
شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
کمتریلپاشی در ایران مانع بارش باران شده و خشکی مصنوعی ایجاد کرد.

شاخدار

با بحرانی شدن وضعیت خشکسالی و کمبود آب در ایران شایعات و اخبار نادرست زیادی هم در این باره و عوامل موثر در آن در شبکههای اجتماعی در حال انتشار است. یکی از شایعات پربازدید این است که کمتریلپاشی در ایران مانع بارش باران شده، خشکی مصنوعی به وجود آورده و در عوض به آلودگی هوا و افزایش بیماریهایی مانند آنفولانزا دامن زده است. (لینک۱، لینک۲، لینک۳، لینک۴، لینک۵)

تئوری توطئه کِمتریل سالهاست که در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسی و غیرفارسی تکرار میشود و با بروز بحرانهای متفاوت از فراگیر شدن یک بیماری تا افزایش آلودگی هوا و مواردی از این دست باز دیگر به آن پرداخته میشود.
اطلاعات نادرست درباره این پدیده با ویدیوهایی همراه است که رد دود مانندی که هواپیما در آسمان به جای میگذارد را نشان میدهد. در این تئوری توطئه این رد بهنام کِمتریل (Chemtrail) مشهور است و ادعا میشود که مواد تشکیل دهنده آن مواد شیمیایی و گاه ناشناخته خطرناک هستند که از عامل خشکیسازی مصنوعی تا ویروس و میکروب و آلایندههای شیمیایی را در خود دارند.
ما پیش از این در فکتچک جداگانهای مفصلا به تئوری توطئه کِمتریل پرداختیم و توضیح دادیم که منبع اولیه این شایعه کجاست و چگونه فراگیر شد.
خروجی موتور جت، بخار آب، دی اکسید کربن و اکسید سایر سوختهای هواپیما است. ارتفاعاتی که هواپیماهای جت در آن پرواز میکنند، بسیار بالاست و دما در آنجا بسیار پایین است. برای همین بخار آب ناشی از سوخت موتور، پس از بیرون آمدن و مواجهه با هوای سرد، چگالیده شده (Condensed) و تبدیل به ذرات ریز یخ میشود؛ دقیقا مانند خروجی اگزوز موتور خودرو در روزهای سرد. بسته دمای هوا، این رد از ذرات ریز یخ، مدتی در آسمان باقی می ماند که به آن کُنتریل (Contrail یا در فارسی «پَسدَمِه») میگویند.
کِمتریل (Chemtrail) از ترکیب دو واژه انگلیسی Chemicals و Trails به معنی رد شیمیایی ساخته شده است. این واژه عمر چندانی ندارد و در میانه دهه ۱۹۹۰ ساخته شده است.
اما رد خروجی هواپیماها یا کُنتریل حاوی هیچ ماده شیمیایی ناشناخته و خطرناکی نیست و کِمتریل واقعیت ندارد. اتفاقی که بعد از تشکیل یک کُنتریل میافتد بستگی به میزان خشک یا مرطوب بودن هوا دارد. اگر هوا خیلی خشک باشد، کریستالهای یخ تصعید میشوند. اگر هوا مرطوب باشد، قطرات آب یا کریستالهای یخ کمی پخش میشوند و ممکن است تا ساعتها باقی بمانند.
از ادعاهای هواداران تئوری توطئه کِمتریل کنترل آسمان از طریق کمتریلپاشی و مهندسی اقلیم است. در یکی از پستهای پربازدید در این باره در اینستاگرام آمده:
«پشت ظاهر معمولیِ خطوط آسمان، دههها تحقیق پنهان دربارهی مهندسی اقلیم (Geoengineering) جریان داره. برنامههایی مثل SRM (مدیریت تابش خورشید) رسماً در اسناد علمی آمریکا و اروپا ثبت شدن. هدفش؟ کاهش گرمایش زمین از طریق پاشش ذرات فلزی در جو. اما هیچکس نمیگه این ذرات دقیقاً چی هستن، کجا پاشیده میشن، و چه تأثیری بر بدن ما دارن. نمونهبرداریهای مستقل در کشورهای مختلف نشون داده تو خاک و باران، میزان آلومینیوم، باریم و استرانسیوم غیرعادیه. فلزاتی که تنفس طولانیمدتش باعث ضعف سیستم عصبی و تغییر رفتار میشه».
به مجموعه عملیاتی که برای اصلاح آبوهوا صورت میگیرد «مهندسی اقلیم» (Geoengineering) میگویند. در واقع مهندسی اقلیم مجموعهای از روشها برای خنککردن زمین یا حذف گازهای گلخانهای از جو است. بخشی از آن، یعنی مهندسی خورشیدی (SRM)، با افزودن ذرات به جو یا تغییر ابرها تلاش میکند نور خورشید را بیشتر بازتاب دهد. روشهایی مانند تزریق آئروسل در استراتوسفر و روشنسازی ابرهای دریایی از نمونههای آن هستند. با وجود پژوهشهای اولیه، اطلاعات کافی درباره خطرات، فواید و پیامدهای ناخواسته این روشها وجود ندارد. تلاش برای دستکاری وضعیت آب و هوا هم بیسابقه نیست. مثلا مقامات چینی برای مراسم افتتاح المپیک ۲۰۰۸، پیش از شروع مسابقات با بارور کردن ابرها در مناطق دیگر چین کاری کردند که در روز مراسم افتتاح در محل مراسم باران نبارد. با وجود این، این روشها تابهحال استفاده عملی خیلی کمی داشته و اغلب تحقیقها متکی بر مدلسازی و دادههای کامپیوتری بوده است.
با وجود بحثهایی که درباره مهندسی اقلیم وجود دارد، درباره این تردیدی وجود ندارد که این مجموعه عملیاتها ربطی به «کمتریلپاشی» ندارد. وبسایت Geoengineering Monitor هم با اشاره به ارتباطی که در شبکههای اجتماعی بین تئوری توطئه کمتریل و مهندسی اقلیم برقرار میشود، این ارتباط را قاطعانه رد کرده و مینویسد:
«نتیجه عملی این نظریههای بیاساس، ایجاد مخالفت با مهندسی اقلیم بر پایه ادعاهای نادرست است. این امر به تلاشهای جدی جوامع و سازمانها در سراسر جهان که با پروژههای واقعی مهندسی اقلیم مقابله میکنند آسیب میزند».
مهندسی اقلیم مجموعه عملیاتهای مشخص و تعریفشدهای مانند اصلاحات آب و هوایی و یا تزریق آئروسل و مدلسازیهایی در سطح محدود است که اساسا نمیتوانند آن چیزی باشند که هواداران تئوری توطئه کمتریل در شهرها و روستاهای مختلف در آسمانهای خود میبینند و گزارش میکنند.
اجرای این برنامه در این مقیاس وسیع برای تخلیه مواد از هواپیما نیازمند یک برنامه عملیاتی بزرگ برای تولید، بارگیری و پراکندن مواد است. برای اجرای آن به هزاران یا شاید دهها هزار نفر نیاز است و در نهایت مخفی نگه داشتن چنین برنامهای با چنین دامنه وسیعی تقریبا غیرممکن است.
در سال ۱۹۹۶ نیروی هوایی آمریکا گزارشی منتشر کرد که در آن به روشهایی برای کنترل وضعیت جوی اشاره کرده بود. این گزارش نقطه آغازی برای این تئوری شد که رد به جا مانده از هواپیماها مادهای شیمیایی است که برای کنترل وضعیت جوی، مسموم کردن شهروندان و کنترل جمعیتشان استفاده میشود. نیروی هوایی آمریکا متهم شد که بر روی شهروندان آمریکایی مواد شیمیایی مرموز اسپری میکند. این برداشت طی سالهای بعد به سرعت گسترش یافت. منابع متعددی از ریچارد فینک به نام بنیانگذار اصلی تئوری توطئه کمتریل نام میبرند. روزنامهنگاری به نام ویلیام توماس هم از اشاعهدهندهگان اصلی این توطئه بود.
رشد حساسیت عمومی نسبت به «کمتریل» در دهه ۱۹۹۰ سبب شد نهادهای علمی آمریکا آن را بررسی کنند. تحقیق گسترده سال ۲۰۰۰ چند سازمان در ایالات متحده از جمله آژانس حفاظت از محیط زیست (EPA)، سازمان هوانوردی فدرال (FAA)، سازمان ملی هوانوردی و فضا (NASA) و سازمان ملی اقیانوسی و جوی (NOAA) هیچ نشانهای از مواد شیمیایی خاص در رد هواپیما نیافت. در سال ۲۰۱۶ تحقیقی در موسسه علوم کارنگی و دانشگاه کالیفرنیا ایرواین در مورد کمتریل انجام شد. ۷۷ اقلیمشناس و شیمیدان در این تحقیق شرکت کردند و به جز یک نفر همه قاطعانه وجود برنامه سمپاشی در مقیاس وسیع و یا همان کمتریلها را رد کردند. متخصصان اتمسفر و ژئوشیمی تأکید کردند شواهد علمی چنین توطئهای را تأیید نمیکند و برای تمام ادعاهای مطرحشده توضیحات علمی روشن وجود دارد.
از این رو فکتنامه به این ادعا که کمتریلپاشی در ایران مانع بارش باران شده، خشکی مصنوعی به وجود آورده نشان «شاخدار» میدهد.

شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما