شبکههای اجتماعی
تلگرام، توییتر، اینستاگرام، فیسبوک،...
محمدرضا شاه تنها شاه ایران بود که به حج رفت.
درست
در شبکههای اجتماعی مختلف، ویدیوها و عکسهایی از سفر حج محمدرضا پهلوی منتشر شده با این توضیح که «محمدرضا شاه تنها شاه شیعه [ایران] بود که به حج رفت». (لینک۱، لینک۲)
🎥 «حاج محمد رضا» ، ظاهراً تنها شاه ایران بوده که به حج رفته است
— Akbar Ganji (@GanjiAkbar) July 10, 2024
«حاج محمدرضا» یک شیعه معتقد بود و می گفت من یک «مسلمان فناتیک» هستم. برای ائمه مراسم عزاداری برگزار می کرد.
«حاج محمد رضا» ادعاهایی داشت که هیچ یک را خمینی و خامنه ای نکرده اند. می گفت بارها و بارها شاهد معجزات… pic.twitter.com/Ib6qlrZTs7
این ادعا به این صورت که او تنها شاه ایران است که به حج رفته هم در کانالهایی مانند بیسیمچی مدیا تکرار شدهاست.
اما این ادعا چقدر صحت دارد؟ آیا هیچ یک شاهان ایران پیش از محمدرضا پهلوی به سفر حج نرفته بودند؟
تقریبا میتوان گفت بله. برای پاسخ دقیق به این سوال، نگاهی گذرا به تاریخ ایران در ۱۴۰۰ سال گذشته از زمان ظهور اسلام تاکنون انداختیم:
در فاصله میان فروپاشی امپراتوری ساسانی (۶۵۱ میلادی) و به قدرت رسیدن حکومت شیعی صفویه (۱۵۰۱ میلادی)، سلسلههای متعددی در بخشهای مختلف ایران فرمانروایی کردند. بسیاری از آنان در واقع حکومتهای محلی بودند و نمیتوان آنان را پادشاهان سرزمین ایران دانست.
در دوره اموی (حدود یک قرن) حکومت محلی در ایران نداریم و قدرت در دمشق متمرکز است. با ظهور عباسیان و انتقال قدرت به بغداد (اواسط قرن دوم هجری) حکومتهای محلی که عموما خراجگذار خلیفه در بغداد بودند و بهنام او خطبه می خوانند در بخشهایی از ایران یا حتی تمام سرزمین مرکزی فلات ایران ظهور کردند؛ طاهریان، صفاریان، سامانیان، آل زیار، آل بویه، غزنویان، سلجوقیان و … این وضع تا قرن هفتم هجری و حمله مغول ادامه داشت.
با این وجود می توان برای یک مورد استثنا قائل شد؛ سلجوقیان.
سلجوقیان قبایل ترکمن بودند که در نیمه اول قرن پنجم، یک امپراطوری وسیع تشکیل دهند که از ماوراءالنهر، خراسان، فارس، اصفهان، ری، همدان، گرگان، طبرستان تا عراق را در بر میگرفت. سلجوقیان سنی بودند و روابط خوبی با خلفای عباسی در بغداد داشتند. از این رو تقریبا در تمام مدت حکومت خود به صورت متحدان مذهبی و حتی سیاسی خلفای عباسی، عمل کردند. از آنان مشروعیت میگرفتند و برای افزایش اعتبار خلفای عباسی در برابر خلفای شیعه فاطمی در مصر، از امکانات نظامی و اقتصادی خود بهره میبردند.
آلب ارسلان، از سلاطین مهم سلجوقی تلاش زیادی برای امنیت مسیرهای حج کرد و بعد از مدتها توقف، حج از مسیر عراق را به راه انداخت، شریف مکه (به علویان حاکم شهر مکه شریف میگفتند) را به واسطه صلههایی که برای آنان میفرستاد مجاب کرد که به نام خلیفه عباسی و سلطان سلجوقی خطبه بخواند و حتی سپاهی برای حمایت از شریف به مکه فرستاد. این وضعیت در زمان ملکشاه سلجوقی هم ادامه یافت. (تاریخ ابنخلدون)
ملکشاه سلجوقی، «شخصاً امور حجاج و نظارت بر حرکت آنان از عراق به سمت حجاز را بر عهده گرفت. او خود همراه حجاج از بغداد بیرون میآمد و تا عُذَیب (مکانی در عراق در مسیر حج کوفه در نزدیکی کوفه و به آن اثیب القوادس هم میگویند.) در سال ۴۸۰ همراه کاروان بود.» (فصلنامه میقات حج دوره ۲۷، شماره ۱۰۸ )
در این میان دو روایت از سفر حج ملکشاه سلجوقی وجود دارد.
در کتاب قوانین السنین و الاعوام، نوشته سید عبدالحسین حسینی خاتونآبادی، محدث و مورخ دوره صفویه آمده، ملکشاه سلجوقی در سال ۴۴۹ ه.ق به حج رفته است.
آغاز سلطنت ملکشاه سلجوقی در سال ۴۶۵ ه.ق بود و تا سال ۴۸۵ ه.ق ادامه داشت. از این رو این روایت از حج او مربوط به پیش از دوران سلطنتاش بود. با وجود این بر اساس منابع موجود (جلد هشتم تاریخ جامع ایران) ملکشاه زمانی که در سال ۴۶۵ به سلطنت رسید ۱۸ ساله بود. او متولد سال ۴۴۷ ه.ق است و بنابراین در سال ۴۴۹، دوساله بوده و نمیتوانسته به سفر حج برود و خیرات کند.
همچنین با استناد به کتاب نزهه القلوب؛ حمدالله مستوفی، ملکشاه سلجوقی در سال ۴۸۱ به حج رفته است. در مقالهای در شماره چهاردهم پژوهشنامه تاریخ، به قلم ابوالحسن شهواری، استادیار دانشگاه پیام نور گلستان، با استناد به نزهه القلوب آمده که در سال ۴۸۱ ه.ق ملکشاه به سفر حج رفت.
با وجود این بر اساس منابع تاریخی دیگر از جمله جلد هشتم تاریخ جامع ایران نوشته کاظم موسوی بجنوردی و سلجوقنامه ملکشاه در سال ۴۸۱ در حال کشورگشایی در بخارا و سمرقند بود و در این منابع به سفر حج ملکشاه اشارهای نشده است.
خیر؛ پس از حمله مغول، مدتی سرزمین ایران بدون قدرت مرکزی بود (دوره ایلخانی) تا اینکه جانشینان تیمور در ایران امپراتوری تیموری را تاسیس کردند. از آنها هم هیچ پادشاهی به سفر حج نرفت.
تیموریان پیرو مذهب حنفی بودند و تيمور و شاهرخ، از ميان اميران تيموری توجه ویژهای به مکه و مدينه و دغدغه امنيت مسير حج، ارسال اوقاف و صدقات و یا ارسال جامه به کعبه را داشتند، «تيمور خود را احیا کننده اسلام در سده هشتم میدانست و نبردهایش را با عنوان جهاد انجام میداد.» با وجود این خبری از سفر حج او و یا حتی تمایلاش به این کار هم در دست نیست.
بر اساس بعضی منابع شاهرخ در سال ۸۴۳ قمری سفیری به مصر اعزام کرد تا درخواست خود را برای سفر حج و تهيه جامه كعبه با سلطان مصر، ملك ظاهر مطرح کند. ملک ظاهر به او اجازه داد تا هر زمان که بخواهد سفر حج را انجام دهد. شاهرخ در سال ۸۴۷ قمری قصد حج کرد؛ اما به دلیل بیماری نتوانست سفر را انجام دهد. به دستور او جامه کعبه را، که در شهر يزد تهيه شده بود، به همراه هیئتی از بزرگان تیموری به مصر فرستادند. (پژوهشنامه حج و زيارت سال چهارم، شماره اول بهار و تابستان 1398 صفحات ۱۰۷ ـ ۱۲۴)
از این رو حاکمان تیموری به حج نرفتند.
خیر. در دوره صفوی هیچ پادشاهی به سفر حج نرفت.
در زمان صفویه شیعه تبدیل به مذهب رسمی ایرانیان شد. شاهان صفوی در ایران توجه ویژه به سفرهای زیارتی داشتند و دائم در حال سفر به شهر مشهد و عتبات عالیات، از جمله کربلا و نجف بودند که در تصرف صفویان بود.
با وجود این در دوره صفویه، سرزمین مکه تحت سیطره عثمانیان سنی بود و ایرانیان شیعه برای رفتن به حج، باید از خاک عثمانی عبور میکردند، تا به سرزمین مکه برسند. با توجه به اختلافات دو پادشاهی این کار همواره با دشواریهایی مواجه بوده و متناسب با این که مناسبات سیاسی در هر دوره به چه صورت بود گاه کمی آسانتر و گاه سختتر میشد.
در شرح دشواریهای حج ایرانیان در این دوره، صفورا فضلاللهی در صفحه ۹۸۹ کتاب «حج و سفرنامههای دوره قاجار»، آورده؛ عثمانیها در ۱۵۶۸م (۹۸۵ه.ق) معصوم بيگ وزير صفوى را به قتل رساندند. او عازم سفر حج بود و عثمانیها «اعراب باديهنشين» را مسئول قتل او اعلام كردند.
در سال ۱۵۸۰ م (۹۹۷ه.ق) هم عدهاى از زائران ایرانی متهم شدند كه عاملان دولت صفوی هستند تا در سفر حج به تبليغ کنند و همگی دستگير و اعدام شدند.
در منابع تاریخی به کرات از سفر شاهان صفوی به عتبات عالیات سخن گفته شد، اما درباره سفر حج چیزی به چشم نمیخورد.
در دوره افشاریه و زندیه هیچ پادشاهی به سفر حج نرفت.
مخالفت دولت عثمانی و علمای سنی با حاجیان ایرانی که از دوره صفویه شدت گرفته بود در دوره افشاریه سختتر شد و زمانی که نادر شاه با دولت عثمانی در جنگ بود، در حرمین اعلام شد که همه خطیبان به طور رسمی در منابر، «شیعیان را لعن کنند». مسیرهایی هم که برای این سفر وجود داشت طولانی و ناامن بود.
نادرشاه افشار (۱۷۳۶–۱۷۴۷ میلادی) در داخل کشور دست به اصلاحات مذهبی زد. مثلا سبّ و لعن مخالفان از جانب شیعیان را لغو کرد و از سوی دیگر تلاش کرد تا عثمانیها را مجاب کند فقه جعفری را کنار مذاهب چهارگانه اهل سنت به رسمیت بشناسد، اما موفق نشد.
در دوران زندیه (۱۷۵۱ –۱۷۹۴ میلادی ) هم تغییرات چندانی در وضعیت حجگزاران به وجود نیامد و اختلافات مذهبی با ترکان عثمانی مشکلی بزرگ بر سر راه زائران بود.
بنابراین در این دورهها هم تعداد کمی از ایرانیان به سفر حج رفتند و نام شاهان ایران در این تعداد معدود دیده نمیشود.
در دوره قاجاریان هیچ پادشاهی به سفر حج نرفت.
در اوايل قرن ۱۹ میلادی فقط چند صد ايرانى توانسته بودند به سفر زيارتی مكه بروند اما با آغاز قرن بيستم اين تعداد به هشت هزار تن يا بيشتر رسيد.
صفورا فضلاللهی در کتاب «حج و سفرنامههای دوره قاجار» عوامل ژئوپلیتیک و عوامل تکنولوژیک را در این میان موثر میداند. به نوشته او از جمله عوامل ژئوپلیتیک افزايش امنيت زائران ایرانی در نتيجه بهبود روابط ايران با امپراتورى عثمانى حاصل بوده و عوامل تكنولوژيكی هم مربوط به بهبود سيستم حمل و نقل مخصوصا راه آهن و کشتیهای بخار میشد.
با افزایش سفرها، حجنامهنویسی در دوران قاجار گسترش پیدا کرد، به طوری که شمار سفرنامهها در ۲۵ سال انتهاى قرن نوزدهم به شكل چشمگيرى افزايش میيابد. مجموعه ۸ جلدی «پنجاه سفرنامه حج قاجاری» بعضی از این سفرنامهها را گرد آورده است.
با وجود این نام هیچ یک از شاهان قاجار هم میان مسافران مکه دیده نمیشود.
وقارالدوله همسر ناصرالدين شاه، كه در سال ۱۳۱۷ شمسی سه سال پس از كشته شدن شوهرش به مکه میرود و در بخشی از سفرنامه خود که به نام «کتاب روزنامه سفر عتبات و مکه» منتشر شده مینویسد:
«همه را فراموش كردم و مشغول شدم به لعنت كردن به رضای كرمانی آتش گرفته و بميرم برای شاه، هميشه میفرمود، هر وقت باشد من مكه میروم. ای كاش كه حالا زنده بود و اين سفر مكه معظمه را من در ركاب مباركش آمده بودم».
این بخش از سفرنامه وقارالدوله تلویحا تاکید میکند که ناصرالدین شاه به مکه نرفته است.
مجید عبدامین، مصحح و پژوهشگر تاریخ که کتاب «روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه» با تصحیح و ویرایش او و نسرین خلیلی منتشر شده میگوید:
«در واقع [ناصرالدین] شاه فقط به عتبات سفر کرد. چون در آن موقع سفر به مکه بسیار مشکل و دشوار بود. شاه باید به استانبول میرفت و در آنجا از راه دریا سفر میکرد که در کل پروسه دشواری را به دنبال داشت. علاوه بر اینکه لشکری از ملازمان و همراهان شاه را در سفر عتبات همراهی میکرد که بردن این لشکر در سفرهای دور و درازتر بسیار دشوار و هزینهبر و حتی غیر ممکن بود».
رضا شاه پهلوی هم تنها یک سفر خارجی داشت و در روز ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ به ترکیه رفت.
دومین شاه پهلوی، محمدرضا، اولین شاه ایران بود که به سفر حج رفت.
بر اساس فهرست سفرهای خارجی محمدرضا پهلوی، او در مجموع چهار سفر به عربستان سعودی داشته است. به جز این موارد، یک گزارش ویدیویی از یک سفر محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۵۳ به مکه و مدینه وجود دارد. عکسهای منتشر شده در شبکه های اجتماعی مربوط به سفر ۱۳۵۳ است.
محمدرضا پهلوی پیش از آن برای اولین بار در ۲۱ اسفند ۱۳۳۵ به دعوت ملک سعود پادشاه عربستان برای بازدید از آن کشور به ریاض رفت و در ۲۴ اسفند ۱۳۳۵ برای انجام حج به مکه و سپس به مدینه رفت. ویدیوهایی و عکسهایی از او در این سفر موجود است.
در شبکههای اجتماعی پستی با این مضمون منتشر شده که «محمدرضا شاه تنها شاه ایران بود که به حج رفت».
در اسناد تاریخی گزارشهای زیادی از سفر شاهان ایرانی، به خصوص بعد از صفویه به عتبات وجود دارد، ولی ، از دوران سلجوقیان تا دوران معاصر، گزارش معتبری از سفر شاهان ایران به مکه و انجام مراسم حج در دست نیست.
از این میان تنها در یک مورد، روایاتهای نه چندان محکمی از سفر ملکشاه سلجوقی به مکه وجود دارد که از نظر زمان و تاریخ با سایر اتفاقات ذکر شده در سایر منابع همخوانی ندارد. به عنوان نمونه در کتاب نزهه القلوب حمدالله مستوفی به سفر ملکشاه به مکه در سال ۴۸۱ ه.ق اشاره شده، در حالی که در منابع دیگر تاریخی، ملکشاه در همان زمان ملکشاه مشغول کشورگشایی در سمرقند و بخارا بوده است.
در زمان صفویان، زندیه و افشاریه مکه در سیطره عثمانی بود و اختلافات سیاسی و مذهبی کار را به حاجیکشی هم رسانیده بود و عملا امکان سفر حج وجود نداشت.
در اسناد و گزارشهای معتبر تاریخی، به سفر شاهان قاجار به مکه اشارهای نشده، در عوض اسنادی هست که ثابت میکند برخی از آنها به رغم میل باطنی، ناکام ماندهاند. به عنوان نمونه وقارالدوله همسر ناصرالدين شاه، كه ۳ سال پس از كشته شدن شوهرش به مکه رفته در سفرنامهاش مینویسد: «ای كاش كه [ناصرالدینشاه] زنده بود و اين سفر مكه معظمه را من در ركاب مباركش آمده بودم».
رضا شاه هم تنها یک سفر خارجی به ترکیه داشت، محمدرضا شاه اما، در دوران پادشاهی خود، پنج بار به کشور عربستان سعودی سفر کرد و در دو سفر از این پنج سفر به مکه و مدینه رفت.
از این رو فکتنامه به این گزاره که «محمدرضا شاه تنها شاه شیعه [ایران] بود که به حج رفت» نشان درست میدهد.
درست
گفته یا آمار واقعیت دارد، فکتهای قابل دسترس، درستی آن را تایید میکنند و نکته مهمی از قلم نیفتاده است.
درباره نشانهای میرزاروش کار ما