AP
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران در بخشی از سخنرانی تلویزیونی روز اول مهر خود فهرستی از فواید غنیسازی اورانیوم را در زندگی مردم برشمرد و گفت:
«مردم از جهات مختلف، از مادّهی اورانیوم غنیسازیشده سود میبرند و استفاده میکنند و در زندگی مردم اثر میگذارد؛ از جمله در کشاورزی، که مفصّل در کشاورزی تأثیر دارد؛ از جمله در صنعت و مواد؛ در مسئلهی تغذیه که مربوط به همان کشاورزی است؛ در مسئلهی محیط زیست و منابع طبیعی تأثیر دارد؛ در بخشهای مربوط به پژوهش و آموزش و تحقیق و دنبالگیریهای علمی تأثیر دارد؛ در ایجاد انرژی برق هم که خب تأثیر واضحی دارد.»
فکتنامه پیشتر در گزارش مجزایی این ادعا را درستیسنجی کرده و به آن نشان گمراهکننده داده است.
اما مساله، در مورد غنیسازی در ایران محدود به مزایا و فواید متعارف آن نیست. به این دلیل طی ۱۵ سال گذشته اصرار بر غنیسازی اورانیوم در داخل ایران، باعث به وجود بحران هستهای و به تبع آن تحریم و مشکلات اقتصادی برای ایران شده است که میتوان با استناد به دادههای معتبر و در نظر گرفتن فرضیات و سناریوهای منطقی برآوردی از ابعاد آن به دست آورد.
محاسبات فکتنامه نشان میدهد از زمان آغاز بحران هستهای در سال ۲۰۱۰ میلادی تا کنون اقتصاد ایران متحمل یک تا ۳/۵ تریلیون دلار خسارت شده است.
مبنای این برآورد، محاسبه سه سناریوی منطقی بر اساس رشد اقتصادی کشورهای منطقه است که در ۱۵ سال گذشته مانند ایران گرفتار بحران هستهای نبودهاند.
در سناریوی اول فرض شده اقتصاد ایران از سال ۲۰۱۰ به بعد، رشدی معادل رشد اقتصادی کشور عراق میداشت. این سناریو بر این اساس طراحی شده که کشور ایران و عراق، علاوه بر موقعیت منطقهای هر دو اقتصادهای نفتی (با محوریت خامفروشی) هستند و نوسانهای قیمت نفت روی هر دو کشور تاثیر مشابهی دارد.
در سناریوی دوم فرض شده اقتصاد ایران، طی ۱۵ سال اخیر رشدی معادل اقتصاد ترکیه میداشت. ایران و ترکیه، مشابهتهای زیادی دارند؛ از موقعیت منطقهای، جمعیت و مشترکات اجتماعی و فرهنگی گرفته تا شباهت نسبی اوضاع اقتصادی دو کشور تا پیش از فروافتادن اقتصاد ایران در تله بحران هستهای، باعث شده تا بتوان به عنوان یک سناریوی منطقی، اقتصاد ترکیه را بدیل اقتصاد ایران بدون وجود تحریمها در نظر گرفت.
سناریوی سوم، فرض محافظهکارانهای است بر این اساس که رشد اقتصاد ایران در دنیای موازی بدون تحریم معادل رشد اقتصاد جهان میبود.
در نمودار بالا منحنی زرد وضعیت کنونی اقتصاد ایران است. منحنی نارنجی نشان دهنده شرایط فرضی است که اگر ایران وضعیتی مشابه عراق میداشت اوضاع اقتصادیاش چگونه بود. منحنی قرمز سناریوی مشابهت با ترکیه و منحنی آبی شرایط فرضی است که اقتصاد ایران، به جای اینکه گرفتار تحریمها شود، مثل بقیه کشورها رشد پیدا میکرد.
فاصله میان نمودارها حجم خسارتی است که از سال ۲۰۱۰ تا پایان سال ۲۰۲۴ بر اقتصاد ایران تحمیل شده است که طبق محاسبات فکتنامه بر اساس سناریوی اول (رشد معادل عراق)، بیش از ۲/۷ تریلیون دلار، بر اساس سناریوی دوم (رشد معادل ترکیه) بیش از ۳/۵ تریلیون دلار و بر اساس سناریوی سوم (رشد معادل متوسط رشد جهان) بیش از یک تریلیون دلار بوده است.
اگر این خسارت را به متوسط جمعیت ایران در ۱۵ سال گذشته تقسیم کنیم در این صورت میزان خسارت وارد شده به هر شهروند ایرانی بین ۱۳ تا ۴۷ هزار دلار برآورد میشود که به نسبت درآمد و در مقیاس اقتصاد خانوار در ایران، عدد بسیار بزرگی است.
منبع محاسبات فکتنامه دادههای بانک جهانی از تولید ناخالص داخلی کشورها به قیمت ثابت با احتساب دلار سال ۲۰۱۵ میلادی است. این قسمت با ضریب ۱/۳۲ به قیمت روز (فصل دوم سال ۲۰۲۵) تعدیل شدهاند.