به فاصله کمی از پیروزی انقلاب در ایران، تلویزیون پخش برنامه جدیدی را شروع کرد که «مخترعین و مکتشفین» نام داشت. در هر شماره از برنامه، فردی مدعی میشد که اختراع یا کشف جدیدی انجام داده است. در این برنامه، ادعاهای افراد هرگز راستی آزمایی نمیشدند و خبری از به چالش کشیدن مدعیان نبود. در آخر اکثر برنامههای مرتبط با اختراعات هم، جملهای کلیشهای عنوان میشد که حکایت داشت اختراع ادعایی، از مشابه خارجی و مشخصا غربیاش بهتر است.
به طور کلی ایجاد این تصویر که نیروهای انقلابی، به سرعت در حال پشت سر گذاشتن غرب هستند، از ابتدای عمر جمهوری اسلامی، مورد توجه حکومت ایران قرار داشته است.
در خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی در سالهای مختلف، اشاراتی پراکنده به افراد مدعی اکتشافات یا اختراعات عظیم دیده میشود، که معلوم است در بسیاری اوقات هم جدی گرفته شدهاند. مثلا این خاطره مربوط به ۵ اسفند ۶۴، که حکایت دارد شخصی به هاشمی گفته «اشعه جدیدی کشف کرده که از لیزر مهم تر است». هاشمی رفسنجانی مینویسد: «از من برای گرفتن اجازه ثبت اختراع و تأمین امکانات به ثمر رساندن آن استمداد کرد. به وزیر علوم گفتم کمکش کنند.»
این خاطره، به نوعی یادآور اظهارات معروف محمود احمدینژاد در ۲۱ سال بعد است: وقتی که رئیس جمهور وقت تعریف میکند دختر ۱۶ سالهای در خانه خود، «انرژی هستهای کشف کرده». احمدینژاد خبر میدهد که این دختر را به سازمان انرژی اتمی معرفی کرده است، تا همکاری خود را با این سازمان شروع کند. (بهمن ۸۵)
در دوران رهبری علی خامنهای، او به طور فزایندهای تحت تاثیر مدعیان اکتشافات، و اختراعات بزرگ قرار داشته است. رهبر در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب، با صدور بیانیهای میگوید حکومت او، کشور را «رکورد دار در رسیدن به رتبههای بالا در دانشها و فنّاوریهای مهم از قبیل هستهای و سلّولهای بنیادی و نانو و هوافضا» کرده است. (۲۴ بهمن ۹۷)
ادعاهایی از این نوع، به طور معمول مورد تایید مجامع علمی معتبر قرار نمیگیرند و همین موضوع، هر از گاه باعث نارضایتی خامنهای میشود. او از جمله، بهشدت از «برخی که خود دانشگاهی هستند» انتقاد میکند که «به دانشجویان میگویند که این پیشرفتهای علمی دروغ است». رهبر به علاوه روسای دانشگاهها را موظف میداند به «جوانهای انقلابی و مؤمن... میدان بدهند، به گونهای که فضا دست آنها باشد». (۲۰ ابان ۹۴)
بسیاری از این «جوانهای انقلابی» ثابت کردهاند که بلدند با طرح ادعاهای بزرگ در مورد پیشرفتهای نظام، مورد توجه رهبر قرار بگیرند. مثلا حجتالله عبدالملکی، که در دولت ابراهیم رئیسی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میشود، چند سال قبل از وزیر شدن روایتی معنیدار را در همین ارتباط منتشر میکند.
او در مراسمی در حضور خامنهای در سال ۹۴، میگوید جمهوری اسلامی میتواند طی ۱۰ تا ۲۵ سال آینده «سومین قدرت اقتصادی جهان بعد از آمریکا و چین» شود. علی خامنهای آن قدر از این حرف خوشش میآید که از او میخواهد روش رسیدن به این جایگاه را محاسبه کند تا «روی کاغذ باقی نماند». عبدالملکی مینویسد بعد از استقبال رهبر، به او گفته ایران با استفاده از «فرهنگ اقتصادی اسلامی»، حتی میتواند قدرت دوم اقتصادی جهان بشود. داستان او، طبیعتا با استقبال باز هم بیشتر خامنهای مواجه میشود.
با توجه به استقبال علی خامنهای از ادعاهای مرتبط با پیشرفت نظام، طبیعتا رسانههای حکومتی هم، اولویت خاصی به این نوع ادعاها میدهند.
اخبار مرتبط با دستاوردهای علمی «جوانان انقلابی» و مشخصا اعضای بسیج، همواره در این میان جایگاه خاصی داشتهاند. تا جایی که مثلا در زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، عبدالله حاجی صادقی رئيس وقت پژوهشكده تحقيقات سپاه تعریف میکند که «۷۵ درصد ابتكارات و اختراعات كشور توسط بسيجيان انجام میشوند». (۶ آذر ۸۷) علی اکبر تناور فرمانده ناحیه مقاومت بسیج سپاه گرگان، از آن هم فراتر میرود و خبر میدهد «۹۵ درصد دانشمندان جوان ایرانی» را اعضای بسیج تشکیل میدهند. (۳۱ خرداد ۸۶)
در همین راستا، خبرگزاریهای رسمی هم، معمولا در حال انتشار اخبار عجیب در تشریح ابداعات بسیجیان هستند. داستانهای مرتبط با بعضی از اعضای بسیج، بسیار بزرگ بودهاند. مثلا در این حد که یک بسیجی ۱۴ ساله «نظریات و ایدههای جالبی به ویژه در حوزه علم فیزیک» ارائه کرده و به علاوه «یک ربات امدادگر و یک دستگاه پرتونگار لیزی که توانایی ضعیف کردن ویروسها را دارد» ساخته است. تازه همزمان روی «یک ایده بسیار خوب هم دارد کار میکند» که قرار شده آن را «با افراد متخصص از کشور کره جنوبی مطرح کند». (۲۶ تیر ۱۴۰۳)
در عین حال، حتی بسیجیانی که مدعی ساختن چیزهای ساده تری بودهاند هم، در رسانههای رسمی «مخترعان» مهم معرفی شدهاند. در این حد که مثلا یک «نخبه بسیجی» در اجرای دستورات رهبر برای «کاهش مصرف» یک «صندلی دیواری تاشو» ساخته که «فضایی را اشغال نمیکند و هزینه آن نسبت به موارد مشابه داخلی بسیار پایین تر است». هرچند -به گزارش خبرگزاری بسیج- «مسئولان و دستگاههای مربوطه» حمایت لازم را از اختراع این بسیجی انجام ندادهاند. (۱۵ اسفند ۹۶)
مقطع همهگیری کرونا را، میتوان از پرهزینهترین صحنههای خودنمایی مدعیان کشفیات و اختراعات جهانی در ایران دانست.
در همین مقطع است که، به عنوان نمونه، صدا و سیما و تقریبا تمام خبرگزاریهای ایران، داستان «مخترعی» بسیجی در مورد ساختن یک «کرونایاب» را، با آب و تاب پوشش میدهند.
مراسم رونمایی از این دستگاه تقلبی، با نام «مستعان ۱۱۰»، از سوی حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران و در محل ستاد فرماندهی کل سپاه برگزار میشود. سلامی مستعان را «یک پدیده علمی و فناوری نوظهور و منحصربهفرد» معرفی میکند که «توسط تعدادی از بسیجیان دانشمند و با اخلاص تولید شده است». فرمانده سپاه در توضیح عملکرد آن میگوید کافی است «ویروس را داخل خشاب دستگاه» بگذاریم تا «در شعاع صد متری» ویروسهای مشابه را شناسایی کند. (۲۷ فروردین ۹۹)
وقتی این نمایش با واکنش منفی کارشناسان مواجه میشود، رمضان شریف سخنگوی سپاه واکنشها را ناشی از «احساس ضعف، حقارت و استیصال» از «اقتدار و اراده ایرانی برای حل مشکلات و مسائل» میداند. سخنگو وعده میدهد که «به زودی فرآیند تولید و مختصات و قابلیتهای فنی» مستعان «با حضور اصحاب رسانه توسط متخصصین مرجع تشریح شود». اتفاقی که طبیعتا، هرگز نمیافتد. (۲۸ فروردین ۹۹)
البته حتی بعد از احراز تقلبی بودن کرونایاب، نهضت رونمایی از اختراعات کرونایی بسیجیان متوقف نمیشود. مثلا دو ماه بعد از رونمایی از مستعان ۱۱۰، فرمانده سپاه عاشورای آذربایجان شرقی شخصا از «طرحهای فناورانه بسیجیان مخترع استان برای مقابله با ویروس کرونا» رونمایی میکند. طرحهایی که عناوین نامربوط آنها، چنین به رسانهها اعلام میشوند: «دستگاه ضدعفونی کننده مهپاش، پرینتر سه بعدی، مایع ضد عفونی کننده نانو و چند محصول نظامی دیگر». (۲۶ خرداد ۹۹)
سه ماه بعد، نوبت به رونمایی از اختراعات ضدکرونایی «جوانان بسیجی ایلام» با حضور نماینده ولی فقیه در استان میرسد که کارکرد آنها «سم پاشی و ضدعفونی هوشمند» معرفی میشود. الهنور کریمیتبار در مراسم رونمایی اعلام میکند که «برخی اختراعات و ابداعات بسیجیان، حتی در مقیاس های جهانی کم نظیر هستند». (۲ شهریور ۹۹)
ادعاهای ساختگی نزدیکان حکومت در موضوعات علمی، در مواردی بسیار مهم به مبنای تصمیمگیری رهبر تبدیل شدهاند. مقطع فراگیری کرونا در ایران، از همین زاویه نیز شاهد اتفاقات پرهزینهای است.
در آن مقطع، افرادی که با القابی چون متخصص، دانشمند یا پروفسور معرفی میشوند، در رسانههای رسمی به بیان اطلاعات بیمبنا میپردازند. از جمله، یک چهره جنجالی مدافع نظریههای توطئه به نام علی کرمی، در تلویزیون ادعا میکند کرونا «سلاح نژادی» آمریکا برای بیمار کردن ایرانیهاست. (۲۰ اسفند ۹۸) این ادعا، به طور گسترده در رسانههای حکومتی تکرار میشود.
دو هفته بعد، شخص علی خامنهای در یک سخنرانی جنجالی میگوید «گفته شده» آمریکا «با استفاده از آشناییهای ژنتیک ایرانی»، ویروس کرونا را برای ایرانیها تولید کرده. خامنهای بر همین مبنا، استفاده از محصولات پزشکی آمریکاییها برای مقابله با کرونا را خطرناک میداند و خطاب به آنها میگوید: «ممکن است یک دارویی را شماها... وارد کشور بکنید که ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش بشود.» رهبر حتی ورود پزشکهای آمریکایی به کشور را مصلحت نمیداند، با این استدلال که: «ممکن است او بخواهد بیاید اینجا، اثر عملی سمی را که تولید کردهاند، از نزدیک ببیند.» (۳ فروردین ۹۹)
رهبر جمهوری اسلامی مدتی بعد، تحت تاثیر تئوریهای توطئه، به ابلاغ دستوری سرنوشتساز به همه مسئولان کشور میپردازد. او ورود واکسنهای آمریکایی و انگلیسی به ایران را ممنوع اعلام میکند و أساسا اینکه آمریکا توانسته باشد واکسن بسازد را غیرمحتمل میداند. خامنهای احتمال میدهد که آمریکا، انگلیس یا شاید هم فرانسه بخواهند واکسنی مقدماتی را «روی ملتهای دیگر امتحان کنند، ببینند اثر میکند یا نمیکند». او به علاوه، مدعی میشود «بعضی از افراد» در ایران برای مقابله با کرونا «دارویی درست کردهاند» که «تایید شده»، و به مسئولان توصیه میکند «با اینها مخالفت نشود». (۱۹ دی ۹۹)
به دنبال صحبتهای خامنهای، بیش از ۲۰۰ نماینده مجلس با انتشار بیانیهای از دولت میخواهند با دقت دستور رهبر را اجرا کند و کار تولید واکسن را به «جوانان دانشمند» شاغل در «ستاد اجرایی فرمان امام» بسپرد. نمایندگان با تمجید از «مدیریت جهادی و انقلابی» این نهاد اقتصادی، مدعی میشوند «موفقیت» آن در تولید واکسن، «چشم جهانیان را به خود خیره کرده است». (۲۱ دی ۹۹)
البته وعدههای پی در پی این «مدیران جهادی» در مورد تولید میلیونها دوز واکسن تا بهار و سپس تابستان ۱۴۰۰، بی نتیجه میمانند. با مرگ دهها هزار نفر دیگر بر اثر کرونا، در اواسط تابستان علی خامنهای ناچار به تجدید نظر در اظهارات قبلی خود میشود. او در سخنرانی جدیدی، از مسئولان میخواهد «هر جور ممکن است» میلیونها دوز واکسن تهیه کنند. رهبر در همین سخنرانی، بدون استثنا کردن آمریکا و انگلیس، از لزوم واردات واکسن خارجی به کشور سخن میگوید. (۲۰ مرداد ۱۴۰۰)
به طور کلی اینکه افرادی به دروغ مدعی کشفیات یا اختراعات بزرگ و کوچک باشند، در کشورهای مختلف دنیا موضوع غریبی نیست. ولی ویژگی قابل تامل بخش عظیمی از این ادعاها در ایران، ترویج آنها از سوی رسانهها و مقامهای حکومتی است.
علاقه این مقامها به دستاوردسازی برای نظام، در حدی است که انگار در این مسیر، حاضرند پشت «هر» ادعای مربوط و نامربوطی بایستند. حداقل، هر ادعایی که از طرف خودیهای حکومت مطرح شده باشد.
خودیهایی که ظاهرا، به خوبی یاد گرفتهاند که چطور با «تولید» دستاورد برای نظام، از امکانات گسترده حکومت بهره مند شوند.