
احمد دنیامالی
وزیر ورزش و جوانان
ساخت استادیوم آزادی در ۱۸ ماه، در دهه ۵۰، اشتباه است.

درست

احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان، گفته: «ساخت استادیوم آزادی در ۱۸ ماه، در دهه ۵۰، اشتباه است.»
او که پس از جلسه هیات دولت در ۷ آبان ۱۴۰۴ در صحن دولت صحبت میکرد درباره تاخیر در روند فعلی بازسازی این استادیوم که هماکنون در دست اجراست، گفت:
«این اطلاعاتی که در مورد ساخت استادیوم آزادی در ۱۸ ماه، آن هم در دهه ۵۰ مطرح میشود اشتباه است. ساختمانی که از ابتدا ساخته میشود سادهتر از آن است که ساختمانی را از پی نوسازی کنیم. تصور دوستان یک بنایی ساده است اما در حال انجام یک طرح عمرانی سنگین هستیم که به صورت هفتگی هم گزارش آن به مردم داده میشود.»
این صحبتها در حالی گفته میشود که بر اساس گزارشها، ۲۸ ماه از شروع پروژه بازسازی این استادیوم میگذرد و این ورزشگاه همچنان در حال بازسازی است.
روند فعلی و دور جدید بازسازی استادیوم آزادی تهران در قراردادی بین شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی کشور، زیر نظر وزارت ورزش و جوانان به عنوان کارفرما و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا، به عنوان پیمانکار از ۱۷ تیرماه ۱۴۰۴ آغاز شده و هماکنون با گذشت ۲۸ ماه، تنها ۴۷ درصد پیشرفت داشتهاست. همان روز ۷ آبان، محمد علی ثابت قدم مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن و ورزشی گفت: قرارداد ما پایان سال ۱۴۰۵ است، قطعا کمک خواهیم کرد تا زودتر کار بازسازی پروژه به اتمام برسد.
در ادامه بررسی می کنیم که آیا ادعای ساخت استادیوم آزادی در ۱۸ ماه، در دهه ۵۰، اشتباه است؟ همچنین چند بازسازی استادیومهای مهم جهان، در حد و اندازه استادیوم آزادی را بررسی خواهیم کرد.
استادیوم یکصدهزار نفری آریامهر که بعد از انقلاب به آزادی تغییر نام یافت را عبدالعزیز میرزا فرمانفرماییان، طراحی کرد. کنترل پروژه برعهده شرکت آمریکایی SOM (اختصار Skidmore, Owings & Merrill در شیکاگو) بود. مدیر پروژه جیمز ویتل (James Raymond Whittle) مهندس بریتانیایی و سازنده آن شرکت ساختمانی آرمه (تحت مدیریت امیر ملکیزدی) بود.
۱) منابع متعددی تاریخ شروع عملیات عمرانی را ۱ اکتبر ۱۹۷۰ ذکر کردهاند.
تقریبا همه منابع داخلی، بدون ارائه مدرکی، تاریخ شروع ساخت را اکتبر ۱۹۷۰ ذکر کردهاند. حتی در ویکیپدیای انگلیسی بدون ذکر منبعی، طول مدت ساخت استادیوم صدهزار نفری (نه مجموعه ورزشی آزادی)، یک سال ذکر شدهاست.

در دانشگاههای بریتانیا و کانادا دو پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتری دراینباره نوشته شده که هیچکدام تاریخ شروع کلنگزنی را به دقت ذکر نکردهاند (لینک۱، لینک۲). در پایاننامه دکتری Robert Steele در دانشگاه اگزتر در آوریل ۲۰۱۸، این منابع برای عملیات استادیوم آریامهر ذکر شدهاست:
تقریبا هر منبعی که به موضوع تاریخ کلنگزنی (آغاز عملیات عمرانی) پرداخته، مهر ۱۳۴۹ یا اکتبر ۱۹۷۰ را برای شروع عملیات ذکر کردهاند اما هیچکدام منبع دستاولی ارائه ندادهاند.
۲) آغاز قرارداد ساخت و ساز
سال ۱۴۰۳ و در میانه بازسازی استادیوم آزادی که اعتراضها در رسانهها و شبکه های اجتماعی بالا گرفت، مهدی حدادپور، نویسنده چند کتاب درباره «تاریخ فوتبال» و کانال یوتیوبی «راویان فوتبال» در گزارشی برای سایت طرفداری، مدعی شد:
«امضای قرارداد با پیمانکار مجموعه در روز ۲۵ اسفند ماه سال ۱۳۴۷ انجام شد و در روز ۱۵ فروردین ماه ۱۳۴۸ عملیات ساختمانی این ورزشگاه استارت خورد و در روز ۲۵ مهر ماه ۱۳۵۰ این مجموعه افتتاح شد، هر چند از اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۱ کارهای عمرانی و تعمیرات در فونداسیون آن به مدت ۱۰ ماه انجام شد تا زمان ساخت ورزشگاه آزادی در واقع به حدود ۴ سال برسد.»
نکته مبهم این ادعا «قرارداد با پیمانکار» است. همانطور که گفته شد، سه پیمانکار در این پروژه نقش داشتند:
بدیهیست وقتی در افکار عمومی طول زمان ساخت استادیوم در زمان شاه با طول زمان بازسازی فعلی بهدست سپاه انجام میشود، مسئله درباره بازه زمانی انجام عملیات عمرانی است. وگرنه برای بازسازی که نه نیاز به طراحی استادیوم از ابتدا است و نه نیاز به ایجاد سازمانی با پیمانکاری برای مدیریت پروژه، این کارها قبلا انجام شده و مناقصه برگزار شده و از تیرماه ۱۴۰۴، کار سپاه در این مجموعه آغاز شدهاست. ما با آقای حدادپور تماس گرفتیم و درخواست کردیم برای این دو تاریخ، منبعی ارائه دهند که ایشان تا کنون به تقاضای ما پاسخ ندادند. با این حال در میان آرشیو روزنامه اطلاعات به خبری در روز دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۴۷ رسیدیم که حاکی از این بود که «قرارداد در روز ۲۵ اسفند ۱۳۴۷ با مقاطعهکار مبادله شد و کار ساختمانی آغاز گردید.»


۲) دو سال و نیم بعد در ۲۴ مهر ۱۳۵۰ و در آخرین روز جشنهای ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی ایران، استادیوم آریامهر همزمان با برج شهیاد افتتاح شد.
۳) اما استادیوم برای برگزاری یک مسابقه فوتبال هنوز آماده نبود. افتتاح عمومی استادیوم در روز جمعه ۲۷ اسفند همان سال با بازی دو تیم پرسپولیس تهران و باشگاه کروزیرو برزیل برگزار شد. این همان زمانی است که مبنای رسانهها برای تاریخ ۱۸ ماهه ساخت استادیوم ۱۰۰هزار نفری است که تقریبا ۱۷/۵ ماه بعد از اول اکتبر ۱۹۷۰ است. اما تاریخ شروع آنها دقیق نیست. اگر تاریخ مستند اسفند ۱۳۴۷ یا فروردین ۱۳۴۸ را برای شروع عملیات ساخت و ساز در نظر بگیریم، طول زمان ساخت استادیوم یکصد هزار نفری آریامهر، یا آزادی، کمی کمتر از یک سال است.

در این بازی افتتاحیه، تستائو ستاره برزیلی کروزیرو که چند ماه قبل در تیم رویایی برزیل به همراه پله قهرمان جهان شدهبود، اولین گل بازی و اولین گل در تاریخ استادیوم ۱۰۰هزارنفری را به ثمر رساند. صفر ایرانپاک نیز اولین ایرانی بود که در این استادیوم برای پرسپولیس گل زد.
اولین بازی دو تیم ایرانی در این استادیوم نیز مربوط به بازی پاس تهران و عقاب تهران در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۵۲ در جام اتحاد است. فینال این مسابقات نیز بعد از این بازی بین تاج و پرسپولیس اولین دربی پایتخت بود که در این استادیوم برگزار شد.

۴) مجموعه ورزشی آریامهر تهران (نه استادیوم ۱۰۰هزار نفری) در ۱۰ شهریور ۱۳۵۳ و همزمان با بازیهای آسیایی سال ۱۹۷۴ (میلادی) تهران رسما افتتاح شد.

در آرشیو تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، در قسمتی «خداداد فرمانفرمائیان» مدیر وقت سازمان برنامه و برادر عبدالعزیز فرمانفرمائیان میگوید (نوار ۶ روی الف):
سوال: در موقعیتهایی که شغل شما توانست دست کم به ظاهر یک تعارض منافعی را ایجاد کرده باشد، شاید به عنوان رئیس بانک مرکزی، شما برادری داشتید که مدیر یک بانک بود یا به عنوان رئیس سازمان برنامه، برادری که مهندس مشاور یا پیمانکار بود. در این موارد چه میکردید؟
جواب: در تمام این قضایا، من این عادت را داشتم که یکی از معاونانم را تعیین کنم، این افراد زنده اند، با این درخواست که من نمیخواهم چیزی بدانم، هر چیزی که انصاف است، هر چیزی که وظیفهٔشان ایجاب میکند. اما سپس مجدداً و این بین کسانی که آشنا هستند، معروف است. در تمام طول مدت تصدی مسئولیت در سازمان برنامه، مثلاً فاروق و رشید بیچاره (دو تا از برادرانم) که یک شرکت مهندسی بزرگ داشتند، یک کار جزئی هم نگرفتند، یک قرارداد هم نگرفتند. این چیزی بود که رشید همیشه بعداً به من گفت. نه یک کار جزئی. هر کاری که آنها داشتند و در طول آن دوره انجام میدادند، آن سه سالی که من در سازمان برنامه بودم، قبلاً توسط اصفیا به آنها داده شده بود. در مورد عزیز، تا امروز هم او مرا نبخشیده، چرا که شخصاً یک طرح را جنگیدم، نه به این خاطر که برادرم معمار آن شده بود، نه. به این خاطر که دوستش داشتم. من او را به عنوان یک معمار قبول داشتم و وقتی که خواستم خانهٔ خودم را بسازم، سراغش رفتم و او یک نقشهٔ مجانی برای خانهٔ خودم داد، اما من صرفاً به نظرم نیامد که این طرح باید اولویت داشته باشد.
تا امروز عزیز من را نبخشیده است چرا که من این موقعیت را برای ساخت این استادیوم، استادیوم آریامهر، نزد اعلیحضرت سلب کردم. تا حدی که دست کم پنج نامه از معینیان بود که مستقیماً از شاه نقل میکرد که به من دستور میداد که قرارداد را به او بدهم و در آنجا من هیچ وقت این کار را به هیچ ترتیبی مستقیماً اداره نکردم. من این را کاملاً به صلاحدید دو تن از معاونینم واگذار کردم، یکی مقدم بود و دیگری رادپی. هر دو افرادی شهره به سرسختی و دقت بودند، اما در عین حال بسیار درستکار و شریف بودند. من [ص. ۲] منظورم این است که آنها نمیخواستند برادرم را صرفاً به خاطر این که برادرم بود مجازات کنند یا این که مزایایی برایش ببینند. آنها خیلی سختگیر اما اشخاص بیغرضی بودند و بنا به صلاحدید، اختیار کامل دربارهٔ طرح داشتند. و همچنین، چیز بیشتری که هست، این طرح ابداً هیچ گاه در سازمان برنامه امضا نشد. این طرح به وزارت آبادانی و مسکن واگذار شد و توسط کورس آموزگار، وزیر وقت امضا شد.
اما میدانیم که دوران مدیریت خداداد فرمانفرمائیان بر سازمان برنامه تازه در ۲۷ خرداد ۱۳۴۹ آغاز شده و تا ۱۹ دی ۱۳۵۱ ادامه داشت. بنابراین، احتمالا عدم واگذاری پروژه ساخت به شرکت عزیز فرمانفرمائیان، در زمان مدیریت او بر سازمان برنامه نبودهاست. خداداد فرمانفرمائیان، از آذر ۱۳۴۷ تا خرداد ۱۳۴۹، رئیس بانک مرکزی بود. اما پیش از آن رئیس دفتر اقتصادی سازمان برنامه بود.
با توجه به اینکه عدم واگذاری پروژه ساخت به شرکت عزیز فرمانفرمائیان، در زمان خداداد فرمانفرمائیان که باعث اختلاف دو برادر هم شده، حتما تاریخ آغاز ساخت ورزشگاه باید درباره ریاست او بر بانک ملی و دوری از سازمان برنامه بودهباشد.
استادیوم آریامهر یا آزادی با هدف میزبانی بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ ساخته شد و در ادامه به دلیل ناتوانی لبنان، میزبان جام ملتهای آسیا ۱۹۷۶، مهمترین تورنمنت فوتبالی ملی قاره آسیا هم شد. این استادیوم همچنین امید شهر تهران برای میزبانی المپیک ۱۹۸۴ و کشور ایران برای میزبانی جام جهانی فوتبال ۱۹۹۰ بود. وقوع انقلاب باعث شد تهران از رقابت میزبانی المپیک کنار کشیده و لوسآنجلس میزبان این دوره شد و میزبانی جامجهانی نیز هیچگاه به مرحله جدی نرسید و ایتالیا میزبان آن دوره شد.

در ۵۰سال گذشته، استادیوم آزادی همواره یکی از استادیومهای بزرگ و مطرح جهان بودهاست. با انجام طرحهای بازسازی و صندلیگذاری مجدد، ظرفیت استادیوم در دهه ۱۳۸۰ به ۷۸هزارنفر کاهش یافت. اما کماکان یکی از بزرگترین استادیومهای قاره آسیا محسوب میشود.
مقایسه روند بازسازی ورزشگاه آزادی با پروژههای مشابه در سطح جهان، درک بهتری از مقیاس و زمانبندی چنین عملیاتهایی به دست میدهد. هر یک از این نمادهای ورزشی، مسیری متفاوت را بر اساس شرایط فنی، مالی و فرهنگی خود طی کردهاند.
این مقایسهها نشان میدهد که پروژههای بازسازی استادیومهای بزرگ، فرایندهایی چند ساله و پیچیده هستند. پروژه آزادی از این جهت منحصربهفرد است که باید یک بازسازی ساختاری عمیق (شبیه به ماراکانا) را با بودجهای محدودتر و بدون امکان جایگزینی کامل (برخلاف ومبلی) یا تبدیل شدن به یک موزه ورزشی (مانند المپیک مونیخ) به سرانجام برساند.
بنابراین ادعای احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان که «ساخت استادیوم آزادی در ۱۸ ماه، در دهه ۵۰، اشتباه است» از فکتنامه نشان درست میگیرد.

درست
گفته یا آمار واقعیت دارد، فکتهای قابل دسترس، درستی آن را تایید میکنند و نکته مهمی از قلم نیفتاده است.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما