
شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
رضا شاه از مهندس اتریشی خواست برای اطمینان از امنیت پل ورسک، هنگام عبور قطار، با خانوادهاش زیر پل بایستد.

نادرست

در شبکههای اجتماعی ادعایی منتشر شده که میگوید پس از ساخت پل ورسک در دوران پهلوی اول، رضا شاه از مهندس اتریشی سازنده پل خواست تا با خانوادهاش هنگام عبور اولین قطار زیر پل بایستند تا از امنیت و استحکام آن اطمینان حاصل کند. (لینک۱ ، لینک۲، لینک۳ ، لینک۴)

این ادعا که سالهاست در شبکههای اجتماعی بازنشر میشود یک «سرمهندس اتریشی» را مسئول ساخت پل ورسک معرفی کرده است.
بررسیهای فکتنامه نشان میدهد که این ادعا نادرست است.

پل ورسک یکی از شناختهشدهترین نمادهای مهندسی در ایران است، اما برخلاف تصور عمومی، سازنده آن یک مهندس اتریشی نبود. این پل بخشی از پروژه بزرگ راهآهن سراسری ایران بود که در سال ۱۹۳۳ در دوران رضاشاه به کنسرسیوم دانمارکی کامپساکس (Kampsax) واگذار شد. این شرکت مسئول طراحی کلی و نظارت بر ساخت خطی به طول حدود ۱۴۰۰ کیلومتر بود که شمال و جنوب کشور را به هم وصل میکرد.
کامپساکس برای سرعت بخشیدن به کار، مسیر را به ۴۳ بخش یا لات تقسیم کرد و هر بخش را به پیمانکارانی از کشورهای مختلف سپرد.

براساس اسناد یونسکو در این میان لات ۸، که پل ورسک را نیز شامل میشد به یک شرکت ایتالیایی به نام G.R. Pizzagalli & C واگذار شد. سرپرستی کارگاه را مهندس چزاره دِلئانی برعهده داشت و مهندسان اتریشی شرکت کامپساکس، از جمله لادیسلاوس فون رابچویچ و والتر آینگر، بهعنوان مشاور و طراح در «حفاری تونلها» و نه در طراحی یا ساخت پل، همکاری داشتند. در ساخت این پل حدود ۲۷۰۰ کارگر از کشورهای مختلف، از جمله ایتالیا، سوئیس و ایران، مشارکت داشتند.
پل ورسک سرانجام با استفاده از سنگ و ملات بدون سازه فلزی ساخته شد و در سال ۱۹۳۶ به بهرهبرداری رسید.

نامی که در بسیاری از روایتهای فارسی به اشتباه بهعنوان «مهندس اتریشی سازنده پل ورسک» تکرار میشود، لادیسلاوس فون رابچویچ (Ladislaus von Rabcewicz) است. او مهندس و استاد دانشگاه اتریشی بود که در پروژه راهآهن سراسری ایران در دهه ۱۹۳۰ میلادی، بهعنوان طراح و مشاور در شرکت دانمارکی کامپساکس (Kampsax) فعالیت داشت. رابچویچ بین سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۶ در ایران کار کرد و بر ساخت دهها تونل در مسیر شمالی راهآهن نظارت داشت، اما هیچ منبع تاریخی معتبری او را طراح یا سازنده پل ورسک نمیداند. وظیفه ساخت پل بر عهده شرکت ایتالیایی G.R. Pizzagalli & C. با مدیریت چزاره دِلئانی بود.
برخی گزارشها از جمله ویکیپدیای فارسی و بیتوته، با استناد به مصاحبه لادیسلاوس فون رابجویچ با روزنامه اطلاعات به تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۳۱۵ او را مسئول ساخت پروژه معرفی میکنند. همچنین ادعا میکنند که فونرابجوویچ در مصاحبه با همان روزنامه در آن تاریخ گفته: «روزی که این مدل را برای احداث پل ورسک تهیه کردم مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن نگریسته و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یکی از فتوحات علم مهندسی به حساب آوردند. امروز که این پل احداث گردیده همه من و رفقایم را تحسین می کنند و آن را در شمار بهترین پل های قشنگ و شاهکار مهندسی می دانند».
چنین مصاحبهای در آرشیو روزنامه اطلاعات دیده نمیشود و این ادعا ساختگی است. کل مطلبی که در رابطه با پروژه راهآهن در آن زمان وجود دارد به شرح زیر است:

در این گزارش کوتاه «شاهکارهای صنعتی، پلهای بزرگ، تونلهای متعدد که در بین کوهها و شکمکوهها» ایجاده شده نتیجهی «اراده آهنین شاهنشاه محبوب ایران» خوانده شده و اسمی از مهندس اتریشی یا مصاحبه با وی نیست.
رابچویچ پس از بازگشت به اتریش، بهعنوان پیشگام روش نوین تونلسازی اتریشی (NATM) شناخته شد و تا پایان عمرش در سال ۱۹۷۵ در دانشگاه فنی وین و گراتس تدریس کرد. او در طول زندگی حرفهای خود در بیش از ۲۰۰ کیلومتر پروژه تونلسازی در سراسر جهان نقش داشت. طبق منابع اتریشی، پیکر او در آرامستان سنت گِرترودن (St. Gertrauden) در نزدیکی ماؤترندورف به خاک سپرده شده است.
روایت ایستادن زیر پل برای تست استحکام و امنیت سازه، تنها به دستور رضا شاه منتسب نیست.
در مقالهای در مجله تخصصی ایتالیایی «مهندسی راه آهن» که در ژوئن ۲۰۱۷ منتشر شد درباره «سهم ایتالیاییها از راهآهن ایران»، آمده است که پس از پایان ساخت پل ورسک مردم محلی از عبور روی آن میترسیدند، زیرا باور نداشتند که پل تاب وزن قطار را داشته باشد. از این رو یک استاد نجار به نام «جاکومو دیمارکو» برای قانع کردن ایشان به همراه خانوادهاش زیر پل ایستادند تا نخستین قطار از روی آن عبور کند.

از طرف دیگر داستانی که میگوید «رضاشاه از مهندس اتریشی خواست زیر پل ورسک بایستد» شباهت زیادی به یک افسانهی قدیمیتر دربارهی مهندسان رومی دارد. در بسیاری از روایتها ادعا شده که مهندسان روم باستان باید زیر پل یا طاقی که ساختهاند میایستادند تا استحکام آن را ثابت کنند، اما پژوهشهای تاریخی نشان میدهد این روایت واقعی نیست و از برداشت اشتباه یک سنگنوشتهی لاتینی بر روی پل باستانی پونس فابریکیوس در رم پدید آمده است. در آن نوشته واژهی probavit به معنای «تایید کرد» بوده، اما بعدها به اشتباه «آزمایش کرد» ترجمه شده و همین خطا باعث شکلگیری این افسانه شده است. به نظر میرسد روایت مشابه دربارهی پل ورسک نیز از همین الگوی افسانهای الهام گرفته است.


از طرف دیگر در پرسش پژوهشی منتشر شده در سایت StackExchange، پژوهشگرانی که به این ادعا پرداختهاند نتیجه گرفتهاند که هیچ مدرک مستندی یافت نشده است که مهندسان رومی مجبور بودهاند هنگام عبور نخستین سرباز از زیر پل بایستند.
بنابراین فکتنامه به این ادعا که رضاشاه از مهندس اتریشی سازنده پل ورسک خواسته تا هنگام عبور اولین قطار زیر آن بایستد تا از استحکام و امنیت آن اطمینان حاصل کند، نشان نادرست میدهد.