اکانت «اسرائیل به فارسی» در شبکههای اجتماعی پستی را درباره گوزن زرد ایرانی و انتقال آن به اسرائیل در روزهای آغاز انقلاب سال ۱۳۵۷ در ایران منتشر کرد (لینک۱، لینک۲).
در ابتدای توضیحات این پست آمده که «در پی کشتار گوزن زرد توسط حامیان جمهوری اسلامی، یادی کنیم از تیمسار منوچهر خسروداد و داستان باورنکردنی انتقال گوزن زرد ایرانی از ایران به اسرائیل در آخرین لحظات پیش از انقلاب اسلامی».
«کشتار گوزن زرد توسط حامیان جمهوری اسلامی» احتمالا اشاره به خبرهایی دارد که در روزهای اخیر و همزمان با اربعین درباره ذبح گوزن زرد ایرانی برای این مراسم منتشر شده بود. ما در مطلبی جداگانه به آن موضوع پرداختیم و توضیح دادیم که ذبح این گوزنها که احتمالا در اربعین امسال اتفاق افتاده در عراق روی داده و گوزنهای ذبح شده هم گوزن زرد ایرانی نبودند و احتمالا یک گونه پرورشی اروپایی بودند.
در ادامه توضیحات اکانت «اسرائیل به فارسی» آمده:
« گوزن زرد ایرانی زیرگونهای از گوزن زرد است که در آستانه انقراض قرار داشت. اما با تمهیدات دولت ایران در دوران پادشاهی پهلوی، موفق به حفظ این نسل شدند. سازمان طبعیت و پارکهای اسرائیل در سالهای پیش از انقلاب وارد گفتگوهایی با دولت شاهنشاهی شد تا چند راس از آنها را برای حفاظت به اسرائیل بیاورند. به موازات آن، اسرائیل دو راس گوزن نر از آلمان گرفت که پیشتر از ایران برای حفاظت به آنجا انتقال یافته بودند. لحظاتی پیش از آمدن خمینی و در آخرین پرواز تهران - تلآویو ۴ راس ماده گوزن زرد آنطور که دولت شاهنشاهی وعده داده بود، با کمک تیمسار منوچهر خسروداد به اسرائیل انتقال داده شدند. اکنون چند گله از گوزن زرد ایرانی در کوه کارمل در اسرائیل زندگی میکنند و تحت حفاظت قرار دارند. این لوح به یادبود تیمسار خسروداد در کوه کارمل است».
در این پست همچنین تصویر یک لوح یادبود منتشر شده که روی آن نوشته شده: «به یاد ژنرال منوچهر خسروداد، هوانیروز ارتش شاهنشاهی ایران و در حمایت از گوزن زرد ایرانی در ذخیرهگاه طبیعی حایبار کرمل».
پیش از این هم همین اکانت دوبار در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ پستهایی با همین مضمون منتشر کرد، در پست سال ۱۳۹۹ به نقش منوچهر خسروداد اشاره نشده.
اما ماجرا از چه قرار است؟ آیا گوزن زرد ایرانی در آستانه انقلاب به اسرائیل منتقل شد؟ چرا؟ چه کسی این انتقال را انجام داد؟
بیژن درهشوری، بومشناس شناخته شده ایران که از سال ۱۳۵۰ و همان سالها آغازین تاسیس سازمان محیطزیست در ایران فعالیت حرفهای خود را در آن آغاز کرد، در گفتگو با فصلنامه محیطزیستی صنوبر داستان احیای گوزن زرد ایرانی را اینگونه روایت میکند که؛ در سالهای دهه ۳۰ تصور قطعی این بود که گوزن زرد منقرض شده و دیگر در خاورمیانه که زیستگاه اصلی آن است خبری از این حیوان نیست. یک مرد ثروتمند معروف آلمانی، به نام اُپل انواع گوزنهای جهان را در شرایط مطلوب و علمی نگهداری میکرد در همان سالها تلاش کرد اثری از بازماندگان احتمالی این گوزن در خاورمیانه پیدا کند.
به گفته درهشوری در سال ۱۳۳۳ یک باستانشناس فرانسوی نشانههایی از وجود گوزن زرد ایرانی در جنگل کرخه پیدا میکند و این خبر را به باغوحش اپل در آلمان میرسانند. اپل بلافاصله فرد متخصصی را برای زندهگیری و انتقال این گوزن به خوزستان میفرستد. آنها در سال ۱۳۳۴ موفق میشوند تنها یک گوزن زرد را با خود به آلمان ببرند. سال بعد باز هم ورنر ترنزه، فرستاده اپل با امکانات پیشرفتهتر به خوزستان بازمیگردد و یک گوزن زرد ماده دیگر به آلمان منتقل میشود و یکی دو سال بعد گوزن زرد ماده حامله میشود و گوساله مادهای به دنیا میآورد.
با انتشار خبر پیدا شدن گوزن زرد و انتقال آن به آلمان در نهایت در سال ۱۳۳۹ سازمان شکاربانی و نظارت بر صید ایران از این موضوع آگاه میشود. اپل بار دیگر یک تیم حرفهای و مجهز سهنفره به ایران میفرستد تا با همکاری سازمان شکاربانی یک جفت گوزن زرد نر و ماده زندهگیری و به آلمان منتقل کنند. با همراهی خسرو سریری از مدیران ارشد حیاتوحش کشور و یوهانس، رئیس و صاحب آلمانی باغ وحش تهران، یک جفت گوزن دیگر به باغ وحش اپل منتقل میشود.
در اسفندماه ۱۳۴۳ سازمان شکاربانی تیمی به سرپرستی سریری را به جنگلهای دز و کرخه میفرستد و پس از زندهگیری، شش راس گوزن زرد نر و ماده را به پارک وحش دشت ناز ساری منتقل میکند.
به گفته درهشوری:
«با اطمینان از وجود گوزن زرد در جنگلهای دز و کرخه و با وجود جمعیت کوچک گوزن زرد در باغ وحش اپل در آلمان و پارک وحش دشت ناز در ساری، خیال سازمان شکاربانی از بابت انقراض گوزن زرد ایرانی آسوده میشود اما سازمان مصمم میشود دو زیستگاه جنگلی دز و کرخه، زادگاه و زیستگاه گوزن زیبا و بینظیر، را حفاظت کند. با حمایت کامل سازمان شکاربانی و تلاش صمیمانه سریری هر سه جمعیت گوزن زرد در آلمان، دشت ناز ساری و جنگلهای دز و کرخه در سلامت کامل زاد و ولد کاملاً موفق داشته و به میزان چشمگیری افزایش جمعیت پیدا میکنند».
بنابراین به نظر میرسد که طی ده ۴۰ و نیمه اول دهه ۵۰ شمسی به مرور ریسک انقراض این گونه که تصور میشد منقرض شده است کاهش یافته و جمعیت خوبی از آن در ایران و آلمان شکل گرفت.
داستان انتقال گوزنها به اسرائیل در رسانهها
جروزالمپست در گزارشی مفصل که پنج سال پیش منتشر کرد شرح کامل این انتقال و دلایل آن را توضیح داد.
این نشریه نوشته: «اسرائیل یکی از تنها دو جمعیت گوزن زرد ایرانی در جهان را در اختیار دارد، اما برای تحقق این امر، یک انقلاب، یک عملیات مخفی موساد، و یک پرواز پنهانی و جسورانه لازم بود».
گوزن زرد ایرانی، زمانی در منطقه فلسطین و اسرائیل امروزی هم زیست میکرد و در کتاب مقدس هم از آن یاد شده که در عبری یَحْمور فارسی نامیده میشود. یهودیان معتقدند این همان گوزنی است که در کتاب مقدس به عنوان حیوانی که نشخوار میکند و سم دو شکافه دارد معرفی شده و بنابراین کوشر (حلال در دین یهود) محسوب میشود و بر سر سفرهی حضرت سلیمان قرار داشته است. در این عملیات در واقع هدف این بود که اسرائیل گونهای که در کتابمقدس ذکر شده را به خانه بازگرداند.
والاستریت ژورنال هم در گزارشی که در سال ۲۰۱۰ در این باره نوشت تاکید کرد انتقال این گوزنها به اسرائیل دستاورد شاخص برنامهای هستند که موفق به بازگرداندن حیوانات کتاب مقدسی مانند انگرها (گور آسیایی)، اوریکس (تیزشاخ) و شترمرغ نیز شده است.
بنابر گزارش وال استریت ژورنال در سالهای آغازین شکلگیری دولت اسرائیل، حفظ حیاتوحش اولویت پایینتری داشت و آخرین گوزنهای زرد در اسرائیل در اوایل دهه ۱۹۰۰ شکار و منقرض شده بودند. این روند با تصویب قانون حفاظت در سال ۱۹۶۲ تغییر کرد. فردی به نام ژنرال آویراهام یوفه، تاثیر مهمی در این رویکرد جدید داشت.«عملیات گوزن» در ایران در سال ۱۹۷۸، هم از اقدامات یوفه در این راستا بود.
شرح این عملیات در گزارش والاستریت ژورنال چنین است:
«وقتی ژنرال یوفه از وجود این گونه مطلع شد، شروع به تعامل با مقامات ایرانی کرد. او برادر شاه، شاهزاده عبدالرضا پهلوی، که شکارچی مشتاقی بود را به صحرای نگب در اسرائیل دعوت کرد تا بز کوهی نوبی کمیاب ـ نوعی بز کوهی ساکن بیابان که در خارج از اسرائیل بهندرت یافت میشود ـ شکار کند. چند ماه بعد، سفر شکار دومی برای یکی از مقامات ارشد محیط زیست ایران، رشید جمشید، ترتیب داده شد. او بزی با شاخهایی به طول بیش از ۵۳ اینچ شکار کرد که همچنان رکورد جهانی باشگاه بینالمللی سافاری است».
رشید جمشید، مدیر پیشین سازمان محیط زیست ایران، در کنار یک بز کوهی نوبی در صحرای نگب اسرائیل در روز سال نو ۱۹۷۸
«شکار بز کوهی نوبی کاملاً ممنوع بود، اما آریل شارون، وزیر کشاورزی وقت، با این پروژه مورد علاقهی ژنرال موافقت کرد و استثنایی قائل شد؛ به گفته آقای فن گروینبروک، جانور شناس هلندی که ژنرال یوفه از او خواست تا رهبری این پروژه را بر عهده بگیرد.
تلاشهای ژنرال یوفه نتیجه داد. در سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۷)، شاهزاده با اعطای چهار گوزن زرد به «سازمان طبیعت» ژنرال موافقت کرد. همان سال، ژنرال یوفه برای تحویل گوزنها به ایران رفت، اما بهمحض ورود به تهران، دچار حملهی قلبی خفیفی شد. ایتزیک سگو، آخرین وابستهی نظامی اسرائیل در ایران، به یاد میآورد که: «وقتی ژنرال روی برانکارد به سمت هواپیما برده میشد، دستم را گرفت و گفت: سگو، تو باید این گوزنها را برای من بگیری.»
به گفتهی سگو، در صورت سقوط دولت شاه، توافق دربارهی گوزنها نیز لغو میشد. ژنرال یوفه، شخصی به نام فن گروینبروک را اعزام کرد تا به سگو در شکار گوزنها کمک کند.
«فن گروینبروک پس از رسیدن به تهران در ۲۸ نوامبر (۷ آذر ۱۳۵۷) و یک روز استراحت برای تهیهی تجهیزات، راهی یک منطقهی حفاظتشده در نزدیکی دریای خزر شد – سفری ۱۰ ساعته از تهران. او در گزارشی به سازمان طبیعت اسرائیل نوشت که پنج روز را صرف تعقیب، شکار و جعبهبندی چهار گوزن کرد و در شب ۴ دسامبر (۱۳ آذر ۱۳۵۷) به تهران بازگشت. همزمان، سگو به ادارهی محیط زیست تهران رفت تا مجوز صادرات گوزنها را بگیرد.
…
شاهزاده عبدالرضا که قول گوزنها را داده بود، از ایران فرار کرده بود. سگو میگوید مسئولان به او گفتند که اکنون باید با دامپزشک ارشد دولت مذاکره کند، مردی به نام "مولر" – کسی اسم کوچک او را به یاد ندارد. سگو میگوید: «گفتم، مولر اسم ایرانی نیست! گفتند: آقای مولر اهل آلمان است.
آنها با مردی مواجه شدند که «بسیار طرفدار آلمان و شدیداً ضد اسرائیل بود. او هیستریک شده بود و فریاد میزد: "نمیخواهم این حیوانات به اسرائیل بروند!"».
به گفتهی سگو و فن گروینبروک، مولر گفت تنها در صورتی مجوز را امضا میکند که گوزنها به جای اسرائیل، به هلند فرستاده شوند. بر اساس گزارش جروزالم پست، مایک فن گروینبروک، گذرنامه هلندی داشت. آنها همچنین گفتند که مولر امضای خود را مشروط به این کرده بود که آنها بپذیرند یوزپلنگ و پلنگ محبوب شاه را نیز به آلمان منتقل کنند، چرا که جمعیت خشمگین تهدید کرده بودند که حیوانات باغوحش سلطنتی را خواهند کشت. آنها با خواستههای مولر موافقت کردند، اما وقتی برای بردن آن دو حیوان به باغوحش رفتند، جمعیت پیشدستی کرده و وارد باغوحش شده بودند و هر دو حیوان را کشته بودند.
بر اساس این گزارش در سحرگاه ۱۷ آذر ۱۳۵۷، جعبههای گوزنها میخکوب و روی کامیون بار شدند و به فرودگاه منتقل شدند. آنها در آخرین پرواز شرکت العال از تهران بارگیری شدند، در میان انبوهی از فرشها و اشیای قیمتی که یهودیان ایرانی و اسرائیلیهای در حال فرار با خود میبردند.
نقش منوچهر خسروداد در انتقال گوزنها
در گزارشهای قدیمیتری که از این اتفاق منتشر شده اشارهای به منوچهر خسروداد نشده. با وجود این در سال ۲۰۲۱ روزنامهنگاری به نام Karmel Melamed در توییتی تصویر این لوح یادبود را منتشر کرد و نوشت:
«این تصویر متعلق به ژنرال فقید ایرانی، منوچهر خسروداد است. در سال ۱۹۷۸، او با کمک یکی از خلبانان نیروی هوایی شاهنشاهی، چهار راس گوزن زرد ایرانی در خطر انقراض را به اسرائیل منتقل کرد. امروزه بیش از ۳۰۰ رأس از این گوزنها در منطقه کوه کرمل اسرائیل زندگی میکنند. به پاس خدمات او، در اسرائیل لوح یادبودی به افتخارش نصب شده است».
This is the late Iranian General Manouchehr Khosrodad. In 1978, he brought 4 endangered Iranian yellow deer to Israel with the help from an Imperial Force's pilot. Today more than 300 of these deer live in Israel's Mount Carmel region. He's honored in Israel with this plaque. pic.twitter.com/NEQkPsj0BL
— Karmel Melamed (@KarmelMelamed) October 15, 2021
علاوه بر این در گزارشی که در سال ۲۰۲۲ در وبسایتی عبری در این باره منتشر شد عکس این لوح یادبود منتشر شد و در توضیح این عکس آمده این یادبودی برای منوچهر خسروداد است، «ژنرال ایرانی که به خاطر کمک به انتقال این گونهها به اسرائیل، از سوی طرفداران کودتا اعدام شد».
هم در گزارش والاستریت ژورنال و در گزارش جروزالمپست تاکید شده که این گوزنها در آخرین پرواز شرکت العال (El Al) از تهران خارج شدند. از این رو با وجود اینکه جزییات خروج این گوزنها از ایران بیان شده، مشخص نیست که نقش منوچهر خسروداد و نیروی هوایی شاهنشاهی در این انتقال چیست.
منوچهر خسروداد بعد از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ دستگیر شد و به فرمان صادق خلخالی در نیمهشب ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ به همراه ارتشبد نعمتالله نصیری رئیس ساواک، سرلشکر رضا ناجی فرماندار نظامی اصفهان و سپهبد مهدی رحیمی فرماندار نظامی تهران بر روی پشت بام مدرسه رفاه در تهران تیرباران شد.
جمعیت گوزن زرد در ایران و اسرائیل
در اسرائیل در سال ۲۰۲۰، تخمین زده شد بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ راس در منطقه جلیل شمالی و حدود ۹۰ تا ۱۰۰ رأس در تپههای یهودا و تعدادی نیز در کوه کرمل زندگی میکنند.
به گفته حسن اکبری، سرپرست معاونت محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی در ایران در حال حاضر جمعیت گوزن زرد حدود ۳۰۰ رأس است. در مقطعی جمعیت این گونه به ۷۰۰ رأس هم رسیده بود اما جمعیت خوبی از این گونه که در جزیره اشک دریاچه ارومیه بود، با خشک شدن دریاچه از دست رفت.