
شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
ادعای درمان افسردگی با «شناخت خود» به جای استفاده از دارو

نادرست

در اینستاگرام ویدیویی بسیاری پربازدید بارها بازنشر شده که در آن شخصی درباره افسردگی صحبت میکند و ادعا میکند «افسردگی با دارو خوب نمیشود، شناخت خود آن را درمان میکند».
او در این ویدیو در پاسخ به این سوال که چه کنیم که بعد از چند سال استفاده از قرص مربوط به افسردگی دیگر نیاز به استفاده از آن نباشد میگوید:
«افسردگی در لایه ذهنت اتفاق میافتد و اگر تو با ذهنت یکی باشی افسردگی ذهنت تبدیل میشه به افسردگی تو. اگر تو متوجه بشی که با ذهنت یکی نیستی افسردگی درمان میشه… افسردگی با قرص خوب نمیشه. افسردگی با شناختن خودت خوب میشه. افسردگی با قرص بیحس میشه، سِر میشه. تو حسش نمیکنی. همونطور که افسردگی رو حس نمیکنی دیگه خوشحالی رو هم حس نمیکنی. کلا بیحس میشی. همونطور که فروید میگه همه اینها برای این است که تو را از عذاب ذهنی آزاد کنه و برگردونه به عذاب معمولی. خوشحالی موقعی است که تو بفهمی من ذهنم نیستم. وقتی که خودت را ببینی و بشناسی…علم نشان داده بهترین روش مواجه با افسردگی مدیتیشن است».

این فرد که با نام «حسین اورا» در شبکههای اجتماعی شهرت دارد، فارغ التحصیل رشته معماری و ساکن آمریکا است. او در حوزههای پزشکی، روانپزشکی یا روانشناسی تخصصی ندارد و خودش را علاقهمند به مسائل معنوی معرفی میکند.
ادعای او درباره درمان افسردگی با «شناخت خود» به جای استفاده از دارو نادرست است و حتی میتواند برای افراد مبتلا به افسردگی خطرساز باشد.
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی، افسردگی (Depression) یک اختلال پیچیده و چند بعدی است که هم ذهن و هم بدن را درگیر میکند و از دید علمی، نتیجهی تعامل عوامل زیستی، روانی و اجتماعی است. از نظر بالینی، افسردگی با احساس غم و ناامیدی پایدار، از دستدادن علاقه یا لذت نسبت به فعالیتهای روزمره، کاهش انرژی، اختلال خواب و اشتها، تمرکز پایین، احساس بیارزشی یا گناه، و گاهی افکار مرگ یا خودکشی شناخته میشود.
به نوشته وب سایت مایوکلینیک فراتر از جنبههای روانی، تحقیقات نشان دادهاند که افسردگی با تغییراتی در شیمی مغز و سیستم عصبی مرکزی همراه است، بهویژه در سطوح انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نورآدرنالین، که در تنظیم خلق، انگیزه و احساس رضایت نقش دارند.
سازمان بهداشت جهانی میگوید که از نظر ژنتیکی، برخی افراد برای ابتلا به افسردگی مستعدترند، یعنی ساختار ژنی آنها میتواند بر واکنش مغز به استرس یا داروها تاثیر بگذارد.
بنابراین، افسردگی صرفا یک حالت موقتی اندوه نیست، بلکه نوعی اختلال سیستمیک است که میان مغز، بدن و محیط تعامل دارد و درمان آن معمولاً نیازمند رویکردی ترکیبی از دارو، رواندرمانی، اصلاح سبک زندگی و حمایت اجتماعی است.
در بخشی از ویدیو گفته میشود «افسردگی با قرص خوب نمیشه، افسردگی با شناختن خودت خوب میشه». این ادعا درست نیست.
خودآگاهی (Self-awareness) به معنای آگاهی از وجود خود و توجه به احساسات، افکار و رفتارها در لحظهی حاضر است و خودشناسی (Self-knowledge) به معنای شناخت جامعتر و ساختاریافته از خود شامل افکار، باورها، ارزشها و هویت است.
در یک مقاله تحلیلی که در وبسایت دانشگاه آکسفورد منتشر شده با اشاره به اهمیت خودشناسی و خودآگاهی آمده است که اگر خودآگاهی کنترل نشده باشد، میتواند علائم افسردگی را تشدید کند. همچنین بر اساس این مقاله خودآگاهی بدون پشتیبانی حرفهای میتواند خطرناک باشد چون میتواند موجب آشکار شدن مثلا فاصله با اهداف یا افکار مرتبط با مرگ شود. بنابراین روند خودشناسی و خودآگاهی برای فرد مبتلا به افسردگی باید تحت نظر رواندرمانگر و با نظارت انجام شود.
اما اگر «شناختن خود» را که در ویدیوی مورد بحث مطرح میشود، مترادف با رواندرمانی در نظر بگیریم باز هم بر اساس شواهد علمی، راه درمان افسردگی نیست.
همانطور که در توضیحات افسردگی آمد، افسردگی نه صرفا روانی، بلکه دارای مؤلفههای بیولوژیک و شیمیایی نیز هست. این یعنی صرفا «شناخت خود» یا در مفهوم کلیتر آن، رواندرمانی ممکن است برای برخی بیماران کافی نباشد، خصوصا زمانی که تغییرات شیمی عصبی یا ساختاری مغز یا فاکتورهای ژنتیکی در ایجاد و پیشبرد بیماری دخیل باشند.
مطالعات نشان دادهاند که داروهای ضدافسردگی میزان بهبودی قابل توجهی برای بیماران ایجاد میکنند. همچنین در راهنمای بالینی رسمی انجمن روانپزشکی آمریکا American Psychiatric Association آمده است که در موارد افسردگی شدید، استفاده از دارو یا ترکیب دارو و رواندرمانی اولویت دارد.همچنین یک مطالعه بالینی نشان داد که اگر افسردگی شدید باشد، یا با علائم طولانی مدت یا عود کننده همراه باشد، رواندرمانی به تنهایی ممکن است پاسخ کافی ندهد و ترکیب با دارو موثرتر است.
بنابراین اینکه «افسردگی با قرص درمان نمیشود» نادرست و حتی خطرناک است، چون ممکن است فردی را از مصرف دارویی که موجب بهبودی او میشود باز دارد و این که «با شناخت خود درمان میشود» فاقد پشتوانه علمی است و تحقیقات پزشکی آن را رد میکند.
در بخشی از این ویدیو گفته میشود که «افسردگی با قرص بیحس میشه، سِر میشه. تو حسش نمیکنی. همونطور که افسردگی رو حس نمیکنی دیگه خوشحالی رو هم حس نمیکنی. کلا بیحس میشی». این ادعا نادرست است.
تحقیقات نشان میدهند که حدود ۳۰ تا ۴۵ درصد از افرادی که داروهای ضدافسردگی گروه SSRIs مصرف میکنند، تجربهای شبیه «بیحسی عاطفی» یا emotional blunting دارند. یعنی اکثر بیماران چنین تجربهای ندارند و احساسات مثبت و منفی آنها همچنان طبیعی باقی میماند.
همچنین تحقیقات دیگری نشان دادهاند که داروهای مختلف عوارض متفاوت دارند. بعضی SSRIs و SNRIs بیشتر با بیحسی احساسی مرتبط شدهاند، اما داروهای دیگر ممکن است این اثر را کمتر داشته باشند. همچنین دوز دارو و مدت مصرف هم تأثیرگذار است.
علاوه بر این، یک مقاله در «Psychiatric Times» میگوید که اگرچه «بیحسی عاطفی» در برخی افرادی که داروهای ضد افسردگی مصرف کردند گزارش شده، اما نتایج نشان نمیدهد که داروها از طریق «بیحسی عمومی احساسات» عمل میکنند؛ یعنی ممکن است این حس بخشی از درمان ناقص افسردگی یا ترکیب دارو و افسردگی باشد. بنابراین مقاله کسی که دچار این حس میشود باید با پزشک مشورت کند تا دارو و یا دوز آن تغییر داده شود.
در پایان این ویدیو هم گفته شده «علم نشان داده بهترین روش مواجه با افسردگی مدیتیشن است». گفتهای که نادرست است و پایه علمی و روانشناسی ندارد.
علم ثابت نکرده است که مدیتیشن بهترین یا موثرترین روش درمان یا مواجهه با افسردگی است. در واقع هنوز با تحقیقات متفاوتی که صورت گرفته این که مدیتیشن به طور کلی برای بیماران دارای افسردگی بیضرر است یا خطرناک است هم ثابت نشده است.
برخی پژوهشها نشان میدهند که مدیتیشن میتواند به عنوان بخشی از درمان ترکیبی برای بهبود افسردگی مفید و موثر باشد.
مطالعات متعددی، از جمله مرورهای سیستماتیک و متاآنالیز ها در مجلاتی مانند JAMA Psychiatry و Clinical Psychology Review نشان دادهاند که مدیتیشن ذهنآگاهی میتواند علائم افسردگی خفیف تا متوسط را کاهش دهد، از بازگشت افسردگی در برخی افراد جلوگیری کند و همچنین استرس، اضطراب و افکار منفی مکرر را کاهش دهد.
اما تاکید تمام آنها بر این است که این راهکار ممکن است برای برخی بخشی از روند درمان باشد، نه درمان. همانطور که در گزارش مایوکلینیک میگوید برای افسردگیهای شدید، ممکن است نیاز به بستری شدن یا درمانهای ترکیبی خاص باشد.
با این حال، همین تحقیقات تأکید میکنند که مدیتیشن جایگزین درمانهای استاندارد مانند دارو درمانی یا رواندرمانی شناختی-رفتاری نیست و به ویژه در موارد افسردگی شدید یا وجود افکار خودکشی، نیاز به مداخلات پزشکی و درمانهای تخصصی ضروری است.
اما تحقیقات بالینی دیگری هم وجود دارد که به طور کلی مدیتیشن را برای افراد با شرایط خاص افسردگی مضر میداند و میگوید که حتی ممکن است مشکلات سلامت روان را تشدید کند. همچنین پژوهشی بر روی افراد بالای ۴۰ سال نشان داده که اثرات منفی مدیتیشن میتواند حتی در افرادی که پیشتر هیچ مشکل روانی نداشتهاند به علایم بلند مدت افسردگی منجر شوند.
با توضیحات بالا، فکتنامه به ادعای مطرح شده مربوط به درمان افسردگی با «شناخت خود» به جای استفاده از دارو نشان «نادرست» میدهد.