برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهفکت‌خانهدرستی‌سنجی
خبرگزاری فارس

خبرگزاری فارس

خبرگزاری رسمی

شاهزادگان پهلوی عامل انقراض ببر مازندران و شیر ایرانی بودند.

درستی‌سنجی

زمان خواندن: ۱۶ دقیقه

نادرست

ادعای نادرست درباره نقش خانواده پهلوی در انقراض شیر و ببر ایرانی

اگر وقت ندارید …

  • خبرگزاری فارس در سلسله‌ گزارش‌هایی مدعی شده که شکار شاهزادگان پهلوی، شیر و ببر ایرانی را منقرض کرده‌ است.
  • انقراض گونه‌های جانوری و گیاهی فرایندی طبیعی و زمان بر است که در سده‌های اخیر به واسطه عوامل مختلف ناشی از افزایش جمعیت انسان بر روی کره زمین شتاب فزاینده‌ای به خود گرفته است.
  • مهمترین عامل انقراض یک گونه جانوری، نابودی زیستگاه است، فرایندی که در آن زیستگاه توانایی میزبانی از گونه را از دست می‌دهد. فعالیت‌های انسانی همچون کشاورزی، دامداری، راه‌سازی و … نقش بسزایی در تسریع انقراض حیوانات ایفا می‌کنند.
  • هر چند محمدرضا شاه و شاهزاده رضا پهلوی هر از گاهی به شکار می‌رفتند، اما همه تصاویر مربوط به شکار حیواناتی است که همین الان هم سازمان حفاظت محیط زیست پروانه شکار آنها را (براساس ضوابط) صادر می‌کند.
  • اما از میان شاهزادگان پهلوی، عبدالرضا پهلوی برادر شاه سابق ایران به عنوان یک شکارچی بین‌المللی شناخته می‌شود. رکوردهای بسیاری در زمینه شکار حیوانات وحشی از او به جای مانده که مربوط به شکار در آفریقا است.
  • آخرین شیر ایرانی در سال ۱۳۳۶ در دره دز در نزدیکی شهر دزفول دیده شده است. تنها هشت گزارش معتبر مشاهده شیر ایرانی، از زمان آغاز سلسله پهلوی تا امروز در ایران وجود دارد.
  • آخرین ببر مازندران در سال ۱۳۳۷ در جنگل‌های گلستان امروزی دیده شده است. رکورد مشخصی از مشاهدات این گربه سان عظیم الجثه در سال‌های پیش از آن در دسترس نیست.
  • ظل السلطان یکی از شاهزادگان قاجار در تاریخ مسعودی به شکار ۳۵ ببر در میانکاله اشاره کرده است. کارشناسان محیط زیست معتقدند این عدد نشان می‌دهد که کل جمعیت ببرهای ساکن جلگه شمال شرقی ایران ۵-۶ برابر این تعداد بوده‌است.

خبرگزاری فارس در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۲ گزارشی ویدیویی با عنوان «شیرِ خورشید را چه‌کسی منقرض کرد؟» منتشر کرد و در آن مدعی شد که «شاید کمتر کسی بداند شیری که در دوران قاجار و پهلوی روی پرچم ایران نقش بسته بود، توسط شاهزادگان شکار و منقرض شد.» در این ویدیو آمده:

«قصه حیات وحش ایران از اول اینقدر تلخی نداشت، ابتدا روزگاری طولانی قاجارها افتادند به جانش و روزگاری دیگر پهلوی‌ها به نابودی‌اش کمر بستند تا کار به تنگنا رسید. در واقع پهلوی‌ها به جای آنکه برای حفاظت از محیط زیستِ باقی مانده از شکار بی امانِ شاهزادگان قاجار اقدام کنند، خودشان افتادند به جان طبیعت و گونه‌های جانوری کمیاب ایران. رضاخان خودش شکار می‌رفت، محمدرضا هم می‌رفت و پسر شاه هم می‌رفت، باقی درباریان و برادران محمدرضا و وابستگان پهلوی‌ها هم شکار می‌رفتند. در دوره پهلوی قرق‌گاه‌ها و شکارگاه‌های سلطنتی فراوانی در سراسر ایران ایجاد شد و درباریان و ثروتمندان فارغ از احتمال انقراض حیات وحش به شکار حیوانات می‌پرداختند… بدتر آنکه در میان پسران رضاخان، عبدالرضا پهلوی هم بود که شکارچی شماره یک ایران و در واقع یک شکارچی بین‌المللی بود و برای شکار خارجی‌ها در ایران واسطه گری می‌کرد… نتیجه این کارهای شوم اینکه بسیاری از گونه‌های حیات وحش ایران در دوره پهلوی در خطر انقراض قرار گرفتند و برخی گونه‌ها نیز منقرض شدند که البته گونه‌های بسیار مهمی بودند خیلی‌ها نمی‌دانند که شیر ایرانی که نقش آن در نماد شیر و خورشید برای قرن‌ها روی پرچم ایران بود و ببر مازندرانی مشهور به ببر ایرانی و ببر خزر در دوره پهلوی منقرض شد.
منابع زیست محیطی گواهی می‌دهند که در دوره رضا خان و پیش از آن دسته‌های ۲ تا ۵ تایی شیر ایرانی در بیشه زارهای جنوب ایران دیده می‌شد. ولی از اوایل دهه ۲۰ اطلاعات دیگری مبنی بر مشاهده این حیوانات ثبت نشده است. ببر مازندران نیز در دهه ۳۰ منقرض شد. واپسین ببرهای ایران در استان گلستان امروزی دیده شدند، آخرین ببر در ایران در سال ۱۳۲۲ در منطقه‌ای که اکنون پارک ملی گلستان نامیده‌ می‌شود شکار شد و نسل این گونه منقرض شد.»

در متن گزارش به جز اشاره‌ای مختصر، اثری از شاهزادگان قاجار دیده نمی‌شود و گزارش بیشتر به بررسی ادعاهایی درباره وضعیت محیط زیست ایران در دوره پهلوی و انقراض برخی گونه‌های جانوری همچون «ببر مازندران و شیر ایرانی» اختصاص دارد که با عکس‌هایی از شکار در ایران و آفریقا و … تهیه شده است.

خبرگزاری فارس در ۱۵ اسفند ۱۴۰۱، گزارش مشابهی با عنوان «پهلوی‌ها کدام گونه‌های حیات وحش ایران را منقرض کردند؟» منتشر کرده است. همین خبرگزاری پیش‌تر در ۲ آذر ۱۴۰۱ در گزارشی ظل السلطان، شاهزاده قاجار را عامل انقراض ببر مازندران اعلام کرده بود.

اما آیا شاهزادگان پهلوی در شکار و انقراض ببر مازندران و شیر ایران نقشی داشته‌اند؟‌ آیا شکار عامل انقراض این حیوانات بوده؟‌ نقش سازمان‌های شکاربانی و محیط‌بانی در زمان پهلوی چه بود؟‌ نقش شکار توسط شاهزادگان قاجار در انقراض شیر و ببر ایرانی چیست؟ اینها سوالاتی است که در این درستی‌سنجی به آنها پاسخ می‌دهیم.

نقش شاهزادگان پهلوی در شکار چه بود؟

تصاویر و روایت‌های زیادی از شکار محمدرضا شاه پهلوی و شاهزاده رضا پهلوی در ایران وجود دارد اما در میان خانواده پهلوی شاخص‌ترین فردی که به شکار شهره‌ بود فرزند هفتم رضاشاه، شاهپور عبدالرضا پهلوی است.

شاهپور عبدالرضا پهلوی

از عبدالرضا پهلوی به عنوان ایده‌پرداز تاسیس «کانون شکار» و «سازمان محیط زیست» در ایران یاد می‌شود. به پیشنهاد او، نخست‌وزیر وقت، حسین علا و با همراهی مهندس منوچهر ریاحی و اسکندر فیروز در سال ۱۳۳۵ توانستند مجلس شورای ملی را متقاعد کنند تا برای ساماندهی وضعیت شکار در ایران، «طرح قانونی راجع به شکار» (قانون شکار و صید مصوب ۱۳۴۶) را تصویب کند.

شاهپور عبدالرضا در فاصله سال‌‌های ۱۳۵۳ تا ۱۳۶۰ هشتمین رئیس CIC «شورای بین‌المللی شکار و حیات وحش» (INTERNATIONAL COUNCIL FOR GAME AND WILDLIFE CONSERVATION) بود. شورایی که در سال ۱۳۰۹ خورشیدی در فرانسه تاسیس شد و اکنون مقر آن در مجارستان است. این شورا یک سازمان بین‌المللی غیرانتفاعیِ مستقل از نظر سیاسی است که هدف آن حفظ حیات وحش از طریق استفاده پایدار از حیات وحش است.

عبدالرضا پهلوی در سال ۲۰۰۴ درگذشت. ۶ سال پس از مرگش، وب‌سایت «شکار در آفریقا» وابسته به «کلاب بین‌المللی سافاری و شکار» بخشی از خاطرات او را به نقل از کتاب ROYAL QUEST منتشر کرد:

«از همه دستاوردها‌یم، به تلاش‌هایم برای حفظ حیات وحش و زیستگاه آن برای نسل‌های آینده افتخار می‌کنم. خیلی زود، نگران حیات وحش کشور خودم شدم و در موقعیتی بودم که در ایجاد اولین قوانین بازی ایران و اولین بخش بازی‌های ایران کمک کنم. من مفتخرم که به دلیل نگرانی‌ام، آهو ایرانی، یوزپلنگ و دیگر گونه‌های موجود در ایران منقرض نشدند. همچنین افتخار می‌کنم که بنیاد من در پاریس (بنیاد بین‌المللی حفاظت از حیات وحش) توانسته کمک زیادی به پروژه‌های حفاظتی در سرتاسر جهان کند. غیرشکارچیان ممکن است هرگز درک نکنند که چگونه شکارچیان هم‌زمان از حیات وحش محافظت می‌کنند. اگر شکارچیان برای حفظ و محافظت از حیات وحش اقداماتی انجام نمی دادند بسیاری از گونه‌های وحشی جهان امروز وجود نداشتند.»

غیر از ادعاهای رسانه‌های نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی مانند همین گزارش فارس، منبع و مرجع و سند دیگری ادعایی درباره نقش شاهپور عبدالرضا در شکار و انقراض شیر ایرانی و ببر خزری وجود ندارد.

در تصاویر شکار خانواده پهلوی چه دیده می‌شود؟

هم در گزارش ۱۵ اسفند فارس و هم در ویدیوی این خبرگزاری، چندین تصویر از خانواده پهلوی در کنار لاشه حیوان شکارشده دیده می‌شود. در تصاویر، این حیوانات شکارشده هم گونه‌های وحشی و درنده مانند ببر و شیر هم پستانداران گیاه‌خوار مانند قوچ که در شکارگاه‌های مختلف ایران دیده می‌شود حضور دارند. در ادامه این تصاویر را بررسی می‌کنیم.

۱) شاه، ملکه ثریا و شکار ببر

تصویر زیر یکی از عکس‌هایی است که فارس و رسانه‌های داخلی برای اشاره به نقش پهلوی‌ها در انقراض ببر خزر بارها آن را منتشر کرده‌اند. اما برخلاف این ادعا، این عکس در سفر زمستانی سال ۱۳۳۴ محمدرضا شاه و ملکه ثریا به هند ثبت شده‌است و ربطی به ایران ندارد. یونیفرم نظامیان تصویر نیز به‌خوبی نشان می‌دهد که تصویر در ایران نیست.

سفر شاه و ملکه ثریا به هند (زمستان ۱۳۳۴)

۲) شاه و شکار خرگوش

یکی دیگر از تصاویر استفاده شده در ویدیوی فارس بر می‌گردد به حوالی سال ۱۳۳۹ که در سایت Getty Image در توضیح آن آمده: «شاه ایران به یکی از سرگرمی‌های مورد علاقه خود تیراندازی به خرگوش در کلبه شکار خود پرداخت.» خرگوش در خطر انقراض نیست و پروانه شکار خرگوش، براساس ضوابط سازمان حفاظت محیط‌زیست به صورت استانی صادر می‌شود.

برای مثال شرایط شکار خرگوش در استان لرستان عبارت است از:

این پروانه برای اقلیتهای دینی و مسلمان غیر شیعه صادر می‌گردد.
تعداد شکار در هر سفر دو سر خرگوش یا تشی می‌باشد.
روزهای مجاز شکار دو روز آخر هفته می‌باشد.
شکار در مناطق آزاد مجاز می‌باشد.
شکار در شب و استفاده از چراغ قوه و نورافکن ممنوع می‌باشد.

مدارک مورد نیاز:

  • کپی شناسنامه و کارت ملی
  • ۳یک قطعه عکس
  • واریز مبلغ ۷۰۰۰۰ ریال به حساب 2170604902003 نزد بانک ملی

۳) ولیعهد و شکار قوچ و گراز

یکی از تصاویری که از شاهزاده رضا پهلوی در فارس منتشر شده در کنار لاشه یک «قوچ البرزی» است؛ پستانداری که در معرض خطر انقراض نیست اما گونه «حفاظت شده» است. ثبت‌نام برای پروانه شکار این گونه‌ها هم‌اکنون از طریق سامانه «شکار و صید» سازمان حفاظت محیط زیست انجام می‌شود. برای مثال در سال ۱۳۹۹ تعداد ۳۳ پروانه شکار قوچ در چهار قرق‌گاه اصلی این حیوان صادر شده‌است. طول عمر هر پروانه براساس مصوبه وزارت اقتصاد، ۷ روز است.

تصویر دیگری از شاهزاده رضا پهلوی پس از شکار گراز منتشر شده‌است. گراز حتی گونه «حفاظت شده» هم نیست. اما در حال حاضر مجوز شکار آن تنها به غیرمسلمانان داده می‌شود (مثال: دستورالعمل استان همدان برای شکار گراز).

۴) شاهپور عبدالرضا و شکار در آفریقا

تصاویر دیگری که فارس منتشر کرده از مجموعه شکارهای عبدالرضا پهلوی است. در این تصاویر حیواناتی همچون کرگدن، ببر، پلنگ، شیر و دیگر گونه‌های ساکن آفریقا دیده می‌شود. زنی که در تصویر دیده می‌شود همسرش «پری‌سیما زند» است.

ما در جستجوهای خود نشانی از شکار شیر ایرانی و ببر خزری توسط عبدالرضا پهلوی یا دیگر نزدیکان خانواده پهلوی بدست نیاوردیم.

از فرایند انقراض گونه‌های جانوری چه می‌دانیم؟‌

ویدیوی خبرگزاری فارس، با این جمله تمام می‌شود که «آخرین ببر در ایران در سال ۱۳۲۲ در منطقه‌ای که اکنون پارک ملی گلستان نامیده‌ می‌شود شکار شد و نسل این گونه منقرض شد.» این ادعا درست است. تاریخ و مکان شکار آخرین گزارش درباره ببر خزر در ایران همین است اما این نوع نگاه به مفهوم» انقراض چقدر با واقعیت این پدیده در زیست‌شناسی منطبق است؟

انقراض‌‌ جانوران به مرور زمان، امری طبیعی است. اما نشانه‌هایی وجود دارد که انسان به‌خصوص پس از عصر یخبندان از عوامل موثر در انقراض دیگر گونه‌ها و حتی گونه‌های دیگر انسانی مانند نئاندرتال‌ها شده‌اند. اما در قرون معاصر نرخ انقراض به واسطه مداخله انسان، به سرعت بالا رفته است.

اصولا عنوان «منقرض‌شده» را زمانی به یک گونه می‌دهند که آخرین نمونه آن از بین برود. در واقع زمانی به قطعیت تبدیل می‌شود که هیچ فرد زنده‌ای وجود نداشته باشد که بتواند تولید مثل کند و نسل جدیدی خلق کند.

اما اگر تعداد انگشت شماری از اعضای یک گونه زنده بمانند هم ممکن است آن گونه از نظر عملکردی منقرض شده باشد چون امکان «تکثیر، زادآوری و بقا» از دست رفته است. دلیل این امر معمولا سلامت نامناسب، سن، پراکندگی جمعیت در محدوده وسیع، فقدان افراد از هر دو جنس (برای تولید مثل) است.

مهم‌ترین عامل انقراض گونه‌های جانوری:

تخریب زیستگاه (از دست دادن یا کاهش زیستگاه) مهم‌ترین عامل انقراض گونه‌های جانوری است. تخریب زیستگاه، فرایندی است که طی آن یک زیستگاه طبیعی، از حمایت از گونه‌های بومی خود، ناتوان می‌شود و در نتیجه تنوع زیستی و فراوانی گونه‌ها کاهش می‌یابد. فعالیت‌های انسانی همچون برداشت منابع طبیعی، کشاورزی، دامداری، تولید صنعتی، شهرنشینی، استخراج از معادن و قطع درختان نقش چشمگیری در تخریب زیستگاه‌های طبیعی دارند.

دیگر عوامل موثر در انقراض:

پس از تخریب زیستگاه، عواملی همچون، تغییرات آب و هوایی، شکار گسترده و بی رویه، بیماری‌ها، آلودگی‌های محیطی، ورود گونه‌های غیر بومی و کاهش تنوع ژنتیکی نیز در انقراض گونه‌های جانوری موثر هستند.

«دودو» به عنوان یکی از معروف‌ترین نمونه‌های انقراض ناشی از پیشرفت تکنولوژیکی انسان شناخته‌ می‌شود. دودو‌ها اولین بار توسط سربازان هلندی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی در جزیره‌ای در اقیانوس هند کشف‌ شدند و در کمتر از ۸۰ سال به دلیل «جنگل زدایی، شکار و تخریب لانه‌های آنها توسط حیواناتی که هلندی‌ها به جزیره آورده بودند» منقرض شدند.

به جز موارد معدودی مانند «دودو» که انقراضش مستقیما وابسته به شکار بی‌رویه و گسترده و ورود انسان به «سرزمین‌های تازه کشف‌شده محصور در آب» بود، نمی‌توان شکار و شکارچی‌گری را به عنوان عامل اصلی انقراض یک گونه معرفی کرد.

آیا شاهزادگان قاجار باعث انقراض شیر ایرانی و ببر مازندران شدند؟

در گزارش ۱۵ اسفند فارس و در ادعاهای مشابه، از ظل‌السلطان به عنوان یکی از عوان انقراض ببر یاد می‌شود.

سلطان مسعود میرزا ملقب به ظل السلطان فرزند ناصرالدین‌شاه و برادر بزرگ‌تر مظفرالدین شاه قاجار بود که حدود ۴۰ سال حکومت اصفهان را بر عهده داشت. او که نویسنده کتاب تاریخ مسعودی است از شناخته شده ترین شکارچیان تاریخ معاصر ایران است.

هوشنگ ضیایی در صفحه ۳۱۷ «راهنمای صحرایی پستانداران ایران» به شکار ۳۵ ببر توسط ظل‌السلطان در میانکاله اشاره می‌کند:

اسکندر فیروز اولین رئیس سازمان محیط زیست ایران هم در صفحه ۳۷۱ کتاب «حیات وحش ایران/ مهره‌داران» با اشاره به اینکه ظل السلطان ۳۵ ببر را شکار کرده کل جمعیت ببر در آن منطقه را بیش از ۵-۶ برابر این عدد برآورد کرده است.

بنابراین باید ببینیم آیا شکار این تعداد ببر باعث انقراض آن می‌شود؟ برای پاسخ به این سوال باید انقراض این دو گونه جانوری را از نگاه زیست‌شناسان بررسی کنیم.

انقراض شیر ایرانی:

تنها ۸ گزارش موثقِ مشاهده شیر ایرانی از آغاز سلسله پهلوی در سال ۱۳۰۴ تا انقراض این گربه‌سان عظیم‌الجثه وجود دارد. بر اساس این‌گزارش‌ها آخرین بار شیر ایرانی در سال ۱۹۵۷ (حدود۱۳۳۶ هجری) در «دره‌ دز» حوالی شهر دزفول رویت شده است. جدول زیر آخرین داده‌هایی که از رویت شیر در ایران ثبت و ضبط شده را نشان می‌دهد.

سام خسروی‌فرد متخصص و تحلیل‌گر محیط‌زیست و نویسنده کتاب «شیر ایرانی» درباره دلایل انقراض این گربه سان عظیم‌الجثه به فکت‌نامه گفته:

«به دلیل کمبود دانش حیات‌وحش، نه تنها روند انقراض شیر و ببر در ایران مورد توجه نگرفت که سال‌ها بعد، عده‌ای از شکارچیان و متخصصان به عنوان یک واقعیت تلخ آن را ثبت کردند.
به طور کلی، دلیل اصلی انقراض شیر را باید در جزیره‌ای شدن زیستگاه‌ها و سپس کم شدن کیفیت آنها جست‌وجو کرد. ناگفته نماند که شکار و مسموم کردن طعمه‌ها می‌تواند تاثیر مخربی بر جمعیت گوشت‌خواران داشته باشد. اما در سال‌های اخیر اطلاعات نادرست بسیاری نیز در این‌باره منتشر شده است. از جمله این اطلاعات نادرست این که «آخرین شیر ایرانی را ظل‌السلطان، فرزند ناصرالدین‌شاه شکار کرده» موضوعی که با واقعیت همخوانی ندارد. او در کتاب خاطرات مسعودی، شرح مفصلی از شکارهایش ارائه کرده است. درباره شیر نوشته که موفق به شکار آن نشده است. در یکی از سفرهایش برای شکار شیر، کشکولی‌ها یک شیر ماده و دو بچه‌اش و یک شیر نر بزرگ را شکار کردند اما او حتی یک تیر هم خالی نکرد.»

بنابراین ظل‌السلطان هرگز شیر شکار نکرده‌است. هرچند دستکم در یکی از برنامه‌های شکارش، چهار شیر توسط دیگران شکار شده‌است.

انقراض ببر مازندران:

فکت ارائه‌شده در ویدیوی خبرگزاری فارس درباره آخرین گزارش موثق از مشاهده یک ببر خزری در سال ۱۳۳۷ در مکان امروزی پارک ملی گلستان درست است. و پس از آن دیگر گزارش معتبری در این باره منتشر نشده‌است.

ببر در شمال ایران در جنگل‌ها و نیزارهای اطراف بیشتر رودخانه‌ها و تالاب‌ها، از تجن در سرخس در امتداد مرز با ترکمنستان تا مناطق پست جنوب دریای خزر تا مرز آذربایجان و ارمنستان تا آراکس در نزدیکی آرارات حضور داشته است این نوار تقریباً ۲۰۰۰ کیلومتری شامل بخش هایی از هشت استان آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، اردبیل، گیلان، مازندران، گلستان، خراسان شمالی و خراسان رضوی است. از طرفی می‌دانیم یک ببر نر تقریبا مساحتی در حدود ۲۰ در ۵۰ کیلومتر مربع را برای قلمرو خود نیاز داشته است. این بدان معنی است که ظرفیت بوم‌شناختی مناطق شمالی ایران برای ادامه بقای ببر ایرانی روز به روز کمتر شده است.

در دانشنامه ایرانیکا حدس‌هایی درباره نحوه انقراض ببر خزری مطرح شده است:

  • تخریب زیستگاه جنگلی و کوچ اجباری ببرها به مناطق کوهستانی‌تر
  • عدم موفقیت در رقابت با پلنگ ایرانی برای شکار گراز وحشی در زیستگاه جدید
  • شکار و مسمومیت توسط مردم محلی

کاوه فیض‌الهی، روزنامه‌نگار علم، مترجم و جانورشناس در گزارشی علمی که در مجله گربه‌سانان در سال ۲۰۱۶ منتشر شده دلایل انقراض ببر خزری را اینگونه توصیف کرده:

«انقراض ببرهای خزری در شمال ایران به دلیل از بین رفتن منابع حیاتی از جمله زیستگاه، آب و طعمه بوده است. زیستگاه از طریق سوزاندن پوشش گیاهی ساحلی، زهکشی تالاب‌ها و تبدیل جنگل‌ها به کشت از بین رفت.
استفاده از DDT در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، پشه‌های مالاریایی که در نیزارها و تالاب‌ها مانع نزدیک‌شدن به زیست‌گاه ببر بودند را از این برد. ببرها مجبور شدند به حاشیه زیستگاه طبیعی خود در کوه‌های جنگلی عقب‌‌نشینی کنند. در اینجا آنها برای منابع با بزرگترین زیرگونه پلنگ - پلنگ ایرانی Panthera pardus saxicolor - رقابت کردند اما نتوانستند زنده بمانند و در دهه ۱۹۶۰ منقرض شدند.»

«ددت» یکی از مشهورترین حشره‌کش‌های جهان است که نقش مهمی در توسعه تمدن انسانی و تاریخ بشر در قرن اخیر با کنترل بیماری‌هایی نظیر تیفوس و مالاریا داشته‌است. خروج ببرها از نیزارها، صعود آنها به مناطق کوهستانی‌تر و کاهش قلمرو آنها شکار توله‌هایشان توسط ببرهای نر، خرس‌های قهوه‌ای و دیگر شکارچیان را تسهیل کرد.

نقش سازمان‌های شکاربانی و محیط‌بانی در دوره پهلوی

در سال ۱۳۳۵ برای اولین بار با تصویب (طرح قانونی راجع به شکار) دستگاهی مستقل به نام کانون شکار ایران، با هدف حفظ نسل شکار و نظارت بر اجرای مقررات مربوط تاسیس شد. ۱۱ سال بعد، سازمان «شکاربانی و نظارت بر صید» به واسطه تصویب «قانون شکار و صید» (مصوب ۱۳۴۶/۳/۱۶) زیر نظر گروهی مرکب از وزیران کشاورزی، دارایی، جنگ و شش نفر از اشخاص با صلاحیت جایگزین کانون شکار شد.

وظایف جدید این سازمان علاوه بر نظارت و اجرای مقررات شکار، شامل امور تحقیقاتی و مطالعاتی مربوط به حیات وحش ایران، تکثیر و پرورش حیوانات وحشی و حفاظت از زیستگاه آنها و تعیین مناطقی به عنوان پارک وحش و موزه‌های جانورشناسی بود.

در سال ۱۳۵۰ سازمان «شکاربانی و نظارت بر صید» نامش را به سازمان «حفاظت محیط زیست» و شورای‌عالی شکاربانی و نظارت بر صید به «شورای‌عالی حفاظت محیط زیست» تغییر داد.

تلاش برای احیای شیر ایرانی:

احیای شیر ایرانی یکی از پروژه‌های مهمی بود که سازمان محیط زیست پیش از انقلاب در پیش گرفته بود و به واسطه آن اقدام به احیای زیستگاه این حیوان در منطقه دشت ارژن فارس کرده بود. سام خسروی‌فرد درباره این پروژه می‌گوید:

«بر اساس خاطرات اسکندر فیروز،‌ بنیانگذار سازمان حفاظت‌ محیط‌زیست، در سال ۱۳۵۱ ایران با هند به توافق می‌رسد که در ازای دادن ۷ یوزپلنگ، ۱۵ شیر دریافت کند. مطالعات اولیه برای انتخاب محل رهاسازی شیرها و نیز اقدام‌هایی برای آماده‌سازی منطقه انجام شد. قرار بود شیرها در پارک ملی ارژن -که بعدها با تنزل درجه حفاظتی‌اش شد منطقه حفاظت‌شده- به وسعت ۱۹۱۰ کیلومتر مربع رها شوند. اما این پروژه به دلیل وقوع انقلاب ۵۷ هیچ وقت اجرا نشد.»

تلاش‌ها برای یافتن آخرین ببر در زمان پهلوی:

با آغاز به کار سازمان محیط‌زیست آن هم ۱۵ سال بعد از آخرین مشاهده ببر خزری، بر اساس آنچه در خاطرات اسکندر فیروز و دانشنامه ایرانیکا آمده بین سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵ تلاش‌های گسترده‌ای توسط زیست‌شناسان اداره محیط‌زیست ایران انجام شد تا مشخص شود آیا ببر‌ی در جنگل‌های کوه‌های البرز باقی مانده‌ یا خیر:

«هر زمستان در سرتاسر منطقه، رد پای حیوانات بزرگ جمع‌آوری می‌شود. اما به جز دو مورد، مابقی مشخصا متعلق به پلنگ بود. در دو منطقه منزوی‌تر، رد‌پاها به اندازه‌ای بزرگ بودند که نشان دهنده وجود ببر باشند. دوازده ایستگاه طعمه با دوربین‌ در هر دو منطقه در یک دوره دو زمستانی ایجاد شد. گرگ‌ها، خرس‌ها، پلنگ‌های بی شمار و انبوهی از شکارچیان دیگر ثبت شدند، اما هیچ ببری وجود نداشت. برخی از کارشناسان از ردپاهای غیرمعمول بزرگ گربه در شرایط برف نیمه آب شده، همراه با عکس‌های پلنگ به این نتیجه رسیدند که ردپاهای بزرگ مشکوک هم مربوط به پلنگ است. بررسی دقیق‌تر ردپاهای اصلی همچنین نشان داد که آنها در حالی ثبت شده‌اند که حیوان یا حیوانات در حال پایین آمدن از شیب‌های پوشیده از برف بودند، در این زمان انگشتان پا به طور گسترده پخش می‌شدند، بنابراین ردپا بزرگ‌تر از حالت واقعی ثبت می‌شد.»

به این ترتیب تلاش‌هایی برای احیای این دو گونه منقرض شده در دوره پهلوی در زیستگاه سابق آن انجام شد که بی‌ثمر ماند.

جمع‌بندی

خبرگزاری فارس با انتشار گزارش‌های سریالی در چند ماه اخیر تلاش کرده‌ این ادعا را القا کند که انقراض حیواناتی همچون شیر و ببر ایرانی نتیجه شکار شاهزادگان پهلوی بوده است.

جستجو‌های ما در فکت‌نامه نشان می‌دهد که از میان شاهزادگان پهلوی تنها می‌توان به عبدالرضا پهلوی برادر ناتنی محمدرضا پهلوی به عنوان یک شکارچی خبره و بین المللی اشاره‌ کرد کسی که به جمع‌آوری نمونه‌های نادر و تاکسیدرمی آنها علاقه بسیاری داشت و نهایتا سازمان محیط زیست ایران به همت او تشکیل شد.

ما هیچ گونه سندی از اینکه او و یا دیگر شاهزادگان پهلوی در ایران اقدام به شکار شیر یا ببر کرده باشند بدست نیاوردیم. گزارش‌های معتبر حاکی از آن است که از آغاز حکومت خاندان پهلوی تا انقراض شیر ایرانی، تنها ۸ بار این حیوان در خاک ایران دیده شده است. در مورد ببر حتی چنین آماری هم وجود ندارد.

همچنین می‌دانیم که آخرین شیر و ببر در ایران به ترتیب در سال‌های ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ دیده‌ شده‌اند و از آن زمان تا کنون دیگر اثری از این گونه‌ها در فلات ایران دیده نشده است. این بدان معناست که فرایند انقراض این گربه‌سانان بزرگ مانند اکثر حیواناتی که تا کنون از روی زمین منقرض شده‌اند از چندین دهه پیش آغاز شده بود.

از طرفی بر اساس تحقیقات علمی و نظر کارشناسان، مهم‌ترین عامل انقراض این گونه‌های با ارزش، تخریب زیستگاه بوده که با افزایش کشاورزی، صنعتی شدن و تسخیر جنگل‌ها و تالاب‌ها و بیشه‌زارها توسط جوامع در حال رشد و تغییر کاربری‌ اراضی طبیعی این انقراض را رقم زده است. در دوره پهلوی تلاش‌هایی برای احیای این دو گونه در زیستگاه خود انجام شد که گزارش‌های آن فعالیت‌ها منتشر شده‌است ولی همه این تلاش‌ها شکست خورد.

بنابراین فکت‌نامه به این ادعای خبرگزاری فارس مبنی بر اینکه «شاهزادگان پهلوی عامل انقراض ببر مازندران و شیر ایرانی بودند» نشان نادرست می‌دهد.

اصلاحیه: تاریخ ریاست شاهپور عبدالرضا پهلوی بر شورای بین‌المللی شکار و حیات وحش به اشتباه ۱۳۳۶ تا ۱۳۶۰ نوشته شده بود که درستش ۱۳۵۳ تا ۱۳۶۰ است و در متن تصحیح شد.

نادرست

گفته یا آمار، نادرست است یا دست‌کم سندی معتبر آن را رد می‌کند.

درباره نشان‌های میرزاروش کار ما
پرش به فهرست

گزارش‌های مرتبط

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.