برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهبلاگ‌هابلاگ

از کتیبه سلیمان تا آغاز دوره ترسالی؛ چه کسی باید درستی اخبار و شایعات را در ایران بررسی کند؟

بلاگ

زمان خواندن: ۶ دقیقه

دوم آوریل روز جهانی درستی‌سنجی (fact-checking) است. سه سال پیش نهادِ نوبنیاد «شبکه‌ جهانی درستی‌سنجی» این روز را به این عنوان نامگذاری و معرفی کرد.

درستی‌سنجی (که در فارسی راستی‌آزمایی هم ترجمه شده)، فرایند بررسی صحت گفته‌ها، اخبار و اظهارات با استفاده از فکت‌ها و آمار و اطلاعات معتبر است که در سال‌های اخیر رشد قابل ملاحظه‌ای در جهان داشته است.

دروغ‌گویی سیاستمداران و پخش شایعه‌هاو اخبار جعلی در تمام طول تاریخ وجود داشته است. اما هیچگاه به اندازه سال‌های اخیر تاثیرگذار نبوده‌ است. نظرها، شایعه‌ها و عقایدی که پیش از این‌ صرفا در یک دایره محدود باقی می‌ماندند، امروز در کمترین زمان ممکن به دست میلیون‌ها کاربر می‌رسند و فراگیر می‌شوند.

تکثیر اطلاعات نادرست می‌تواند منجر به تصمیم‌هایی با عواقب زیان‌بار هم از سوی شهروندان و هم از سوی مسئولان و سیاستگذاران شوند. شهروندی که دسترسی به فکت‌های درست و بررسی‌شده نداشته باشد و اخبار جعلی را باور می‌کند بعید است بتواند چه در زندگی شخصی خود و چه در تصمیمات اجتماعی خود بهترین انتخاب‌ها را بکند. نگاه کنید به عاقبت جنبش ضد واکسن در آمریکا که چند سال است خانواده‌های بسیاری را در این کشور از واکسن زدن کودکانشان بازداشته و امروز با ظهور مجدد سرخک  مواجه‌ایم.

 

انواع درستی‌سنجی

درستی‌سنجی عموما دو نوع است. یکی «درستی‌سنجی مطبوعاتی» (ادیتوریال) که توسط سردبیر‌های جراید یا توسط پرسنل حرفه‌ای در بعضی نشریات مانند نیویورکر که بخش ویژه درستی‌سنجی دارند، انجام می‌شود. در این فرایند، خط به خط مقاله‌ها و گزارش‌ها و اسامی و اعدادی که در آن‌ها آمده  پیش از چاپ و انتشار، بررسی می‌شوند. توجه به این موضوع اهمیت زیادی دارد چرا که وقتی اطلاعات غلط به چاپ می‌رسند تا سال‌های سال در بایگانی‌ها و کتابخانه‌ها باقی می‌مانند و به اشتباه مورد استناد پژوهش‌گران آینده قرار می‌گیرند.

نوع دیگر، درستی‌سنجی ادعاهای سیاستمداران و دیگران است. این روش که شاخه کم‌و‌بیش جوانی در روزنامه‌نگاری است از اواخر دهه هشتاد میلادی در واکنش به تبلیغات کارزار‌های انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد. به طور ویژه آگهی‌های تلویزیونی و ادعاها و اطلاعات نادرستی که ستادهای نامزد‌ها منتشر می‌کردند باعث شد نیاز به یک «درستی‌سنجی سیاسی» و پاسخ‌گو نگاه داشتن سیاستمداران  نسبت به آنچه می‌گویند احساس شود.

درستی‌سنجی سیاسی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۸ آمریکا بود که به تدریج مورد توجه جریان اصلی قرار گرفت. در این مدت رسانه‌ها و سایت‌هایی مانند FactCheck.Org، بخش Fact Checker روزنامه واشنگتن پست و سایت مشهور Politifact (که در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه پولیتزر شد) کار خود را در این زمینه شروع کرده بودند و گسترش اینترنت هم امکان جذب مخاطبان پرشمار را فراهم آورد. به تدریج کشورهای دیگر هم به این جنبش پیوستند و سایت‌ها و پروژه‌های مشابه در سایر نقاط جهان ظاهر شدند.

 

درستی‌سنجی در ایران

شکی نیست که  فضای رسانه‌ای ایران به طور جدی با فقر مطلق درستی‌سنجی (هر دو شکل آن) مواجه است. حتی مطبوعات و خبرگزاری‌های بزرگ ایران به وضوح فرایندی برای راستی‌آزمایی و سنجش صحت مطالبشان پیش از انتشار ندارند و اگر دارند عملا بی‌تاثیر است.

همین است که در سایت‌های خبری پرمخاطب مطالب خنده‌داری مانند «کتیبه‌ حضرت سلیمان در ستایش پنج‌تن آل عبا»، «قوانین سخت پوششی در دانشگاه‌های غرب» و آمار اغراق شده قاچاق بنزین را به‌روی خروجی‌های خود می‌گذارند و حتی بعد از مشخص شدن نادرستی‌ آنان زحمت تصحیح آن را به‌خود نمی‌دهند.

در شرایطی که اعتماد به رسانه‌های رسمی کشور روز‌به‌روز کمتر می‌شود، شبکه‌های اجتماعی برای بسیاری تبدیل به منابع خبری شده است. منابع خبری‌ای که همان فرایند راستی‌آزمایی نیم‌بند رسانه‌های رسمی را هم ندارند و شده‌اند بزرگ‌ترین کاتالیزگر گسترش خبرها و اطلاعات نادرستی که توسط میلیون‌ها تن به عنوان فکت پذیرفته می‌شود. همه دوست دارند نخستین کسی باشند که یک «خبر داغ» را با دایره دوستان خود به اشتراک بگذارند  بدون آنکه در اصالت آن خبر تردید و یا درباره‌اش کمتر تحقیقی کرده باشند. متاسفانه این روزها این نوع رفتار و گزارشگری بین بسیاری از روزنامه‌نگاران هم دیده می‌شود.

سیاستمداران هم تکلیفشان معلوم است. برخی کمتر از دیگران، اما تقریبا همه برای پیش‌برد دیدگاه‌های خود آمار‌های ساختگی و اطلاعات گمراه‌کننده را به خورد مردم می‌دهند. از آن سو، رسانه‌ها نیز بدون آن که زحمت بررسی صحت گفته‌ها را به خود بدهند، منتشرشان می‌کنند.  

درستی‌سنجی قرار نیست جلوی دروغ‌گویی سیاستمداران را بگیرد اما وجود رسانه‌های درستی‌سنج فعال و کارآمد دستکم می‌تواند آن را برایشان کمی پرهزینه‌تر کند و موجب کمی‌ درنگ در آنان شود پیش از آنکه هر آمار و ادعای بی‌اساسی را بر زبان بیاورند.

شاید اگر سیاستمداری بداند که صحت گفته‌اش به صورت عمومی زیر ذره‌بین قرار می‌گیرد احتمالا سعی خواهد کرد پیش از آنکه جملاتی مثل «ایران در تمام رشته‌های صنعتی جزو بیست کشور اول دنیا است» و یا «حجم قاچاق بنزین و گازوئیل روزانه حدود ۱۰ میلیون لیتر است» را بگوید از درستی‌شان اطمینان حاصل کند.

در این میان، در شرایط بحرانی مانند ناآرامی‌های سیاسی و یا وقوع بلایای طبیعی است که می‌توان تاثیرگذاری شایعه‌ها و لاطائلات بی‌پایه و اساس را دید که چطور در عرض چند ساعت در گوشی‌های هوشمند دست به دست می‌شوند. میلیون‌ها تن که مجهز به مهارت‌های لازم برای بازشناسی اطلاعات درست از نادرست نیستند این  را باور و در گسترش‌شان سهیم می‌شوند.

به عنوان نمونه در همین روزهایی که کشور به سختی درگیر سیل‌های سراسری است، شایعه‌ها و ضداطلاعات‌ها (counter-information) به گردش درآمده‌اند. شایعاتی مانند «بارورسازی ابرها توسط حکومت عامل اصلی بارندگی‌های اخیر»، یا ادعای خنده‌دار نقش «سلاح هارپ» در به وجود آمدن سیل‌های فروردین و یا بحث غیرعلمی «آغاز دوره ترسالی در ایران» از نمونه‌های روز‌های گذشته است.

در این عصر نوین اطلاعات و فناوری، بار مسئولیت ما برای یادگیری و آموزش مهارت‌هایی که بتوانیم خبرها و منابع جعلی و غیرقابل اطمینان را از واقعیات تمیز بدهیم بیش از هر زمان دیگری است. این موضوع احتیاج به اطلاع‌رسانی و فرهنگ‌سازی دارد اما متاسفانه کمتر به آن توجه شده است و منابع آموزشی فارسی زیادی در این باره نمی‌توان یافت. اهمیت این‌گونه آموزش‌های سواد رسانه‌ای زمانی روشن‌تر می‌شوند که بدانیم در دبیرستان‌های بسیاری از کشورها در سراسر جهان آغاز شده است. امری که هم‌اکنون در ایران مهجور مانده است.

فرهاد سوزنچی/ سردبیر فکت‌نامه
*این مقاله نخستین‌بار در بخش‌ دیدگاه‌ سایت دویچه‌وله فارسی منتشر شد.
پرش به فهرست

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.