مطبوعات و رسانهها
نشریات چاپی و آنلاین
واقعه گوهرشاد در اعتراض به کشف حجاب رخ داده است.
نادرست
در آستانه روز بیست یکم تیر ماه، سالگرد واقعه مسجد گوهرشاد، انبوهی از رسانهها و مقامهای حکومتی در ایران ادعاهایی را به این مضمون مطرح کردهاند که این واقعه در اعتراض به کشف حجاب رخ داده است.
تحقیقات فکتنامه نشان میدهد دامنه این ادعا بسیار وسیع و گسترده است. بسیاری از مقامهای حکومتی از آن صحبت کرده و میکنند. حتی شورای فرهنگ عمومی هم روز بیست و یکم تیر را به عنوان روز حجاب و عفاف در تقویم رسمی کشور نامگذاری کرده است.
اول، بازخوانی گفتهها
پیش از هر چیز چند نمونه متاخر از این ادعا را مرور و بازخوانی میکنیم:
۱- گفته آیتالله خامنهای
از جمله سایت آیتالله روز جمعه ۲۱ تیر ۱۳۹۸، گزارشی از صحبتهای دو سال پیش رهبر ایران را پس از بازدید او از نمایشگاه «حماسه گوهرشاد» بازنشر کرده که در آن، واقعه گوهرشاد «کشتار مردم معترض به کشف حجاب رضاخانی» توصیف شده و صراحتا از ارتباط ماجرای گوهرشاد با کشف حجاب سخن به میان آمده است. آیتالله علی خامنهای در این مراسم گفته است:
«بینید اصلا قضیه مسجد گوهرشاد برای چه به وجود آمد؟ این را فراموش نکنیم. نکته محوری، مرحوم حاج آقا حسین قمی است. مرحوم حاج آقا حسین قمی سر مساله کشف حجاب گفت من میروم با رضا شاه صحبت میکنم و مجبورش میکنم که گوش کند. با همین نیت از مشهد بلند شد رفت تهران، که البته وقتی رسید تهران، ایشان را از طرف دولتیها هدایت کردند به شاه عبدالعظیم و آنجا در یک جایی نگه داشتند و شاه هم ملاقات نداد. البته ایشان گفته بود میروم و به او میگویم؛ اگر گوش کرد که هیچی، اگر گوش نکرد همانجا خودم خفهاش میکنم، میکشمش مثلا؛ با این نیت رفته بود و نشد که ملاقات کند و بعد هم از همانجا ایشان را تبعید کردند به عراق. وقتی که ایشان در تهران بود، علمای مشهد در مسجد گوهرشاد جمع شدند برای اینکه بگویند که اولا آقای حاج آقا حسین برگردند به مشهد؛ ثانیا حرفهایی که ایشان خواستهاند، باید تحقق پیدا کند. اصلا اجتماع علما در کشیکخانه مسجد گوهرشاد که بعد منجر به اجتماع مردم شد، برای این بود».
۲- گفتههای امامان جمعه
از دیگر ادعاهای مطرح شده میتوان به گفتههای آیتالله احمد علمالهدی، در خطبههای نماز جمعه روز ۲۱ تیر ۱۳۹۸ گفته است:
«کسانی که با کشف حجاب اجباری رضاخانی مبارزه کردند [در مسجد گوهرشاد] به خاک و خون کشیده شدند و رضاخان تصور کرد با سرکوب شدیدی که با مبارزان کشف حجاب انجام داد، کشف حجاب بهعنوان جریان قطعی جاگیر خواهد شد… بیان اینکه شکلگیری قیام گوهرشاد به خاطر کلاه پهلوی، یک انحراف است، گفت: انحرافی در پندار عدهای پیشآمده و خیال میکنند حادثه مسجد گوهرشاد در مقام مبارزه با کلاه پهلوی بود و این اشتباه است».
این ادعا محدود به امام جمعه مشهد نبود، چنانکه در گزارشی که خبرگزاری ایسنا برخی دیگر از امامان جمعه نیز در سالروز این واقعه ادعاهای مشابهی را مطرح کردهاند:
از جمله میتوان به گفتههای آیتالله یوسف طباطبایینژاد، امام جمعه اصفهان هم اشاره کرد که گفته:
«زمانی که پهلوی اول دستور کشف حجاب را صادر کرد، مومنان در مسجد گوهرشاد تجمع کردند و مزدوران مردم زیادی را به خاک و خون کشیدند».
حجتالاسلام مهدی عربپور، امام جمعه کرمان هم با اشاره به «۲۱ تیر، سالروز حمله ماموران رضاشاه به مسجد گوهرشاد و کشف حجاب که رضاشاه تصمیم گرفته بود با مظاهر دین مبارزه کند»، مدعی شده «برای این ارزش دینی یعنی حجاب خونهای مقدسی به زمین ریخته شده است».
۳- ادعاهای رسانهای
علاوه بر این مطالبی با مضمون مشابه در رسانهها، شبکههای اجتماعی مطرح شده است. به عنوان مثال میتوان به گزارش خبرگزاری صدا و سیما با عنوان «سالروز قیام مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب» یا گزارشی که در خبرگزاری تسنیم منتشر کرده و در آن واقعه گوهرشاد «حماسهای در دفاع از حجاب و ارزشهای اسلامی» توصیف شده است.
عنوان گزارش دیگری که پارسال در سالروز واقعه خبرگزاری فارس منتشر شده «قیام خونین مسجد گوهرشاد علیه کشف حجاب» است. حتی فیلم مستندی هم با همین مضمون با عنوان «قیام غریب» ساخته و از تلویزیون ایران پخش شده است.
دوم، درستیسنجی
برای درستیسنجی این ادعا تلاش میکنیم با طرح چند سوال و پیدا کردن پاسخ مستند برای آن صحت و سقم این ادعا را بسنجیم؟
۱- واقعه مسجد گوهرشاد چه زمانی و در اعتراض به چه چیزی رخ داد؟
واقعه مسجد گوهرشاد روز بیست و یکم تیر سال ۱۳۱۴ خورشیدی در مشهد رخ داد. عمده روایتهایی که از این واقعه در دست است مبتنی بر خاطرات شفاهی و اسناد واسطهای است. به همین دلیل اختلاف نظر و ابهام درباره جزئيات این واقعه، از جمله درباره تعداد کشتهشدگان* این واقعه زیاد است.
اگر تحلیلها و اظهار نظرهای شخصی را در نظر نگیریم و روایتهای مختلف را کنار هم بگذاریم، شرح ماجرا نزدیک به روایتی است که در سایت تاریخ ایرانی منتشر شده است.
۲۸ خرداد ۱۳۱۴ دولت محمدعلی فروغی، نخست وزیر وقت در یک بخشنامه مردان را ملزم کرد از کلاه پهلوی (یک لبه) دست برداشته و کلاه تمام لبهای شاپو سر کنند. طبق این بخشنامه اگر یک کارمند دولتی از این دستور اطاعت نمیکرد باید قید شغلش را میزد. دو روز بعد نیز دولت بخشنامه دیگری ابلاغ کرد که طبق آن، مجالس ختم اموات فقط در مساجد معدودی که بلدیه (شهرداری) اجازه میداد باید برگزار میشد و استعمال چای، قهوه، قلیان و سیگار نیز در این مجالس ممنوع اعلام شد.
ظاهرا بعد از رسیدن خبر بخشنامه جدید، گروهی از روحانیون مشهد برآشفتند و جلساتی پنهانی برگزار کردند. در یکی از این جلسات پیشنهاد شد آیتالله حاجآقا حسین قمی به تهران برود و در مرحله اول با رضاشاه مذاکره کند، بلکه او را از اجرای تصمیماتش باز دارد. وقتی آیتالله قمی به تهران آمد، دستگیر و ممنوعالملاقات شد.
آن طور که در روایتها آمده همزمان با بازداشت حاج آقا حسین قمی، در مشهد نیز روحانیون دیگری از جمله شیخ غلامرضا طبسی و شیخ نیشابوری دستگیر شدند. در اعتراض به این وقایع تجمعاتی در مسجد گوهرشاد شکل گرفت. روز جمعه ۲۰ تیر ۱۳۱۴ نظامیان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم آتش گشودند. فردای آن روز تظاهرات بزرگتری برگزار شد و مردم دوباره در مسجد گوهرشاد جمع شدند. ظاهرا شیخ محمدتقی بهلول سخنان تندی علیه دولت ایراد کرد و خواهان مقاومت مردم شد. کار پس از چندی به درگیری رسید. در حوالی ظهر ماموران نظامی به داخل مسجد آمدند و کشتار اتفاق افتاد.
۲- واقعه کشف حجاب چه زمانی اتفاق افتاد؟
بر اساس گزارش منتشر شده در سایت مرکز بررسی اسناد تاریخی گفته شده، بخشنامه «رفع حجاب» در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۱۴ از سوی محمود جم، نخست وزیر وقت صادر شده است. در این گزارش اسنادی به تاریخ بهمن ماه آن سال منتشر شده، اما اثری از متن یا تصویر این بخشنامه نیست. ما از طریق جستوجو موفق نشدیم به متن بخشنامه کشف یا رفع حجاب برسیم و ببینیم دقیقا در آن چه گفته شده، اما در بسیاری از منابع داخلی و خارجی روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ به عنوان روز کشف یا رفع حجاب معرفی شده است.
مثلا بر اساس روایت سایت دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت (ویکیشیعه) «به دنبال تصویب قانونی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ش در ایران رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند».
از آن سو سایت مشروطه که هوادار پهلوی است هم نوشته است: «کشف حجاب و آزادی زنان در روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ با فرمان رضا شاه بزرگ آغاز شد».
اما در میان اسناد، نشانی از فرمان رضا شاه یا تصویب قانونی در این روز نیست. اتفاق مهم این روز بازدید شاه از دانشسرای عالی است. در این مراسم همسر و دختران رضا شاه و سایر زنان حاضر در این مراسم، حجاب به سر نداشتند.
با این حساب بین صحبت از رفع یا کشف آمرانه حجاب با واقعه گوهرشاد دستکم ۱۵۹ روز (۵ ماه و ۶ روز) فاصله است.
۳- آیا پیش از صدور بخشنامه رفع حجاب، جایی صحبت از کشف حجاب مطرح بوده است؟
پاسخ این سوال خیر است. کشف حجاب رسما پنج ماه بعد از واقعه گوهرشاد به وقوع میپیوندد. البته شواهدی هست که نشان میدهد در آن زمان گروهی از معترضان گمان میکردند دولت در حال زمینهسازی برای ترویج بیحجابی است، اما هیچ نشانهای از اینکه کشف حجاب زمینه اصلی اعتراض مردم در گوهرشاد بوده وجود ندارد.
برخی منابع، به نقل از شاهدان عینی، نوشتهاند، شیخ محمدتقی بهلول، مشهورترین سخنرانان مسجد گوهرشاد و برخی دیگر از سخنرانان به موضوع بیحجابی اشاراتی دارند، اما زمینه اصلی اعتراض گوهرشاد بخشنامه کلاه شاپو و دستگیری آیتالله قمی است و اشاره به بیحجابی که ظاهرا زمینه نارضایتی و نگرانی از آن هم وجود داشته، عمدتا تحریک احساسات عمومی در فضای هیجانزده است. اگرچه آن طور که برخی شاهدان عینی، مثل سیدعلیمحمد دخانچی روایت میکنند، سخنرانان جانب احتیاط را هم نگه میداشتند.
«گاهی از آقایان علما هم منبر رفته و سخنرانی می کردند. بعضی ها خیلی تند حمله به شاه و دولت می کردند، بعضی ها ملایمتر و یکی از آنها دوپهلو و بالاخره آخر صحبتش این بوده که شاه و دولت هم مسلمانند و ما تلگراف زدیم و درخواست کردهایم که عمل بی حجابی صورت نگیرد و انشاءالله جواب میدهند».
آنچه مسلم است، نه «کشف حجاب» که حتی خود موضوع حجاب را نه در اصل، بلکه در فرع و حاشیه واقعه گوهرشاد میتوان دید. موضوعی که با توجه به زمینه نارضایتیهای موردی، میتوانست ابزار خوبی برای تحریک احساسات عمومی باشد.
۴- آیا ماجرای بیحجابی همسر شاه افغانستان و جشن شیراز ارتباطی با واقعه گوهرشاد دارد؟
پاسخ این سوال هم منفی است.
در برخی روایتهای مرتبط با موضوع کشف حجاب، به اعتراض بهلول و برخی روحانیون به بیحجابی همسر شاهامانالله، پادشاه افغانستان اشاره شده است. به عنوان مثال آیتالله علمالهدی میگوید:
«چندی قبل از آن پادشان افغانستان در ترکیه زنش را کشف حجاب کرده بود و بنا بود از مسیر خراسان به سمت افغانستان حرکت کند، وقتی با اتومبیل به نزدیکی سبزوار رسید، مردم قهرمان سبزوار قیام کردند، آمدند دروازههای شهر را گرفتند و گفتند اجازه نمیدهیم یک فاجر و فاسقی که دست به این فسق زده از شهر ما عبور کند و تحریک مردم توسط مرحوم علامه بهلول انجام گرفت، او منبرهای داغ رفت، مردم وادار شدند راه را بر اتومبیل پادشان افغانستان بستند و راه را تغییر دادند».
نکته اما اینجا است که سفر گذری شاه افغانستان به خراسان، هفت سال پیش از واقعه گوهرشاد و ماجرای کشف حجاب است. شاهامانالله در سال ۱۳۰۷ از اروپا به افغانستان برگشت و همان سال هم تاج و تختش را از دست داد. به طور قطع سفر شاهامانالله نمیتواند موجب اعتراض در هفت سال بعد و سرکوب آن شود.
ماجرای دیگر هم «جشن شیراز» است که ظاهر با حضور زنان بیحجاب و علیاصغر حکمت، وزیر وقت فرهنگ در فروردین ۱۳۱۴ برگزار شده. برخی مدعیاند که جشن شیراز « نخستین رونمایی جدی اما اعلام نشده «کشف حجاب» است».
این داستان ممکن است موجب برخی نارضایتیها شده باشد، اما قطعا ارتباط مستقیمی با واقعه گوهرشاد ندارد.
۵- داستان بخشنامه ۱۳۱۴ و قانون ۱۳۰۷ چیست؟ کلاه پهلوی از چه زمانی اجباری شد؟ مردان ایران از کی موظف به سر کردن کلاه شاپو شدند؟
ما تا این لحظه موفق به پیدا کردن متن این بخشنامه ۲۸ خرداد ۱۳۱۴ (بخشنامه کلاه شاپو) نشدیم.مشخص نیست در آن دقیقا به چه مواردی اشاره شده، اما آن طور که از روایتها برمیآید، بخشنامه در چارچوب قانونی صادر شده بود که هفت سال پیشتر با عنوان «قانون متحدالشکل نمودن البسه اتباع ایران در داخله مملکت» از تصویب مجلس شورای ملی گذشته بود. ظاهرا در بخشنامه جدید گفته شده مردان باید به جای کلاه پهلوی یکلبه، شاپو (کلاه اروپایی لبهدار) به سر بگذارند و به جای کفش سنتی و گیوه، کفشهای فرنگی بپوشند.
سایت شهر فرهنگ تصاویر و اسنادی مربوط به کلاه پهلوی و کلاه شاپو را به نقل از کتاب آلمانی «تغییر لباس در ایران» نوشته بیانکا دوس منتشر کرده و نوشته:
«در سال ١٣٠۷ شمسی (دسامبر ۱۹۲۸ میلادی) بنا بر قانونی جدید تمام مردان ایرانی مکلف شدند عمامه و کلاههای سنتی خود را با کلاه پهلوی عوض کنند. مدتی پس از آن (مارس ۱۹۲۹ میلادی) پوشیدن لباس های ایرانی (قبا، شال، عبا، پوستین، عمامه و غیره) برای تمام افراد مذکر ممنوع شد و جای آن را ترکیبی از کت و شلوار و کلاه پهلوی گرفت.
شش سال بعد در [خرداد] ١٣۱۴ شمسی (ژوئن ١٩٣۵ میلادی) مجلس قانون دیگری را به تصویب رسانید که کلاه شاپو را جایگزین كلاه پهلوی و کفش چرمی اروپایی را جایگزین انواع کفشهای ایرانی کرد. تنها کسانی که از این قوانین معافیت داشتند گروهی بودند که برای نخستین بار "روحانیت" خوانده شدند. روحانیت شامل علما و مجتهدین، طلاب حوزههای علمیه، پیشنمازان مساجد، و اندک گروهی دیگر میشد. تمامی این افراد بایستی از سوی حکومت برای پوشیدن لباس "روحانیت" مجوز دریافت می کردند».
جمعبندی
۸۴ سال از واقعه مسجد گوهرشاد میگذرد، اما ابهامهای زیادی درباره این واقعه وجود دارد. از اینکه تلفات آن چقدر بود گرفته تا اینکه چه چیزی باعث شکلگیری آن شد. در سالهای اخیر برخی مقامهای حکومتی و رسانههای رسمی ایران، مدعیاند که زمینه واقعه گوهرشاد موضوع حجاب بوده و حتی برخی گفتهاند این حادثه در اعتراض به کشف حجاب رخ داده است.
آنچه مسلم است واقعه مسجد گوهرشاد نه از نظر زمانی و نه از نظر سیر تاریخی ارتباطی با مساله «کشف حجاب» ندارد. حتی سندی نیست که ثابت کند موضوع حجاب در زمینه اصلی ماجرای گوهرشاد مطرح بوده است. آن طور که شاهدان عینی روایت میکنند سخنرانان به موضوع حجاب، به عنوان یک مساله حساسیتبرانگیز و برای تحریک احساسات عمومی اشاراتی داشتهاند، اما نه در جریان شکلگیری اعتراضها و نه در سرکوب آن، موضوع حجاب مطرح نیست.
ماجرا با بخشنامه دولت برای جایگزینی کلاه پهلوی با کلاه شاپو شروع شد. روحانیون مشهد به این بخشنامه معترض شدند و برای مذاکره با شاه نماینده به تهران فرستادند. نماینده آنها دستگیر شد، روحانیون و گروههایی از مردم معترض شدند. در روز دوم اعتراضها کار به خشونت کشید و گروهی کشته شدند.
اما سوال اینجا است چرا روحانیون که هفت سال پیشتر از قانون لباس اجباری معاف شده بودند، باید به جایگزینی کلاه شاپو و پهلوی معترض شوند؟
به نظر میرسد که اجباری شدن لباس پوشیدن به سبک غربیها و تلاش دولت برای تغییر چهره و مدرنسازی ایران، زمینهساز نگرانی و نارضایتی بوده است. تا آن موقع اثری قابل ملاحظه از کشف حجاب نیست. مواردی از اعتراضهای موردی به بیحجابی هست، اما سندی وجود ندارد که نشان دهد هنگام وقوع ماجرای گوهرشاد، «کشف حجاب» یا نگرانی از «کشف حجاب» در روند شکلگیری اعترضها تاثیری داشته است.
در سالهای اخیر برخی تحلیلگران برخی اتفاقات را، مثلا بیحجابی همسر پادشاه افغانستان و اعتراضهای پراکنده در خراسان، از پیشزمینههای واقعه گوهرشاد معرفی کردهاند. اما نکته اینجا است که این سفر هفت سال پیش از گوهرشاد انجام شده و اعتراضی هم اگر شده باشد، در حد یک ماجرای یک روزه بوده و گذشته است.
یا در نمونه دیگری برخی مدعی شدهاند در فروردین سال ۱۳۱۴ جشنی در شیراز با حضور وزیر وقت فرهنگ برگزار شده که در آن زنان بیحجاب شرکت داشتهاند. اما نکته اینجا است که ارتباط جشن شیراز و مسجد گوهرشاد، نه بر اساس اسناد، بلکه نظر تحلیلگرانی است که سالها بعد وقایع را کنار هم گذاشتهاند و به این نتیجه رسیدهاند که این دو ماجرا به هم مربوط بودهاند.
با این اوصاف میتوان به طور قطع گفت این ادعا که «واقعه گوهرشاد در اعتراض به کشف حجاب رخ داده» ادعایی مطلقا نادرست است و در شرایطی مطرح میشود که به جز استنباط برخی تحلیلگران معاصر، هیچ سند معتبری برای چسباندن این دو واقعه به هم وجود ندارد.
* علاقهمندان میتوانند به این سه گزارش مراجعه کنند که در پایگاه قدس، سایت انقلاب اسلامی وابسته به دفتر فرهنگی حرم رضوی و این گزارش سایت تاریخ شفاهی درباره سندی نویافته از کشتهشدگان واقعه گوهرشاد، منتشر شدهاند).