خودرو هنگام دور زدن از سمت راست، هدف اصابت گلوله‌هایی قرار گرفته که از انتهای خیابان شلیک شده‌اند. 

این احتمال تنها در صورتی می‌تواند حقیقت داشته باشد که بپذیریم در فاصله کوتاه دور زدن از سمت راست ماشین هدف گلوله قرار گرفته است. 

اما پدر و مادر کیان می‌گوید خودرو بعد از دور زدن در نقطه‌ای هدف گلوله قرار گرفته حتی طبق روایت هواداران حکومت محل استقرار ماموران بوده است. 

هواداران حکومت می‌گویند پس از تیراندازی «تروریست‌ها»، ماموران کیان را به بیمارستان که در چند متری محل تیراندازی قرار داشته منتقل کرده‌اند. 

خانواده کیان هم می‌گوید کسانی که به ماشین تیراندازی کردند کیان را به بیمارستان هلال احمر منتقل کردند. 

انتقال پیکر جان‌باختگان به بیمارستان، لزوما نشانه بی‌گناه بودن ماموران نیست. در اعتراضات اخیر گزارش‌های زیادی از توقیف پیکر جان‌باختگان مخابره شده است. 

هواداران حکومت مدعی‌اند در آن شب «بیمارستان به تصرف» مخالفان درآمده. اگرچه خانواده کیان موفق شدند پیکر فرزندشان را پس بگیرند، اما تاکنون هیچ گزارشی حتی از سوی رسانه‌های حکومتی در مورد تصرف بیمارستان منتشر نشده است. 

گزارش‌های تصویری خبرگزاری‌های حکومت از همان شب بیمارستان ایذه،، فرضیه تصرف بیمارستان را زیر سوال می‌برد.

پرش به فهرست

گزارش‌های مرتبط

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.