
شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
پروندهدار بودن همه افراد آسیبرسان جنسی تا پیش از ۲۵ سالگی و بیاعتبار بودن نتایج پزشکی قانونی در موارد تجاوز

نادرست

این روزها، انتشار خبرهای مربوط به پرونده اتهام تجاوز علیه پژمان جمشیدی، واکنشهای مختلفی را در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. در این میان برخی از افراد نیز ویدیوهایی را با ادعای توضیح مفاهیم علم روانشناسی و مسائل مربوط به مساله تجاوز، منتشر کردند.
مثلا یک حساب کاربری در اینستاگرام، که با عنوان حساب «دکتر اخوان ارجمند» فعالیت میکند، پستی را با این توضیح منتشر کرد: «اصلا امکان داره ؛فرد سادیستیک(آسیب رسان جنسی)۵۰ سال کارنامه اش سفید باشه. امکان نداره فرد ضداجتماعی بتوونه ۵۰ سال خویشتن داری کنه. حتی تأییده پزشکی قانونی که اثرات بیولوژیک رو تأیید کنه ؛باز ملاک؛بر تجاوز نیست. آقای پژمان جمشیدی مرد با صفا و با حیای سینمای ایران قوی بمان.»
او همچنین در این ویدیو میگوید: «به عنوان یک متخصص تمام روانشناسی، بر اساس علم اومدم بهتون بگم که هیچ شخصی که تکانههای سادیستیک یا آسیبرسانی جنسی داره، و یا درگیر اختلالات شخصیتی مثل بوردر لاین، بای پولار یا دو قطبی، سایکوپد، آنتی سوشال هست، و قوانین اجتماعی رو نقض میکنه و به دیگران آسیب میرسونه مثل تجاوز به عنف، امکان نداره که بتونه تا ۵۰ سالگی خویشتنداری بکنه، و توی کارنامهاش هیچ نمره منفیای نداشته باشه. چون اون افراد زیر سن ۲۰ - ۲۵ سال، گذرشون به قانون و دادگاه و زندان خواهد افتاد. میخوام بهتون بگم که عاقلان دانند. راستی امروز قیمت طلا و دلار چه قدر بود؟ لطفا متخصصین روانشناسی این پایین کامنت بذارن» در پایان هم او خود را با این عنوان معرفی میکند: «دکتر سمیرا اخوان ارجمند، دکترای تخصصی روانشناسی»

به طور خلاصه، این حساب کاربری ادعا میکند افرادی که با برخی از ناهنجاریهای روانی دست و پنجه نرم میکنند، حتما در سن ۲۰ تا ۲۵ سالگی، مرتکب تجاوز به عنف یا آسیبرساندن به افراد میشوند و از آن به این نتیجه میرسد که پژمان جمشیدی و هر انسانی در این سن که تا کنون پروندهای نداشته، نمیتواند در سن بالاتر، برای اولین بار مرتکب تجاوز جنسی یا آسیب به دیگران شده باشد.
در این مطلب ابتدا بررسی میکنیم شخصی که این ادعا را مطرح میکند و کیست و در ادامه ادعاهای او را درباره اصطلاحاتی که به کار برده و همچنین رابطه سن با آزار و تجاوز جنسی را درستیسنجی خواهیم کرد.
سمیرا اخوان ارجمند که خود را «متخصص تمام روانشناسی» میخواند، علاوه بر انتهای ویدیوی مربوط به این ادعا، در صفحه خود در اینستاگرام هم نوشته که مدرک دکترای تخصصی روانشناسی دارد. او همچنین در کانال تلگرامش به نام «ایستگاه آگاهی» نیز خود را «دکتر» خوانده است.


این در حالی است که مدرکی وجود ندارد که این ادعا را ثابت کند. بررسی منابع رسمی نشان میدهد او کارشناسی «آموزش زبان و ادبیات فارسی» و کارشناس ارشد «روانشناسی عمومی» است.

جستجو برای یافتن مقالههای علمی سمیرا اخوان ارجمند تایید میکند که مدرک تحصیلی وی در مقطع کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی عمومی از دانشگاه آزاد شیراز است.

در نظامهای علمی معتبر، از جمله در ایران، اروپا یا آمریکا، عنوان «متخصص تمامِ روانشناسی» یا «متخصصِ روانشناسی بهصورت کلی» وجود ندارد. به طور خاص در ایران، شورای روانشناسی و مشاوره و وزارت علوم فقط عنوانهایی مانند زیر را به رسمیت میشناسند:
بنابراین «متخصص تمام روانشناسی» یا «دکترای تخصصی روانشناسی» بدون گرایش مشخص، عنوانی غیررسمی و مبهم است و هیچ مجوز حرفهای بر پایه آن صادر نمیشود، چرا که کسی نمیتواند در تمام این حوزهها متخصص باشد.
اصطلاحاتی که این فرد در ویدیو به آنها اشاره کرده، از منابع استاندارد روانپزشکی اقتباس شدهاند. از جمله کتاب «خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک» (Kaplan & Sadock’s Synopsis of Psychiatry) که مرجع درسی اصلی در دانشکدههای علوم پزشکی است و در ویدیو دیده میشود، و راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM-5-TR) که مرجع بینالمللی تعیین معیارهای اختلالهای روانی محسوب میشود.
با این وجود، در توضیح این اصطلاحات، سمیرا اخوان ارجمند نهتنها برداشت علمی درستی ارائه نکرده، بلکه مفاهیم را بهصورت نادرست، اغراقآمیز و غیرعلمی به هم آمیخته است. در اینجا این موارد را بررسی میکنیم:
در روانپزشکی، تکانه سادیستیک بهمعنای تمایل ذهنی یا هیجانی به آزار دیگران است. این پدیده میتواند غیرجنسی باشد و به تنهایی نمیتواند منجر به تشخیص شود؛ اما اختلال سادیسم جنسی (Sexual Sadism Disorder) تنها زمانی مطرح است که شخص برانگیختگی جنسی را از رنج یا تحقیر دیگران تجربه کند و این وضعیت دستکم شش ماه ادامه داشته باشد یا به دیگران آسیب واقعی وارد کند.
بنابراین ادعای خانم اخوان ارجمند مبنی بر اینکه «داشتن تکانه سادیستیک، یعنی بیمار بودن و گرایش به تجاوز»، کاملا نادرست است.
برخلاف ادعای این فرد، BPD به معنای «ناتوانی در خویشتنداری تا ۵۰سالگی» یا «تمایل به آزار دیگران» نیست. BPD با الگوی پایدار بیثباتی هیجانی، روابط آشفته و تکانشگری مشخص میشود. هیچکجا در DSM یا کاپلان گفته نشده که مبتلایان «ناگزیر» به آسیبرسانی به دیگران یا ارتکاب جرم هستند. بسیاری از بیماران با درمان موثر، مانند رفتاردرمانی دیالکتیکی یا DBT، زندگی سالم و بدون رفتار خشونتآمیز دارند.
اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی است، نه اختلال شخصیت. فرد مبتلا در میان دورههای شیدایی یا مانیا و افسردگی دچار نوسان خلقی میشود. با درمان دارویی، مانند لیتیم، والپروات، یا داروهای ضدروانپریشی، و پایش منظم، بیشتر مبتلایان هیچ رفتار خطرناک یا غیرقانونی از خود نشان نمیدهند.
اصطلاح «سایکوپتی» در DSM وجود ندارد و در پژوهشهای جرمشناسی برای توصیف الگوی شدید بیاحساسی و رفتار ضداجتماعی بهکار میرود. در DSM فقط «اختلال شخصیت ضداجتماعی» ذکر شده است که شرط آن وجود اختلال سلوک پیش از ۱۵ سالگی است، نه الزام به ارتکاب جرم یا زندان قبل از ۲۵ سالگی. همچنین رفتار مجرمانه تنها در بخشی از مبتلایان مشاهده میشود، نه در همه.
اختلال سلوک، یکی از اختلالهای روانپزشکی در دوران نوجوانی است که با علائم پرخاشگری نسبت به انسانها و حیوانات، تخریب اموال و نقض قوانین اجتماعی و نظایر آن است. علائم بالینی این اختلال باید چند ماه به طور مداوم مشاهده شوند و البته تمام کسانی که در نوجوانی اختلال سلوک را تجربه کردهاند در بزرگسالی درگیر اختلال شخصیت ضداجتماعی نخواهند شد.
براساس مواد ۲۲۴ تا ۲۲۶، و تبصرههای ۲۱۶ و ۲۱۷ قانون مجازات اسلامی ایران، پزشکی قانونی موظف است برای تشخیص، وجود یا فقدان آثار جسمی (پارگی، کبودی، جراحت)، شواهد زیستی (اسپرم، DNA، خون)، علائم مقاومت یا دفاع و تعیین زمان تقریبی وقوع رابطه یا جراحت، گزارش کارشناسی تهیه کند. این گزارش بخشی از ادله اثبات دعوی است و در کنار سایر شواهد (اقرار، شهادت، قرائن، پیامها و مدارک دیجیتال) به دادگاه ارائه میشود.
در نظامهای حقوقی مدرن، از جمله ایالات متحده و کشورهای اروپایی، معاینه تخصصی قربانی تجاوز بر اساس پروتکلهای SAFE یا Sexual Assault Forensic Examination انجام میشود. در این نظامها نیز، پزشکی قانونی شواهد فیزیکی و زیستی را در قالب «کیت تجاوز یا Rape kit جمعآوری میکند و نتیجه برای قاضی و دادستانی ارسال میشود. تعیین نهایی «رضایت» از مجموع شواهد فیزیکی، روانی، و حقوقی صورت میگیرد، نه صرفا بر پایه اظهارات طرفین.
بنابراین اظهارات این کاربر مبنی بر اینکه «حتی اگر پزشکی قانونی تجاوز را تایید کند، باز ملاک نیست»، خلاف منطق حقوق کیفری ایران و پروتکلهای بینالمللی رسیدگی به جرایم جنسی است.
وقتی یک اینفلوئنسر در فضایی مانند اینستاگرام، طرف یک «متهم» شناختهشده میایستد و همزمان به «عنوان علمی» و «کتاب مرجع» اشاره میکند، چند سازوکار روانی-اجتماعی در کنار هم فعال میشوند.
«فرضیه جهان عادل» یا Just-World Hypothesis که نوعی سوگیری شناختی است این فرضیه را پشتیبانی میکند که آدمهای خوب به دیگران آسیب نمیزنند. پس اگر کسی خوب و محبوب است، بیگناه هم هست. از طرف دیگر رویکرد «اتفاقات خوب برای آدمهای خوب و اتفاقات بد برای آدمهای بد رخ میدهند» نیز نتیجه این سوگیری است که به طور عام در مواردی از این دست منجر به سرزنش قربانی میشوند.
مشاهده شکسته شدن تصویر یک سلبریتی برای بخشی از طرفدارانش دشوار است و گاهی ذهن تمایل دارد میان دوستداشتن سلبریتی و اتهامی سنگین، تعادل ایجاد کند تا تنش روانی کاهش یابد. در اینجا ساز و کاری به نام «ناهماهنگی شناختی» یا Cognitive dissonance که شامل ناسازگاری واقعیت و باور شخص است فعال میشود و میل افراد به اظهاراتی از جمله «حتما رضایتی وجود داشته» افزایش مییابد.
از طرف دیگر پژوهشها و مطالعاتی در رابطه با علاقه افراد عادی به سلبریتیها صورت گرفته. بر این اساس در میان برخی از هواداران پدیدهای به نام «پیوند شبهتعاملی با سلبریتی» یا Parasocial Relationships بروز میکند. این پدیده، جانبداری را تقویت میکند.
چنین وضعیتی ممکن است موجب سرزنش قربانیانی شود که واقعا دچار آزار و تعرض جنسی بودهاند. به بیان دیگر، کماهمیت جلوه دادن شواهد پزشکی و حقوقی یا نسبتدادن «رضایت» به رابطه قهری، با این پیام ضمنی که «مساله روشن نیست» بیشتر مشاهده میشود. پژوهش و راهنماهای معتبر نشان میدهند چنین فضای گفتمانی، گزارشدهی آسیب و آزار را کاهش میدهد، چرا که بازماندگان از «باور نشدن» یا «مقصر شمرده شدن» میهراسند.
با این توضیحات، فکتنامه به ادعای ناتوانی افراد دارای اختلالات روانی در خویشتنداری تا پنجاهسالگی و بیاعتباری گزارش پزشکی قانونی، نشان «نادرست» میدهد.