علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در اولین سخنرانی عمومی خود بعد از سرنگونی حکومت بشار اسد، به سابقه روابط دوجانبه و بدهوبستانهای دو کشور از دهه ۱۳۶۰ تا امروز اشاره کرد و گفت: «ما به دولت سوریه کمک کردیم لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حسّاسی، دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد.»
او میگوید پیش از اینکه ایران به دولت سوریه کمک کند، در یک مقطع حساس جنگ ایران و عراق، دولت سوریه به ایران کمک حیاتی کرد تا موقعیت ایران را در بازار نفت تثبیت کند.
حالا با سقوط دولت سوریه، یک سوال مهم مطرح است. جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته چقدر در سوریه هزینه کرده است؟
به دلیل کمبود دادههای مستند، پاسخ قاطع به این سوال ممکن نیست، اما در این گزارش تلاش کردهایم با استناد به گزارشها و اطلاعات پراکنده، تصویری از ابعاد اقتصادی روابط ایران و سوریه ترسیم کنیم؛ از نفت رایگان تا هزینههای نظامی و امنیتی، کمکهای «بشردوستانه»، پروژههای عمرانی، صادرات و واردات و حتی راهاندازی کارخانه خودروسازی.
بررسی سابقه روابط اقتصادی ایران و سوریه در ۴۰ سال گذشته نشان میدهد که با رابطهای سر راست با ملاحظات اقتصادی بر پایه کسب سود و انتفاع مالی روبرو نیستیم.
این وضعیت پیچیده و مبهم روابط اقتصادی دو کشور در بخشی از سخنرانی آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی پس از سقوط حکومت بشار اسد نیز نمود یافت. او در بخشی از اظهارات خود به کمکهای حکومت سوریه به ایران در زمان جنگ ایران و عراق اشاره کرد.
«ما به دولت سوریه کمک کردیم لگن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حسّاسی، دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد؛ این را اغلب اطلاع ندارند. در بحبوحهی جنگ، در بحبوحهی دفاع مقدّس، آن وقتی که همه برای صدام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیینکنندهی بزرگی به نفع ما و علیه صدام انجام داد؛ و آن، این بود که لولهی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت در کیسهی صدام، قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت این نفتی که برای صدام است، جریان پیدا کند. چقدر نفت از اینجا میرفت؟ روزی یک میلیون بشکه. روزی یک میلیون بشکه نفت از این لوله میرفت به طرف مدیترانه. خود دولت سوریه هم از عبور این مسیر، بهاصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت که از آن پول هم صرفنظر کرد. البتّه عوضش را از ما گرفت؛ یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بیعوض نگذاشت. [پس] اول آنها کمک کردند به ما. این یک.»
«تهران - دمشق» طی این سالها در حوزه مبادلات تجاری و اقتصادی در دو سطح پنهان و آشکار روابطی داشتهاند که بدون پرداختن به وجه پنهان این رابطه و تنها با اتکا به دادههای آماری بخش آشکار، نمیتوان تصویری واضح از این رابطه ارائه کرد.
البته مشکل اصلی اینجاست که بخش پنهان این رابطه، شفافیت لازم و آمار قابل اتکایی ندارد. با این حال میتوان از طریق نشانهها، اظهارنظر مقامها یا گزارشهای رسانهای تا حدودی به این بخش تاریک نور تاباند.
۲۰، ۳۰ میلیارد دلار یا بیشتر؛ ایران چقدر در سوریه هزینه کرده است؟
مشهورترین نقل قول در خصوص رابطه مالی ایران سوریه در سالهای اخیر، از آن حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده سابق ادوار مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم است که برای نخستینبار در واپسین روزهای سال ۱۳۹۸، در گفتوگو با اعتماد آنلاین گفت: «ما شاید ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار به سوریه پول دادیم و باید از سوریه پس بگیریم. پول این ملت آنجا هزینه شده است.» این اظهار نظر همان زمان با استقبال رسانهها روبرو شد.
این رقم در روزهای اخیر و پس از تحولات سیاسی در سوریه با نوشته بهرام پارسایی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در شبکه اجتماعی ایکس، باز خبرساز شد.
این نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی نوشته بود:
«تا زمانی که مجلس بودم بدهی سوریه بشار اسد به ایران ۳۰ میلیارد دلار بود که بر خلاف اصل هشتادم قانون اساسی به تصویب مجلس نرسیده بود.»
تا زمانی که مجلس بودم بدهی #سوریه #بشار_اسد به #ایران ۳۰میلیارد دلار بود که بر خلاف اصل هشتادم #قانون_اساسی به تصویب مجلس نرسیده بود!
— بهرام پارسائی (@ParsaeiB) December 6, 2024
به دلار ۷۰ هزار تومان برابر است با
۲٫۱۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ بیش از دو
کادریلیون (quadrillion) یعنی دو هزار تریلیون تومان!
تکلیف این مبلغ کلان چیست؟ pic.twitter.com/v8uWpifhZS
به دلیل نامشخص بودن روش برآورد این ارقام و نبود دسترسی به اطلاعات، فکتنامه نمیتوند این اعداد و ارقام را بطور مستقل تایید کند، اما اگر فرض را بر درستی آنها بگذاریم باید انتظار داشت این رقم در سالهای پس از پایان کار مجلس دهم در سال ۱۳۹۹، با توجه به تداوم مراودات ایران و سوریه، تغییر کرده باشد.
اما این رقم، تنها برآورد و تخمین از حمایتهای مالی ایران از سوریه طی سالهای بالاگرفتن درگیری و جنگ داخلی در این کشور نیست. جسی شاهین، سخنگوی استفان دی میستورا، نماینده سازمان ملل در امور سوریه سال ۲۰۱۵ در گفتوگو با بلومبرگ گفته بود: «ایران، سالانه ۶ میلیارد دلار برای حمایت از رژیم اسد هزینه میکند.» روزنامه جروزالم پست همان زمان با بازنشر گزارش بلومبرگ، به نقل از کارشناسانی دیگر تخمین زده بود که رقم حمایت ایران از رژیم اسد، رقم بسیار بالاتری است و سالانه به حدود ۱۴ تا ۱۵ میلیارد دلار کمک نظامی بالغ میشود.
«ندیم شهادی»، استاد اقتصاد در دانشگاه تافتس در ماساچوست آمریکا سال ۱۳۹۶ در گفتوگویی با بیبیسی فارسی، برآورد کرده بود در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳، ایران بین ۱۴ تا ۱۵ میلیارد دلار به سوریه کمک کرده است.
فاصله بزرگ از ۶ تا ۱۵ میلیارد دلار به عنوان ارزش کمکهای سالانه ایران به سوریه نشان میدهد که تا چه اندازه این روابط مبهم و پیچیده بوده است.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۲۰۱۶ میلادی (۱۳۹۵ خورشیدی) در جریان سخنرانی در یک نشست با موضوع حمایت از سوریه که از سوی وزارت توسعه بینالمللی بریتانیا در لندن برگزار میشد، رقم «کمکهای بشردوستانه» ایران به سوریه در طول جنگ این کشور را حدود ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار عنوان کرد.
ارسال غذا، دارو، تجهیزات پزشکی و بیمارستانی، آمبولانس و اقلام مصرفی از این دست، بخشی از کمکهایی بود که ظریف به آن اشاره کرد.
چهار دهه نفت رایگان
مهمترین محور رابطه اقتصادی ایران - سوریه در تمام بیشتر از چهار دهه گذشته، نفت بوده است؛ رابطهای که مورد اشاره رهبر جمهوری اسلامی هم بود و با تصمیمی سیاسی آغاز شد. در خرداد سال ۱۳۶۳، قانونی در مجلس شورای اسلامی وقت به ریاست اکبر هاشمی رفسنجانی به تصویب رسید که بر اساس آن مقدار یک میلیون تن نفت خام سبک ایران به صورت مجانی در اختیار دولت سوریه قرار میگرفت. هدف از این اقدام در متن قانون، «مخارج جنگ با اسرائیل» عنوان شده بود.
همچنین بر اساس آن قانون تا مقدار ۵ میلیون تن نفت خام سبک ایران با تخفیف ۲/۵ دلار در هر بشکه نیز به دولت سوریه فروخته میشد.
ماده دیگری از این قانون، استمهال و تقسیط ۹۹۳ میلیون دلار بدهی دولت سوریه به جمهوری اسلامی ایران بود.
نیمه مرداد سال ۱۳۶۴، این قانون و ارسال نفت رایگان و فروش نفت با تخفیف برای یک سال دیگر تمدید و تصویب شد، اما دیگر از عبارت مخارج جنگ به اسرائیل خبری نبود.
رابطه فروش نفت و فرآورده بین ایران و سوریه حتی تا آخرین لحظات حیات رژیم سیاسی اسد در سوریه برقرار بود، تا آنجا که بر اساس گزارشهای رسانهای به نقل از وبسایت ردیابی کشتی تانکر ترکرز، یک نفتکش حامل یک میلیون بشکه نفت ایران که در راه رسیدن به سوریه بود، با اعلام خبر سقوط دولت اسد از میانه راه بازگشت.
هر چند رقم دقیقی از میزان صادرات نفت ایران به سوریه در قالب گزارشهای رسمی منتشر نشده، اما طی سالهای اخیر هر از گاهی برآوردهایی از میزان صادرات نفت ایران منتشر شده و اخباری از ارسال و صادرات نفت ایران به سوریه به رسانهها راه یافته است.
از جمله، موسسه خاورمیانه (MEI) در سال ۲۰۱۹ در گزارشی میانگین ارسال نفت ایران به سوریه طی سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۸ را ماهانه دو میلیون بشکه تخمین زد. گزارشنویس موسسه خاورمیانه با کنار هم گذاشتن تصاویر ماهوارهای، دادههای سازمان اطلاعات آمریکا و میانگین قیمت نفت در این دوره زمانی نتیجه گرفته که مجموع ارزش نفت ارسالی ایران به سوریه طی سالهای یادشده بالغ بر ۱۰/۳ میلیارد دلار بوده است.
تجارت محدود، نامتناسب با نزدیکیهای سیاسی
بخش دیگری از روابط اقتصادی دو کشور در قالب خطوط اعتباری تخصیص داده شده صورتبندی شده است. صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۱۶ میلادی با انتشار مطالعهای که بر ابعاد اقتصادی درگیریهای سوریه متمرکز بود، ارزش خطوط اعتباری اختصاص یافته از سوی ایران در سه سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ را مجموعا در حدود ۶ میلیارد دلار تخمین زد.
برخی گزارشهای رسانهای مجموع ارزش خطوط اعتباری ایران برای تجارت و سرمایهگذاری در سوریه را طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۶ میلادی ۶/۶ میلیارد دلار ارزیابی کرده و از اضافهشدن یک میلیارد دلار اعتبار دیگر در سال ۲۰۱۷ میلادی خبر دادند.
با وجود نزدیکیهای سیاسی تهران و دمشق در سالهای گذشته، تجارت بین دو کشور اما طی همین سالها روندی نزولی را دنبال کرده است که جنگ و درگیری میتواند یکی از دلایل اصلی این نزول باشد.
بر اساس اعلام «عبدالامیر ربیهاوی»، مدیرکل دفتر غرب آسیا سازمان توسعه تجارت ایران، در گفتوگو با ایلنا، ارزش صادرات ایران به سوریه در هفت ماهه نخست ۱۴۰۳ به ۷۸ میلیون دلار کاهش پیدا کرد. این رقم در مدت مشابه پارسال ۹۰ میلیون دلار بود.
این مقام سازمان توسعه تجارت همچنین با توجه به اتفاقات سوریه گفت: «هدفگذاری ایران برای صادرات ۵۰۰ میلیون دلاری به سوریه در سال جاری عملا شدنی نیست و همه چیز درباره سوریه مبهم است.»
بر اساس گزارش وب سایت اتاق بازرگانی تهران به نقل از دادههای گمرک ایران، ارزش تجارت خارجی بین تهران دمشق در سال ۱۴۰۲، کمی بیشتر از ۱۷۵ میلیون دلار بود که حدود ۱۴۰ میلیون دلار از آن، صادرات ایران به سوریه بود و مابقی یعنی نزدیک به ۳۵ میلیون دلار از این رقم را واردات ایران از سوریه، تشکیل میداد.
بر اساس گزارش خبرگزاری تسنیم و بر پایه دادههای گمرک ایران، تجارت بین ایران و سوریه در سال ۱۳۸۸، بالغ بر ۵۱۶ میلیون دلار بود که طی این سالها روندی نزولی داشت.
سایپای سوریه؛ قربانی ۵۰ میلیون دلاری
محور دیگر روابط اقتصادی ایران و سوریه به سرمایهگذاریهای ایران در این کشور بازمیگردد که در چند حوزه متمرکز است.
سرمایهگذاری ۵۰ میلیون دلاری خودروسازی سایپا در سوریه با نام سیویکو (سایت تولیدی سایپا در سوریه)، مشهورترین مورد از این دست سرمایهگذاریهاست که از همان ابتدا منتقدانی داشت که آن را سرمایهگذاری دستوری با ملاحظات سیاسی مینامیدند و حال برخی درباره سرنوشت آن میپرسند.
سهم سایپا از این سایت مونتاژ خودروهای ساخت این شرکت، ۸۰ درصد بود و عملا در یک سال گذشته از تولید بازمانده بود. حمله اسرائیل به این کارخانه در مهرماه ۱۴۰۳ نیز آسیبهایی جدی به این سرمایهگذاری ایرانی سوری وارد آورد.
گذشته از این مشهورترین سرمایهگذاری ایران در سوریه، چند حوزه دیگر در سوریه طی این سالها زمینههای مورد علاقه ایرانیها بوده است. ساخت و بازسازی پالایشگاهها، نوسازی و ساخت نیروگاههای برق، سرمایهگذاری در زمینه بهرهبرداری معادن فسفات و شهرکسازی و ساخت مجتمعهای مسکونی از جمله این حوزهها هستند.
سرمایهگذاریهایی پنهان از چشم آمار
اجاره بندر لاذقیه و سرمایهگذاری ایران برای استفاده از امکانات بندری و انبارداری این بندر، بخشی از این همکاریهاست، هر چند هیچگاه جزییاتی از رقم این قرارداد و واگذاری آن به ایران منتشر نشد.
آسیا تایمز در سال ۲۰۱۹ با انتشار گزارشی درباره اجاره بندر لاذقیه، همچنین از انعقاد قرارداد ساخت ۲۰۰ هزار واحد مسکونی و همچنین در اختیار گذاشتن ۵ هزار هکتار اراضی کشاورزی در نزدیکی فرودگاه دمشق به طرفهای ایرانی خبر داد.
بازسازی و ساخت نیروگاههای برق در شهرهای مختلف سوریه از جمله در بانیاس، لاذقیه، تشرین و جندر در حمص، از جمله پروژههایی است که مپنا و آذرآب طی این سالها عهدهدار انجامشان بودهاند.
خبرگزاری ایرنا در حاشیه خبری مربوط به برخی پروژههای ایران در سوریه که در سال ۱۳۸۵ منتشر کرد، مجموع ارزش پروژههای صنعتی متعددی را که شرکتهای ایرانی در سوریه در اختیار داشتند، بالغ بر ۹۰۰ میلیون دلار اعلام کرد و احداث کارخانه سیمان، سیلوهای بتونی انبار غلات، توسعه و نوسازی نیروگاه بانیاس، بازسازی
پالایشگاه بانیاس، پروژههای انتقال انرژی و خط تولید خودروی سمند را از جمله این پروژهها برشمرد.
ستار محمودی، سرپرست وقت وزارت نیرو نیز در شهریور ۹۶، ارزش تفاهنامههای بین ایران و سوریه را بیش از چند صد میلیون یورو اعلام کرد.
بهرهبرداری از معادن فسفات سوریه از دیگر حوزههایی است که در سالهای گذشته اخبار مختلفی درباره آن منتشر شده است؛ از جمله در گفتوگوی تلویزیونی رستم قاسمی، وزیر نفت دولت محمود احمدینژاد که در بهار سال ۱۴۰۰ تاکید کرد: «هر هزینهای در سوریه کردیم، مابهازای آن را میگیریم. قرارداد ما با سوریه بسیار خوب است؛ سوریه معدنهای فسفات دارد و قرار است هزار میلیارد تن فسفات به ما بدهد.»
البته او بعدتر مجبور شد عدد اعلام شده در آن گفتوگو را اصلاح کند و آن را به تنها «یک میلیارد تن» کاهش داد.
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز در اردیبهشت سال ۱۴۰۲ و در آستانه سفر ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری پیشین ایران به سوریه در گفتوگو با تجارت نیوز ابراز امیدواری کرده بود که تکلیف بدهی تقریبی ۳۰ میلیارد دلاری سوریه به ایران مشخص شود.
این نماینده پیشین مجلس حتی از توافق دو کشور بر سر استفاده از پنج راهکار برای پرداخت این بدهی خبر داده و گفته بود، استفاده از یک گاوداری، پنج هزار هکتار زمین، معادن فسفات، چاه نفت و یک طرح مخابراتی از جمله این راهکارها هستند که بر اساس اعلام فلاحتپیشه، هیچکدام تا زمان انجام آن مصاحبه به نتیجه نرسیده بودند.
سنگینی سایه ملاحظات سیاسی و امنیتی بر سر روابط اقتصادی ایران و سوریه چنان است که رسیدن به عدد و رقمهای دقیق از میزان بدهی، مراودات تجاری و سرمایهگذاریهای اقتصادی را ناممکن میکند، از این رو سرنوشت مطالبات ایران از سوریه و قراردادهای فیمابین تهران دمشق در دوره ریاست اسد، و همچنین مسیر پیگیری این حق و حقوق نامعلوم باقی خواهد ماند.