برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهگزارش‌هاگزارش

واژه‌نامه دروغ‌پراکنی: «دست خدا» نظام را پیش می‌برد

گزارش

زمان خواندن: ۸ دقیقه

قسمت قبلی «واژه‌نامه دروغ‌پراکنی»، به بررسی ادعاهای مقامات حکومتی در مورد ارتباط با عالم غیب به کمک خواب یا الهام اختصاص داشت. این قسمت، به بررسی ادعاهایی کمابیش مرتبط اختصاص دارد.

موضوع مشخص این مقاله، انتشار روایت‌های حکومتی، راجع به معجزه یا امدادهای غیبی است.

امام گفتند بروید بجنگید، «خدا» هواپیما می‌رساند

در زمان جنگ هشت‌ساله، ایران به خاطر تحریم‌های بین‌المللی نمی‌توانست هواپیمای جنگی مورد نیاز خود را تهیه کند، هرچند عراق به‌راحتی هواپیما می‌خرید. علی خامنه‌ای روایت می‌کند که در اوایل جنگ، فرماندهان ارتشی با عدد و رقم به او توضیح می‌دهند که هواپیماهای ایران، برای ادامه طولانی‌مدت جنگ کافی نیستند. خامنه‌ای می‌گوید نزد روح‌الله خمینی می‌رود تا نگرانی ارتشی‌ها را به او اطلاع دهد، اما رهبر وقت تشر می‌زند: «این حرف‌ها چیست! شما بگویید بروند بجنگند، خدا می‌رساند! درست می‌کند!» (۵ مرداد ۱۳۸۸)

هشت سال پس از این مکالمه، محسن رضایی فرمانده وقت سپاه در نامه‌ای به خمینی اعتراف می‌کند که ادامه جنگ بدون تهیه تسلیحات کافی -و از جمله ۳۰۰ هواپیمای جدید- غیرممکن است. (۲ خرداد ۱۳۶۷) آیت‌الله خمینی به فاصله چند هفته از دریافت این گزارش و گزارش‌های مشابه، با نارضایتی تصمیم می‌گیرد آتش‌بس با عراق را بپذیرد. او در پیامی به مسئولین برای اعلام تصمیم خود، به‌صراحت از تسلیحات مورد اشاره در نامه رضایی یاد می‌کند. روح‌الله خمینی در این پیام، مشخصاً تصور ادامه جنگ در چنین وضعیتی را، یک «شعار» بی‌معنی می‌داند. (۲۵ خرداد ۱۳۶۷)

در تاریخ جمهوری اسلامی، توجیه تصمیم‌گیری‌های بی‌مبنا با ادعاهای ماوراءالطبیعه، سنت رایجی بوده است. مقامات حکومتی، البته در مواردی به نادرستی این تصمیم‌گیری‌ها پی برده‌اند. ولی معمولاً، زمانی که دیگر خیلی دیر شده است.

شواهد زیادی وجود دارند که در زمان جنگ، بسیاری از تصمیمات نادرست فرماندهان نظامی نیز، بر مبنای همین نوع ادعاهای بی‌مبنا گرفته شده‌اند. به‌عنوان مثال، تلاش‌های پی‌درپی برای تصرف بصره، در چنین فضایی صورت می‌گیرند.

اولین عملیات برای تصرف این شهر، به نام «رمضان»، در تابستان ۶۱ به شکستی سنگین می‌انجامد. پس از شکست، جلسه‌ای در سپاه برگزار می‌شود که در آن، عده‌ای از فرماندهان در خصوص امکان تصرف بصره ابراز تردید می‌کنند. (کتاب «عبور از مرز»، نوشته علیرضا لطف‌الله زادگان) اما رحیم صفوی، که پس از جنگ فرمانده کل سپاه می‌شود، با استدلال‌هایی غیرنظامی معترضان را به حاشیه می‌راند. این فرمانده اصرار می‌کند در روایات آمده که نبرد بصره، مقدمه ظهور امام زمان است. او نتیجه می‌گیرد که باید تلاش برای گرفتن این شهر را ادامه داد. (کتاب «عبور از مرز»)

لازم به یادآوری نیست که هیچ‌یک از تلاش‌های بعدی ایران برای تصرف بصره، به نتیجه نمی‌رسند. این در حالی است که در تمام طول جنگ، همواره افرادی ادعا می‌کنند که امام زمان یا فرشته‌ها به کمک نیروهای ایرانی آمده‌اند. این داستان‌ها، مکرراً توسط فرماندهان و سیاستمداران نیز، تکرار می‌شوند.

چهره‌های بانفوذ حکومت ایران، حتی پس از پایان جنگ، تعریف کردن چنین قصه‌هایی را در مورد نبردهای مختلف متوقف نمی‌کنند. محمدتقی مصباح یزدی از جمله کسانی است که در انتشار این باورهای ساختگی، سهم مهمی دارد.

این نظریه‌پرداز نزدیک به علی خامنه‌ای، به‌عنوان مثال در سال ۹۲، در دفتر رهبر در قم راجع به نقش فرشته‌ها در جنگ با اسرائیل سخنرانی می‌کند. مصباح مدعی می‌شود سید حسن نصرالله، رهبر حزب‌الله لبنان، گفته که سربازان اسرائیلی گفته‌اند این فرشته‌ها را به چشم خود دیده‌اند. به ادعای او، اسرائیلی‌ها شهادت داده‌اند که «مردانی با لباس‌های سفید و با شمشیر»، با آنها می‌جنگیده‌اند. (۲۶ تیر ۱۳۹۲)

«خدا پیام ما را در ذهن‌ها منتشر کرد»

علی خامنه‌ای، در بهمن ۹۳، نامه‌ای به «جوانان اروپا و آمریکای شمالی» می‌نویسد. در آذر ۹۴ هم نامه مشابهی به «عموم جوانان در کشورهای غربی» می‌نویسد، تا آنها را با عقاید خود آشنا کند. این نامه‌ها، باوجود هزینه‌های نجومی حکومت برای تبلیغ‌شان، در خارج از ایران بازتاب بسیار ناچیزی پیدا می‌کنند. ولی رهبر جمهوری اسلامی، ادعا می‌کند که این نامه‌ها، به خاطر امدادهای غیبی، تأثیرات خارق‌العاده‌ای داشته‌اند.

خامنه‌ای در جمع تعدادی از مسئولان نظام می‌گوید که حتی خودش هم باور نمی‌کرده نامه‌ها این‌قدر تأثیر داشته باشند. او توضیح می‌دهد: «خداى متعال به این کار برکت داد... گاهى یک کلمه حرف می‌زنید، خداى متعال این کلمه را در ذهن‌ها و اقطار عالم منتشر می‌کند؛ معناى برکت دادن این است.» (۱ شهریور ۹۵)

در حقیقت، ادعای اینکه خدا پشتیبان مسئولان جمهوری اسلامی است، همیشه بخشی مهم از تبلیغات حکومتی در ایران بوده. علی خامنه‌ای در همان اوایل رهبری‌ خود، از روح‌الله خمینی نقل می‌کند که خدا به‌طور کلی حامی جمهوری اسلامی است. او مشخصاً می‌گوید: «این شوخی نیست؛ یک واقعیت است... ایشان صریحاً به من فرمودند که از اول انقلاب تا حالا، دست قدرتی را مشاهده می‌کنم که ما را پیش می‌برد.» (۸ تیر ۷۰)

خامنه‌ای بیان این قبیل ادعاها را، در تمام دوره رهبری خود، به بهانه‌های مختلف ادامه می‌دهد. او مثلا در هنگام سرکوب‌های اعتراضات مردمی، به نوعی وانمود می‌کند با امام غایب صحبت می‌کند. به‌عنوان نمونه، پس از حمله ۱۸ تیر ۱۳۷۸ به کوی دانشگاه، در جمع بسیجی‌ها امام زمان را مخاطب قرار می‌دهد تا بگوید: «ای سیّد و مولای ما! پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده‌ایم.» دو روز پس از این سخنرانی، نیروهای امنیتی بسیج می‌شوند و اعتراضات جاری در پایتخت را، با سرکوبی خونین خاتمه می‌دهند. (۲۱ تیر ۷۸)

رهبر جمهوری اسلامی، عین این رفتار را یک هفته پس از شروع تظاهرات معترضان به انتخابات ۸۸ هم تکرار می‌کند. او در خطبه‌های نماز جمعه تهران، خطاب به امام زمان می‌گوید: «ای مولای ما!... من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید! همه‌ اینها را... در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد.» این بار نیز به دنبال سخنرانی احساسی رهبر، سرکوب خیابانی ابعاد بسیار شدیدتری پیدا می‌کند.

با توجه به چنین سوابقی، شاید تعجبی نداشته باشد که مقامات منصوب رهبر نیز، برای مرتبط دانستن او با امام دوازدهم، نهایت تلاش خود را بکنند.

کاظم صدیقی خطیب جمعه تهران، از جمله پرکارترین مروجان این نوع داستان‌ها است. او در مصاحبه‌ای تلویزیونی، از یک فرد بی‌نام و نشان نقل می‌کند، که امام غایب از خامنه‌ای تمجید کرده است. به گفته صدیقی آن فرد، شخص امام زمان را دیده و نظرش را در مورد رهبر پرسیده، و امام پاسخ داده: «ایشان از ما هستند.» (۱۸ اردیبهشت ۹۹)

او در صحبت‌های جداگانه، از این هم فراتر می‌رود و می‌گوید یک نفر به او اطمینان داده که علی خامنه‌ای «مکرر خدمت حضرت تشرف داشته است، ولی نشناخته». فرد مورد نظر صدیقی، همچنین برایش تعریف کرده که شاهد بوده «وجود مبارک امام زمان ‌ارواحنا فداه‌ در عرفات با اسم ایشان [رهبر] را دعا می‌کرده.» (تیر ۹۱)

محمد سعیدی امام جمعه قم، که او هم منصوب ولیّ فقیه است، حکایتی را در مورد رهبر نقل می‌کند که از همه داستان‌های کاظم صدیقی پیشی می‌گیرد. به بیان سعیدی، قابله‌ای که علی خامنه‌ای را به دنیا آورده، شهادت داده وقتی خامنه‌ای از بدن مادرش خارج شده، حرف می‌زده است. او می‌گوید که این نوزاد، مشخصاً پس از متولد شدن، عبارت «یا علی» را به زبان آورده است. (۲ بهمن ۸۹)

«دستی همه سران کشورها را گرفته بود»

ادعاهای ماوراءالطبیعه در مورد مسئولان، طبیعتاً فقط متوجه رهبر نیستند. بخش گسترده‌ای از این ادعاها، شامل مقامات حکومتی دیگر نیز می‌شوند.

در یک نمونه نسبتاً جدید، احمد مروی تولیت آستان قدس در مشهد، پس از مرگ ابراهیم رئیسی اعلام می‌کند از رئیسی شنیده که امام اول به او پیام داده است. مروی در مصاحبه‌ای تلویزیونی می‌گوید رئیسی حکایت کرده وقتی در حرم امام علی نماز می‌خوانده، مجزه‌ای رخ داده: «کسی به پشت من زد و گفت: آقا [امام اول] می‌فرمایند اگر برای خدا کار کنید، ما پشتیبانی‌تان می‌کنیم. نگاه کردم، دیدم کسی پشت سرم نیست!» (۶ خرداد ۱۴۰۳)

رئیس‌جمهورِ قبل از رئیسی، یعنی حسن روحانی، مدعی تجربه‌ای حتی عجیب‌تر در دوران کودکی‌اش می‌شود. او در کتاب خاطراتش آورده وقتی بچه بوده، یک روز هنگام اذان صبح «یک شیء نورانی» بزرگ را دیده که «به‌آرامی در حال فرود آمدن است». روحانی برداشتش از دیدن آن شیء را این‌طور توضیح می‌دهد که «ارواح مطهر معصومین و فرشتگان» به زمین آمده‌اند. او اصرار می‌کند: «این ماجرا خیال نبود، در بیداری اتفاق افتاد و کاملاً آن را به چشم دیدم.» (جلد اول خاطرات روحانی)

سرانجام اینکه شاید معروف‌ترین ادعای ماوراءالطبیعه روسای جمهور ایران در یکی-دو دهه اخیر، به نام محمود احمدی‌نژاد ثبت شده باشد. یعنی، ماجرای معروف به «هاله نور» که او را در جریان دیداری با عبدالله جوادی آملی، از مراجع تقلید تعریف می‌کند.

احمدی‌نژاد در آن دیدار می‌گوید پس از اولین سخنرانی‌اش در مجمع عمومی سازمان ملل، یکی از همراهان به او گفته که هنگام سخنرانی، نوری ظاهر شده و او را احاطه کرده است. رئیس‌جمهور وقت ادامه می‌دهد: «این را من خودم هم احساس کردم که فضا یک‌دفعه عوض شد.» او مدعی می‌شود که درنتیجه این فضا، هنگام سخنرانی‌اش همه سران کشورهای دنیا «مبهوت مانده بودند» و «انگار یک دستی همه آنان را گرفته بود». (آذر ۸۴)

فرار از پاسخگویی «مادی»

بسیاری از داستان‌های مرتبط با امدادهای غیبی، به حدی عجیب هستند که معلوم نیست ناقلان‌شان، واقعاً به آنها اعتقاد دارند یا خیر.

واقعیت این است که اساساً، شاید هیچ‌وقت نتوان فهمید که این ادعاها، ریشه در توهمات سیاستمداران دارند، یا تلاشی عامدانه برای فریب افکار عمومی هستند.

اما چیزی که اهمیت دارد، این است که مسئولان نظام از چنین داستان‌هایی، برای اثبات مشروعیت خود یا تصمیم‌هایشان استفاده می‌کنند.

گویی می‌خواهند اثبات کنند که برای ارزیابی عملکرد آنها، خیلی نباید درگیر محاسبات مادی شد. به‌ویژه در مواقعی که این محاسبات، از نتایجی فاجعه‌بار حکایت داشته باشند.

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.پیشنهاد سوژه
فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.پیشنهاد سوژه
پرش به فهرست

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.