شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
سفر سال ۲۰۰۹ نتانیاهو به روسیه و به تاخیر افتادن هفت ساله فروش سامانه اس ۳۰۰ به ایران
درست
مهدی نصیری، سردبیر سابق کیهان و فعال سیاسی، در کانال خود، «ایران آباد و آزاد»، تصویری عبری از یک پست کانال «رسانه ثلث» را بازنشر کرده که مدعیست نتانیاهو در کتاب خاطراتش گفته: «در هماهنگی با پوتین، تحویل S-300 به ایران را ۷ سال به تعویق انداختم.» در این پست آمده:
ترجمه تصویری گوگل:
اما این ادعا چقدر صحت دارد و نقش نتانیاهو در تاخیر تحویل پدافند اس-۳۰۰ به ایران چه بوده است؟
برای ارزیابی دقیق نفوذ دیپلماتیک، ابتدا باید یک گاهشمار عینی از قرارداد اس-۳۰۰ بین روسیه و جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنیم.
روند وقایع نشان میدهد که تاخیر هفت ساله در تحویل این سامانه در دو مرحله مجزا رخ داده است: یک دوره تردید غیررسمی و یک دوره تعلیق رسمی و قانونی.
سفر نتانیاهو در سال ۲۰۰۹ در مرحله اول این تاخیر، یعنی دوره تردید غیررسمی، رخ داد و به طور بالقوه به تداوم آن و زمینهسازی برای مرحله دوم و رسمی کمک کرد. رئیس جمهوری روسیه در آن دوره دیمیتری مدودوف بود.
در اوایل سپتامبر ۲۰۰۹ نتانیاهو برای یک روز از انظار عمومی ناپدید شد. بعدا فاش شد که او با یک جت شخصی برای دیداری مخفیانه با رهبران روسیه به مسکو پرواز کرده است. دفتر او در ابتدا داستانی پوششی مبنی بر بازدید از یک «تاسیسات امنیتی» در اسرائیل منتشر کرد اما بعدا این موضوع را پذیرفت. ایرنا به نقل از ساندی تایمز در شهریور ۱۳۸۸ نوشت:
یک کشتی باری متعلق به روسیه که دو ماه پیش در نزدیکی آبهای فرانسه ربوده شده حامل سلاحهای روسی برای ایران بوده و موساد برای جلوگیری از دستیابی ایران به موشکهای پیشرفته روسیه در ربودن آن کشتی نقش داشت.
برخی گزارشها حاکی از آن بود که کشتی Arctic Sea به طور مخفیانه حامل سامانههای اس-۳۰۰ برای ایران بوده و موساد ممکن است در ردیابی آن نقش داشته باشد.
اما هدف صریح این سفر، متقاعد کردن کرملین برای عدم اجرای قرارداد فروش اس-۳۰۰ به جمهوری اسلامی ایران بود. این بخشی از یک تلاش گستردهتر اسرائیل بود که شامل سفر شمعون پرز، رئیسجمهور وقت، اندکی قبل از آن میشد. پرز ادعا کرده بود که از رئیسجمهور مدودف اطمینان گرفته است که روسیه در فروش این سامانه «تجدیدنظر» خواهد کرد.
ماهیت پنهانی این سفر یک ابزار استراتژیک بود، نه فقط یک اقدام احتیاطی. یک دیدار عمومی، روسیه را مجبور به دفاع علنی از قرارداد تسلیحاتی خود با ایران میکرد و عقبنشینی بدون از دست دادن اعتبار را برای آنها دشوار میساخت. در مقابل، یک دیدار مخفیانه امکان تبادل صریح و بیپرده تهدیدها، اطلاعات و امتیازات احتمالی را بدون ژستهای عمومی فراهم میکرد.
انتخاب یک جت شخصی به جای هواپیمای رسمی دولتی، ماهیت رسمی سفر را بیشتر پنهان میکرد و به هر دو طرف امکان انکار در صورت شکست مذاکرات را میداد. بنابراین، پنهانکاری یک استراتژی حسابشده بود و به رهبران روسیه اجازه داد تا بدون فشار تعهدات عمومی، با این موضوع درگیر شوند.
تصمیم روسیه برای تعلیق قرارداد اس-۳۰۰ در سپتامبر ۲۰۱۰ (یک سال بعد از سفر نتانیاهو به مسکو) نتیجه یک عامل واحد نبود، بلکه نقطه اوج تلاقی فشارهای دیپلماتیک، الزامات قانونی بینالمللی و محاسبات استراتژیک خود روسیه بود.
توجیه عمومی و رسمی روسیه برای تعلیق قرارداد، تعهد به پایبندی به قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل بود که در ژوئن ۲۰۱۰ تصویب شد. این قطعنامه که روسیه خود به آن رای مثبت داده بود، دلیلی قدرتمند و از نظر قانونی قابل دفاع برای زیر پا گذاشتن قرارداد با ایران فراهم کرد. این یک استدلال متقاعدکننده است که لابیگری نتانیاهو و قطعنامه سازمان ملل، توضیحات مکمل یکدیگر برای این تأخیر هستند. به نظر میرسد لابیگری مستمر و سطح بالای نتانیاهو، اراده سیاسی لازم را در کرملین دوره مدودف، که پذیرای چنین رویکردی بود، ایجاد کرد تا از قطعنامه بعدی سازمان ملل به عنوان توجیهی برای اقدامی که از قبل به آن تمایل داشتند، استفاده کنند.
لغو یکجانبه یک قرارداد تسلیحاتی بزرگ با شریکی مانند جمهوری اسلامی ایران، از نظر دیپلماتیک و مالی برای روسیه پرهزینه بود. روسیه به یک دلیل مشروع و شناختهشده بینالمللی برای عقبنشینی نیاز داشت. قطعنامه ۱۹۲۹ که نه ماه پس از سفر نتانیاهو تصویب شد، زمینه عقبنشینی روسیه از فروس اس-۳۰۰ به جمهوری اسلامی ایران را فراهم کرد. این قطعنامه موضوع را از یک اختلاف دوجانبه (روسیه-ایران یا روسیه-اسرائیل) به یک موضوع مربوط به قوانین و تعهدات بینالمللی تبدیل کرد.
با توجه به تصویر متن عبری و ترجمه آن روایتی اول شخص از ملاقات بنیامین نتانیاهو با ولادیمیر پوتین در ۷ سپتامبر ۲۰۰۹ میبینیم که به درخواست او برای به تعویق انداختن تحویل سامانه موشکی اس-۳۰۰ به ایران میپردازد. محتوای آن شباهت بسیار زیادی به ادعایی دارد که در ابتدا مطرح شدهاست.
با وجود اینکه نتانیاهو «Bibi: My Story» در ابتدای کتاب خود یادداشتی دارد که در آن توضیح میدهد برخی از جزئیات عملیاتهای نظامی و «ماموریتهای دیپلماتیک به طور کامل مستثنی شدهاند» تا از امنیت ملی اسرائیل محافظت شود. با اینحال این متن دقیقا به همینشکل در کتاب ذکر شده است:
در نهایت، هم رویداد تاریخی «سفر مخفیانه نتانیاهو به مسکو و لابیگری علیه فروش اس-۳۰۰» رخ داده است، هم این موضوع در کتاب «Bibi: My Story» (زندگینامه نتانیاهو) ذکر شده بنابراین از فکتنامه نشان درست میگیرد.
درست
گفته یا آمار واقعیت دارد، فکتهای قابل دسترس، درستی آن را تایید میکنند و نکته مهمی از قلم نیفتاده است.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما