
جواد محققنیا
روحانی و اقتصاددان
آرامکو ۵۰ درصد درآمدش را به آمریکا میدهد. رضاشاه ۹۴ درصد و شاه ۹۰ درصد نفت را به انگلیسیها و آمریکاییها میداد.

شاخدار

۱- رقم تخفیف نفتی ایران به چینیها ناچیز نیست. با احتساب ۸ دلار در هر بشکه، مبلغ تخفیف، سالی ۵ میلیارد دلار میشود. با این پول دولت میتوان همه مردم ایران را از مالیات درآمد معاف کرد.
۲- طبق آخرین گزارش مالی آرامکو، در حال حاضر ۹۸ درصد سهام آرامکو متعلق به دولت و صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان سعودی است و سهم سهامداران عمده خارجی کمتر از یک درصد است.
۳- در زمان رضا شاه امتیازنامه لغو شد و طبق قرارداد ۱۹۳۳ سهم دولت ایران از عواید نفتی به بیش از ۲۰ درصد رسید.
۴- در زمان محمدرضا شاه نیز نفت ملی شد و بعد از سال ۱۳۲۹ تمام عواید فروش و صادرات نفت در اختیار دولت ایران قرار گرفت.
بعد از ملی شدن صنعت نفت، شرکتهای خارجی به عنوان سرمایهگذار، مشاور و پیمانکار در پروژههای نفتی حضور داشتهاند، کمااینکه در دوران جمهوری اسلامی هم همینگونه بوده است.
۵- محققنیا همچنین میگوید در سال ۱۹۷۸ با فروش پنج بشکه میشد یک اونس طلا خرید و شاه اگر پول نفت را به آمریکاییها نمیداد میتوانست ایران را توسعهیافته کند.
حتی این ارقام هم درست نیستند. در سال ۱۹۷۸ متوسط قیمت هر اونس طلا معادل ۱۳ بشکه نفت بود، نه پنج بشکه.
در روزهای گذشته ویدئویی از اظهارات جواد محققنیا در رسانهها و شبکههای اجتماعی خبرساز شده است.
این ویدئو بخشی از گفتوگوی پایگاه خبری خانه اقتصاد است که این ویدئوی دو دقیقهای را روز ۳۰ مهر ۱۴۰۴ در سایت و حسابهای کاربری خود در شبکههای اجتماعی منتشر کرده است.
📺 فیلم/ دکتر جواد محقق نیا، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با «خانه اقتصاد»: ۸ دلار تخفیف نفت به چین که چیزی نیست، عربستان ۵۰ درصد درآمد نفت آرامکو را به آمریکا میدهد/ در دوره پهلوی ۹۰ درصد درآمد نفتی ما به آمریکا میرسید pic.twitter.com/EiQCZHAXF3
— خانه اقتصاد (@khanehyeghtesad) October 22, 2025
جواد محققنیا (لینک بایگانی) یک روحانی است که علاوه بر تحصیلات حوزوی، اقتصاد هم خوانده. او در سال ۱۳۸۸ از دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، مدرک دکترای اقتصاد گرفته است. زمینه تخصصی او بانکداری اسلامی است. او استاد دانشگاه علامه طباطبایی، جامعهالمصطفیالعالمیه، حوزه علمیه قم، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه امام حسین و چند دانشگاه دیگر است و گاه به عنوان مدیر، مشاور یا عضو شورا در بعضی نهادها مسئولیت داشته است. او در دولت رئیسی به سمت عضو هیات مدیره بانک سپه منصوب شد.
زمینه صحبتهای آقای محققنیا، دفاع از سیاستهای اقتصادی جمهوری اسلامی در زمینه نفت است. او تلاش میکند تخفیف نفتی ایران به چین را با عربستان و ایران پیش از انقلاب مقایسه میکند و میگوید:
«از دو میلیون بشکه یک میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه را چینیها میخرند. دولت چین هم نمیخرد. شرکتهای اقماری میخرند و سودی میکنند. ما اگر به چینیها ۸ دلار در هر بشکه ارزانتر میدهیم، آرامکو ۵۰ درصد درآمدش را به آمریکا میدهد. خود ما زمان رضاخان ۹۴ درصد را به انگلیسیها میدادیم. زمان شاه ۹۰ درصد را شرکتهای آمریکایی برمیداشتند و فقط ده درصد از پول نفت گیر ما میآمد. در سال ۱۹۷۸ با فروش پنج بشکه میشد یک اونس طلا بخرید، الان اونس طلا چند است؟ چهار هزار دلار. تقسیم بر پنج کنیم میشود یعنی هر بشکه ۸۰۰ دلار. آن زمان۶ میلیون بشکه نفت میفروختند وضع کشور آن گونه بود. ۳۰ درصد مردم بیسواد بودند. هیچ روستایی آب و برق نداشت. گاز که هیچ جا نبود. اتوبان و مترو نداشتیم. جمعیت هم یک سوم الان بود. پس معلوم میشود که پول نفت را یکی میخورد. کی؟ آمریکاییها. آن موقع ۹۰ درصد پول نفت را باج سبیل به آمریکا میدادند، ما امروز به چین ۱۰ درصد میدهیم. کدام مقرونبهصرفهتر است؟»
اما ادعاهای مطرح شده در این ویدئو چقدر معتبر است؟
خیر. مشخص نیست مبنای این ادعا چیست. بر اساس سندهای رسمی در حال حاضر بیش از ۹۷/۶ درصد سهام آرامکو در اختیار دولت عربستان و نهادهای وابسته به آن است. سهم سهامداران بزرگ بینالمللی ۰/۷۳ درصد، سهامداران غیردولتی سعودی ۰/۸۹ درصد و سهم سهامداران خرد حدود ۰/۷۶ درصد است.
تا پیش از عرضه عمومی در اواخر سال ۲۰۱۹ این شرکت به طور کامل تحت مالکیت دولت عربستان سعودی بود.
بر اساس اطلاعات نوشته شده در صفحه ۱۴ گزارش مالی سال ۲۰۲۴ آرامکو (لینک بایگانی)، در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹، شرکت در بورس سعودی (Tadawul) عرضه اولیه شد و دولت عربستان حدود ۱/۷۳ درصد از کل سهام را فروخت. در تاریخ ۱۳ فوریه ۲۰۲۲، دولت چهار درصد دیگر از سهام این شرکت را به صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان انتقال داد. در تاریخ ۱۶ آوریل ۲۰۲۳، چهار درصد دیگر از سهام منتقل شد. نهایتا در تاریخ ۷ مارس ۲۰۲۴، هشت درصد دیگر از سهام به شرکتهای زیرمجموعه صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان وابسته به دولت عربستان واگذار شد.
طبق آخرین گزارش مالی همچنان ۸۱ درصد سهام آرامکو مستقیما در اختیار دولت عربستان سعودی است. حدود ۱۵ درصد در اختیار شرکتهای زیر مجموعه صندوق سرمایهگذاری دولتی این کشور است. و سهم سهام عمومی، شامل سهامداران غیردولتی داخلی و خارجی کمتر از ۳ درصد است. تا پیش از سال ۱۹۴۴ میلادی نام شرکت آرامکو، «شرکت نفت عربی - آمریکایی» بود، اما از سال ۱۹۸۰ صد درصد سهام این شرکت متعلق به دولت عربستان سعودی بوده است. از سال ۱۹۸۸ هم نام شرکت رسما به «شرکت نفت عربستان سعودی یا سعودی (آرامکو)» تغییر کرده است.
خیر. رضاشاه در فاصله سالهای ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ شاه ایران بود. در هفت سال اول سلطنت رضاشاه، طبق امتیازنامه دارسی در سال ۱۹۰۱ (۱۲۸۰ خورشیدی) حق انحصاری کشف و بهرهبرداری نفت و گاز به ویلیام ناکس دارسی واگذار شده بود. در ازای آن مظفرالدین شاه ۲۰ هزار پوند پول نقد، بیست هزار پوند سهام شرکت و ۱۶ درصد از سود سالیانه را دریافت میکرد.
دولت ایران در پی چند سال تلاش موفق شد در سال ۱۳۱۲ قرارداد دارسی را لغو کند و بر اساس قرارداد جدیدی (قرارداد ۱۹۳۳) میان شرکت نفت ایران و انگلیس منعقد شد. تعیین سهم ایران بر اساس سود به تعیین سود بر اساس میزان استخراج نفت تغییر کرد و مقرر شد ایران به ازای هر تن نفت ۴ شلینگ طلا و ۲۰ درصد سود سهام دریافت کند. این قرارداد تا زمان ملی شدن نفت ایران در سال ۱۳۲۹ ادامه داشت.
منابع جمهوری اسلامی، عمدتا هر دو قرارداد دارسی و ۱۹۳۳ را قراردادهای «ننگین» بر خلاف مصالح کشور معرفی میکنند، اگرچه در اغلب تحلیلها شرایط سیاسی و اقتصادی و موقعیت بینالمللی ایران در ابتدای دوره پهلوی اول نادیده گرفته میشود. اما صرف نظر از نوع قضاوت قراردادهای نفتی ایران و انگلیس، آنچه مسلم است ادعای بهرهبرداری ۹۴ درصدی انگلیسیها از نفت ایران نادرست است.
خیر. دقیقا مشخص نیست منظور آقای محققنیا از سهم ۹۰ درصدی شرکتهای آمریکایی چیست؟ بعد از ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۲۹، صددرصد نفت ایران تحت مالکیت دولت قرار داشت. شرکتهای خارجی به عنوان سرمایهگذار، مشاور، پیمانکار و… در ایران حضور داشتند، کما اینکه در دوران جمهوری اسلامی نیز در مقاطعی شرکتهای خارجی در توسعه میادین نفتی و گازی ایران حضور و مشارکت داشتهاند.
در دوران پهلوی دوم، نفت، بعد از فروکش کردن بحران دهه ۱۳۳۰ و بعد از دهه ۱۳۴۰، عامل رشد اقتصادی و موتور محرک توسعه ایران بود. بر اساس برنامههای پنجساله عمرانی بخش عمده درآمد نفت، صرف سرمایهگذاری در طرحهای عمرانی و توسعه زیرساختها شد. با آغاز دهه ۱۳۵۰ و افزایش قیمت نفت و به تبع آن افزایش درآمد دولت، بخشی از درآمد نفت به بودجه جاری تزریق شد.
در دوران پهلوی هم کموبیش موارد فساد وجود داشته است، اما هیچ گزارشی از اینکه سهم مشخصی از نفت در اختیار آمریکاییها یا کسان دیگری گذاشته شده باشد وجود ندارد.
خیر. در سال ۱۹۷۹ قیمت هر بشکه نفت بین ۱۴ تا ۱۵ دلار بود. در همین سال قیمت هر اونس طلا نیز در بازارهای جهانی بین ۱۷۰ تا ۲۴۲ دلار نوسان داشت. متوسط قیمت دلار در این سال ۱۹۴ دلار آمریکا بوده است. با این حساب قیمت هر اونس طلا در این سال معادل ۱۳ بشکه نفت بوده است.
بنابراین روشن است که نسبت گفته شده درست نیست، اما فراتر از این مقایسه قیمت نفت با یک کالای سرمایهای مانند طلا مقایسه درستی نیست. قیمت نفت و طلا تحت عوامل مختلفی نوسانهای زیادی دارند. طلا یک دارایی سرمایهای صرف است در حالی که نفت یک کالای سرمایهای- توسعهای است. قیمت نفت تحت تاثیر عواملی مانند ظهور انرژیها نو، تغییر سیاست صنعتی کشورها تغییر میکند که تاثیری روی قیمت طلا ندارد. قیمت طلا نیز تحت تاثیر عوامل دیگری تغییر میکند که لزوما روی نفت اثر ندارند.
اگر بر اساس گفتههای آقای محقق نیا مبنا را یک میلیون و ۷۰۰ بشکه در روز و تخفیف ۸ دلاری در هر بشکه قرار دهیم به این معنی خواهد بود که ایران روزانه ۱۳/۶ میلیون دلار به چینیها تخفیف نفتی میدهد. این رقم در طول سال معادل ۴/۹۶ میلیارد دلار میشود.
اگر متوسط قیمت دلار نیمایی را در سال جاری ۷۰ هزار تومان در نظر بگیریم ارزش تخفیف نفتی ایران به چین در سال به ۳۴۷ هزار میلیارد تومان میرسد. این در حالی است که در قانون بودجه ۱۴۰۴ کل مالیات بر درآمد شامل مالیات بر درآمد کارکنان دولتی و نیمهدولتی، بخش خصوصی و مشاغل) ۳۲۳ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است. در واقع با پول یک سال تخفیف نفتی به چینیها، دولت جمهوری اسلامی میتوانست یک سال همه مردم ایران را معاف از مالیات کند.
جواد محققنیا، روحانی و اقتصاددان، در دفاع از سیاستهای نفتی جمهوری اسلامی گفته است: «۸ دلار تخفیف نفتی ایران به چینیها عددی نیست. آرامکو ۵۰ درصد درآمدش را به آمریکا میدهد. رضاشاه ۹۴ درصد و شاه ۹۰ درصد نفت را به انگلیسیها و آمریکاییها میداد.»
او همچنین گفته است در سال ۱۹۷۸ با فروش پنج بشکه میشد یک اونس طلا خرید، شاه ۶ میلیون بشکه نفت میفروخت اما ۳۰ درصد مردم بیسواد بودند. هیچ روستایی آب و برق نداشت. گاز که هیچ جا نبود. اتوبان و مترو نداشتیم، چون پول نفت را آمریکاییها میخوردند.
هیچ کدام از موارد مطرح شده در این گفته واقعیت ندارند.
۱- رقم تخفیف نفتی ایران به چینیها ناچیز نیست. محققنیا میگوید ایران روزی ۱/۷ میلیون بشکه به چین صادر میکند و برای هر بشکه ۸ دلار تخفیف میدهد. با این حساب ارزش کل تخفیف نفتی به چین سالیانه به ۵ میلیارد دلار میرسد. با این پول دولت میتواند همه مردم ایران را از مالیات بر درآمد معاف کرد.
۲- محققنیا میگوید نصف درآمد آرامکو به آمریکاییها میرسد. این طور نیست. از سال ۱۹۸۰ کل مالکیت آرامکو در اختیار دولت عربستان سعودی است. دولت سعودی از سال ۲۰۱۹ روند واگذاری سهام آرامکو را آغاز کرده، با این حال طی پنج سال گذشته تنها دو درصد سهام آرامکو به سهامداران غیردولتی واگذار شده که یک درصد آنها شرکتهای خارجی بودهاند و همچنان ۹۸ درصد سهام آرامکو متعلق به دولت و صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان سعودی است.
۳- محققنیا میگوید رضا شاه ۹۴ درصد و محمدرضا شاه ۹۰ درصد نفت را به انگلیسیها و آمریکاییها میدادند. این طور نیست. در زمان رضا قرارداد دارسی لغو شد و بر اساس قرارداد ۱۹۳۳ سهم ایران از درآمد نفت از حدود ۱۶ درصد به بیش از ۲۰ درصد رسید.
از سال ۱۳۲۹ و بعد از ملی شدن صنعت نفت نیز، تمام عواید فروش و صادرات نفت در اختیار دولت ایران قرار گرفت. این منابع نفتی برای توسعه زیرساختها و بعضا تامین بودجه جاری هزینه میشد.
بعد از ملی شدن صنعت نفت، شرکتهای خارجی به عنوان سرمایهگذار، مشاور و پیمانکار در پروژههای نفتی حضور داشتهاند، کمااینکه در دوران جمهوری اسلامی هم بعضا همینگونه بوده است.
۴- محققنیا میگوید در سال ۱۹۷۸ میلادی شاخه میتوانست با پول پنج بشکه نفت یک اونس طلا بخرد و ایران را توسعهیافته کند. از قضا این هم غلط است. در سال ۱۹۷۸ متوسط قیمت هر اونس طلا معادل ۱۳ بشکه نفت بود، نه پنج بشکه، ضمن اینکه مقایسه نفت و طلا به شیوه آقای محققنیا، مقایسه درستی نیست.
فکتنامه به دلیل تعدد اطلاعات نادرست به این ادعا که «۸ دلار تخفیف نفتی ایران به چینیها زیاد نیست. آرامکو ۵۰ درصد درآمدش را به آمریکا میدهد. رضاشاه ۹۴ درصد و شاه ۹۰ درصد نفت را به انگلیسیها و آمریکاییها میداد» نشان «شاخدار» میدهد.

شاخدار
گفته یا آمار، به قدری نادرست و مضحک است که حتی مرغ پخته هم به خنده میافتد!
درباره نشانهای میرزاروش کار ما