علیاکبر رائفیپور
سخنران و مدیر موسسه مصاف ایرانیان
ادعای وجود عبارتهای ضد ترک در سرود ملی مجارستان
گمراهکننده
علیاکبر رائفیپور، سخنران و مدیر موسسه مصاف در پستی در X، با بازنشر و نقل توییتی از حساب کاربری با نام «کمپین ضد پانترکیسم» متنی نوشته که عباراتی ضد ترک و ضد آلمانی دارد و مدعیست، این متن سرود ملی مجارستان است. رائفیپور مینویسد (بایگانی):
هر چه بگوییم از طنز ماجرا کم نمی شود!ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان در اجلاسیه کشورهای ترک شرکت کرده است حالا بخشی از سرود ملی مجارستان را مرور می کنیم:ای خدا، ملت مجار را برکت دهبا لطف و بخشش خویش،بازوی نگهبانت را بر او بگستراندر نبرد با دشمنانش.سالهاست که زیر یوغ سرنوشت شوم خم شده،اکنون آرامش را به او بازگردان؛…پرچم ما بارها برافراشته شدبر خاکریزهای ترکِ وحشی،و دژ مغرور وین، از سپاه ماتیاش نالید.خشم تو در سینهات شعله کشید،…ما از ترکها، یوغ اسارت را بر دوش گرفتیم،و از آلمانیان، شمشیر و زنجیر نصیبمان شد!اما چه می شود کرد وقتی انگلیس و اسرائیل حرامزاده تصمیم گرفته اند طرح قدیمی اتحادیه کشورهای ترک را دوباره به اجرا بگذارد!
رائفیپور میگوید در شرایطی که چنین عباراتی در سرود ملی مجارستان وجود دارد، «حضور نخستوزیر مجارستان در اجلاس کشورهای ترک، خندهدار است.»
در ادامه این ادعا که آیا چنین عبارتهایی در سرود ملی مجارستان وجود دارد را بررسی میکنیم.
نگاه اولیه به «شعر کامل سرود ملی مجارستان» نشان میدهد این شعر بسیار طولانی است و هشت بخش دارد اما مروری بر آنچه به صورت رسمی به عنوان «سرود ملی مجارستان» خوانده میشود، فقط بخش اول این شعر قدیمی است.
ترجمه کامل سرودی که امروزه به عنوان سرود ملی مجارستان خوانده میشود:«ای خدای بزرگ، ملت مجارستان رابه لطف و بخشش خود برکت ده،بازوی نگهبان خویش را بر آنان بگستراندر هنگامهی ستیز با دشمنانشان.ملتی که دیرزمانی در بند بخت شوم بوده است،زمانی از آسایش و آرامش بر آنان ارزانی دار.این ملت برای گناهان گذشته و آینده،رنج بسیار کشیده است!»
این همان شعری است که در این سالها در مراسم مختلف خوانده میشود و همانطور که مشخص است در آن نشانهای از اشاره به قوم ترک یا آلمانیها دیده نمیشود.
مثلا به این دو اجرا در جریان مسابقات اتومبیلرانی فرمول ۱ توجه کنید (اجرای سرود ملی در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۵)
اما این ادعای علیاکبر رائفیپور مربوط به بخشهای بعدی همین شعر قدیمی است که بیش از ۲۰۰ سال پیش سروده شده؛ شعری که هشت بخش دارد و در آن چنین عبارتهایی وجود دارد (عبارتهایی که امروز در سرود ملی مجارستان خوانده نمیشود.)
مثلا در بخشی از شعر طولانی آمده است: «پرچم ما را بارها برافراشتی، بر خاکریزهای تُرکِ وحشی، و زیر گور سپاه باشکوه ماتیاس، دژ مغرور وین ناله سر داد.»
یا در جای دیگری از این شعر آمده است: «تیرهای مغولان غارتگر را، بر ما فرو فرستادی، و سپس یوغ بردگی تُرکان، بر دوشهای ما نهادی.»
یا در جای دیگر این شعر طولانی آمده: «چه بسیار بار از دهان قوم بربر عثمانی، بر فراز پیکر سپاه شکستخوردهمان، آوای پیروزی برخاست!»
هیچ کدام از این بندها در سرود ملی مجارستان خوانده نمیشود.
هیمنوس نام شعری هشتبخشی است که بخش اول آن در سرود ملی مجارستان خوانده میشود.
سرود ملی مجارستان (به مجاری: Himnusz) به معنای مناجات یا ستایش یا حمد در واقع یک دعای شاعرانه موسیقایی است که در سال ۱۸۴۴ به عنوان سرود ملی رسمیت یافت. متن آن را فرنتس کولچِیی شاعر مجار، در سال ۱۸۲۳ نوشته و آهنگ آن را فرنتس اِرکِل ساخته است.
بخشهایی که به «خاکریزهای تُرکِ وحشی» (Vad török sáncára) و «دژِ مغرورِ وین» (Bécsnek büszke vára) اشاره میکنند، در متن کامل شعر رسمی هیمنوس واقعا وجود دارند؛ اما جمله منتسب به «آلمانیان، شمشیر و زنجیر…» خیر. همچنین عباراتی علیه مغولها نیز در متن اصلی شعر دیده میشود:
آنک تیر تاراجگر مغول را / بر سر ما ریختیو آنگاه، یوغ بردگی ترکها / بر شانه ما نهاده شد
Most rabló mongol nyilát / Zúgattad felettünk,
Majd töröktől rabigát /Vállainkra vettünk.
قوم هون یا مجار بنیانگذاران کشور مجارستان (Hungary) بازماندگان اتحادی از طوایف اورالی و هون، در آسیای میانه هستند که تاریخ پررنجی در استپهای اوراسیا داشتهاند؛ مردمانی کوچنشین که بیش از هزار و پانصد سال است که از میان بادهای تند قفقاز، ولگا و کارپات از تاختوتاز ترکها و مغولها آواره شدند و سرانجام در قرن نهم میلادی به دشت پانونیا، در قلب اروپای مرکزی، پناه آوردند. سرنوشت اما در این سرزمین هم بر آنان آسان نگرفت: سدهها میان دو امپراتوری عثمانی و پادشاهان سرزمینهای ساکسونی و لمباردی و سپس امپراتوری اتریش فشرده شدند و سرزمینشان تقاطع شرق و غرب و نبردهای اسلام و مسیحیت شد و خاکشان بارها دستبهدست و ثروت ملیشان به دست هرکه از این سرزمین عبور کرد، تاراج شد.
مجارها تنها در قرن نوزدهم، با مشارکت در پادشاهی دوگانه اتریش-مجار (زیر سلطه خانواده هابسبورگ در وین) برای مدتی کوتاه به جایگاهی نیمهمقتدر در اروپا رسیدند (مصادف با زمان سرودن همین شعر و آهنگ) اما شکست در جنگ جهانی اول آن رویای قدرت را هم برای همیشه بر باد داد. پس از آن، در قرن بیستم، کشورشان زیر سلطه مستقیم آلمان نازی و سپس اتحاد شوروی قرار گرفت. مجارستان امروز حاصل فروپاشی پیمان ورشو و بلوک شرق است؛ تنها بیش از سی سالی است که قوم مجار پس از یک هزاره تحمل سختی و رنج، به آزادی رسیده و از سایه ایدئولوژیهای بیگانه بیرون آمده است.
با این حال، همه این زخمها و رنجهای تاریخی قوم مجار، از کوچهای اجباری تا سلطه عثمانی و اتریش، دلیلی نیست تا در سرود ملی یا روایت تاریخیشان دشنام و نفرت نسبت به ملتهای دیگر جستوجو شود؛ آن سرود، باید در بستر تاریخی آن درست فهمیده شود و عبارتهای آنها ترجمه صرف نشود تا مشخص شود که بیشتر فریاد مردمی است که قرنها طلب رحمت و آرامش کردهاند، نه انتقام.
بنابراین چون ادعای علیاکبر رائفیپور درباره نقل عبارتهای ضد ترک (یا اقوام دیگر) اولا دقیق نیست و در خود سرود نیامده و تنها در شعر ذکر شده و ثانیا بدون ذکر پیشزمینه تاریخی به سراغ ترجمه لغوی آن رفتهاست، از فکتنامه نشان گمراهکننده میگیرد.
گمراهکننده
گفته یا آمار، نادرست نیست اما به گونهای بیان شده تا بر فکت مهمی سرپوش بگذارد یا واقعیت را منحرف کند.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما