شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
توصیههای اینستاگرامی برای انتخاب جنسیت کودک با خوردن غذاها، میوهها نوشیدنیها و مکملهای دارویی مشخص، پوزیشنهای سکس
نادرست
در شبکههای اجتماعی ویدیوهای متعددی منتشر میشوند که مدعی هستند روشهای تاثیرگذاری بر جنسیت نوزاد و انتخاب آن را آموزش میدهند و با استفاده از توصیههای آنان میتوان جنسیت نوزاد را به دلخواه والدین انتخاب کرد.
یکی از اکانتهایی که در اینستاگرام با محوریت این موضوع تولید محتوا میکند و دنبالکنندگان زیادی دارد فاطمه عباسزاده است که در خود را ماما معرفی کرده و نوشته است که به «درمان تخصصی عفونت و زگیل تناسلی با جدیدترین متد روز دنیا» نیز میپردازد.
او در ویدیوهای متعدد ادعا میکند که «راهکارهای علمی» را برای انتخاب دخترزایی یا پسرزایی توضیح میدهد. این راهکارهای از خوردن داروها و غذاهایی و نوشیدنیهای مشخص تا پوزیشنهای سکس، و زمان آمیزش را شامل میشود. (لینک۱، لینک۲).
جستجوی نام این کاربر نشان میدهد که نام کامل او فاطمه عباسزاده لوائی است و دارای مدرک کارشناسی مامایی با شماره نظام پزشکی: م- ۶۳۸۶۴ است.
علاوه بر این صفحاتی در اینستاگرام وجود دارند که مشخصا فقط روی روشهای «پسردار» شدن کار میکنند.
حال به بررسی ادعاهای این فرد به طور خاص و این اکانتها به صورت کلی میپردازیم و بررسی میکنیم که آیا تاثیرگذاری روشهای به اصطلاح غیر تهاجمی و عمدتا سنتی که او توصیه میکند تایید شده و افراد با استفاده از این روشها میتوانند دختر یا پسردار شدن خود را تضمین کنند؟
افراد ممکن است به دلایل مختلف از ترجیحات شخصی و فرهنگی گرفته و برقراری تعادل در خانواده تا پیشگیری از بیماریهای ژنتیکی وابسته به جنسیت (مثل دیستروفی عضلانی دوشن (DMD) یا هموفیلی که معمولاً از مادر ناقل به ارث میرسد و عمدتاً پسران را مبتلا میکند) و مواردی از این دست بخواهند جنسیت فرزندشان را انتخاب کنند.
در ایران و بسیاری از نقاط دنیا از طول تاریخ داشتن فرزند پسر به دلایل مختلف برای والدین مهم بوده و حتی در مقاطعی «دخترزا» بودن برای زن انگ محسوب میشد. از این رو طبیعی است که همیشه این مسئله دغدغه بوده و تلاش شده راهحلهایی هم برای این «مشکل» پیدا شود تا جنسیت فرزند همان جنسیت مطلوب والدین و جامعه باشد.
روشهایی که فاطمه عباسزاده به عنوان یک ماما به عنوان «روشهای علمی» انتخاب جنسیت فرزند معرفی میکند، در واقع همان روشهای سنتی یا به بیان دیگر طبیعی است که مطالعات علمی موفقیت هیچ یک از آنها را تضمین نکرده و گاه حتی نتایج درباره آنها متناقض بوده و عکس ادعای مطرح شده را نشان میداد. این روشها عموماً فاقد شواهد علمی معتبر هستند و اغلب بر پایه گزارشهای تجربی، باورهای فرهنگی یا نظریههای زیستی قدیمی (و اثباتنشده یا رد شده) استوارند.
به گفته فاطمه عباسزاده بهترین زمان برقراری رابطه جنسی برای پسرزایی دقیقا روز تخمکگذاری است.
روشهای مبتنی بر زمان رابطه و چرخه تخمکگذاری زن از جمله رایجترین روشهای سنتی در تعیین جنسیت هستند، متدهای شتلز و ویلان از جمله شناختهشدهترن روشها در این جریان هستند.
روشی که این ماما توصیه میکند همان روش شتلز است. این روش را دکتر لندروم شتلز در دهه ۱۹۶۰ معرفی کرد.
شتلز پزشک اهل ایالات متحده بود در کتاب خود با عنوان «چگونه جنسیت نوزاد خود را انتخاب کنیم» به مطالعه اسپرم، زمانبندی رابطه جنسی و عوامل دیگری مانند پوزیشن جنسی و pH مایعات بدن پرداخت تا مشخص کند چه عواملی ممکن است بر اینکه کدام اسپرم زودتر به تخمک برسد تاثیر بگذارند و به این ترتیب بتوان شانس انتخاب جنسیت فرزند را افزایش داد.
توصیه برقراری رابطه جنسی در روز تخمکگذاری برای پسرزایی بر پایه این نظریه است. بر اساس این نظریه اسپرمهای دارای کروموزوم Y (تولیدکننده جنس مذکر) سریعتر اما کمدوامتر هستند و در محیطهای قلیایی بهتر عمل میکنند. در مقابل، اسپرمهای دارای کروموزوم X (تولیدکننده جنس مؤنث) کندتر ولی پایدارتر هستند و در محیطهای اسیدی عملکرد بهتری دارند.بر اساس این نظریه برای پسردار شدن رابطه جنسی باید تا حد ممکن نزدیک به زمان تخمکگذاری (یا طی ۱۲ تا ۲۴ ساعت پس از آن) که محیط رحم قلیایی است انجام شود و برای دختردار شدن رابطه جنسی باید ۲٫۵ تا ۴ روز پیش از تخمکگذاری صورت گیرد که محیط رحم اسیدی است و پس از آن تا پایان تخمکگذاری پرهیز از رابطه جنسی لازم است.
بر اساس همین نظریه هم دوشهای واژینال مثلا برای قلیایی کردن رحم برای پسرزایی توصیه میشود.در مقابل روش دیگری به نام روش ویلان وجود دارد.
این روش را الیزابت ویلان در دهه ۱۹۷۰ ارائه کرد. این روش بر اساس این نظریه است که نوسانات بیوشیمیایی در چرخه قاعدگی زن، محیطی ایجاد میکنند که در زمانهای خاص، به نفع اسپرمهای X یا Y عمل میکند. نکته مهم اینجاست که توصیههای این روش برای تعیین جنسیت پسر، دقیقاً بر خلاف روش شتلز است.
در این روش برای پسردار شدن رابطه جنسی باید ۴ تا ۶ روز پیش از افزایش دمای پایه بدن (که نشانه تخمکگذاری است) انجام شود و برای برای دختردار شدن رابطه جنسی باید ۲ تا ۳ روز پیش از تخمکگذاری صورت گیرد.با وجود ادعاهای تجربی مبتنی بر موفقیت روشهای شتلز و ویلان (شتلز مدعی ۷۵ تا ۸۵ درصد موفقیت بر اساس گزارشهای خوداظهاری بود) مطالعات و تحقیقات آیندهنگر هیچ ارتباط آماری معناداری بین زمان رابطه جنسی و جنسیت جنین نیافتهاند (لینک۱، لینک۲، لینک۳). برخی پژوهشها حتی نشان دادهاند که وقوع رابطه جنسی نزدیک به تخمکگذاری، احتمال تولد پسر را کاهش میدهد، که مستقیماً با نظریه شتلز برای پسر داشتن در تناقض است.(لینک۱، لینک۲)
مشخصا در مورد روش شتلز، که فاطمه عباسزاده هم آن را توصیه میکند، دکتر ملین چوانگ، استادیار بالینی زنان و زایمان در دانشکده پزشکی گراسمن دانشگاه نیویورک و مدیر پزشکی مرکز سلامت خانواده لانگون دانشگاه نیویورک، میگوید: «روش شتلز با نظرات متفاوتی روبرو شده است. برخی مطالعات شواهد ضعیف یا غیرقطعی در حمایت از این روش یافتهاند. سایر مطالعات هم هیچ تفاوتی در نسبت جنسیت نوزادان متولد شده با استفاده از این روش در مقایسه با جمعیت عمومی گزارش نکردهاند».
از این رو در نهایت روش زمانبندی رابطه جنسی برای انتخاب جنسیت قابل اعتماد نیست و نباید به آن بهعنوان یک روش موثر اتکا کرد.
فاطمه عباسزاده در ویدیوهای مختلف توصیه میکند که برای پسردار شدن باید میوهایی مانند موز، گلابی، زردآلو، آووکادو، دمنوش عسل، زنجبیل دارچین و هل خورد و برای دختردار شدن میوههایی مثل گوجه سبز. او همچنین میگوید که بهترین مکمل غذایی برای پسرزایی موتیلیتی بوست است.
دسته محبوب دیگری از روشهای سنتی/طبیعی برای تعیین جنسیت نوزاد شامل تغییر رژیم غذایی مادر و پدر پیش از بارداری است.
بر اساس این نظریهها، تعادل مواد معدنی در رژیم غذایی – بهویژه میزان سدیم (Na) و پتاسیم (K) در مقایسه با کلسیم (Ca) و منیزیم (Mg) – میتواند محیط تولیدمثل را به نفع اسپرمهای Y (پسرزا) یا X (دخترزا) تغییر دهد. ادعا این است که مصرف زیاد سدیم و پتاسیم احتمال پسردار شدن را افزایش میدهد و مصرف زیاد کلسیم و منیزیم برای دختردار شدن توصیه میشود.
مطالعاتی وجود دارند که نشان میدهند رژیم غذایی مادرانی که غنی از سدیم و پتاسیم (برای پسر) یا کلسیم و منیزیم (برای دختر) باشد، میتواند عاملی مؤثر در افزایش احتمال بارداری با جنسیت دلخواه زوجها باشد. (لینک۱)
با وجود این مطالعات دیگر این ادعا را رد میکنند و میگویند وضعیت تغذیهای، مگر در شرایط سوء تغذیه، تاثیری بر نسبت جنسیتی هنگام تولد ندارد. حتی در موارد سوء تغذیه حاد و شدید، مدتی طول میکشد تا اثرات آن ظاهر شود. در واقع در اینجا ادعا این است جنسیت جنین با رژیم غذایی مادر در زمان لقاح مرتبط است. در تحقیقی با استفاده از دادههای مربوط به ۷۴۰ زن بریتانیایی که از جنسیت جنین خود اطلاع نداشتند، نشان داده شد در میان زنانی که در یکسوم بالایی از میزان انرژی دریافتی قبل از بارداری قرار داشتند، ۵۶٪ پسر به دنیا آوردند، در حالی که این میزان در یکسوم پایینی فقط ۴۵٪ بود. این یعنی دریافت میزان بیشتری از انرژی احتمالا بر افزایش احتمال تولد پسر اثر داشته باشد.
حتی در این موارد هم میبینیم که تفاوت درصدها در حد ۱۰ درصد است و از این رو این ادعا که اساسا با خوردن یا نخوردن بعضی مواد غذایی و مکملها میتوان جنسیت نوزاد را تعیین و تضمین کرد بیاساس است.
با وجود این تغذیه در طول بارداری با جنسیت جنین ارتباطی ندارد و این مربوط به زمان لقاح است.
در نهایت پزشکان میگویند دستکاری رژیم غذایی برای انتخاب جنسیت، از نظر علمی تایید نمیشود. بالاخص اگر در این کار زیادهروی شود و به صورت محدودیتهای غذایی و رژیمهای شدید در آید ممکن است به بدن آسیب برساند.
این ماما پوزیشنهای سکس موثر بر دخترزایی یا پسرزایی را هم توضیح میدهد.
این توصیه هم مبتنی بر نظریهای است که در تکمیل و همراه فرضیات شتلز دربارهی ویژگیهای اسپرم ارائه شده است. فرض بر این است که در زمان برقراری ارتباط جنسی عمق دخول میتواند بر سرعت رسیدن اسپرم به دهانه رحم تاثیر بگذارد؛ به این ترتیب که دخول عمیق اسپرم را در نزدیکی محیط قلیایی دهانه رحم تخلیه میکند، و این میتواند به نفع اسپرمهای حامل کروموزوم Y (پسرساز) که سریعتر فرض میشوند، تمام شود. در مقابل، پوزیشنهای با دخول سطحی باعث تخلیه اسپرم در قسمتهای پایینتر واژن با محیط اسیدیتر میشوند، که گفته میشود برای بقای اسپرمهای X (دخترساز) که مقاومتر فرض میشوند، مناسبتر است.
هیچ مدرک علمی معتبر و قابل قبولی وجود ندارد که نشان دهد پوزیشن جنسی تاثیری بر جنسیت نوزاد دارد (لینک).
در رد تفاوتهایی که گفته میشود بین کروموزوم X و Y وجود دارد و راه حلهایی که با فرض این تفاوت بنابر نظر شتلز ارائه میشود، مطالعه مفصلی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که اسپرمهای حامل کروموزوم Y نسبت به اسپرمهای حامل کروموزوم X از نظر فیزیکی، شیمیایی و عملکردی تفاوتهای قابل توجهی ندارند. تفاوت اصلی بین اسپرمهای حامل کروموزوم X و Y در محتوای DNA آنها است. مطالعه نشان داده این تفاوتها ممکن است در بیان ژنها و پروتئینها و بروز برخی بیماریها بهصورت وابسته به جنس تأثیرگذار باشند. بر اساس همین مطالعه تفاوتهای ژنتیکی بین اسپرمهای X و Y بهقدری ناچیز است که نمیتوانند بهطور مؤثر در انتخاب جنسیت فرزند مورد استفاده قرار گیرند.
محققان در مطالعه دیگری هم در سال ۲۰۱۶ نشان دادند که هیچ ارتباطی بین سبک و زمان رابطه جنسی و جنسیت جنین وجود ندارد. در واقع حرکت اسپرم در دستگاه تولیدمثل زنانه فرایندی پیچیده است که تحت تاثیر عواملی مانند تحرک اسپرم، کیفیت مخاط دهانه رحم، و انقباضات رحم قرار دارد، نه صرفاً محل اولیهی تخلیهی اسپرم. در نهایت کارشناسان باروری و سازمانهای پزشکی نقش پوزیشن جنسی را در تعیین جنسیت نوزاد رد میکنند.
با وجود عدم تایید علمی این روشهای سنتی/ طبیعی جذابیت پایدار این روشها احتمالاً ناشی از دسترسی آسان و روشها کمهزینه و غیرتهاجمی آن است، که در تضاد با روشهای علمی کمکباروری (ART) که گران، پیچیده و اغلب دارای چالشهای اخلاقی هستند اما میتوانند جنسیت کودک را تضمین کنند، قرار دارند.
در واقع به گفته متخصصان، کاری که افراد میتوانید در خانه برای انتخاب جنسیت نوزادشان انجام دهند، بسیار محدود و نزدیک به هیچ است، اما والدین میتوانند در آزمایشگاهها جنسیت فرزندان آینده خود را انتخاب و تضمین کنند.
در پزشکی تولید مثل مدرن، دو روش علمی اصلی برای انتخاب جنسیت نوزاد پیش از بارداری وجود دارد: آزمایش ژنتیکی پیش از لانهگزینی (PGT) ( یکی از مراحل بارداری که شامل پیوستن اسپرم و تخمک و اتصال آنها به دیواره رحم است) همراه با لقاح مصنوعی (IVF) و تکنیکهای جداسازی اسپرم. هر دو روش نیازمند استفاده از فناوریهای کمکباروری (ART) هستند.
ترکیب PGT با IVF دقیقترین روش موجود برای انتخاب جنسیت نوزاد است. این روش شامل ایجاد جنین در خارج از بدن و آزمایش ژنتیکی آنها پیش از لانهگزینی است (لینک۱، لینک۲، لینک۳). این روش شامل ایجاد جنین از طریق IVF، نمونهبرداری از آنها در مرحله بلاستوسیست و آزمایش ژنتیکی سلولها برای شناسایی کروموزومهای جنسی (XX برای زن، XY برای مرد) قبل از انتقال جنین با جنسیت مورد نظر است.
PGT بهعنوان دقیقترین روش برای انتخاب جنسیت نوزاد در نظر گرفته میشود و نرخ موفقیت در شناسایی صحیح جنسیت جنین نزدیک به ۱۰۰ درصد است. با این حال، PGT فقط جنسیت جنین منتقلشده را تضمین میکند، نه لزوماً بارداری یا تولد زنده. نرخ موفقیت کلی چرخه IVF/PGT به عوامل متعددی از جمله سن مادر، ذخیره تخمدانی، کیفیت اسپرم، تعداد و کیفیت جنینهای تولیدشده، تخصص کلینیک و عوامل ناباروری زمینهای بستگی دارد.
کارکرد اصلی PGD کاهش خطر تولد کودک مبتلا به يک بيماری ژنتيکی يا ناهنجاری مادرزادی از طریق انتقال جنين سالم و حذف جنينهای حامل بیماریهای جدی ژنتيکی (بدون سقط جنين از رحم مادر ) است.
این روش بسیار پرهزینه و برای بسیاری از افراد دور از دسترس است. در مجموع، یک چرخه IVF با PGT برای انتخاب جنسیت میتواند بین ۱۵ هزار تا ۳۰ هزار دلار باشد. بحث محدودیتهای قانونی و اخلاقی هم در استفاده از این روش برای اهداف غیر پزشکی مطرح است.
جداسازی اسپرم MicroSort
جداسازی اسپرم هم روش دیگری است که برای تاثیرگذاری بر جنسیت فرزند پیش از بارداری استفاده میشود و هدف آن جداسازی اسپرمها بر اساس کروموزوم جنسی آنها قبل از وقوع لقاح است. این تکنیک با نام تجاری MicroSort® شناخته میشود (لینک۱).
در این روش بر اساس تفاوت در محتوای DNA بین اسپرمهای حامل کروموزوم X (مؤثر در تولید جنس مؤنث) و اسپرمهای حامل کروموزوم Y (مؤثر در تولید جنس مذکر) استوار است.
دادههای آزمایشهای بالینی برای تکنیک MicroSort نرخهای موفقیت (غنیسازی نوع اسپرم مورد نظر منجر به تولد نوزاد با آن جنسیت) را بهطور متوسط ۹۳.۵٪ برای انتخاب جنس مؤنث (استفاده از بخش غنیشده با X) و ۸۵.۳٪ برای انتخاب جنس مذکر (استفاده از بخش غنیشده با Y) گزارش کردهاند.
این روش در حال حاضر از سوی FDA تأیید نشده است و برای استفاده بالینی در ایالات متحده در دسترس نیست، اما در کشورهای دیگر یافت میشود.
روش جداسازی اسپرم، عموماً در هر تلاش از یک چرخه کامل IVF/PGT ارزانتر است، با برآوردهایی از ۱,۳۰۰ تا ۴هزار دلار یا بیشتر برای هر روش جداسازی. با این حال، این هزینه معمولاً شامل روش تلقیح بعدی (IUI یا IVF) نمیشود که هزینه کلی را بهطور قابلتوجهی افزایش میدهد. علاوه بر این، ممکن است برای دستیابی به بارداری به چندین چرخه نیاز باشد که هزینه کل را افزایش میدهد.
از این رو چنانچه در این توضیحات آمده روشهای سنتی/ طبیعی با وجود آنکه اغلب تهاجمی و آسیبرسان نیستند، اما تاکید بر موثر بودن یا «تضمینی» بودن آن برای تعیین جنسیت نوزاد نادرست و بدون پایههای علمی است و ممکن است امید واهی تولید کرده و زمان و منابع مالی والدین را هدر دهد. علاوه بر این این تبلیغات گسترده و بالاخص تاکید بر پسرزایی به بازتولید کلیشههای جنسیتی دامن میزند.
از سوی دیگر روشهای علمی جنسیت نوزاد را تضمین میکند اما علاوه بر مشکل پیشین یعنی بازتولید کلیشهها در مواردی که بر اساس ضرورت پزشکی نیست، این روش هم گران است و هم با توجه به موثر بودن آن و آزمایش آن بر روی انسانها بحثهای اخلاق پزشکی به طور جدی در مورد آن مطرح شده و در جریان است و در بسیاری از کشورها انتخاب جنسيت فقط برای بیماریهای وابسته به جنس اجازه داده میشود.
از این رو این ادعا که با راهکارهای مانند خوردن غذاها، نوشیدنیها و مکملهای دارویی مشخص تا پوزیشنهای خاص در حین رابطه، و زمان آمیزش میتوان جنسیت کودک را انتخاب کرد «نادرست» و بدون پشتوانه علمی است.