برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهفکت‌خانهدرستی‌سنجی
هاشم داداش‌پور

هاشم داداش‌پور

معاون دانشجویی وزارت علوم

قبل از انقلاب ۴۰ درصد و در حال حاضر نیم‌درصد دانشجویان برای تحصیل به خارج سفر می‌کنند.

درستی‌سنجی

زمان خواندن: ۸ دقیقه

نادرست

ادعای نادرست معاون دانشجویی وزارت علوم درباره «مهاجرت تحصیلی»

اگر وقت ندارید …

  • هاشم داداش‌پور، معاون دانشجویی وزارت علوم می‌گوید: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۴۰درصد دانشجویان ایرانی به خارج کشور سفر می‌کردند که در حال حاضر به نیم‌درصد هم نمی‌رسد.»
  • این آمار «نادرست»، اما صرف نظر از اشتباه ارقام مقایسه نسبت دانشجویان خارج از کشور به جمعیت کل دانشجویان امروز کشور با ۴۵ سال پیش مقایسه‌ درستی نیست. 
  • اطلاعات منتشر شده توسط معاون امور دانشجویان داخل وزارت علوم حاکی از آن است که در سال ۱۳۵۷ نسبت دانشجویان خارج از کشور به کل دانشجویان کمتر از ۳۰ درصد است.
  • بر اساس آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور در سال تحصیلی ۲۰۲۱ میلادی کمی بیش از ۲ درصد کل دانشجویان داخل است. 
  • دلایل «مهاجرت تحصیلی» در بازه‌های زمانی متفاوت است. زمانی در ایران تحصیلات تکمیلی وجود نداشت یا بسیار محدود بود و تحصیل در دوره کارشناسی در خارج از ایران تقاضای زیادی داشته‌است.
  • تا اواسط دهه ۱۳۵۰ که در ایران مقطع کارشناسی ارشد اصلا وجود نداشته، بدیهی است همه متقاضیان تحصیلات تکمیلی باید مهاجرت تحصیلی می‌کردند.
  • ۷۵ درصد دانشجویان ایرانی در آمریکا در سال ۱۹۷۸ در مقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودند، اما در سال تحصیلی ۲۰۲۱-۲۰۲۰، بیش از دو سوم دانشجویان ایرانی در آمریکا در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل بوده‌اند.
  • اگر نسبت دانشجویان خارج به داخل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا را در نظر بگیریم این نسبت در سال ۲۰۲۱ از ۲ درصد به ۵درصد می‌رسد.

هاشم داداش‌پور، معاون دانشجویی وزارت علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان، روز ۳۰ بهمن ۱۴۰۱ در سخنان پیش از خطبه‌های نماز جمعه بیرجند گفت:

«قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۴۰درصد دانشجویان ایرانی برای اینکه بتوانند به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کنند به خارج کشور سفر می‌کردند که در حال حاضر به نیم‌درصد هم نمی‌رسد و جریان معکوس آن نیز در حال رخ دادن است».

اما این ادعا چقدر واقعیت دارد؟

مغالطه «سفر»، «مهاجرت» و «راهیابی به سطح علمی و دانشگاهی»

ادعای معاون دانشجویی را باید در زمینه بیان آن بررسی کرد. ادعای داداش‌پور گمراه‌کننده است چون او از عبارات بدون دقت و بدتعریف استفاده کرده‌است. «سفر» در ادبیات این حوزه گنگ و نامفهوم است. در منابع پژوهشی از واژه «مهاجرت تحصیلی» یا «مهاجرت دانشجویی» استفاده می‌شود.

اهمیت این موضوع در این است که او از کسر «تعداد دانشجویان خارج از کشور به کل دانشجویان ایرانی» استفاده کرده‌است و معلوم نیست تفاوت تعریف کسی که به گفته او «برای اینکه بتوانند به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کند به خارج کشور سفر می‌کند» با کسی که «برای مهاجرت از طریق ویزای دانشجویی اقدام می‌کند» چیست.

گمراه‌کنندگی ادعای معاون دانشجویی در این است که مشخص نمی‌کند آیا محقق پسادکتری که برای دوره‌ای چند ماهه به یک موسسه پژوهشی بین‌المللی می‌رود در تعریف «سفر» می‌گنجد؟ آیا فردی که به قصد مهاجرت، برای هر دانشگاهی که بتواند تقاضای پذیرش می‌فرستد در تعریف «راه پیدا کردن به سطح علمی و دانشگاهی» می‌گنجد؟

معلوم نیست «دانشجویان ایرانی برای اینکه بتوانند به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کنند» را بتوان معادل «کیفیت آموزش عالی» درنظر گرفت یا «کمیت آموزش عالی» یا حتی معادل «سطح مدرک». کیفیت و کمیت «سطح علمی و دانشگاهی» در یک قرن گذشته در ایران بسیار متغیر بوده‌است.

۱. تا دهه ۱۳۲۰ که اصلا در ایران آموزش عالی وجود نداشته و ۱۰۰ درصد دانشجویان «برای اینکه بتوانند به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کنند به خارج کشور سفر می‌کردند».

۲. تا اواسط دهه ۱۳۵۰ دانشگاه‌های مهم امروز کشور درحال توسعه بودند. بسیاری از تقاضاها برای سطوحی در سطح کارشناسی در کشور پاسخ داده نمی‌شد و در عین‌حال عمده کسانی که از ایران کارشناسی می‌گرفتند این موقعیت را بیشتر داشتند (تعداد کمتری نسبت به ظرفیت تحصیل در خارج و حمایت‌های دولتی) که برای تحصیلات تکمیلی، مهاجرت دانشجویی کنند.

۳. در دهه ۱۳۶۰، انقلاب فرهنگی و جنگ مدتی مانع توسعه روند دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ در افزایش کمیت فضای دانشگاهی بود، اما بعد از جنگ، توسعه دانشگاه‌های دولتی، ایجاد دانشگاه آزاد و پیام نور، این فرصت را به‌وجود آورد که بخش زیادی از جامعه ایرانی، مدرک دانشگاهی مانند کاردانی یا کارشناسی داشته‌باشند. بدیهیست که از یک طرف ظرفیت مهاجرت تحصیلی به اندازه تعداد دانشجویان رشد پیدا نکرده و از طرف دیگر بسیاری از متقاضیان، در داخل کشور توانسته‌اند با «راه پیدا کردن به سطح علمی و دانشگاهی» به این نیاز خود پاسخ دهند.

۴. در دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰، تحصیلات تکمیلی نیز در ایران رشد کرد. به این ترتیب بخشی از تقاضای مدارج عالیه تحصیلی نیز در کشور تامین شده‌است. در عین‌حال پاسپورت ایرانی ارزشش را از دست داده، مهاجرت سخت‌تر شده و درآمد سرانه ملی هم به‌شدت کاهش پیدا کرده‌است.

از چهار نکته بالا این نتیجه را می‌شود گرفت که کسری که معاون دانشجویی اعلام می‌کند، مخرجش یعنی تعداد کسانی که می‌خواهند «به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کنند» بسیار بسیار بزرگ شده و صورتش یعنی تعداد کسانی که برای این هدف «به خارج کشور سفر می‌کردند» به همان اندازه بزرگ نشده‌است (۴۰درصد و نیم‌درصد).

گمراه‌کنندگی این حرف آنجاست که عدد مهم، مقدار صورت و مخرج کسر است، نه خود کسر. ممکن است مقدار مخرج کسر ۴۰درصد، بسیار بسیار کمتر از مخرج کسر نیم‌درصد باشد (که در ادامه می‌بینیم اینگونه نیز است).

بنابراین مقایسه دو بازه زمانی، به دلیل تغییرات اساسی در بازار عرضه و تقاضای «تحصیلات دانشگاهی» یا به‌قول معاون دانشجویی در نماز جمعه بیرجند «راه پیدا کردن به سطح علمی و دانشگاهی» گمراه‌کننده است.

تعداد مهاجرت دانشجویی

در بالا گفتیم که به دلیل عدم استفاده از تعریف دقیق و درست و مقایسه بازه‌های زمانی متفاوت و شرایط متفاوت و عدم ارجاع به منبعی مستقل، اصلا مقایسه دو عدد ۴۰ درصد و نیم درصد گمراه‌کننده است. در ادامه این دو عدد ۴۰ درصد و نیم درصد را در بافتار خودشان درستی‌سنجی می‌کنیم که ببینیم همین ادعا چقدر صحیح است.

مهاجرت دانشجویان به خارج پیش از انقلاب

در سال ۱۳۵۷ تعداد دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های آمریکا، ۳۶ هزار و ۲۲۰ نفر بود. اوج حضور دانشجویان ایرانی در دانشگاه‌های آمریکا در سال ۱۹۸۰ یعنی همزمان با تعطیلی دانشگاه‌ها در ایران (انقلاب فرهنگی) اتفاق افتاد در این سال ایران با بیش از ۵۱ هزار دانشجو، بیشترین سهم را از دانشجویان خارجی دانشگاه‌های آمریکا داشت.

اما پس از آن به یکباره سهم دانشجویان ایرانی از کرسی‌های دانشگاه‌های آمریکا کاهش یافت. نمودار زیر تعداد دانشجویان ایرانی دانشگاه‌های آمریکا بین سال‌های ۱۹۲۴ تا ۲۰۱۲ را نشان می‌دهد:

نتایج سرشماری سال ۱۹۷۹-۱۹۸۰ نشان می‌دهد که ایران در این سال ۵۱ هزار ۳۱۰ دانشجو در دانشگاه‌های آمریکا داشته است. ایران ده سال پیش از آن تنها ۵ هزار ۱۵۷ دانشجو در آمریکا داشت:

سعید پیوندی و یاسمین نادر در مقاله‌ای تحلیلی با عنوان «زنانه شدن آموزش عالی در ایران: تناقض‌ها و پیچیدگی‌‌ها» به نقل از گزارش یونسکو در سال ۱۹۸۲ تعداد کل دانشجویان ایرانی خارج از کشور در سال ۱۳۵۸ معادل ۷۴ هزار و ۶۴۰ نفر عنوان کرده و آورده‌اند: 

«در دهه ۱۳۵۰، با میانگین رشد ۶درصد در سال، ما شاهد افزایش تعداد دانشجویانی هستیم که در آموزش عالی در کشور ثبت ­نام کردند و رشد پرشتاب تقاضا از ظرفیت دانشگاه­‌های فراتر بود تا جایی که اداره اجرایی آزمون ورودی دانشگاه‌ها با موانع بسیار روبرو شد.
اگر در ۱۳۴۰، ۳۶ درصد از شاگردان -که تحصیلات دبیرستانی را به پایان برده بودند- می‌­توانستند وارد آموزش عالی شوند در ۱۳۵۸، فقط ۱۲ درصد از آنان موفق به عبور از سد آزمون ورودی می‌­شدند (نراقی، ۱۹۹۲).
در نتیجه بسیاری از داوطلبان ورود به دانشگاه  ناچار شدند تا به خارج از ایران بروند -غالباً اروپا و ایالات ­متحده- تا تحصیلات عالی خود را آغاز کنند یا ادامه دهند. بر اساس داده‌های یونسکو (۱۹۸۲) در پایان دهه ۱۳۵۰، ایران در فرستادن دانشجو به خارج در جهان مقام نخست را داشت.
شمار دانشجویان ایرانی در خارج از کشور از ۱۳۶۰۰ نفر در سال ۱۳۴۹ به ۷۴۶۴۰ نفر در سال ۱۳۵۸ افزایش یافت. یعنی با افزایش میانگین ۱۹ درصد در سال که از آن میان ۶۸ درصد در ایالات ­متحده بودند».

اطلاعات منتشرشده توسط معاون امور دانشجویان داخل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری نیز حاکی است که کل دانشجویان داخل کشور در سال ۱۳۵۷ برابر با ۱۷۵ هزار نفر بوده که در ۲۲۰ مرکز آموزشی و دانشگاه تحصیل می‌کرده‌اند. با احتساب ۷۴ هزار دانشجوی خارج از کشور، در سال وقوع انقلاب، درصد دانشجویان خارج از کشور به کل دانشجویان کمتر از ۳۰ درصد است.

بنابراین این عدد که در دهه ۱۳۲۰ تقریبا ۱۰۰ درصد بوده، در آستانه انقلاب به ۳۰ درصد کاهش پیدا کرده‌بود. ولی واقعیت این است که همیشه این نسبت وجود نداشته و در سال‌های قبل‌تر این نسبت بنا به موقعیت و میزان تحصیلات متقاضی، کمتر و بیشتر بوده‌است.

مهاجرت دانشجویان پس از انقلاب 

براساس سالنامه ۱۴۰۱ رصدخانه مهاجرت ایران در حال حاضر ایران ۶۶ هزار و ۷۰۱ دانشجو در دانشگاه‌های خارجی، در رتبه، هفدهمین کشور دانشجو فرست دنیا قرار دارد. این آماری است که رصدخانه مهاجرتی ایران مستند به گزارش رسمی یونسکو منتشر کرده و مربوط به سال ۲۰۲۰ است. روشن نیست در دو سال گذشته این عدد افزایش یا کاهش داشته است:

براساس آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی، وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، تعداد کل دانشجویان دختر و پسر دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی داخل کشور در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ برابر با ۳ میلیون و ۱۸۲ هزار و ۹۸۹ دانشجو بوده، با این حساب، باید گفت تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور کمی بیش از ۲ درصد کل دانشجویان داخل است. 

همچنین لازم به ذکر است براساس اطلاعات مندرج در سالنامه آماری رصد خانه مهاجرتی ایران، میانگین دانشجویان بین‌المللی دانشگاه‌های دنیا ۲/۵ درصد است. از این رو، مهاجرت ۲ درصد دانشجویان ایرانی نزدیک به میانگین جهانی است و پایین بودن نسبت دانشجویان ایرانی خارج به داخل، اتفاق عجیب یا دستاورد به حساب نمی‌آید بلکه همانند نرم جهانی است.

براساس اطلاعات موجود ۷۵ درصد دانشجویان ایرانی آمریکا در سال ۱۹۷۸ در مقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودند، حال آنکه براساس اطلاعات منتشره توسط رصدخانه مهاجرتی ایران در سال تحصیلی ۲۰۲۱-۲۰۲۰ تعداد ۷۶ درصد دانشجویان ایرانی در آمریکا در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل بوده‌اند.

حال اگر نسبت دانشجویان خارج به داخل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا را در نظر بگیریم این نسبت از ۲ درصد به ۵ درصد درصد می‌رسد. (به گفته وزیر علوم تعداد کل دانشجویان داخل ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است که ۳۰ درصد آن در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا تحصیل می‌کنند). بدیهیست تا اواسط دهه ۱۳۵۰ که در ایران مقطع کارشناسی ارشد اصلا وجود نداشته، این عدد ۱۰۰ درصد بوده‌است. یعنی همه متقاضیان تحصیلات تکمیلی باید مهاجرت تحصیلی می‌کردند.

بنابراین عدد اولی که معاون دانشجویی وزارت علوم می‌گوید (۴۰ درصد) در بازه زمانی ممکن است اتفاق افتاده باشد، اما در سال‌های میانی دهه ۱۳۵۰ این عدد حدود ۳۰درصد بوده‌است و عدد دوم (نیم‌درصد) نادرست است.

جمع‌بندی

هاشم داداش‌پور، معاون دانشجویی وزارت علوم در نماز جمعه بیرجند در بهمن ۱۴۰۱ گفته: «قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ۴۰درصد دانشجویان ایرانی به خارج کشور سفر می‌کردند که در حال حاضر به نیم‌درصد هم نمی‌رسد.»

این آمار «نادرست»، اما صرف نظر از اشتباه ارقام مقایسه نسبت دانشجویان خارج از کشور به جمعیت کل کشور با ۴۵ سال پیش مقایسه‌ درستی نیست. معاون دانشجویی از تعاریف دقیق «مهاجرت» استفاده نکرده و معلوم نیست  تفاوت تعریف کسی که به گفته او «برای اینکه بتوانند به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کند به خارج کشور سفر می‌کند» با کسی که «برای مهاجرت از طریق ویزای دانشجویی اقدام می‌کند» چیست. با این حال او از کسر تعداد دانشجویان خارج از کشور به کل دانشجویان ایرانی، استفاده می‌کند که بگوید «دانشجویان ایرانی برای اینکه بتوانند به سطح علمی و دانشگاهی راه پیدا کنند» کمتر «به خارج سفر می‌کنند».

اطلاعات منتشر شده توسط معاون امور دانشجویان وزارت علوم حاکی از آن است که در سال ۱۳۵۷ نسبت دانشجویان خارج از کشور به کل دانشجویان کمتر از ۳۰ درصد است. بر اساس آمار موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور در سال تحصیلی ۲۰۲۱ میلادی کمی بیش از ۲ درصد کل دانشجویان داخل است. 

دلایل «مهاجرت تحصیلی» در بازه‌های زمانی متفاوت است. زمانی در ایران تحصیلات تکمیلی وجود نداشت یا بسیار محدود بود و تحصیل در دوره کارشناسی در خارج از ایران تقاضای زیادی داشته‌است.

تا اواسط دهه ۱۳۵۰ که در ایران مقطع کارشناسی ارشد اصلا وجود نداشته، بدیهی است همه متقاضیان تحصیلات تکمیلی باید مهاجرت تحصیلی می‌کردند.  ۷۵ درصد دانشجویان ایرانی در آمریکا در سال ۱۹۷۸ در مقطع کارشناسی به تحصیل مشغول بودند، اما در سال تحصیلی ۲۰۲۱-۲۰۲۰، بیش از دو سوم دانشجویان ایرانی در آمریکا در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تحصیل بوده‌اند. اگر نسبت دانشجویان خارج به داخل در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا را در نظر بگیریم این نسبت در سال ۲۰۲۱ از ۲ درصد به ۵ درصد می‌رسد.

بنابراین نه تنها اعداد اعلام شده صحیح نیست، بلکه به گونه‌ای گمراه کننده از آن استفاده شده و بر فکت‌های مهمی سرپوش می‌گذارد. از این رو، «فکت نامه» به ادعای هاشم داداش‌پور معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری مبنی بر اینکه: «قبل از انقلاب ۴۰ درصد و در حال حاضر نیم درصد دانشجویان برای تحصیل به خارج مهاجرت می‌کنند» نشان «نادرست» می‌دهد.

نادرست

گفته یا آمار، نادرست است یا دست‌کم سندی معتبر آن را رد می‌کند.

درباره نشان‌های میرزاروش کار ما
پرش به فهرست

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.