یک سنت بسیار رایج در تبلیغات حکومتی ایران، انتساب ادعاهای بیمبنا به منابع مبهم است. این منابع اغلب، تحلیلگران یا دانشمندان غربی هستند و نوعا، آدرس دقیقی هم ندارند.
ارجاع به «مستنداتی» از این نوع، در ادبیات رهبر جمهوری اسلامی ایران، نمود واضحی دارد. درحقیقت به نظر میرسد که او، با وجود مواضع ضد غربی خود، همواره به نوعی آرزوی تایید شدن از طرف غربیها را داشته است.
علی خامنهای در بسیاری از سخنرانیهایش، میکوشد ثابت کند که افراد مهمی در غرب، و مخصوصاً در آمریکا، با او همفکر هستند.
«خودشان میگویند آمریکا عمر طولانی نخواهد کرد»
نیاز به توضیح نیست که در کشورهای غربی، تعداد بیشماری فعال رسانهای و سیاسی وجود دارند که با جستجو در حرفهایشان، عملاً «هر» چیزی را میتوان پیدا کرد. ولی در دنیای موازی خامنهای، انگار همه یا اکثر «غربی»های مهم، حرفهای او را میزنند.
یکی از معروفترین نشانههای این ذهنیت، صحبتهای رهبر در اثبات این فرض است که آمریکا، در حال نابودی کامل است.
او به عنوان نمونه در زمان ریاست جمهوری جورج بوش، از زبان «تحلیلگران زبده و برجسته سیاسی آمریکا» میگوید که دولتمردان بوش دارند «آمریکا را به نقطه اضمحلال و سقوط میکشانند». خامنهای بر همین مبنا، روی کار آمدن دولت بوش را «انتقام خدا» توصیف میکند. (۸ آبان ۸۴)
رهبر ۱۵ سال بعد، در اواخر دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، تکرار میکند که حکومت آمریکا «دیگر عمر طولانی نخواهد کرد و منهدم خواهد شد». خامنهای میگوید حرفش «تحلیل» نیست و توضیح میدهد: «این حرف سخنگویان خودشان و نویسندگان خودشان و صاحبان فکر از داخل خود آمریکا است». (۱۳ آبان ۹۹)
او پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا، کماکان اصرار دارد نظر «خود آمریکاییها» را توضیح دهد: «این را من نمیگویم، این را خودشان گفتند؛ صاحبنظران برجسته سیاسیشان اعلام کردند که نظام آمریکا از درون پوسیده است.» (۱۹ بهمن ۹۹)
در زمان ریاست جمهوری جو بایدن، و در میانه اعتراضات ضدحکومتی ۱۴۰۱ ایران، علی خامنهای مجددا لازم میبیند گوشزد کند که آمریکا دارد «ذره ذره آب میشود». رهبر این بار، از تکرار آنکه تحلیلگران آمریکایی با او همنظرند فراتر میرود و میگوید اساساً، «تحلیلگران سیاسی دنیا» مثل او فکر میکنند. (۱۱ آبان ۱۴۰۱)
علی خامنهای به علاوه، برای اثبات اینکه اسرائیل هم مثل آمریکا در آستانه نابودی است، به «تحلیلگران غربی» استناد میکند؛ کسانی که عمدتاً، علاقهای به معرفیشان ندارد.
سخنرانی مقام اول حکومت چند ماه بعد از عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس علیه اسرائیل، نمونه روشنی از این روش استدلال است. او در این سخنرانی، از «یک تحلیلگر غربی» نقل میکند که حمله حماس میتواند «تغییردهنده قرن بیستویکم» باشد. خامنهای از زبان «یک تحلیلگر دیگر غربی» وعده میدهد که این حمله «جهان را تغییر خواهد داد». همچنین از قول «یک تحلیلگر و مورخ صهیونیست» تأکید میکند: «ما در آغازِ پایان رژیم صهیونیستی هستیم.» (۱۴ خرداد ۱۴۰۳)
رهبر جمهوری اسلامی، به دنبال توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی نیز، گفته بود تا ۲۵ سال دیگر «چیزی به نام رژیم صهیونیستی در منطقه وجود نخواهد داشت». (۱۸ شهریور ۹۴) بعد، یدالله جوانی مشاور وقت نماینده ولی فقیه در سپاه، با استفاده از روش خودِ خامنهای، مبنای حرف او را اینگونه توضیح داده بود: «موضوعی که مقام معظم رهبری در رابطه با نابودی اسرائیل در کمتر از ۲۵ سال فرمودند موضوعی است که همه کارشناسان بینالمللی بر روی آن اتفاق نظر دارند». (۱۱ مهر ۹۴)
«همه تحلیلگران غربی میگویند امام خامنهای زمینگیرمان کرد»
ادعای تایید مواضع حکومت ایران از طرف تحلیلگران خارجی، به طور مشخص یکی از محورهای اصلیِ تبلیغات حکومت در مورد «جایگاه جهانی» خود است.
قابل انتظار است که این نوع تبلیغات، در اظهارات علی خامنهای جایگاه ویژهای داشته باشند. او مثلاً، حدود یک سال قبل از ترور فرمانده نیروی قدس سپاه در عراق میگوید: «جمهوری اسلامی… توانسته است آمریکا را در عمده هدفهای خودش در این منطقه شکست دهد… این حرفی است که تحلیلگران سیاسی دنیا به آن اعتراف میکنند.» (۱۸ شهریور ۹۷)
تبلیغات مشابه، طبیعتاً در اظهارات سایر چهرههای حکومتی هم دیده میشوند. مثلاً در زمان ریاست جمهوری حسن روحانی، عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور وقت اعلام میکند: «همه تحلیلگران و اندیشمندان غرب به اتفاق بیان میکنند که هیچ اتفاقی در منطقه و آسیای جنوب غربی بدون حضور ایران قابل جمع کردن نیست.» (۳ مهر ۹۳)
عبدالنبی نمازی نماینده ولیفقیه در کاشان، مدتی بعد، سخنگویی از طرف «تحلیلگران غربی» را تا مرزهای جدیدی پیش میبرد. نمازی میگوید در نگاه آن تحلیلگران، آیتالله خامنهای «مقتدرترین و محبوبترین رهبر دنیا و جمهوری اسلامی ایران موفقترین کشور است». (۱۹ تیر ۹۶)
میراحمدرضا حاجتی امام جمعه موقت اهواز در همان مقطع، در ادعای جهانی دیگری خبر میدهد: «همه تحلیلگران غربی میگویند که امام خامنهای ما را در آسیا زمینگیر کرد.» (۹ مهر ۹۵)
حجتالله عبدالملکی، که در دوره ریاست جمهوری ابراهیم رئیسی به شغل وزارت میرسد، قبل از رسیدن به این شغل، در جلسهای در بیت رهبری روایتی را نقل میکند که مورد توجه خامنهای قرار میگیرد. عبدالملکی از قول «خود تحلیلگران غربی و آمریکایی» اطمینان میدهد «اثرگذاری… اقتصادی تحریمها، نه اینکه صفر بوده باشد، ولی بسیار کم بوده است». او ادامه میدهد به خاطر همین تأثیر ناچیز، «خود تحلیلگران غربی و آمریکایی به هیچ عنوان جرأت نکردهاند بحث اثرگذاری اقتصادی تحریمها را بررسی کنند». (۲۳ تیر ۹۴)
در ادعایی جداگانه در مورد بیاثر بودن تحریمهای بینالمللی، در میانه اعتراضات ۱۴۰۱، سرتیپ محسن کریمی فرمانده سپاه استان مرکزی خبر میدهد: «به اعتراف کارشناسان غربی دشمنان در جنگ اقتصادی با شکست سنگین مواجه شدهاند.» او همچنین با اشاره به اعتراضات خیابانی دهها شهر ایران، از اعتراف «دشمن» به همراهی نکردن «مردم» با اعتراضات حکایت میکند. (اول آذر ۱۴۰۱)
چند ماه بعد، سرلشکر مصطفی ایزدی فرمانده قرارگاه سایبری قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا با انتقاد از مقاومت زنان ایرانی در مقابل حجاب اجباری میگوید: «یکی از اندیشمندان غربی عنوان کرده هر روسری که در ایران برداشته میشود، یک گام نزدیکشدن به مراکز فحشا در اروپا است.» او در مورد هویت این «اندیشمند غربی»، یا ارتباط مراکز مورد نظرش و روسریهای ایران توضیح بیشتری نمیدهد. (۱۰ اسفند ۱۴۰۱)
«دانشمند ژاپنی»، «دانشمند انگلیسی»، «دانشمند فرانسوی»...
نسبت دادن روایتهای عجیب به شخصیتهای خارجی، گذشته از تبلیغات سیاسی، در تبلیغات مذهبی هم کاربرد گستردهای دارد.
با جستجوی مطالب رسانهها یا چهرههای مذهبی ایران، میتوان تعداد زیادی از این روایتهای ساختگی را پیدا کرد که معمولاً، در مورد «دانشمندان» هستند.
مثلاً ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید بانفوذ شیعه، در کتاب «تفسیر نمونه» خود حکایت میکند که تنها یک آیه قرآن، باعث مسلمان شدن «یک تیم تحقیقاتی ژاپنی» شده است. مطابق حکایت او، دانشمندان ژاپنی وقتی اسلام میآورند که متوجه میشوند در آن آیه، به انجیر و زیتون قسم یاد شده است. آن هم در شرایطی که فهمیده بودند ماده مهمی که باعث از بین رفتن عوارض پیری میشود، فقط در این دو میوه وجود دارد.
در روایتی مشابه، «خبرگزاری بینالمللی قرآن» مدعی میشود یک «دانشمند انگلیسی» فهمیده است وقتی نام الله را میبرند، بعضی از گیاهان استوایی «فركانسهای مافوق صوت صادر میکنند». به نوشته این خبرگزاری، همین مسأله باعث کنجکاوی آن دانشمند در مورد قرآن و نهایتاً، اسلام آوردنش میشود. (۲۷ آذر ۸۶)
در حقیقت، در اظهارات تعداد قابل توجهی از مسئولان شاغل در شهرهای کوچک و بزرگ ایران، رد پای چنین داستانهایی زیاد به چشم میخورد.
حسین امیری امام جمعه سابق نور، قصه «یکی از دانشمندان ژاپنی» بینام را تعریف میکند که -به گفته او- به دلیل «تاکید اسلام بر علم» مسلمان شده است. (۲۱ شهریور ۹۰) همچنین، جواد صدیق رئیس سابق بنیاد قرآن استان همدان خبر میدهد: «دانشمندان غربی اعم از دانشمندان فرانسوی و انگلیسی سر تعظیم برای قرآن خم میکنند، به طوری که دانشمند فرانسوی پس از ۱۸ سال مطالعه میگوید قرآن همیشه زنده است و دانشمند انگلیسی تمامی کتب دنیا را در مقابل قرآن کوچک و حقیر میداند.» (۷ اسفند ۹۲)
عباسعلی واشیان عضو هیأت علمی دانشگاه علومپزشکی قم هم اعلام میکند: «پژوهشگران هلندی مردم را به انجام حرکاتی در مراکز ورزشی تشویق میکنند که کاملاً با حرکات در نماز مسلمانان مطابقت دارد». او توضیح میدهد که این کار باعث تخلیه «بارهای الکتریکی منفی» از بدن و جلوگیری از سرطان میشود. بعد، ابراز تأسف میکند که «غربیها ایدههای علمی مسلمانها را به نام خود ثبت میکنند». (۲۰ شهریور ۹۴)
خط تولید روایت از «منابع خارجی»
در جمهوری اسلامی ایران، نسبت دادن روایتهای بیاساس به منابع خارجی، ناقلان این روایتها را با هیچ مشکلی مواجه نمیکند.
در واقع، تا وقتی روایتهای نقل شده، هم مسیر با باورهای حکومتی باشند، چه بسا منافع مختلفی را هم، برای گویندگان خود به دنبال دارند.
در چنین فضایی، تعجبی ندارد که تولید نقل قول از تحلیلگران غربی، دانشمندان غربی و امثال آنها، بازار پررونقی داشته باشد.
بازاری که البته مشتریهای آن، طیف متنوعی را شامل میشوند: از امام جمعهها و رسانههای کوچک و بزرگ گرفته، تا مقامهای ارشد حکومتی -و در رأس آنها، رهبر جمهوری اسلامی ایران.