ماجرا از سهشنبه ششم خرداد شروع شد؛ هنگامی که توییتر، زیر دو توییت دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برچسبی را اضافه کرد که در آن از خوانندگان خواسته بود «برای دیدن فکتها درباره «رایگیری پستی»، روی آن کلیک کنند.
این لینک به صفحهای در توییتر میرود که در آن مجموعهای از توییتها از رسانههای دیگر درباره رایگیری پستی وجود دارد.
توییت دونالد ترامپ درباره چیست؟
ترامپ در توییتر خود نوشته است: «...صندوقهای پستی سرقت میشوند، برگههای رای جعل و حتی به طور غیرقانونی چاپ میشوند و به صورت جعلی امضا خواهند شد....» این توییت، ادامه انتقادهای ترامپ از روش رایگیری نامهای و پستی در انتخابات پیش روست؛ روشی که از نظر او و همفکرانش، راه را برای تقلب باز میکند. ما در سومین قسمت از گزارش «نشر اکاذیب» که ۲۳ اردیبهشت منتشر شده، به این موضوع اشاره کردهایم.
تقریبا تمام سایتهای درستیسنجی آمریکایی به صحبت ترامپ پرداختهاند و ادعای او را نادرست ارزیابی کردهاند.
توییتر مجموعهای از توییتهای رسانههایی مانند سیانان، انبیسی، واشنگتنپست و برخی خبرنگاران را جلوی چشم مخاطب قرار داده و ادعای ترامپ را بیاساس و نادرست خوانده است.
واکنش ترامپ به اقدام توییتر
اما اقدام توییتر، تا الان واکنشهای زیادی را به دنبال داشته است، از یک سو هواداران ترامپ توییتر را به نقض آزادی بیان متهم میکنند و منابع مورد اعتماد توییتر را، رسانههای جهتدار میدانند. یکی از مهمترین و نخستین واکنشها توییت خود ترامپ بود. او ساعاتی پس از این اقدام در توییتی نوشت:
«توییتر اکنون در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ مداخله کرده است. آنها براساس درستیسنجی رسانههایی که اخبار جعلی منتشر میکنند یعنی سیانان، و واشنگتن پست که مال آمازون است، میگویند که بیانیه من در مورد رای پستی، که به فساد و تقلب گسترده منجر خواهد شد، نادرست است.... توییتر کاملا آزادی بیان را خفه میکند و من به عنوان رئیسجمهور اجازه آن را نخواهم داد.»
.@Twitter is now interfering in the 2020 Presidential Election. They are saying my statement on Mail-In Ballots, which will lead to massive corruption and fraud, is incorrect, based on fact-checking by Fake News CNN and the Amazon Washington Post....
— Donald J. Trump (@realDonaldTrump) May 26, 2020
ابهامها
توییتر در تاریخ ۱۱ مه ۲۰۲۰ (۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹) در بلاگی اعلام کرد قصد دارد با کمک «شرکای مورد اعتماد خود» برچسبهای تازهای را در راستای درستیسنجی و مقابله با گردش اطلاعات نادرست، با تمرکز روی کووید ۱۹ ارائه کند.
پس از گذشت ۱۷ روز از انتشار این وبلاگ و رونمایی از آن زیر توییت رئیسجمهوری آمریکا، هنوز نقاط مبهم زیادی درباره شیوه کار توییتر وجود دارد.
معلوم نیست مبنای انتخاب سوژهها چیست؟ آیا شخصیتهای سیاسی زیر ذرهبین توییتر قرار دارند؟ یا حسابهای کاربری پرطرفدار و سلبریتیها هم از برچسبهای «مشاهده فکتها درباره...» در امان نخواهند بود؟ معیار انتخاب سوژهها چیست؟ اگرچه گفته شده تمرکز روی کووید ۱۹ خواهد بود اما کدام گروه از اخبار جعلی و نادرست مرتبط با ویروس کرونا زیر ذرهبین قرار میگیرند؟ چه تیم و گروهی مسئولیت دیدهبانی را برعهده دارند. در متن آمده که شناسایی توییتهای مشکوک با کمک «شرکای مورد اعتماد» انجام میشود اما این «شرکا» چه کسانیاند؟ مبنای تحقیق و درستیسنجی آنها چیست؟ آیا این گروه از «شرکای مورد اعتماد» صرفا مطالب و درستیسنجیهای منتشر شده در رسانهها را دنبال میکنند یا خود در فرایند تحقیق و جستوجو و درستیسنجی دخالت دارند..؟
با وجود ابهامها هنوز نمیتوان قضاوتی درباره اقدام اخیر توییتر داشت. مدتها است که برخی منتقدان، به تعلل توییتر برای انجام اقدامی برای جلوگیری از پخش اخبار جعلی، خرده میگیرند، با این حساب میتوان گفت اضافه کردن برچسب «مشاهده فکتها درباره...» اقدام مثبتی است، اما ابهامهایی وجود دارد که ارزیابی را دشوار میکند.
عدم شفافیت در سازوکار درستیسنجی، کار را در جلب نظر و اعتماد بخشهای بزرگی از جامعه، به ویژه در جوامع قطبی دشوار میکند. همانطور که همین الان هم بحث اقدام توییتر در میان موافقان و مخالفان ترامپ به محل بحث و دعوا کشیده شده است.
پای این اختلاف نظرها حتی زیر توییت فکتنامه هم کشیده شده و بحث درباره اینکه کدام رسانه معتبر و کدام یکی بیاعتبار است، در توییتر فارسی هم بالا گرفته است.
معلوم نیست در آینده و در موارد بعدی شیوه کار توییتر چگونه باشد، اما در این یک قلم درستیسنجی انجام شده، توییتر به رسانههایی استناد کرده که دست کم هوادارن ترامپ و کسانی که در کارزار انتخاباتی او کار میکنند، رسانههای جهتدار میشناسند.
شبکه جهانی درستیسنجی، در گزارش هفتگی خود به نکته دیگری هم اشاره کرده و آن اینکه توییتر در قدم اول سوژهای را انتخاب کرده از هفتهها قبل محتوای درستیسنجی درباره آن تولید شده بود. در واقع با دست پر و مهمات کافی به سراغ ترامپ رفته است. در واقع سوژه از این حاضر و آمادهتر نبوده است، همه درستیسنجی مربوط به ترامپ و همه موضوعات به این وضوح نیستند، آن وقت استراتژی توییتر برای درستیسنجی چه خواهد بود؟
|
درستیسنجی در شبکههای اجتماعی پیشتر در پلتفرمهای دیگر هم تجربه شده است. از جمله میتوان به فیسبوک اشاره کرد.
تجربه فیسبوک
پیش از توییتر، سایت فیسبوک، استفاده از سیستم درستیسنجی را بر روی محتواهایی که در این شبکه اجتماعی منتشر میشد، آغاز کرد. فیسبوک مدتی است بر روی نوشتههایی که از سوی مراجع شناختهشدهی درستیسنجی بررسی میشود، برچسبهایی به عنوان نادرست یا گمراهکننده میزند.
البته خود به تنهایی این کار را انجام نمیدهد، بلکه مسئولیت محتوای درستیسنجی را بر عهده فکتچکرها گذاشته است. فیسبوک برای درستیسنجی و تصمیمگیری درباره یک محتوا، هم از نرمافزار کمک میگیرد و هم به سراغ کارشناسان میرود. به طور خلاصه فیسبوک ابتدا با کمک گزارش مخاطبان یا بر اساس نظر افراد خبره، محتوای مشکوک را شناسایی میکند، سپس آن را برای گروهی از فکتچکرهای بینالمللی غیرحزبی و مورد تایید «شبکه جهانی درستیسنجی» میدهد و از آنها میخواهد که درستی و نادرستی آن را بررسی کنند. اینجاست که محتواهای نادرست و گمراهکننده، برچسب میخورند، از نمایش آنها در صفحات کاربران محدود میشود و در نهایت اگر افراد یا صفحاتی بخواهند اصرار به انتشار چندباره این اطلاعات داشته باشند، محدودیتهایی را برای فعالیت آنها در نظر میگیرد.
مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک در مصاحبه روز چهارشنبه هفتم خرداد با شبکه فاکس نیز به آن اشاره کرد و گفت فیسبوک، راه توییتر را در پیش نخواهد گرفت. او گفت: «من به صورت جدی معتقدم که ما نباید قاضی هر چیزی باشیم که افراد در شبکههای اجتماعی مینویسند.» او معتقد است کمپانیهای خصوصی نباید خود را در چنین موضعی قرار دهند.
جمعبندی
مقابله با تولید، پخش و گردش اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی کار آسانی نیست. تضمین آزادی بیان، دیدهبانی، دنبال کردن رد اخبار جعلی، پیدا کردن سوژهها و در نهایت درستیسنجی و نشانهگذاری آنها، فرایند پیچیده و دشواری است که پیش روی شرکتهای بزرگ و شبکههای اجتماعی پرمخاطب است.
در حال حاضر پایگاهها و پلتفرمهای درستیسنجی زیادی در بیشتر مناطق دنیا به صورت تخصصی مشغول درستیسنجیاند. برخی رسانههای معتبر هم بخش درستیسنجی ایجاد کردهاند. اعتبار درستیسنجی به اطمینان مخاطب به بیطرفی رسانه یا دستکم اطمینان نسبی به بیطرفی در فرایند تحقیق است. استناد به مراجع معتبر، مثل شبکه جهانی درستیسنجی یا استناد به پایگاههای تخصصی عمومی بیطرف، میتواند تا حدود زیادی به سلب مسئولیت محتوایی از شبکه اجتماعی کمک کند و فرایند درستیسنجی را پیش چشم مخاطب شفاف کند.
کار درستیسنجی تازه در توییتر آغاز شده و ابهامهای زیادی وجود دارد. باید منتظر ماند و دید در آینده این کار چطور پیش خواهد رفت.