واژهنامه دروغپراکنی: «پیشبینی» نابودی اسرائیل به دست ایرانیها
بخشی از ادعاهای ساختگی مقامهای حکومتی ایران، به شکل «پیشبینی»هایی هستند که مبنای علمی ندارند. صحبت از پیشبینیهایی است که بیشتر آنها، فراتر از آرزوهای سیاسی مقامات نیستند و حتی در مواردی، زاییده تصور اطلاع آنها از «غیب» به نظر میآیند.
اهمیت این رویه از آن جهت است که رهبران سابق و فعلی جمهوری اسلامی، آشکارا بخشی از پرهزینهترین تصمیمهای خود را، با ادعای اطلاع از آینده توجیه کردهاند.
معروفترین نمونه از «پیشبینی»های پرهزینه در زمان آیتالله خمینی، محتوم دانستن شکست عراق در جنگ هشت ساله است؛ آن هم بر اساس تحلیلهایی که ارتباطی با محاسبات نظامی ندارند.
خمینی تنها دو هفته پس از شروع جنگ، به مردم و ارتش عراق پیام میدهد که طرف مقابلشان برای «خدای متعال و اسلام و قرآن کریم» میجنگد، پس به پیروزی میرسد. او گوشزد میکند که اصولا «نیروی ایمان بر همۀ قوا پیروز است». (۱۲ مهر ۵۹)
رهبر وقت چند ماه بعد، بشارت میدهد که «تاییدات غیبی و ملائکه الهی» به کمک نیروهای ایرانی میآیند و به این نیروها اطمینان میدهد که هر کدام قادر به مقابله با «چندین نفر» از نیروهای دشمن خواهند بود. (۱۱ آذر ۶۰) او در سخنرانی جداگانهای از روحانیون میخواهد مردم را مطمئن کنند که عراقیها شکست میخورند، چون «خدای تبارک و تعالی وعدهاش تخلف ندارد؛ وعدۀ پیروزی داده به کسی که برای خدا قیام میکند». (۲۱ آذر ۶۰)
روحالله خمینی از سوی دیگر، در واکنش به نگرانیهای موجود در خصوص وضعیت اقتصاد، فشار اقتصادی را برای کشور مفید میداند. بر اساس این پیشبینی که: «مغزهای متفکر مکتبی ایران بیشتر به کار میافتند و ایران را خودکفا میکنند.» (۲۴ اسفند ۶۰) رهبر در میانه جنگ، تسلیحات بیشتر عراق در مقایسه با ایران را هم، باعث «خوشحالی» میداند. او استدلال میکند: «برای اینکه جوانهای ما آنها را از آنها میگیرند برای خودشان.» (۲۹ فروردین ۶۴)
خمینی حتی به دنبال صدور قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، هشدار میدهد که هدف از پیشنهاد آتشبس، جلوگیری از پیروزی قریبالوقوع ایران است. او معتقد است که چون جمهوری اسلامی ایران «به مرز پیروزی مطلق رسیده و قدمهای آخر را برمیدارد»، دنیا میخواهد از وارد شدن «ضربه آخر» به عراق جلوگیری کند. (۶ مرداد ۶۶)
بنیانگذار جمهوری اسلامی، یک سال بعد، با توصیف پذیرش همین قطعنامه به عنوان «نوشیدن جام زهر»، آن را بهناچار قبول میکند. با وجود این، در پیام خود برای اعلام تصمیم جدید، مجدداً وعده پیروزی میدهد. او بدون توضیح بیشتر میگوید: «امروز روزی است که خدا اینگونه خواسته است. و دیروز خدا آنگونه خواسته بود. و فردا انشاءالله روز پیروزی جنود حق خواهد بود.» (۲۹ تیر ۶۷)
«آمریکا طاقت تحریم ایران را ندارد»
رویکرد دومین رهبر جمهوری اسلامی به پرونده هستهای، به رویکرد اولین رهبر به مساله جنگ شباهت زیادی دارد.
درواقع علی خامنهای هم برای توجیه تصمیمات پرهزینهاش در این مورد، مکرراً به پیشبینیهای بیاساس متوسل میشود. پیشبینیهایی که وجه مشترکشان، بیهزینه معرفی کردن تحریمهای بینالمللی برای مردم و کشور است.
خامنهای مثلاً، قبل از وضع تحریمهای نفتی و بانکی آمریکا و اتحادیه اروپا، میگوید «یقین دارد» که مسئولین «تحریمها را دور میزنند» (۱۶ شهریور ۸۹). او در همان مقطع اطمینان میدهد آمریکا و متحدانش «طاقت» ادامه تحریمها را ندارند، چون به بیان او «دنیا، دنیایی نیست که به حرف آمریکا گوش کند». (۶ شهریور ۹۰)
رهبر بعد از شروع تحریمهای نفتی، همچنان معتقد است حکومت با «طرحهای اقتصاد مقاومتی» تحریمها را بیاثر میکند. (۳ مرداد ۱۳۹۱) او حتی بعد از وضع تحریمهای مالی و بانکی، اصرار دارد تحریم باعث ضربه به اقتصاد آمریکا و اروپا و «استهلاک» آنها شده است. آن هم در شرایطی که، به تصور خامنهای: «آنها برای مشکلات خود راه حل ندارند، اما ایران برای مشکلات اقتصادی خود راه حل دارد.» (۱۷ اسفند ۹۱)
تاریخ بیان این صحبتها، سه ماه قبل از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاستجمهوری ۹۲، و تنها دو هفته قبل از اعتراف دیرهنگام علی خامنهای به اثرگذاری تحریمهاست. اعترافی مشهور که با این عبارات انجام میشود: «بله، تحریمها بیاثر نبود؛ میخواهند خوشحالی کنند، بکنند.» (اول فروردین ۹۲)
«ظهور امام زمان در آینده نزدیک»
در مورد منشاء پیشبینیهای بیاساس مقامهای حکومت، تحلیلهای مختلفی وجود دارد. ولی واضح است که بسیاری از آنها، ریشه در تفسیرهای مذهبی دارند.
محمود احمدینژاد از جمله سیاستمدارانی است که در بسیاری مواقع، به صراحت به این گونه تفسیرها اشاره کرده است. او مثلاً در دوران ریاستجمهوریش، به کرات راجع به بازگشت امام دوازدهم سخن میگوید. از جمله، چند هفته بعد از رئیسجمهور شدن، در جمع خبرنگاران از «ظهور امام زمان در آینده نزدیک» روایت میکند. او بر همین مبنا میگوید خواست مردم «زمینهسازی ظهور» است و خبر میدهد که دولت «به این امر مهم خواهد پرداخت». (۲۹ شهریور ۸۴)
در پایان دومین دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، سخنگوی دولتش وعده ظهور را به یک وعده سیاسی مشخص گره میزند. غلامحسین الهام میگوید: «انشاءالله با ظهور حضرت امام زمان احمدینژاد نیز رجعتی دوباره خواهد داشت و در آن زمان، به دنبال استقرار اسلام ناب خواهد بود.» (۳ تیر ۹۲)
خود احمدینژاد بعدها، داستان فردی را تعریف میکند که مدعی است با امام غایب در ارتباط است، و خبر داده که «غربیها به شدت دنبال امام زمان هستند» تا جانش را بگیرند. او حکایت میکند دو نفر که انگلیسی حرف میزدهاند با مترجم سراغ رابط امام زمان رفتهاند تا بدانند «امام با چه کسانی تماس میگیرد، کجا میرود و کجا میآید». (۱۴ مرداد ۹۲)
احمدینژاد در اظهاراتی جداگانه، اصرار میکند که آمریکاییها، در تلاشند تا امام دوازدهم را «دستگیر» کنند. او میگوید که مأموران آمریکایی، بسیاری از افرادی که فکر میکردند با امام زمان در ارتباط هستند را پیدا کردهاند، تا «اطلاعاتشان را تخلیه کنند». (اول تیر ۹۴)
بعد از پایان دوره ریاستجمهوری، محمود احمدینژاد در پاسخ به سوال یکی از هوادارانش که میپرسد قصد کاندیدا شدن برای انتخابات بعدی را دارد یا نه، به یک پیشبینی مشخص متوسل میشود. او بشارت میدهد که تا چهار سال بعد، «امام زمان میآید تا همه دنیا اصلاح شود». (۲۷ شهریور ۹۲)
این اتفاق، البته نمیافتد. احمدینژاد هم، برای انتخابات ۱۳۹۶ و بعد از آن برای دو انتخابات ۱۴۰۱ و ۱۴۰۳ ثبتنام میکند و ردصلاحیت میشود.
«تا با یهود مبارزه نکنید امام زمان ظهور نمیکند»
ردپای تفسیرهای مذهبی، به وضوح در پیشبینیهای احمدینژاد و بقیه در مورد نابودی اسرائیل قابل مشاهده هستند.
محمود احمدینژاد، مثلاً در اوایل ریاستجمهوریاش اعلام میکند: «در آینده نزدیک شاهد نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود»؛ با این توضیح که «هر کس برای خداوند حرکت کند و نیروی ملت را باور کند، پیروز خواهد شد.» (۱۳ خرداد ۸۶)
طبیعتاً بسیاری از این نوع پیشبینیها نیز، از سوی روحانیون بانفوذ بیان میشوند.
به عنوان نمونه علیرضا پناهیان، در اوایل اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» و در تجمع نیروهای حکومتی میگوید: «چیزی به نابودی رژیم صهیونیستی باقی نمانده است.» این روحانی نزدیک به بیت رهبری ادامه میدهد: «بر اساس روایات، ایرانیها اسرائیل را قبل از ظهور نابود خواهند کرد.» (۱۴ مهر ۱۴۰۱)
نمونهای دیگر از مرتبط دانستن نابودی اسرائیل به «ظهور»، این سخن حسین نوری همدانی است: «در روایات داریم تا با یهود مبارزه [نکنید] و این خار را از راه مسلمانان برندارید امام زمان ظهور نخواهند کرد.» این مرجع تقلید نزدیک به نظام نتیجه میگیرد: «اولین کار انقلاب اسلامی برداشتن رژیم اسرائیل است.» (اول آبان ۱۴۰۲)
شخص علی خامنهای، البته با توجه به جایگاه رسمیای که دارد، معمولاً با چنین لحنی صحبت نمیکند. ولی ظاهراً او هم با استناد به تفسیرهایی مذهبی، نابودی اسرائیل را قطعی میداند. خامنهای دو سال بعد از رسیدن به رهبری، تأکید میکند که اسرائیل «هیچ پایه و پایگاه و استمراری نخواهد داشت و بیشک نابود خواهد شد». رهبر این ادعا را با استناد به بعضی از آیات قرآن بیان میکند. (۱۵ آبان ۷۰)
علی خامنهای ۲۴ سال بعد، از پیشبینی جدیدی رونمایی میکند: این بار در خصوص نابودی اسرائیل در عرض ۲۵ سال، یعنی تا سال ۱۴۱۹. او در ۱۳۹۴ و چند هفته پس از نهایی شدن توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی، لازم میبیند خطاب به اسرائیلیها گوشزد کند: «شما ۲۵ سال آینده را، اصولاً نخواهید دید.» (۱۸ شهریور ۹۴) این اظهارات در داخل حکومت ایران، نوعی اطلاع از غیب تلقی میشود و حتی به نصب روزشمارهای «نابودی اسرائیل» در میادین مختلف میانجامد. طبیعتاً، بودجههای عظیم هم، صرف تولید برنامه و مستند و کتاب، یا برگزاری همایشهای متعدد برای تبیین پیشبینی رهبر میشوند.
وعده نابودی اسرائیل تا ۱۴۱۹، البته با بعضی از انتظارات قبلی او در این مورد تفاوت دارد. یکی از این انتظارات، در اظهارنظر علی خامنهای راجع به کتابی جنجالی به نام «۱۴۰۱ سال سقوط اسرائیل» نمود دارد. نویسنده کتاب، عبدالله حسینی مؤسس مرکز اسلامی آفریقای جنوبی، وابسته به جمهوری اسلامی است، که مبنای پیشبینی خود را «محاسبات ریاضی قرآن» میداند. در سال ۱۳۹۷، رسانههای حکومتی نقل میکنند که رهبر، بعد از دیدن کتاب عبدالله حسینی گفته ۱۴۰۱ برای نابودی اسرائیل «دیر» است و امیدواری او، به زمانی نزدیکتر است. (۱۹ اردیبهشت ۹۷)
«پیشبینی» در خدمت سیاست
ما نمیدانیم که مقامهای حکومتی ایران، واقعاً تا چه حد به پیشبینیهای خبرسازشان در مورد آینده اعتقاد دارند یا ندارند.
ولی گذشته از اینکه جواب این سوال چه باشد، تردیدی نیست که اظهارات بیاساس آنها در مورد آینده، اغلب برای توجیه تصمیمهای سیاسی به کار رفتهاند. تصمیمهایی که همواره، سرنوشت بخش بزرگی از شهروندان را تحت تأثیر قرار دادهاند.
بدون اینکه مقامهای حکومت، بعد از عملی نشدن پیشبینیهای پرهزینه، علاقهای به توضیح در مورد مواضع قبلی خود داشته باشند.