شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
ادعای واگذاری سرچشمه رود ارس به ترکیه به دست رضا شاه
نادرست
با اعلام خبر توافق صلح میان ارمنستان و آذربایجان با میانجیگری ایالات متحده آمریکا که شامل اعطای انحصاری «حق توسعه مسیر ترانزیتی از داخل خاک ارمنستان» به آمریکا برای مدت ۹۹ سال است؛ گذرگاهی که پیش از این دالان زنگزور نامیده میشد تحت عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه جهانی» (TRIPP) در اختیار آمریکا قرار گرفت. این موضوع که باعث موضعگیری منفی مقامات رسمی و غیررسمی کشور شد که آن را «مهار استراتژیک ایران» نامیدند.
در این بین در شبکههای اجتماعی نیز اطلاعات نادرستی درباره سابقه این منطقه پخش شد و به نوعی به دنبال این بودند که سرچشمه آنچه «مهار استراتژیک ایران» نامیدهشده را به توافقات ایران و ترکیه بین رضاشاه و آتاتورک نسبت دهند. از جمله در شبکههای اجتماعی ادعا شد (بایگانی):
با این توافق مرزی میان ایران و ترکیه، بخشی از ارتفاعات آرارات کوچک و سرچشمه اصلی رود ارس از ایران جدا و به ترکیه واگذار شد.تا پیش از این، سرچشمه ارس در خاک ایران بود، اما پس از تغییر مرز، نقطه آغاز رود در ترکیه قرار گرفت و ایران کنترل مستقیم بر منبع آب را از دست داد.این واگذاری باعث شد ترکیه بتونه با سدسازی یا تغییر جریان، بر آب ورودی ارس به آذربایجان و اردبیل اثر بگذارد و یکی از اهرمهای راهبردی ایران در مدیریت منابع آبی از میان برود.
کوه آرارات از قرنها پیش در زمان صفوی جز خاک عثمانی بوده و در «کنوانسیون تهران ۱۹۳۲» تنها بخشهایی از آرارات کوچک با ترکیه معاوضه شد. اما آیا این معاوضه باعث از دست رفتن سرچشمه رود ارس و واگذاری آن به روسیه شد؟
رود ارس، از ارتفاعات رشتهکوه بینگول در نزدیکی شهر ارزروم در شرق ترکیه سرچشمه میگیرد. سرچشمه اصلی در داخل خاک ترکیه قرار دارد و پس از طی مسافتی وارد منطقه مرزی میان ترکیه، ارمنستان، جمهوری آذربایجان و ایران میشود. نقشههای تاریخی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که توسط دولتهای روسیه تزاری و عثمانی تهیه شده، همین موقعیت را تأیید میکنند. این دادهها نشان میدهد که سرچشمه اصلی ارس هرگز در محدوده حاکمیت ایران نبوده است که بعدها موضوع واگذاری باشد.
حوزه آبریز ارس گسترهای وسیع دارد که بخشهایی از ایران را شامل میشود، اما سرچشمه اصلی آن درون مرزهای ایران نیست. برخی شاخههای فرعی از ارتفاعات ایران به ارس میریزند، اما هیچیک از آنها سرچشمه اصلی محسوب نمیشوند. بنابراین، از نظر علمی و حقوقی، نمیتوان ادعا کرد که «سرچشمه اصلی ارس از ایران جدا شده است» چون این سرچشمهای اساسا هیچگاه تحت حاکمیت ایران قرار نداشته است.
در پاسخ گفته شده که «ارس یک سرچشمه ندارد». هرچند این حرف بهطور کلی درست است اما این پاسخ تنها توجیهی نادرستی است. مساحت و جغرافیای این منطقه در مقابل کل حوزه آبریز ارس بسیار ناچیز (در حد ۵هزارم کل) است و تاثیری قابل ذکری در فرآیندهای هیدرولوژیک ارس ندارد. حوزه آبریز ارس، بیش از ۱۰۲ هزار کیلومتر مربع مساحت دارد که حدود یک پنجم آن در خاک ایران است. در این بین در قرارداد ۱۹۳۲ رضاشاه بخشهایی از آرارات شرقی و ارتفاعات پیرامون رود ارس را به مساحت ۲۰۰ کیلومتر مربع را به ترکیه واگذار کرد و در مقابل، منطقه قطور (خوی) و چالدران به مساحت ۲۳۰ کیلومتر مربع را به خاک کشور ضمیمه کرد.
پس از شکستهای ایران در جنگهای با روسیه و امضای عهدنامههای گلستان (۱۸۱۳) و ترکمانچای (۱۸۲۸)، ایران بخش عمدهای از قفقاز را از دست داد. این عقبنشینی تاریخی مرز شمالی ایران را با روسیه به رود ارس رساند. اما رود ارس، در ادامه مرز روسیه و عثمانی نیز بود.
حدود کلی بخش غربی این ناحیه (گوش چپ گربه) نیز از زمان معاهده قصر شیرین (بین شاه صفی صفوی و سلطان مراد - ۱۶۳۹) مشخص بود و سپس در معاهده ارزنهروم (بین محمدشاه قاجار و سلطان عبدالمجید - ۱۸۴۷ به دست امیرکبیر) دقیقتر شدهبود اما هنوز مناقشات مرزی ایران و عثمانی ادامه داشت و در خلال جنگ روسیه و عثمانی (۱۸۷۷) بیشتر شده و باعث عدم تثبیت مرزها در گوشه شمال غربی کشور شدهبود.
پس از جنگ جهانی اول و پیمانهای صلح (سور، ۱۹۲۰ و لوزان، ۱۹۲۳)، مرز ایران و ترکیه بدون تعیین دقیق در برخی نقاط باقی ماند. موضوع آرارات کوچک به دلیل موقعیت استراتژیک و حضور نیروهای مسلح شورشی کرد در آن منطقه (بهویژه در شورش آرارات ۱۹۲۷–۱۹۳۰) حساسیت امنیتی داشت.
رضاشاه مذاکرات مرزی را با جمهوری تازهتأسیس ترکیه به ریاست کمال آتاتورک آغاز کرد. هر دو کشور تمایل داشتند تنشهای پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و سلطنت قاجار را با توافقاتی دیپلماتیک حل کنند (کنوانسیون تهران ۱۹۳۲). اختلاف مرزی ایران و ترکیه در دوره رضاشاه عمدتا در سه منطقه بود: آرارات کوچک، حوالی قطور (خوی)، حوالی چالدران.
این مناطق مورد معاوضه به ناحیه شمال ارس که ترکیه را به محل فعلی جمهوری نخجوان آذربایجان (در زمان تعیین مرز به عنوان بخشی از خاک روسیه بلشویکی) وصل میکند و دالان تورانی از آن میگذرد، هیچ ربطی ندارد. این منطقه در عهدنامه قارص (۱۹۲۱) بین روسیه بلشویکی و مجلس کبیر ملی ترکیه مشخص شده بود و مرز خودشان بودهاست.
متن عهدنامه قارص به وجود مرز مشترک میان نخجوان و ترکیه را پیش از توافقات ۱۹۳۲ ایران و ترکیه اثبات میکند (تصویر زیر براساس متن عهدنامه قارص):
در مذاکرات سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۲ بین رضاشاه و آتاتورک، ایران بخشهایی از آرارات کوچک و ارتفاعات پیرامون رود ارس را به مساحت ۲۰۰ کیلومتر مربع را به ترکیه واگذار کرد و در مقابل، منطقه قطور (خوی) در شمال غرب ایران را همچنان جزو خاک ایران باقی گذاشته و مناطقی را در غرب آن (مرز رازی) به مساحت ۲۳۰ کیلومتر مربع را به خاک کشور ضمیمه کرد. این جابهجایی با معاهدهای رسمی صورت گرفت که توسط «جامعه ملل» (سلف سازمان ملل متحد) نیز به رسمیت شناخته شد (جزییات نقشهها).
اولا این مساحت کمتر از پنج هزارم مساحت حوزه آبریز ارس است، ثانیا مناطق واگذار شده، اصلا ربطی به سرچشمه ارس نداشته و صدها کیلومتر از آن دورتر هستند و هیچ اهمیت راهبردی در مدیریت آب ارس ندارند و ثالثا بخشی از مناطقی که از ترکیه گرفتهشده در حوزه آبریز ارس هستند.
بنابراین فکتنامه به ادعای مطرحشده در شبکههای اجتماعی که «رضاشاه سرچشمه رود ارس را به ترکیه واگذار کرد» نشان نادرست میدهد.