محسن زنگنه
نماینده مجلس شورای اسلامی
یک موشک قارهپیما را آزمایش کردیم و موفقیتآمیز بود.
نادرست
روز شنبه ۲۹ شهریور ۱۴۰۴ ، محسن زنگنه، نماینده مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی زنده در تلویزیون ایران گفت:
«ما دو شب پیش یکی از پیشرفتهترین موشکهای کشور را که تا الان امتحان نشده بود، آزمایش کردیم و موفقیتآمیز هم بود. یعنی میخواهم بگویم در همین شرایط ما مشغول آزمایش امنیتی یک موشک قارهپیما هستیم.»
این سخنان در حالی مطرح شد که دو شب پیشتر، در شامگاه پنجشنبه ۲۷ شهریور، دود و نور مرموزی در آسمان چندین استان ایران دیده شد و به سرعت در شبکههای اجتماعی بازتاب یافت. همانطور که در گزارش تحقیقی پیشین فکتنامه نشان داده شد، شواهد موجود حاکی از آن است که این پرتاب آزمایشی با شکست مواجه شده و به احتمال زیاد مربوط به ماهوارهبر ذوالجناح بوده است، نه یک موشک قارهپیما.
تصاویر و ویدیوهای متعددی که از پرتاب شامگاه ۲۷ شهریور ثبت شد، سرنخهای مهمی درباره ماهیت و سرنوشت این آزمایش در اختیار میگذارد. نخست، الگوی دود بهوضوح غیرعادی بود: رد دود به صورت منقطع و ضربانی در آسمان دیده میشد، الگویی که در ادبیات فنی به عنوان نشانه کلاسیک «ناپایداری احتراق» یا Chugging/Combustion Instability شناخته میشود. چنین پدیدهای زمانی رخ میدهد که فشار و جریان سوخت در محفظه پیشران دچار نوسان شده و موتور قادر به ایجاد رانش پایدار نیست.
شواهد نشان میدهد پرتاب انجامشده به احتمال زیاد مربوط به ماهوارهبر سهمرحلهای «ذوالجناح» بوده که در مراحل نخست از سوخت جامد و در مرحله سوم از سوخت مایع استفاده میکند. پروفایل پروازی و شواهد بصری نشان میدهد نقص در یکی از مراحل بالایی رخ داده و موشک سقوط کرده است؛ نه موفقیتی در کار بوده و نه پرتابگر بردی در حد قارهای داشته است. برای بررسی فازبهفاز پرواز و سناریوهای دقیقتر نقص، باید به گزارش تفصیلی «ذوالجناح» مراجعه کرد.
موشک بالستیک قارهپیما یا ICBM به طور دقیق به سامانهای گفته میشود که توانایی طی مسافت بیش از ۵۵۰۰ کیلومتر را داشته باشد و بتواند در سه فاز اصلی پرواز عمل کند: فاز پرتاب (Boost Phase) که در آن موشک توسط پیشرانهای چندمرحلهای از جو زمین عبور میکند، فاز میانی (Midcourse) که در خارج از جو و در مدار بالستیک ادامه مسیر میدهد، و در نهایت فاز ورود مجدد (Re-entry Phase) که کلاهک با سرعتهای مافوقصوت به جو بازمیگردد و به سمت هدف سقوط میکند. چنین سامانهای صرفاً یک «موشک بزرگتر» نیست؛ بلکه متکی بر مجموعهای از فناوریهای پیچیده و تثبیتشده است که تنها تعداد اندکی از کشورها توانستهاند به آن دست یابند.
اولین رکن یک ICBM، پیشران چندمرحلهای قابل اتکا است. این موشکها باید تراست بسیار بالایی تولید کنند، ارتعاش و ناپایداری احتراق را مدیریت کنند و در شرایط بسیار متفاوت ، از فشار سطح دریا تا خلأ نزدیک فضا ، عملکرد پایدار داشته باشند. در کنار آن، هدایت و ناوبری فوقالعاده دقیق ضرورت دارد. سامانههای ناوبری اینرسی (INS) با ژیروسکوپهای لیزری یا فیبرنوری و حتی در موارد پیشرفته ناوبری ستارهای به کار گرفته میشود تا دقت در سطح دهها متر تضمین شود. بدون چنین دقتی، پرتاب موشکی در برد قارهای فاقد ارزش نظامی خواهد بود.
اما چالش اصلی ICBM در مرحله بازگشت است. کلاهک باید در محفظهای موسوم به Re-entry Vehicle یا RV قرار گیرد که با یک سپر حرارتی پیشرفته (Thermal Protection System) حفاظت میشود. این سپر معمولاً از مواد ابلیتیو یا کامپوزیتی ساخته میشود که در برابر دماهای چند هزار درجه سانتیگراد و سرعتهای نزدیک به هفت کیلومتر بر ثانیه مقاومت کنند. طراحی و آزمایش چنین سامانهای، به ویژه در رژیم سرعتهای هایپرسونیک، یکی از بزرگترین موانع فناوری برای ورود به باشگاه دارندگان ICBM است. نسخههای پیشرفتهتر حتی از کلاهک چندگانه (MIRV) و طعمههای فریب (Decoys) برای عبور از سامانههای دفاع موشکی استفاده میکنند.
در مقابل این استاندارد جهانی، وضعیت جمهوری اسلامی ایران به وضوح عقبتر است. ایران در حوزه موشکهای میانبرد (MRBM) با بردی حدود ۲۰۰۰ کیلومتر تجربه دارد و سامانههایی چون شهاب-۳، سجیل یا خرمشهر را آزمایش کرده است. همچنین در برنامههای فضایی خود با پرتابگرهایی نظیر سیمرغ و ذوالجناح تلاش کرده است تواناییهای چندمرحلهای را توسعه دهد. اما کارنامه این برنامهها نشاندهنده تعداد زیادی شکست پرتاب است. هیچ شواهد علنی از آزمایش موفق کپسولهای بازگشت (RV) یا سپرهای حرارتی (TPS) در شرایط واقعی ICBM وجود ندارد. همچنین دقت سامانههای هدایت ایرانی هنوز در سطحی است که با نیازمندیهای ICBM فاصلهای چشمگیر دارد.
رویداد اخیر ۲۷ شهریور نیز موید همین محدودیتهاست. موشک پرتابشده، که بر اساس شواهد همان ماهوارهبر سهمرحلهای ذوالجناح بوده، حتی نتوانست به مدار پایینی زمین برسد و در مرحله بالایی با نقص فنی مواجه شد. در چنین شرایطی، سخن گفتن از برد قارهای یا تسلط بر فناوریهای پیچیدهای مانند RV و MIRV، نه تنها بیپشتوانه است بلکه از اساس نادرست است.
در نتیجه، گذر از سطح فعلی توان ایران در حوزه موشکهای ماهوارهبر یا میانبرد به سطح یک ICBM قابل اتکا، مستلزم جهشهای فناوری متعدد و آزمایشهای تثبیتشدهای است که در شواهد علنی ایران مشاهده نمیشود. نسبتدادن این پرتاب شکستخورده به یک «ICBM موفق» از نظر فنی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا واقعیت نظامی.
بنابراین فکتنامه به ادعای محسن زنگنه، نماینده مجلس در تلویزیون که «ما یک موشک قارهپیما را آزمایش کردیم و موفقیتآمیز بود» نشان نادرست میدهد.