شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
مردم رامسر، بهخاطر تشعشعات رادیواکتیو مناسبترین افراد برای سکونت در مریخ هستند.
غیرقابل اثبات
در شبکههای اجتماعی ویدیویی منتشر شده که مدعیست «مردم رامسر، مناسبترین افراد برای سکونت در مریخ هستند» (اینستاگرام، تلگرام). عنوان این ویدئو «رامسر، رادیواکتیوترین شهر روی زمین!» است. در این ویدیو گفته میشود:
«مردم رامسر از نظر مقاومت بدن در برابر پرتوهای خطرناک کیهانی، بیشتر از هر شهری دنیا به به میزان بالای پرتوهای الکترومغناطیسی، عادت کردهاند… دلیل این امر وجود مقادیر بسیار بالا از رادیوم ۲۲۶، توریوم و اورانیوم در خاک و سنگهای جنگلی است. دلیل دیگر آن وجود تعداد زیادی از چشمههای آبگرم آلوده به رادیواکتیو است که سبب انتشار گاز رادون میشوند و آلودگی رادیواکتیو را به منازل و زمینها و بدن افرادی که وارد این چشمه ها میشوند، وارد میکنند… نام محلههای سادات محله، تالش محله و چاپاسار در مقالهای در سال ۲۰۱۵ در ژورنال بینالمللی فیزیک پزشکی منتشر شده، به عنوان محلههایی با پرتوزایی بالا آمده».
این ادعا چقدر صحیح است؟ آیا مردم رامسر، مناسبترین افراد برای سکونت در مریخ هستند؟ آیا تابش مواد پرتوزا در رامسر، صدها برابر متوسط جهانی است؟ آیا مردم رامسر در خطر تشعشع قرار دارند یا دچار تطبیق طبیعی و مقاومت رادیویی محیط با تشعشع بالا شدهاند؟
قرار گرفتن در معرض پرتوهای یونیزان ناشی از منابع طبیعی، بخشی اجتنابناپذیر و مداوم از حیات بر روی کره زمین است. تابش زمینه طبیعی (NBR) از دو منبع اصلی نشأت میگیرد: ذرات پرانرژی پرتوهای کیهانی که به جو زمین برخورد میکنند و هستههای پرتوزای موجود در پوسته زمین که در همه جا، از جمله بدن انسان، یافت میشوند؛ عناصری مانند اورانیوم ۲۳۸، توریم ۲۳۲ و محصولات واپاشی آنها در خاک و سنگ، استنشاق گازهای رادیواکتیو، عمدتا رادون ۲۲۲ و محصولات واپاشی آن و بلع مواد رادیواکتیو طبیعی موجود در غذا و آب مانند پتاسیم ۴۰ و کربن ۱۴ است. استنشاق رادون به عنوان مهمترین مسیر دریافت دوز شناخته میشود.
میانگین دوز مؤثر سالانه جهانی ناشی از منابع طبیعی را کمیته علمی اثرات پرتوهای اتمی سازمان ملل متحد (UNSCEAR) حدود ۲/۴ میلیسیورت (mSv) برآورد کرده است.
واحد سیورت (Sievert, با نماد Sv) در سیستم بینالمللی واحدها (SI) برای سنجش دوز معادل یا دوز موثر تابش یونیزان به کار میرود. این واحد نشان میدهد که چقدر انرژی تابش یونیزان در بدن جذب شده و چه اثر زیستیای بر بافتهای انسانی دارد. بنابراین دو جز دارد: دوز جذبشده یعنی مقدار انرژی جذب شده در واحد جرم (گری یا Gy معادل ژول بر کیلوگرم) × میزان خطر عامل کیفیت تابش که ضریبی است که میزان خطر تشعشعات محیط از هر نوع خاصی (مانند آلفا، بتا، گاما، نوترون و …) را نسبت به تابش گاما بیان میکند.
سیورت برای ارزیابی خطرات پزشکی و بهداشتی تابش (مثل در پرتودرمانی، کار با منابع رادیواکتیو یا حوادث هستهای) بهکار میرود. از آن برای تعیین حدود ایمنی شغلی یا عمومی نیز استفاده میشود. مثلا اگر ۱ گری تابش گاما دریافت شود، چون عامل کیفیت آن ۱ است، دوز معادل نیز ۱ سیورت خواهد بود. ولی اگر ۱ گری تابش آلفا دریافت شود، با عامل کیفیت حدود ۲۰، دوز معادل میشود ۲۰ سیورت، که بسیار خطرناک است.
سطح دوز NBR در سراسر جهان به طور قابل توجهی متفاوت است و میتواند تا دو مرتبه بزرگی اختلاف داشته باشد. کمیته علمی سازمان ملل متحد در مورد اثرات تشعشعات اتمی UNSCEAR و آژانس بینالمللی انرژی اتمی IAEA) نهادهایی هستند که این موضوع را بررسی میکنند. این نهادها با گردآوری دادهها از کشورهای عضو، ارزیابیهای جهانی و منطقهای از پرتوگیری انسان را تسهیل میکنند و منبع پاسخ سوالات فوق هستند.
سطوح بالای NBR در مناطق خاصی از رامسر چندین بار مستقلا مطالعه و تایید شده است. (سهرابی و همکاران، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵؛ مرتضوی و همکاران، ۲۰۰۵؛ هنری و همکاران ۲۰۰۹). دکتر سید محمد جواد مرتضوی از دانشکده فیزیک پزشکی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، در اینباره چندین مقاله پژوهشی منتشر کردهاست.
بر اساس این مطالعات مهمترین منابع NBR در مناطق خاصی از رامسر عمدتا ناشی از فعالیتهای زمینگرمایی و هیدروژئولوژی منحصر به فرد منطقه است. تعداد زیادی چشمه آب گرم (بیش از ۹ یا حتی ۵۰ چشمه طبق گزارشهای مختلف) در این منطقه وجود دارد که آب آنها حاوی غلظتهای بالایی از رادیوم ۲۲۶ است و سایر محصولات واپاشی آن مانند رادون ۲۲۲ است. رادیوم ۲۲۶ از محصولات واپاشی اورانیوم ۲۳۸ است. اما برخلاف ادعای ویدیو، اورانیوم در رامسر گزارش نشدهاست.
تابش زمینه NBR بالای رامسر یک دلیل دیگر هم دارد (باورنگین و دیگران، ۲۰۱۳): و آن برخی از رسوبات تراورتن است که غلظت بالایی از توریم دارند. کانی تراورتن، نوعی سنگ آهک عمدتاً از کربنات کلسیم است. برخی رسوبات تراورتن در سازندهایی در اطراف نوشهر حاوی غلظتهای بالایی از توریم ۲۳۲ هستند که به عنوان منبع ثانویه پرتوزایی عمل میکند. ساکنان محلی رامسر از این منابع در گذشته بهعنوان مصالح ساختمانی استفاده کردهاند.
مطالعات بینالمللی متعددی سطوح بسیار بالای تابش گامای خارجی را در بخش هایی از رامسر، به ویژه در محلههایی مانند تالش محله را ثبت کردهاند. اما شدت آلودگی همواره ۲۶۰ میلی سیورت در سال نبوده و این اندازهگیری ماکزیمم اندازهگیریهایی است که انجام شدهاست و متوسط دوز تابش یونیزان رامسر ۱۰/۲ میلی سیورت در سال است.
در ویدیوی اینستاگرامی مدنظر ما، دوز رامسر را با سه شهر دیگر دنیا مقایسه میکند که تشعشع محیطی زیادی دارند. این سه شهر در بیشتر تحقیقات در کنار رامسر آمدهاست. اما در این ویدیو مقایسهای که درباره دوز رامسر با مناطق دیگر ارائه میشود، نادرست و گمراهکننده است زیرا ماکزیمم رامسر را با متوسط سه شهر دیگر مقایسه کردهاست.
همچنین مطالعه دیگری، نشان میدهد در رامسر برخلاف سه منطقه دیگر منطقه دیگر در برزیل و چین و هند، جمعیت بسیار کمی تحت تاثیر تابش یونیزان هستند.
میانگین دوز سالانه NBR رامسر حدود ۶ تا ۱۰ میلی سیورت در سال و تقریباً ۳ تا ۴ برابر میانگین جهانی است. اما حداکثر دوز گزارش شده در رامسر (تا ۲۶۰ mSv/y) بیش از ۱۰۰ برابر میانگین جهانی است.
رامسر به عنوان یک آزمایشگاه طبیعی منحصر به فرد برای مطالعه اثرات پرتوگیری مزمن با دوز بالا شناختهشده است. اما قضاوت نهایی بر اساس یافتههای بیولوژیکی در تحقیقات قبلی که «مردم رامسر، مناسبترین افراد برای سکونت در مریخ هستند» پیچیده است. (لینک۱، لینک۲، لینک۳، لینک۴، لینک۵)
برخی از مطالعات بالا، شواهدی برای وجود پاسخ تطبیقی رادیویی (کاهش حساسیت به دوزهای چالشی بالا) در لنفوسیتهای ساکنان مناطق با سطح بالای تابش NBR نشان میدهد. شواهدی برای ترمیم DNA تقویتشده نیز موجود است، اما به نظر میرسد وابسته به دوز باشد (لینک۱، لینک۲).
امکان سازگاری ژنتیکی با تابش زمینهای طبیعی، باید در طول نسلها رخ داده باشد. چنین چیزی در مردم رامسر:
یکی از مشهورترین تحقیقات (قیاسینژاد و دیگران، ۲۰۰۲) نشان میدهد که نرخ ابتلا به سرطان ریه در میان چند هزار ساکن منطقه، کمتر از میانگین جهانی است و ژنی که مسئول تولید گلبولهای سفید و سلولهای مبارزهکننده با تومورها است، در میان جمعیت رامسر بهطور قویتری فعال است (مرتضوی و کارم هردو در این تحقیق شرکت داشتند).
این ایده که «مردم رامسر، مناسبترین افراد برای سکونت در مریخ هستند» را نخستینبار نشریه C-Net در سال ۲۰۱۵ منتشر کرد و به مقاله فوق ارجاع داد. این گزارش در رسانههای ایران هم مورد توجه قرار گرفت (ایسنا) اما پرتوزایی در شهر رامسر، پیش از این نیز در رسانههای ایران گزارش شدهبود (مهر). چارلی وود، روزنامهنگار علمی در سال ۲۰۱۸ در مجله علمی عمومی «پاپیولار ساینس» مقالهای در اینباره منتشر کرد و نوشت که در سطح مریخ ممکن است میزان دوز تشعشع به ۳۰۰ میلی سیورت در سال برسد و که خیلی از میزان متوسط ۲/۴ میلی سیورت در سال روی سطح زمین بیشتر است، اما با حداکثر رکورد ثبتشده در دنیا یعنی ۲۶۰ میلی سیورت در سال در یک منطقه کوچک رامسر قابل مقایسه است. با این حال میدانیم که متوسط تابش در رامسر ۱۰/۵ میلی سیورت در سال بوده و عدد ۲۶۰ یک ماکزیمم بودهاست.
مرتضوی و همکاران در مقاله چتری که جمعبندی خوبی از موضوع ارائه میدهد و سال ۲۰۱۹ در ژورنال مهندسی و فیزیک پزشکی دانشگاه شیراز منتشر شده مینویسند:
علیرغم اینکه گزارشهای منسجمی در مورد اثرات مضر وجود ندارد، برای نتیجهگیری قطعی در مورد اثرات بهداشتی تابش طبیعی سطح بالا در رامسر، به ویژه در مورد خطر سرطان، اطلاعات فعلی، حداقل تا حدودی به دلیل حجم نمونه کوچک، کافی نیست و مطالعات بیشتری مورد نیاز است.
علیرغم دههها مطالعه بینالمللی، هیچ مدرک مداوم و از نظر آماری معنیداری از مطالعات اپیدمیولوژیک وجود ندارد که اثرات نامطلوب بهداشتی (به ویژه افزایش نرخ کلی سرطان) را مستقیماً به NBR بالا در جمعیت رامسر نسبت دهد و برعکس درباره مقاومت در برابر تشعشع یونیزان نیز تقریباً همه ساکنان هنوز در خانههای پدری خود زندگی میکنند تنها بخش بسیار کمی از جمعیت رامسر در مناطق با تشعشع زمینه بالا هستند و به دلیل حجم نمونه کم، نمیتوان نتیجه قطعی در مورد آن گرفت (لینک۱، لینک۲، لینک۳، لینک۴).
حیات در محیطی با سطوح تابش بالاتر از امروز تکامل یافته است و سطوح تابش زمینه امروزی کمتر از هر زمان دیگری در تاریخ حیات روی زمین است.
بنابراین این ادعا که «مردم رامسر، مناسبترین افراد برای سکونت در مریخ هستند» با وجود اینکه در رسانههای معتبر عمومی علمی مانند پاپیولار ساینس و سینت تکرار شدهاند، صرفا یک تیتر ژورنالیستی برای مقایسه شدت تشعشع در سطح مریخ با ماکزیمم شهر رامسر است و شواهد مستقیم سیتوژنتیک، تفاوت قابل ملاحظهای در میزان بیان ژنهای تولیدکننده پروتیینهای ترمیمی کننده DNA در مردم رامسر را نشان نمیدهد (شاید چون نمونهها کم است) و بههرحال از فکتنامه [فعلا] نشان «غیرقابل اثبات» میگیرد.
غیرقابل اثبات
گفته یا آمار را نمیتوان با فکتهای قابل دسترس، تایید یا رد کرد.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما