
شبکه افق
صدا و سیما
خشکسالی امسال به دلیل تعمد وزارت نیرو در بارور نکردن ابرهاست

نادرست

مصاحبهای در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود که در آن شخصی به نام «مصطفی خوشچشم» خشکسالی و نباریدن باران را به تعمد وزارت نیرو در بارور نکردن ابرها نسبت میدهد. (لینک۱ ، لینک۲ ، لینک۳ ، لینک۴ )

مصطفی خوشچشم که در رسانههای داخلی به عنوان «کارشناس مسائل منطقه» معرفی میشود، در برنامه به افق فلسطین که در ۲۸مرداد ماه ۱۴۰۴ در شبکه افق پخش شد این ادعا را مطرح کرد. این گفتهها به طور گسترده علاوه بر شبکههای اجتماعی در رسانههای داخلی هم بازنشر شد. از جمله رسانههایی که این ویدیو را بازنشر کردهاند میتوان به اقتصادآنلاین، خبرگزاری فارس، ویستا و اصلاحاتنیوز اشاره کرد.
مصطفی خوشچشم در این گفتگو میگوید:
«چطور پارسال وسط تابستونم بارون می بارید؟ همه میگفتن مگه تو تابستون هم بارون میاد؟ همه فهمیده بودن چه خبره... امسال الان هفته پیش دو بار ابر اومد رو آسمون تهران. اصلا سه هفته پیش، پنج هفته پیش، مثال هفته پیش رو برای این میزنم که یه بار ابر پر بار خاکستری هم داشت اما یک قطره بارون هم نبارید. چطور پارسال یک وضعی پیش اومد سیل جاده چالوس رو اصلا توی یه فصلی گرفت که اصلا فصل بارندگی نبود».
او ادعا میکند که ریشه موضوع در وزارت نیرو است و میگوید: «محرابیان را دعوت کنید و بپرسید پارسال چکار میکرد که امسال نمیکند».
بررسیهای فکتنامه نشان میدهد که این ادعاها نادرست هستند.
ما در گذشته به اسم مصطفی خوشچشم در مقالهای در فکتنامه با عنوان «طراحی کووید؛ ماجرای یک مستند غیرعادی» اشاره کرده بودیم. او در سال ۱۴۰۰ به عنوان «کارشناس روابط بینالملل» در برنامهای پیرامون یک مستند که فکتنامه پس از راستیآزمایی به آن نشان «شاخدار» داده بود حضور داشت.
مرکز مطالعات آمریکا از وی با عنوان «دکتر» یاد میکند اما تلاش ما برای بررسی صحت مدرک تحصیلی وی به نتیجه نرسید. او به عنوان روزنامهنگار و تحلیلگر با رسانههایی مانند الجزیره همکاری میکند. شبکه تیآرتی ترکیه نیز از او در یک مصاحبه با عنوان دکتر یاد کرده است.
خوشچشم در سالهای گذشته بر محوری «دشمنی با آمریکا» و «افول غرب» مطالبی منتشر کرده است. او همچنین ادعاهای بیاساس دیگری نیز مطرح کرده که قابل راستیآزمایی نیستند. از جمله تماس موساد با صد فرمانده سپاه و تمایل ۹۰ درصد مردم ایران به داشتن بمب اتم.
در مجموع مصطفی خوشچشم به جز این مصاحبه، پیشینهای در حوزه علم هواشناسی ندارد و همچنین اشاره او به تفاوت عملکرد وزارت محرابیان و علیآبادی نادرست است.
بارورسازی ابر یا Cloud Seeding یعنی «کمککردن به ابری که از قبل وجود دارد» تا شانس بارش از همان ابر کمی بیشتر شود. در این روش، ذرات خیلی ریز مانند یدید نقره (AgI) یا نمک را با هواپیما، پهپاد، راکت یا دستگاههای زمینی وارد ابر میکنند تا فرایند تشکیل قطره یا بلور یخ راحتتر انجام شود. این فرایند باران را از «هیچ» نمیسازد، بلکه تنها در برخی ابرهای «مناسب» ممکن است «کمی» تقویت ایجاد کند.
از اساس بارش به دو روش رخ میدهد:
الف) در «ابرهای گرم»، قطرههای ریز با برخورد و ادغام به هم میپیوندند تا آنقدر بزرگ شوند که به صورت دانههای باران از آسمان فرو بیفتند.
ب) در «ابرهای سرد»، بلورهای یخ با سازوکاری به نام برگرون–فایندایزن رشد میکنند و به دانههای برف یا باران تبدیل میشوند.
ایدهی بارورسازی این است که با فراهمکردن هستههای مناسب (مانند AgI در دماهای زیر صفر)، این فرایندها را کمی تسریع کنیم. این کار همیشه و همهجا جواب نمیدهد. معمولاً بهترین شانس متعلق به ابرهای زمستانی سرد و کوهستانی است که باد، هوا را مجبور به صعود میکند؛ پدیدهای که به آن بالابری کوهساری نیز میگویند. یک برنامه پژوهشی به نام SNOWIE در آیداهوی آمریکا، با ابزارهای دقیق نشان داد که گاهی پس از پاشیدن AgI در ابرهای سرد و کوهستانی، «رشد بلور یخ» به صورت محدود و وابسته به شرایط، اما قابل اندازهگیری دیده میشود.

علم امروز در رابطه با میزان اثربخشی بارورسازی ابرها میگوید در بهترین حالت و فقط برای برخی از انواع ابرها میتوان انتظار افزایش کم تا متوسط بارندگی را داشت. همچنین بارورسازی نه میتواند «آسمان آبی بدون ابر را بارانی کند»، نه منجر به رویدادی مثل سیل شود.
ادعای «پس چون وسط تابستان باران آمد، حتما دستکاری رخ داده یا بارورسازی صورت گرفته» هم نادرست است. تهران در تابستان هم گاهی شاهد رگبارهای کوتاه بوده است. ادارهکل هواشناسی تهران هم برای تیر ۱۴۰۳ چند نوبت همین رگبارها را پیشبینی کرده بود. یعنی رگبارها طبق الگوی طبیعی فصل رخ دادهاند، نه اینکه ناگهانی و «غیرقابلتوضیح» باشند.
میزان افزایش بارندگی در تیرماه ۱۴۰۳ نسبت به سال قبل تنها ۱.۳ میلیمتر بوده است. این میزان یعنی کمی بیشتر از یک لیتر آب روی هر متر مربع در کل ماه و «بارندگی زیاد» محسوب نمیشود.

اگر منظور مصطفی خوشچشم از وسط تابستان باشد، مرداد ۱۴۰۳ با میزان بارش ۰.۸ میلیمتر در کل استان و کاهش ۲.۹ میلیمتر از کمبارشترین ماههای استان تهران بوده است.

از طرف دیگر، وجود بارش در تابستان بهخودیخود هیچ ربطی به بارورسازی ابرها ندارد. برای نسبتدادن یک رگبار به بارورسازی باید سند عملیاتی داشته باشیم. جستجوی ما برای یافتن سندی مبنی بر بارورسازی ابرها در تابستان ۱۴۰۳ در استان تهران بدون نتیجه بود. همچنین همان طور که پیشتر هم اشاره شد، به گفتهی سازمان جهانی هواشناسی (WMO)، بارورسازی اصلا «باران را از هیچ» نمیسازد و اثرش فقط در ابرهای مناسب و شرایط خاص ممکن است کوچک و محدود باشد؛ بنابراین صرف دیدن باران تابستانی، دلیلی بر دستکاری نیست.
ایران امسال وارد ششمین سال خشکسالی متوالی شده است. گزارشها نشان میدهد که دست کم ۱۵ استان بارش صفر مطلق را در سال آبی جاری گزارش کردهاند. اطلاعات مستند موجود در مورد سالهای اخیر نشان میدهد که کاهش بارشها و افزایش دما روندی افزایشی در تمام سالهای گذشته داشته است.

شامگاه پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ رگبارهای تند همرفتی در ارتفاعات محور کرج ـ چالوس شکل گرفت و در بازهای کوتاه باعث طغیان ناگهانی و بستهشدن جاده شد. همان شب، پلیس راه البرز از مسدود شدن جاده چالوس و آزادراه تهران ـ شمال خبر داد و گزارشهای میدانی، آبگرفتگی و انتقال خودروها با جریان سیلاب را تایید کردند. ادارهکل هواشناسی مازندران از چند روز قبل همان بازه هشدار سطح نارنجی برای ۲۴ تا ۲۶ خرداد (ویژه دامنهها و ارتفاعات، با رگبار، رعدوبرق و احتمال تگرگ) صادر کرده بود.
اما علت به وجود آمدن این سیلاب سهمگین تنها بارش شدید نبود بلکه بر اساس یک پژوهش منتشر شده از سوی پژوهشکده سوانح طبیعی، «بار رسوبی بالا، همراه بودن با سنگها، واریزه کوهی و چوب و گل و لای» از دلایل زیانبار بودن این واقعه بودهاند. این پژوهش همچنین به سابقهدار بودن این رویداد اشاره کرده و تجربه سیلاب در مرداد ۱۴۰۱ و خرداد ۱۴۰۲ را ضرورتی برای «اقدام فوری در راستای مدیریت، ایمنسازی و کاهش خطر سیلاب» عنوان کرده است.
از طرف دیگر این رخداد با الگوی طبیعی رگبارهای کوهستانی تابستانه در البرز و مازندران قابلتوضیح است: صعود سریع هوا روی شیب، تشکیل ابرهای کومهای و رگبار کوتاه ولی پرحجم؛ سپس شیب زیاد و رسوب فراوان، مسیر را بهسرعت سیلابی میکند. پژوهش یاد شده این رخداد راه هم مستند کرده است.
به بیان ساده هشدارها در رابطه با وقوع سیلاب از قبل صادر شده بود، الگوی جوی و توپوگرافی توضیح میدهد که دقیقا چه اتفاقی افتاده، و شواهدی از دستکاری هدفمند آبوهوا در آن شب در دست نیست. بنابراین ربطدادن سیلاب ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ به بارورسازی ابرها، نادرست است.
مصطفی خوشچشم در برنامهای که در هفته سوم مرداد ماه در برنامه به افق فلسطین پخش شده میگوید «هفته پیش دو بار ابر اومد رو آسمون». او گفته است که در هفتههای قبل هم چندین بار تهران ابری بوده. وی به تاریخ خاصی اشاره نکرده و تنها گفته «ابر هفته قبل خیلی پر بار و خاکستری» بوده.
«روز ابری» یعنی روزی که بخش قابلتوجهی از آن، آسمان کاملا یا بیشتر وقتها ابری باشد. پس بسته به اینکه چهقدر از روز آسمان پوشیده باشد، ممکن است بخشی از آن را «ابری» قلمداد کنند.
گزارشهای ماهانهی رسمی استان تهران در مرداد ۱۴۰۴، شاخص «روزهای ابری» را بهصورت شمارش روز منتشر نمیکنند، اما همان بولتن نشان میدهد ماه، گرم و کمبارش بوده و بیشتر تمرکز بر دما، بارش، باد و هشدارها است. برای برآورد وضعیت آسمان میتوان به دادههای رصد فرودگاهی تکیه کرد. تجمیع دادههای NOAA/ISD که در WeatherSpark نمایش داده میشود، میگوید اوت (مرداد) در تهران «صافترین ماه سال» است و سهم زمان «ابری یا عمدتا ابری» حدود ۱٪ است؛ یعنی در عمل ۰ تا ۱ روز واقعا ابری در کل ماه. از این برخلاف گفته در مرداد ماه ابرهای پربار و خاکستری در آسمان تهران نداشتیم.

با این وجود ابر خاکستری و ضخیم هم به معنای بارش بر روی زمین نیست. این موضوع چند علت ساده دارد:
۱) ویرگا (Virga)؛ یعنی بارش در میانهی راه تبخیر میشود چون لایهی زیر ابر خشک است، پس روی زمین «قطرهای» نمیبینیم.

پدیده ویرگا
۲) وارونگی دما یا نبود صعود کافی هوا که اجازهی رشد قطرهها یا بلورها را نمیدهد.
۳) ریزهفیزیک نامناسب ابر: اگر هستههای میعان یا یخ کم باشد یا طیف اندازهی قطرهها مناسب نباشد، نه «برخورد و ادغام» (بارش گرم) رخ میدهد و نه فرایند برگرون–فایندایزن (بارش سرد) بهقدر کافی پیش میرود.
۴) برش باد و تلاطم میتواند هیدرومتئورها را قبل از رسیدن به سطح «خشک» کند.
به زبان ساده، شاید بارشی هم رخ داده باشد اما قطرات آن به زمین نرسیده باشند. همچنین باید تاکید کرد سازمان جهانی هواشناسی میگوید بارورسازی فقط وقتی ممکن است اندکی اثر افزایشی داشته باشد که ابر مناسب و شرایط خاص (نوع ابر، دما، رطوبت، صعود) فراهم باشد؛ «باران از هیچ» ساخته نمیشود.

بارورسازی ابرها در بیرجند - بهمن ۱۴۰۱ - بیرجند
از اواخر ۱۴۰۱، براساس مصوبه دولت و اساسنامه «سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی»، متولی سیاستگذاری و اجرای برنامههای بارورسازی ابرها در ایران وزارت نیرو است. منابع رسمی دولتی گزارش دادهاند که در سال آبی ۱۴۰۴–۱۴۰۳، «سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی» تابع وزارت نیرو، دهها پرواز عملیاتی انجام داده است.
ایرنا در ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ از ۸۷ پرواز شامل ۳۷ هواپیما و ۵۰ با پهپاد خبر داده و در ۱۳ مهر ۱۴۰۴ هم خبر دیگری از اجرای ۱۷ پرواز منتشر کرده است. این اخبار تایید میکند «عملیات» انجام شده، اما ارزیابی علمی اثر (اینکه دقیقا چقدر بارش افزوده شده) منتشر نمیشود. همانطور که گزارشهای سیاستی و علمی جهانی هم میگویند اثر بارورسازی وابسته به نوع ابر و شرایط است و نمیتوان آن را «تضمینی» دانست.
مقایسه تعداد عملیات برای بارورسازی ابرها در سال ۱۴۰۴ با تلاشهای مشابه در سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ با استناد به اخبار رسمی که ایرنا منتشر کرده، نشان میدهد وزارت نیروی پس از «محرابیان» در حوزه بارورسازی ابرها بسیار فعالتر از دوره محرابیان بوده است. تنها اطلاعات رسمی که از تلاشها داریم به نصب ۱۵ ژنراتور در استان خراسان رضوی در آبان ۱۴۰۱، افتتاح یک ایستگاه هوشمند در بهمن ۱۴۰۱ در بیرجند، اجرای آزمایشی ژنراتورها در آذر ۱۴۰۲ در آذربایجان شرقی که البته تصاویر آن شباهتی به ژنراتورهای مشابه ندارد و گزارش اولین بارور سازی ابرها در شازند و ساوه در آذر ۱۴۰۳ است.

اجرای آزمایشی ژنراتورهای بارورسازی ابر در آذر ۱۴۰۲ - عکس ایرنا
درنتیجه بر خلاف ادعای مصطفی خوشچشم بیشتری تلاش برای بارورسازی ابرها در دوره وزرات پس از محرابیان صورت گرفته است.
از این رو فکتنامه به این ادعا که خشکسالی یا بارندگی در سال جاری نتیجه دستکاری وزارت نیرو است نشان «نادرست» میدهد.