مهر
بنابر گزارشهای منتشر شده در منابع حقوق بشری و رسانههای خارج از ایران، حکم اعدام سه متهم ردیف اول پرونده موسوم به پرونده «خانه اصفهان» در دیوان عالی کشور تایید شد. دیوان عالی کشور فرجامخواهی مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی را رد کرده و حکم اعدام آنها را تایید کرد.
قوه قضاییه ایران هر چند پیش از این خبر از صدور حکم اعدام برای این افراد در دادگاه بدوی را داده بود، اما هنوز خبر رد فرجامخواهی و در نتیجه تایید حکم اعدام را تایید نکرده است.
این پرونده چنانچه در منابع رسمی آمده است مربوط به کشته شدن دو نیروی بسیجی و یک عضو نیروی انتظامی در اعتراضات روز ۲۵ آبان در محله خانه اصفهان، شهر اصفهان است. به گزارش این منابع در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ و در بحبوحه اعتراضات سراسری در ایران، «بر اثر یک حمله مسلحانه تروریستی» در میدان نگهبانی محله خانه اصفهان، ۳ نفر که از آنان به نام «مدافع امنیت» نام برده میشود، کشته شدند. این افراد دو بسیجی به نامهای محسن حمیدی، ۵۴ ساله و محمد کریمی ۳۰ ساله و اسماعیل چراغی از فرماندهان یگان ویژه فراجا معرفی شدند.
روایتهای رسمی و غیررسمی درباره آنچه در شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در محله خانه اصفهان روی داده وجود دارد، در این گزارش ما به بازخوانی این پرونده میپردازیم و تناقضهای موجود در روایت رسمیِ رسانههای داخلی و قوه قضاییه را بررسی میکنیم.
خبرگزاری میزان در روز ۱۹ دی ۱۴۰۱ خبر صدور حکم اعدام برای سه متهم این پرونده، زندان برای دو متهم دیگر و تبرئه برای نفر ششم را منتشر کرد.
براساس احکام صادره صالح میرهاشمی، متهم ردیف اول پرونده به اتهام «محاربه از طریق کشیدن سلاح كلت كمری، تشکیل و اداره گروه مجرمانه به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی به اعدام و به اتهام عضویت و همکاری با گروهک منافقین به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.»
مجید کاظمی، متهم ردیف دوم پرونده به اتهام «محاربه از طریق کشیدن سلاح کلاشنیکف به اعدام و برای اتهامات عضویت در دستهجات و جمعیت غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.»
سعید یعقوبی کردسفلی، متهم ردیف سوم پرونده «به اتهام محاربه از طریق اقدام به کشیدن اسلحه و استفاده از كلت كمری به اعدام و برای اتهامات عضویت در دستهجات و جمعیت غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور و اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی کشور به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم گردید.»
امیر نصر آزادانی، فوتبالیست شناخته شده و متهم ردیف چهارم پرونده «به اتهام عضویت در دستهجات غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور به ۵ سال حبس تعزیری، برای اتهام اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت به ۵ سال حبس تعزیری و برای اتهام معاونت در محاربه به تحمل ۱۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.»
سهیل جهانگیری، فرزند عبدالحسین متهم ردیف پنجم پرونده «از بابت اتهام اجتماع و تبانی منتهی به جرایم ضد امنیت داخلی کشور به ۲ سال حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت محکوم شد.»
برای جابر میرهاشمی متهم ردیف ششم این پرونده نیز حکم برائت صادر شد.
در گزارش خبرگزاری قوه قضاییه علاوه بر احکام این افراد، بخشی از ویدیوهای دادگاههای آنان به صورت گزینشی، تکههایی از فیلمهای دوربین مدار بسته در محل وقوع حادثه و جایی که ادعا میشود خانه تیمی آنان بوده و در نهایت آنچه «بازسازی صحنه جنایت» خوانده شده، هم منتشر شد.
تصاویر دوربین مداربسته، ساعت ۲۲ و ۹ دقیقه شب ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳، ۲۵ آبان ۱۴۰۲ را نشان میدهد. در ویدیوی منتشر شده چند مرد در حال دویدن و یا به عبارت بهتر فرار کردن هستند و هیچ اطلاعاتی راجع به متهمان، کشته شدن کسی و یا حتی محل این ویدیو به دست نمیدهد.
در پایان همین ویدیو فیلم دیگری از دوربین مداربسته در همان شب ساعت ۲۲ و ۱۳ دقیقه (تنها ۴ دقیقه بعد از زمان ویدیوی اول) و در جایی که بر اساس گزارش گوینده «خانه تیمی» این افراد است منتشر شده. در این ویدیو نیز هیچ یک از افراد قابل شناسایی نیستند.
در گزارش تصویری خبرگزاری میزان آمده که این افراد در کمتر از ۲۴ ساعت، در مسیر فرار به سمت شهرهای شمالی در «تور اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان در سپاه صاحب الزمان اصفهان» گیر افتادند.
«عصر حرکت کردم برم به سمت ویلا شمال که میمه دستگیر شدم.»
در گزارش گفته میشود او با سازمان مجاهدین خلق در ارتباط بوده و برایشان از پایگاههای بسیج فیلم و عکس میفرستاده. این بخشی مکالمه او با آنان در اعترافات صالح هاشمی: «گفت با چی میزنی؟ گفتم با کوکتل مولوتوف، ۱۰ تا دونه کوکتل مولوتوف درست کردیم که مجید کاظمی رسید.»
او در ادامه در توضیح شب حادثه و در بازسازی صحنه میگوید: «امیر نصر اومد اینجا نشست روی گونی برنج نصفه …[احتمالا کوکتل مولوتوف را] برداشت به همه اینا داد، مهدی گفت آقا لاستیک میخوایم، من گفتم فکر کنم سهیل داشته باشه… مهدی با ماشین رفت دم خونشون و ۴ تا لاستیک گذاشت و اومد اینجا دنده عقب اومد اینجا وایساد.»
در بخش دیگری از فیلم: «مجید شروع کرد سمت راست من… سمت چپ من، شروع کرد تیر زدن.»
جهتی را با دست نشان میدهد: «یکی شروع کرد از اینجا، از تو چیز شروع کرد، یک تیر یا دو تا تیر زدن که فکر کنم نزدیک بود بزنه به امیرنصر، که اونجا بود، گیر کرد، یکی بهش گفت برو تو خیابون بزن، (سوال مامور: کُلتیه [کسی که کلت داشت] که تیراندازی کرد کجا وایساده بود؟) اینجا با انگشت روبرو را نشان میدهد، (مامور: سینه دیوار هم دیدی کسی رو؟ با کلت؟) نه، نه اینور هیشکی نبود. باز روبرو را نشان میدهد، اینجا وایساده بود کلتیه، انگار یکی کوکش کرده بود، اول پایین وایساده بود که یکی دو تا زد… که دیدم اصلا گوش نمیده سید مجید، اینجوری کرد، دیدم گوش نمیکنه اومدم اینور، دولا شده بود و تاق و تاق میزد و کاری نداشت به کی داره میزنه…من اومدم بیام ساق پام گیر کرد به اینجا، (مامور در مورد تیراندازی به یک منطقه مشخص میپرسد: مجید به اینجا هم تیراندازی کرد) نه، همه رو به اونجا زد، رفت پشت پارس وایساد، پارس یا GLX سفید بود، شروع کرد تک زدن، این کلتیه هم همینجوری سمت مامورا دولا شده بود، و فقط میزد، کاری نداشت کیه چیکار میکنه، به بچههای خودمون میخوره، نمیخوره، با اونا میخوره…».
با حالتی آشفته، اعتراف مقابل دوربین: «بعد از سعید و صالح صدا که اومد تیراندازی کردم، سعید تیر زد، صالح تیر زد، منم تیر زدم، اونا جفتشون کلت داشتن، کلاش منم که آوردم دست سعید بود اول.»
مجید کاظمی کلاش در دست در زمان بازسازی صحنه: «خیلی هم شلوغ بود… مسلح کردم و ۶-۷ تا تیر هوایی زدم (مامور: اینجا تیر هوایی زدی؟) یا یه ذره جلوتر، دو سه تا کوچه پایینتر موتورمو گذاشتم، اسلحهام تو یه گونی… بود، آوردم و اومدم همینجا زدم، دوباره یه خورده اومدم جلوتر (مامور: خشاب دوم رو کجا گذاشته بودی؟ تو جیبت بود؟) کاظمی با اشاره به محل کمربند، نه اینجا بود، گذاشتم اینجا و دوباره اومدم جلوتر زدم، (مامور: خب یه ۶-۷ تا تیر هوایی اینجا زدی) خب برو… فکر کنم خشاب اولیه را تا همینجا که اومدم هوا.. [نیمه کاره میماند] عقب و جلو زدم (مامور: خشاب اول را اینجا تموم کردی؟) به جایی اشاره میکند، فکر کنم تا دم اونجا، خیلی شلوغ بود، خشاب اولیه رو تموم کردم و اومدم خشاب دومی رو زدم. (مامور: کجا عوض کردی؟) برگشتم و دور زدم اومدم عقب (مامور: خشاب خالی رو کجا گذاشتی؟) گذاشتم همین ، به کمربند اشاره میکند. بعد خشاب دومی رو زدم و دوباره از همون ور اومدم وایسادم.»
تصویر قطع میشود و دوباره: «همینجا بودیم، همینجا هم شروع کردیم یه خورده تیر هوایی زدم و یه خوردهشو زدم رو زمین (مامور: کجا رو؟ نشونه میگرفتی؟) نه میزدم همینجوری چند تا هوایی زدم، دوباره اومدم عقب، ۷-۸-۱۰ تا هم زمینی زدم.»
در بازسازی صحنه بعد از اشاره سعید یعقوبی به تیراندازی مجید، اسلحه روی سقف ماشین است و مجید در حال نشان دادن اینکه چگونه با کلاش شلیک میکرده: «اینجا دیگه خشاب دومم تمام شد و دیگه اومدم عقب و فرار کردم.»
«مجید زنگم زد گفت کجایی گفتم سر نگهبانی گفت منم پشتم دارم میام.»
در بازسازی صحنه در مورد مجید کاظمی و با حضور او: « [کلاش را] گذاشتش رو سقفیِ ماشین و شروع کرد تکتیراندازی، تکتک میزد. (مامور رو به مجید: گذاشتی رو سقفی ماشین؟) مجید: به خدا یادم نیست، ماشینها جلوم وایساده بودند، سر اسلحهای که در دست دارد را به سمت بالا میگیرد: «کلاش که میدونین تقی میزنه، من اینجوری گرفته بودم و داشتم میزدم و گذاشتم روی تک تیر.»
سعید ادامه میدهد: «[مجید گفت] آ بریم یه جا من تیر کلاش بگیرم گفت من که آب از سرم گذشته فردا شب، چند تا دیگهشون رو میکشم.»
«رسیدم اونجا دیدم خیابون رو بستن و همه داشتن شعار میدادن.»
«یه نفر با اسلحه کلاش رفت جلوی خیابون و شروع کرد به تیراندازی سمت مامورین و یک نفر هم با اسلحه کلت شروع کرد به تیراندازی سمت مامورین.»
در انتهای گزارش میزان نیز تاکید شده که؛ در پرونده افراد دستگیر شده سابقه شرارت، نزاعهای دستهجمعی با سلاحهای سرد و گرم، تجاوز به عنف و فساد اخلاقی و ایجاد رعب و وحشت گزارش شده و از خانه تیمی این افراد انواع بمبهای دستساز، انواع سلاحهای سرد، یک کلت کمری و یک کلاشنیکف کشف شده است.
در روایت میزان از دفاعیات صالح میرهاشمی در دادگاه او تاکید دارد «در شب وقوع حادثه در محل حاضر بودم اما مسلح نبودم» او در ادامه میگوید که دیده همپرونده دیگرش «مجید کاظمی» تیراندازی کرده، اما در اینجا از کشته شدن کسی حرف نمیزند. میرهاشمی در ادامه میگوید: «شروع به دویدن کردم که متوجه شدم فردی از پشت سر با سلاح کلت در حال تیراندازی به سمت شهید اسماعیلی است.» اظهارات او درباره همپرونده دیگر سعید یعقوبی هم به این صورت است که «از پشت یک نفر را دیدم که اقدام به تیراندازی کرد، صورت وی پوشانده شده بود اما از نظر هیکل و ظاهر شبیه سعید یعقوبی بود.»
او همچنین در رابطه با اسلحه خود به قاضی گفت: «حدود یک سال و نیم گذشته بود که کلت کمری ترکیهای را به همراه ۱۲ فشنگ از فردی به نام «حمیدلره» خریداری کردم و هیچ استفادهای از آن نکردم. در شب وقوع حادثه اسلحه در پارکینگ خانه و در زیر زین موتور من بود.»
به نوشته میزان مجید کاظمی در دادگاه گفت: «من یک خشاب تیراندازی هوایی انجام دادم. به هیچ ماموری تیراندازی نکردم. اگر من یک خشاب تیر را به سمت ماموران میزدم که به جای سه نفر ۵۰ مامور کشته میشد. اشتباه من فقط این بود که با اسلحه و با اصرار سعید یعقوبی تیراندازی هوایی انجام دادم.»
او درباره اسلحه کلاشنیکف خود گفته: «درباره اسلحه کلاش باید بگویم که این سلاح را در روستا برای شکار به همراه بچههای خالهام و تیراندازی در عزا و عروسی استفاده میکردم. در زمان دستگیری ما، سلاحهای کلاش و کلتی که سعید یعقوبی به من داده بود در اصطبل کشف شد.»
در بخشی از ویدیویی که از دادگاه او پخش شده مجید میگوید: «در مورد کلاش، کلاش مال منه، من زیرش نمیزنم. او میگوید که در جو محیط و عمل انجام شده قرار گرفته او میگوید که «آقای یعقوبی دست منو گرفت و برد جلو».
گفتههای سعید یعقوبی در دادگاه به نوشته میزان به این شرح است: «شب اغتشاشات در خانه بودم که صالح به من زنگ زد و گفت که به نگهبانی خانه اصفهان بیا. در حین رفتن و در مسیر به مجید (متهم ردیف دوم) زنگ زدم که او هم در مسیر آمدن به آنجا بود. زمانی که به محل رفتم دیدم که اغتشاش شروع شده است. در محل سهیل و صالح را دیدم. کمتر از ۱۰۰ نفر وسط معرکه و ۲۰۰ نفر نیز در حال تماشا بودند. در همین زمان ماموران آمدند و دیدم که مجید از زمین خاکی تیراندازی کرد. مجید اسلحه را روی یک خودرو گذاشته بود و تیراندازی میکرد.»
او می گوید: «بعد از این ماجرا به همراه مجید به یک کبابی رفتیم. در آنجا مجید از من خواست تا از وی فیلم بگیرم. در زمان فیلمبرداری صاحب کبابی ما را دید و فکر میکنم که صحبتهای مجید را شنید. مجید از من خواست آنجا را ترک کنیم. مجید به من گفت که من را جایی ببر تا فشنگ بخریم، من که چند نفر را کشتم آب از سرم گذشته، بگذار همه را بکشم.»
در ویدئوی اظهارات او در دادگاه هم آمده: «مجید کاظمی چپی بسته بود، من از رو استیلش فهمیدم مجید کاظمیه، بعدشم که خودش اومد توضیح داد که آقا من شلیک کردم اینطوری شده، اینطوری شده، بعدم دیگه همه فهمیده بودند مجید کاظمی شلیک کرده.»
قاضی: موقعی که تیراندازی میکرد به کدوم سمت تیراندازی میکرد؟
«به سمت شهید اسماعیلی… وقتی گذاشت روی ماشین و شروع کرد به شلیک کردن به سمت مردم بود. نرسیده به چهارراه رزمندگان که بودیم، گفت منو ببرید من یکم تیر کلاش بگیرم، من که چند تاشونو کشتم مابقیشون رو هم میکشتم، رفتیم در خونشون، رفت بالا ساکشو آورد با فکر کنم ۴۰ میلیون، ۲۰ -۳۰ میلیون تراول برداشت. از من پرسید تو تیراندازی نکردی؟ گفتم چرا من اسلحهام گیر کرد و نتونستم شلیک کنم باهاش.»
۱. بر اساس اعترافات اجباری این سه متهم، آنچه در بازسازی صحنه گفتند و در نهایت اظهاراتشان در دادگاه هیچیک از آنان تیراندازی به سوی ماموران را نپذیرفتند. در عین حال از سوی دادگاه نیز هیچ سندی به جز اعترافات این افراد برای محکومیت آنان ارايه نمیشود. مجید کاظمی که سایر متهمان به شلیک او شهادت دادند، در دادگاه میگوید که فقط تیر هوایی زده و به ماموران شلیک نکرده، سعید یعقوبی میگوید که تفنگش گیر کرد و شلیک نکرده و صالح میرهاشمی هم گفته که اساسا مسلح نبوده است. به نظر میرسد تنها مبنای صدور حکم اعترافات متهمان علیه یکدیگر است. یکی از مجروحان بسیجی این حادثه در گفتگو با صدا و سیما هم میگوید: «ما ندیدیم کی هستند و از کجا زدند، هیچ کدامشان را ندیدیم، فقط صدای تیر شنیده شد».
۲. حتی بر اساس اعترافات متهمان علیه یکدیگر و با کنار هم گذاشتن تکههای روایت مغشوش آنان از شب حادثه، نمیتوان دریافت که جانباختگان با شلیک چه کسی کشته شدند؟ با تیر کلاشنیکف کشته شدند یا کلت؟ و در نهایت نمیتوان دریافت که کدام یک از این سه متهم مسئول نهایی مرگ آن سه نفر هستند. مثلا صالح میرهاشمی میگوید کسی را در حال شلیک با کلت به سمت «شهید اسماعیلی» دیده و سعید یعقوبی میگوید دیده مجید کاظمی با کلاشنیکف به «شهید اسماعیلی» شلیک کرده.
۳. با تاکیدات متهمان درباره شلوغ بودن فلکه نگهبانی، شلیکهای بیهدف و مکرر مجید و فرد دیگری با کلت و حتی شلیک آنها به سوی مردم، این سوال به وجود میآید که چرا فقط سه تن از نیروهای بسیجی و انتظامی کشتهشدهاند و آسیبی به مردم معترض حاضر در صحنه نرسیده.
گزارش تعداد زخمیهای این حادثه هم دایم در حال تغییر بوده است. خبرگزاری تسنیم یکی دو ساعت بعد از عملیات اعلام کرد: «در این عملیات تروریستی ۸نفر مجروح شدند که ۷نفر از نیروهای فراجا و ۱نفر از نیروهای بسیج بودهاند.» در اغلب گزارشهای بعدی تاکید بر این بود که دو نفر از نیروهای بسیجی در محل کشته شدند و دو نفر دیگر زخمی شدند. گفته شد یکی از زخمیها متعلق به نیروی انتظامی بود و روز بعد جان باخت، مجروح دیگری که به بیمارستان انتقال داده شد هم از نیروهای بسیجی بود. بعد از چند روز صدا و سیما به روایت ۸ نفر مجروح بازگشت. در روند تکمیل خبر افزایش تعداد کشتهشدگان و زخمیها معمول است، اما کاهش آن معمولا اتفاق نمیافتد.
۴. در گزارشهای میزان، صحبت از کشف یک کلاشنیکف و یک کلت کمری است، در حالی که از سوی دیگر ادعای میزان و قوه قضاییه این است که هر سه نفر در صحنه جرم مسلح بودند.
۵. با اتکا به اظهارات متهمان، مشخصا همه آنها در زمان تیراندازیها پیاده بودند، یا در میان جمعیت، ایستاده و یا در حال حرکت بودند، حرف از تیراندازی مجید کاظمی با کلاشنیکف است در حالی که کلاشنیکف را روی سقف و یا کاپوت یک ماشین تکیه داده است.
این در حالی است که در ساعات اولیه بعد از اعلام این خبر دو روایت متفاوت از آن منتشر شد که به کلی متفاوت از این اظهارات است.
حدود یک ساعت بعد از اعلام این خبر، حوالی ساعت ۱۱ شب ۲۵ آبان بیانیهای به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران منتشر شد که در آن آمده بود: « شش نفر با سه دستگاه موتور سیکلت با حمله به حوزه مقاومت بسیج ۱۰ امام علیالنقی علیه السلام خانه اصفهان، نیروهای مستقر در آن مکان را به رگبار بستند و متواری شدند».
مسئول روابط عمومی سپاه صاحبالزمان(عج) استان اصفهان، بعدازظهر روز بعد، یعنی روز ۲۶ آبان این بیانیه را تکذیب کرد و گفت که به حوزه بسیج حمله نشده است.
در گزارشهای رسانههای رسمی در این باره هم روایت غالب این بود که افرادی که ماموران را «به رگبار بستند» دو راکب موتور سوار بودند. در این گزارشها مشخصا تاکید میشد که این عملیات شبیه عملیات دیگری در عصر همان روز در ایذه بود که در آن هم « ۲ نفر سوار بر موتور با سلاح جنگی به سمت مردم ایذه تیراندازی کردند». (لینک ۱) اشاره این گزارش به تیراندازیهای منجر به مرگ چند شهروند از جمله کیان پیرفلک است که تناقضهای روایت رسمی در مورد آن را نیز در یک درستیسنجی جداگانه بررسی کردهایم.
اکانت ۱۵۰۰ تصویر در رشته توییتی نشان داد که پیش از روایت نهایی در دادگاه در رسانههای رسمی حاکمیت دستکم ۴ بار روایت اتفاقات شب ۲۵ آبان در خانه اصفهان تغییر کرده است.
دوم، خبرگزاری تسنیم با انتشار اطلاعیهی روابط عمومی سپاه، سناریوی فارس را از دو موتورسوار به شش نفر با سه موتورسیکلت تغییر میدهد و میگوید آنها پایگاه بسیج را به رگبار بستهاند. | ۲#خانه_اصفهان pic.twitter.com/bMwOxZ9TFa
— +۱۵۰۰تصویر (@1500tasvir) January 10, 2023
۶. در گزارش خبرگزاری میزان از بازداشت متهمان در کمتر از ۲۴ ساعت و در مسیر حرکت به سوی شمال کشور خبر داده شده. در روز ۲۶ آبان خبر کوتاهی در روزنامه ایران و کانال تلگرامی سپاه مبنی بر دستگیری «تروریست»ها بدون انتشار فیلم و عکسی از دستگیری آنان منتشر شد. با وجود این فرمانده سپاه صاحبالزمان استان اصفهان در ۲۸ آبان و در مراسم تشییع کشتهشدگان آن شب قول بازداشت قاتلان آنان را داد و گفت: «ما به خانواده شهدا، به پدر، مادر، فرزند، همسر و به وابستگان شهدای مدافع امنیت اصفهان قول میدهیم که در اولین فرصت عاملین و قاتلین و افرادی که باعث شهادت این عزیزان شدند را دستگیر و به دست عدالت گونه دستگاه قضایی بسپاریم تا به سزای مجازاتشان رسانده شوند.» این اظهارات تلویحا بدان معناست که تا روز ۲۸ آبان هم هنوز این افراد بازداشت نشده بودند. در نهایت خبرهای گسترده و مفصل در مورد بازداشت این افراد، به نقل از روابط عمومی سپاه صاحبالزمان استان اصفهان در خبر ساعت ۱۴ روز ۲۹ آبان، یعنی ۴ روز بعد از وقوع این اتفاق منتشر شد.
۷. جزییات ناهمخوان دیگری نیز در روایتها وجود دارد، مثلا گفته شده که این افراد در حال فرار به سمت شمال کشور (و در روایت دیگر زمانی که قصد خروج از کشور را داشتند) بازداشت شدند در حالی که تصویری از بازداشت یکی از آنان در حالی که در خانه خوابیده و زمانی که او را از رختخواب بیرون میکشند دستش از پشت بسته شده منتشر شده است.
۸. در اعترافات صالح میرهاشمی مکررا از فردی به نام مهدی یاد میشود. نام چنین شخصی میان متهمان اعلام شده پرونده نیست.
۹. تصاویر دوربین مداربسته که میزان مدعی است مربوط به زمان وقوع این اتفاقات است، ساعت ۲۲ و ۹ دقیقه شب ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳، ۲۵ آبان ۱۴۰۲ را نشان میدهد. در گزارش اولیه تسنیم اصفهان آمده:
«راکبان یک موتورسیکلت ساعت ۲۱ امشب در منطقه خانه اصفهان نیروهای بسیجی را به رگبار بستند که در این حادثه ۲ نفر شهید و تعدادی مجروح شدند.»
اکانت ۱۵۰۰ تصویر پیش از این جزییات تناقضهای بیشتری در روایت رسمی را در رابطه با زمان وقوع حوادث شب ۲۵ آبان با اتکا به ویدیوهای دوربین مدار بسته منتشر کرده است.
🧵⬇️
— +۱۵۰۰تصویر (@1500tasvir) January 10, 2023
بخش دوم از تناقضات پروندهی #خانه_اصفهان:
جمهوری اسلامی ادعا میکند این چند متهم ساعت ۲۱ از موتور پیاده شده نیروها را به رگبار بسته و محل را ترک کردهاند.
حال جمهوری اسلامی برای این ادعایش مدارکش را ارائه میدهد. | ۱ pic.twitter.com/ve46J7HOLz
۱۰. برخلاف ادعای دستگاه قضا، به گفته خانواده بازداشتشدگان، آنان در زمان بازجویی و دادگاه از دسترسی به وکیل تعیینی محروم بودند و فقط بعد از صدور حکم وکلای تعیینی توانستند به پرونده آنان دست پیدا کنند.
در حالی که هنوز منابع قوه قضاییه خبری از تایید حکم اعدام این افراد در دیوان عالی منتشر نکردند، روز پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت کانال تلگرامی روزنامه ایران و رسانههای نزدیک به سپاه ویدیویی تازه از اعترافات اجباری این سه متهم «به مناسبت تایید حکم اعدام متهمان پرونده خانه اصفهان» منتشر کردند. این ویدیو واترمارک ستاد ۴-۱-۱ را دارد که وابسته به اطلاعات سپاه است، و از آن به عنوان «جمعیت اطلاعاتی مردمی در سراسر کشور» یاد میشود.
در این ویدیو عکسی از صالح میرهاشمی منتشر شده که یک اسلحه مسلسل کوچک جنگ شهری در دست دارد. حساب ۱۵۰۰تصویر به فتوشاپی (جعلی) بودن این تصویر اشاره کردهاست. ما مستقلا تصویر را تحلیل فورنزیک کرده که نشان از تقاوتهایی در الگوی تحلیل خطا در محدوده مچ دست چپ (که اسلحه را در دست گرفته) و آرنج دست چپ دیده میشود:
ویدیو اطلاعات بیشتری درباره پرونده نمیدهد و تکرار اعترافات پیشین است. علاوه بر آن این سه نفر خطاب به مردم میگویند که برایشان هشتگ نزنند و فعالیتی در فضای مجازی نکنند چرا که آنان باید به عقوبت عملشان برسند. همچنین در این ویدئو بریدهای از یک فیلم از مجید کاظمی منتشر شده که در آن میگوید :«… کشتم مثل سگ، امشبم دارم میرم.» گزارش مدعی است کاظمی بعد از کشتن ماموران از خود فیلم گرفته و در شبکههای اجتماعی پخش کرده، ردی از این ویدیو در شبکههای اجتماعی نیست. به فرض صحت این ویدیو غیرمنطقی به نظر میرسد که فردی که کسی یا کسانی را کشته و قصد فرار دارد در یک کبابی بنشیند (به اشاره سعید یعقوبی در اعترافات) و از خود فیلم بگیرد و حتی در شبکههای اجتماعی منتشر کند.
در روز ۲۳ دیماه مجید کاظمی، متهم ردیف دو این پرونده در تماسی تلفنی از زندان در یک فایل صوتی گفت که اعترافاتش تحت شکنجه بوده و او هیچ سلاحی به همراه نداشته و کسی را نکشته است. او در این فایل صوتی میگوید: «نه اسلحهای داشتم و نه کاری کردم همه اینها زیر شکنجه بوده ... زدند و گفتند بگو این اسلحه مال توست، گفتیم باشه ... زدند گفتند باید برویم سر صحنه جرم، گفتیم باشه... زدند و گفتند اینها را در دادگاه بگو... همه اینها زیر شکنجه بوده وگرنه من نه اسلحه داشتم و نه کاری کردم». خبر رسید که ساعاتی بعد از انتشار این فایل صوتی مجید کاظمی به سلول انفرادی منتقل شد. دو روز بعد اما جعفری رئیسکل دادگستری استان اصفهان ضمن تایید تلویحی این که جابجایی مجید کاظمی از بند عمومی به دلیل این فایل صوتی بود گفت که او به انفرادی منتقل نشده و فقط از بند عمومی خارج شده است.
بعد از انتشار فایل صوتی مجید کاظمی، رادیو زمانه نیز به نقل از یک منبع آگاه، جزییات دیگری از شکنجههای او و برادرش برای گرفتن اعترافات اجباری منتشر کرد.
طی ماههای اخیر همچنین یک فایل صوتی منتسب به مکالمه ماموران انتظامی در اصفهان در شبکههای اجتماعی منتشر شده. فکتنامه نمیتواند صحت این فایل را تایید کند و فقط آن را به عنوان یکی از روایتهای موازی موجود ذکر میکند. در این مکالمه تیراندازی به سرنشینان یک خودرو زانتیا سفید رنگ به شماره پلاک ۱۹ ج ۵۸۳ ایران ۱۳ نسبت داده میشود و از ماموران امنیتی خواسته میشود که این خودرو را با احتیاط متوقف کنند. در ادامه این مکالمه گفته میشود مورد خودرو کاملا منتفی است چرا که این خودرو متعلق به مالک یک که احتمالا میرود از نیروهای امنیتی باشد، است.
کمیته پیگیری وضعیت بازداشتشدگان نیز در گزارشی که درباره این پرونده منتشر کرده به نقل از یکی از شاهدان عینی این اتفاق نوشته: « اون شب… عدهای از نیروهای بسیجی لباس شخصی موتور سوار، از یک خیابان فرعی به قصد محاصره معترضین به مردم نزدیک شدند… از کنار خیابان دیدم که این دسته از موتوریهای بسیجی شروع کردند به سمت مردم تیراندازی کردن، بدون اینکه متوجه باشند درست در روبهروی آنها در سمت دیگر معترضین، گروهی از نیروهای امنیتی مستقر هستند. من ندیدم کسی تیر بخورد ولی همان موقع به دوستم که در کنارم بود گفتم اینها دارند به سمت نیروهای خودشان شلیک میکنند.» این گزارش نیز مستقلا توسط فکتنامه قابل تایید نیست.
خبرها حاکی از تایید حکم اعدام سه متهم پرونده موسوم به «خانه اصفهان»، در رابطه با اعتراضات سراسری پاییز و زمستان ۱۴۰۱، در دیوان عالی کشور است. این پرونده مربوط به وقایع شب ۲۵ آبان در رابطه با کشته شدن دو بسیجی، محسن حمیدی، و محمد کریمی و اسماعیل چراغی، از فرماندهان یگان ویژه فراجا، در محله «خانه اصفهان»، است.
آنچه در رسانههای رسمی و از طریق قوه قضاییه در رابطه با پرونده صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی سه متهم محکوم به اعدام این پرونده منتشر شده، سرشار از تناقض و ابهام است. در روایت رسانههای حکومتی این افراد بخشی از اتهامات خود را پذیرفتند و علیه یکدیگر اعتراف کردهاند. اما در روایت غیررسمی اعترافاتشان زیر شکنجه بوده و متهمان هیچ کدام از اتهامات را نپذیرفتهاند.
بر اساس مجموعه اظهارات منتشر شده از این افراد در اعترافات اجباری و دادگاه هیچیک از آنان تیراندازی خود به سوی ماموران را نپذیرفتند. در عین حال از سوی دادگاه نیز هیچ سند دیگری به جز اعترافات این افراد برای محکومیت آنان برای تیراندازی در آن شب ارائه نمیشود. مجید کاظمی که سایر متهمان به شلیک او با سلاح کلاشنیکف شهادت دادند، در دادگاه میگوید که فقط تیر هوایی زده و به ماموران شلیک نکرده، سعید یعقوبی میگوید که کلتاش گیر کرد و شلیک نکرد و صالح میرهاشمی هم گفته که اساسا مسلح نبوده.
حتی بر اساس اعترافات متهمان علیه یکدیگر و با کنار هم گذاشتن تکههای روایت مغشوش آنان از شب حادثه، نمیتوان دریافت که جانباختگان با شلیک چه کسی کشته شدند؟ با تیر کلاشنیکف کشته شدند یا کلت؟ در نهایت نمیتوان دریافت که کدام یک از این سه متهم مسئول نهایی مرگ آن سه نفر هستند. اعترافات تلویزیونی متهمان علیه یکدیگر هم با هم همخوانی ندارد. مثلا؛ صالح میرهاشمی میگوید کسی را در حال شلیک با کلت به سمت «شهید اسماعیلی» دیده و سعید یعقوبی میگوید دیده مجید کاظمی با کلاشنیکف به «شهید اسماعیلی» شلیک کرده.
با تاکیدات متهمان در اعترافات اجباری درباره شلوغ بودن فلکه نگهبانی، شلیکهای بیهدف و مکرر مجید و حتی شلیک او به سوی مردم، این سوال به وجود میآید که چرا فقط سه تن از نیروهای بسیجی و انتظامی کشتهشدهاند و آسیبی به معترضان حاضر در صحنه نرسیده.
در گزارشهای خبرگزاری خبرگزاری میزان، صحبت از یک کشف یک کلاشنیکف و یک کلت کمری است، در حالی که ادعای میزان و قوه قضاییه این است که هر سه نفر در صحنه جرم مسلح بودند. در روایت نهادهای حکومتی متهمان در زمان تیراندازیهای ادعایی، پیاده بودند، این در حالی است که در بیش از سه روایت متعدد اولیه در اعلام این خبر، ضاربان (که تعداد آنان در روایتهای مختلف بین راکبان یک موتور تا سه موتور در تغییر بود) سوار بر موتور ماموران را به رگبار بسته و متواری شدهاند.
بررسیهای اکانت ۱۵۰۰ تصویر نشان میدهد پیش از دادگاه، در رسانههای حکومتی دستکم ۴ بار روایت اتفاقات شب ۲۵ آبان در «خانه اصفهان» تغییر کرده است.
در گزارش خبرگزاری میزان از بازداشت متهمان در کمتر از ۲۴ ساعت و در مسیر حرکت به سوی شمال کشور خبر داده شد. در روز ۲۶ آبان هم خبر کوتاهی با عنوان کلی دستگیری «تروریست»ها بدون انتشار فیلم و عکسی از دستگیری آنان منتشر شد. با وجود این فرمانده سپاه صاحبالزمان استان اصفهان در ۲۸ آبان و در مراسم تشییع کشتهشدگان به خانوادههای آنان قول داد که در اولین فرصت قاتلان را دستگیر میکنند. در نهایت خبرهای گسترده و مفصل در مورد بازداشت این افراد، به نقل از روابط عمومی سپاه صاحبالزمان استان اصفهان در خبر ساعت ۱۴ روز ۲۹ آبان، یعنی ۴ روز بعد از وقوع این اتفاق منتشر شد. گفته شده که این افراد در حال فرار به سمت شمال کشور (و در روایت دیگر زمانی که قصد خروج از کشور را داشتند) بازداشت شدند، در حالی که تصویری از بازداشت یکی از آنان در حالی که در خانه خوابیده و زمانی که او را از رختخواب بیرون میکشند، دستش از پشت بسته شده منتشر شده است.
در اعترافات صالح میرهاشمی مکررا از فردی به نام مهدی یاد میشود. نام چنین شخصی میان متهمان اعلام شده پرونده نیست.
تصاویر دوربین مداربسته که میزان مدعی است مربوط به زمان وقوع این اتفاقات است، ساعت ۲۲ و ۹ دقیقه شب ۱۶ نوامبر ۲۰۲۳، ۲۵ آبان ۱۴۰۲ را نشان میدهد. در گزارش اولیه تسنیم اصفهان زمان وقوع حادثه ساعت ۲۱ شب اعلام شده است. اکانت ۱۵۰۰ تصویر پیش از این جزییات تناقضهای بیشتری در روایت رسمی را در رابطه با زمان وقوع حوادث شب ۲۵ آبان با اتکا به ویدیوهای دوربین مدار بسته منتشر کرده است. برخلاف ادعای دستگاه قضا، به گفته خانواده بازداشتشدگان، آنان در زمان بازجویی و دادگاه از دسترسی به وکیل تعیینی محروم بودند و فقط بعد از صدور حکم وکلای تعیینی توانستند به پرونده آنان دست پیدا کنند.
روایتهای غیررسمی و روایت شاهدان عینی منتشر شده در شبکههای اجتماعی که فکتنامه نمیتواند مستقلا آنها را تایید کند، حاکی از آن است که در شب ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ماموران و بسیجیهای حاضر در صحنه اشتباها به سوی یکدیگر تیراندازی کردند.