مطبوعات و رسانهها
نشریات چاپی و آنلاین
ادعای بازگشت «گرگ وحشت» از انقراض
نادرست
روز دوشنبه ۷ آوریل ۲۰۲۵، شرکت «علوم زیستی کولوسال» در دالاس تگزاس اعلام کرد که در پاییز سال گذشته (مهرماه ۱۴۰۳) دو توله از گونه منقرضشده «گرگ وحشت» را باززیستسازی (de-extinct) کردهاست. همچنین مجددا در زمستان امسال (دی ۱۴۰۳) توله سوم به دنیا آمدهاست.
SOUND ON. You’re hearing the first howl of a dire wolf in over 10,000 years. Meet Romulus and Remus—the world’s first de-extinct animals, born on October 1, 2024.
— Colossal Biosciences® (@colossal) April 7, 2025
The dire wolf has been extinct for over 10,000 years. These two wolves were brought back from extinction using… pic.twitter.com/wY4rdOVFRH
مجله تایم با نوشتن تیتر «منقرضشده» و خطزدن روی آن، بسیار جلب توجه کرد. ایلان ماسک هم تصویر جلد تایم را توییت کرد. بلافاصله تایم و نیویورکر گزارشهای تکمیلی و دست اولی منتشر کردند.
— Elon Musk (@elonmusk) April 7, 2025
گرگهای عظیمالجثه خانواده استارک در مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت (Game of Thrones) و رمانهای نغمه یخ و آتش جرج مارتین، از این گونه الهام گرفتهشده و این تولهها، شباهت زیادی با «گوست» گرگ شخصیت جان اسنو دارند. این هم یکی از دیگر فاکتورهایی بود که به پخش جهانی این خبر کمک کرد. تصویر دو تولهگرگ روی «تخت آهن» هم عکاسی شده و تصویرسازی نیست و در هالیوود ریپورتر، همان روز منتشر شد.
در مطبوعات و رسانههای ایران هم این موضوع پوشش داده شد اما چه رسانههای فارسیزبان و چه رسانههای دیگری از سراسر دنیا و همین طور در شبکه های اجتماعی، با ترجمه نهچندان دقیق از خبر علمی از عناوین اغراقآمیز و شبهعلمی مانند «احیای گونه منقرضشده»، «بازگشت گونه منقرض شده به طبیعت»، «بازگشت گرگ افسانهای»، «اولین حیوان نجاتیافته از انقراض» و … استفاده کردند (نمونه۱، نمونه۲، نمونه۳، نمونه۴، نمونه۵، نمونه۶).
در ادامه این ادعاها را بررسی میکنیم اما پیش از هر چیز لازم به ذکر است که مقاله علمی که پژوهشگران شرکت کولوسال، ارائه دادهاند هنوز مراحل همتاداوری را نگذراندهاست و مبنای همه اطلاعات و تحلیلها، اعلانهای خبری و رسانهای این شرکت است نه یک گزارش علمی تایید شده.
در زیستشناسی، یک گونه زمانی «منقرضشده» تلقی میشود که هیچ موجود زندهای از آن باقی نمانده باشد. اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) هم معیار مشخصی دارد: اگر پس از بررسی گسترده در زیستگاههای شناختهشده، اثری از گونه یافت نشود، گونه منقرض اعلام میشود.
طبق این تعریف، گرگ وحشت (Aenocyon dirus) که حدود ۱۲٬۸۰۰ سال پیش منقرض شده، بدون تردید یک گونه منقرضشده محسوب میشود. نه تنها هیچ حیوان زندهای از آن باقی نمانده، بلکه فسیلها، دادههای ژنومی و طبقهبندی تکاملی آن را بهعنوان یک دودمان جدا از گرگ خاکستری (Canis lupus) شناسایی کردهاند. در حقیقت نیای مشترک گرگ خاکستری و گرگ وحشت به حدود ۵ میلیون سال پیش برمیگردد.
تاریخ ۱۵۰ساله کشف گونه «گرگ وحشت» از روی فسیلهای کشف شده در آمریکا:
اولین سنگوارهای که بعدها به دیوگرگ منتسب شد، آروارهای بود که سال ۱۸۵۴ در بستر رود اوهایو نزدیک اِوَنزویلِ ایندیانا پیدا شد و جوزف لیدی آن را 𝘊𝘢𝘯𝘪𝘴 𝘱𝘳𝘪𝘮𝘢𝘦𝘷𝘶𝘴 نامید. نمونه بعدی سال ۱۸۵۷ پیدا شد و یک سال بعد به عنوان گونهای متمایز، 𝘊𝘢𝘯𝘪𝘴 𝘥𝘪𝘳𝘶𝘴 نام گرفت. pic.twitter.com/M1cQO1p60j
— ᴉʌɐɹsoɥʞ uɐɟɹǝ ◆ عرڡاں حـســـروے (@Erfan_khosravi) April 8, 2025
انقراض گرگ وحشت، یک انقراض پسزمینهای (Background Extinction) بودهاست. ویژگیهای خاصی مانند اندازه بزرگ بدن، رژیم غذایی ویژه، محدوده جغرافیایی کوچک یا موقعیت خاص در شبکه غذایی میتوانند آسیبپذیری یک گونه را در برابر تغییرات محیطی افزایش دهد و باعث انقراض زمینهای شود. گرگ وحشت با کاهش منابع غذایی به خصوص پستانداران عظیمالجثه (Megafauna) حدود سیزده هزار سال پیش بهطور کامل از بین رفتهاست.
پستانداران عظیمالجثه در دوره پلیستوسن (Pleistocene) میزیستند، یعنی از ۲/۶ میلیون سال پیش تا حدود ۱۱٬۷۰۰ سال پیش. در این بازه زمانی، گونههایی مانند ماموت پشمالو، تنبل زمینی عظیم، ببر دندانخنجری و گوزنهای ژیگانتیک در سراسر قارههای مختلف پراکنده بودند. گرگ وحشت در پلیستوسن پسین، شکارچی غالب آمریکای شمالی بود. انقراض این غولهای پستاندار همزمان با پایان آخرین عصر یخبندان و کاهش طعمه رخ داد.
برای آنکه یک گونه «از انقراض نجات یابد»، باید بهنوعی دوباره به زندگی بازگردد، یعنی موجوداتی با همان ساختار ژنتیکی و توانایی زیستی ایجاد شوند که بتوانند بهطور طبیعی تولیدمثل کنند. اما آنچه در مورد گرگ وحشت رخ داده، چیزی بسیار متفاوت است.
در پروژه شرکت کولوسال، تعدادی ژن از گرگ وحشت را در ژنوم یک گرگ خاکستری زنده وارد کرده است—آن هم تنها ۲۰ ویرایش ژنی در ۱۴ ژن. این در حالی است که بر اساس مطالعات ژنومی معتبر، گرگ وحشت و گرگ خاکستری بیش از ۵ تا ۶ میلیون سال پیش از هم جدا شدهاند. فاصله ژنتیکی این دو گونه آنقدر زیاد است که ایجاد موجودی واقعاً معادل Aenocyon dirus با این تعداد تغییر ژنی، از نظر علمی ناممکن است. مبنای این تغییرات هم اطلاعات ژنتیکی بهدست آمده از دو فسیل متفاوت، یکی از ۷۲هزار سال پیش و دیگری از ۱۳هزار سال پیش بودهاست.
پروژههایی که با هدف باززیستسازی گونهها طراحی میشوند (De-extinction)، معمولاً سه رویکرد دارند:
اما پروژه شرکت کولوسال، نه به بازسازی کامل ژنوم گرگ وحشت منجر شده، نه رفتار و زیستبوم آن را احیا کرده و نه شواهدی علمی برای موفقیت در بازسازی عملکرد بومشناختیاش ارائه دادهاست. یعنی نمیتواند در طبیعت بهطور خودسازگار دوام بیاورد. آنچه تولید شده، در بهترین حالت، یک گرگ خاکستری اصلاحشده ژنتیکی با چند ژن شبیه به گرگ وحشت است—نه خود گونه منقرضشده.
به عبارت دقیقتر استفاده از اصطلاح «گرگ وحشت» (Dire Wolf) برای نامیدن Canis lupus اصلاحشده ژنتیکی شرکت کولوسال، با توجه به طبقهبندی تثبیتشده و فاصله ژنتیکی عمیق، از نظر علمی نادرست و گمراهکننده بوده و شبهعلمی است.
شرکت کولوسال Colossal Biosciences یک استارتاپ زیستفناوری آمریکایی که با شعار «احیای گونههای منقرضشده» شناخته میشود و پیشتر پروژههایی مانند بازگرداندن ماموت پشمالو و ببر تاسمانی را نیز مطرح کرده بود. این شرکت را بن لَم (Ben Lamm)، کارآفرین حوزه فناوری و جورج چرچ (George Church)، استاد ژنتیک در دانشگاه هاروارد و یکی از پیشگامان ویرایش ژن با فناوری انقلابی CRISPR تاسیس کردهاند. تیم علمی این پروژه متشکل از زیستشناسان مولکولی، متخصصان پالئوژنومیک و مهندسان زیستی است که برخی از آنها سابقه پژوهش در دانشگاههای تراز اول مانند MIT را دارند.
از راست به چپ به راست: بن لم، موسس کولوسال، جورج چرچ، استاد ژنتیک هاروارد و همبنیانگذار شرکت و بت شاپیرو مدیر ارشد علمی به همراه روموس و رومولوس، تولههایی که حالا شش ماهه هستند..
با وجود نقدهای علمی بر ادعاهای رسانهای شرکت و استفاده از مفاهیم شبهعلمی برای بازاریابی (مارکتینگ) و جذب سرمایه، نمیتوان اهمیت فنی این پروژه را نادیده گرفت. استخراج و فعالسازی بخشهایی از ژنوم فسیلشده، و پیادهسازی آن در سلولهای زنده، گامی مهم در مرزهای فناوری زیستی و ژندرمانی است—حتی اگر نتیجه، بازگشت کامل یک گونه نباشد. این پروژهها، فارغ از جنبههای تبلیغاتی، میتوانند زمینهساز توسعه فناوریهای پیشرفته برای حفاظت از گونههای در خطر انقراض یا درمان بیماریهای ارثی ژنتیکی، پیش از تولد در آینده شوند.
برخلاف بیشتر مطبوعات و رسانههای ایرانی که در بالا اشاره شد، ایرنا و زومیت گزارشهای کمتر هیجانی و دقیقتری ارائه دادند.
بنابراین بر اساس دادههای ژنتیکی، طبقهبندی تکاملی و معیارهای زیستی، ادعای «نجات گرگ وحشت از انقراض» شبهعلمی محسوب شده و از فکتنامه نشان نادرست میگیرد.