برو به محتوای اصلی
  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
English
پادکست
جستجو
خانهفکت‌خانهدرستی‌سنجی

نقاشی از امیرکبیر؛ نقاش: میرزا ابوالحسن خان غفاری کاشانی (ضیع الملک)، از کتاب خطی هزارویکشب

ادعای نادرست خسرو معتضد در مورد تاسیس اولین سازمان اطلاعاتی ایران

درستی‌سنجی

زمان خواندن: ۱۲ دقیقه

اگر وقت ندارید …

  • ویدیویی از اظهارات خسرو معتضد، منتشر شده که می‌گوید اولین کسی که در ایران سازمان اطلاعاتی درست می‌کند میرزا تقی‌خان امیرکبیر است.
  • نگاهی به تاریخ قلمرو فرهنگی ایران و عنوان‌ها و کارکردهای «دیوان»‌های (سازمان‌های اداری) مختلف ایران، ادعای آقای معتضد را زیر سوال می‌برد.
  • به گفته محققان سابقه شکل‌گیری دیوان‌هایی با کارکرد اطلاعاتی در ایران به دوره ایران باستان و ابتدای شکل‌گیری نهاد حکومت‌داری در ایران می‌رسد.
  • در نظام دیوانسالاری ایرانی ـ اسلامی به طور مشخص دو دسته از دیوان‌ها نقش اساسی در استمرار و بقای نظام سیاسی حاکم داشتند: «دیوان‌های امنیتی ـ انتظامی مانند دیوان عرض، اشراف، برید و حسبه و دیوان‌های مالی نظیر دیوان استیفا و خراج.
  • «دیوان اشراف» بالاخص در دوران غزنویان کارهایی معادل وظایف سازمان‌های اطلاعاتی انجام می‌داد.
  • در دوره غزنویان، مشرفان، خبرگزارانی بودند که از سوی امیر و سلطان برای گردآوری اخبار چهارسوی قلمروها، یا گردآوری خبر در زمینه‌ای خاص مامور می‌شدند.
  • دیوان اشراف در دوره غزنوی بیشتر کارکردی امنیتی-جاسوسی داشت، اما در گذار به دوره سلجوقی، به نهادی با وظایف «بازرسی مالی با کارکرد اقتصادی» تبدیل شد.
  • در زمان طاهریان و تا اندازه‌ای صفاریان دیوان بَرید وظیفه کسب خبر و ارسال اخبار محرمانه را داشت.
  • دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی اميرکبير، که به «منهيان امير» هم شهرت يافت، هم به لحاظ ساختار و هم کارکرد شبیه به دیوان اشراف غزنویان است.
  • دستگاه خبررسانان امیر در سه جهت اصلی کار می‌کرد؛ خبرگیری از وضع ولایات و کردار ماموران دیوانی و لشکری، گزارش وقایع شهری خاصه از لحاظ نظم و امنیت عمومی و سوم مراقبت در فعالیت سفارتخانه‌های خارجی در تهران.
  • در همه این موارد، فعالیت‌های مشابهی در دودمان‌های پادشاهی پیش از دوره قاجار هم وجود داشت.
  • دستگاه دیوان‌سالاری دوره قاجار ادامه دستگاه دیوان‌سالاری سده‌های میانه ایران است و آن هم در ادامه دیوان‌سالاری ایران باستان.
  • این دستگاه دیوان‌سالاری در دوره پهلوی دچار تغییرات اساسی و به نوعی «مدرن» شد.
  • دستگاه امنیتی به معنای مدرن آن (ساواک) در دوره پهلوی دوم و در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰ شکل می‌گیرد.

ویدیویی از اظهارات خسرو معتضد، تاریخ‌نگار، در شبکه تلگرامی متسا (مرجع ترویج سواد رسانه‌ای) منتشر شده که او در آن می‌گوید اولین کسی که در ایران سازمان اطلاعاتی درست می‌کند میرزا تقی‌خان امیرکبیر است.

این ویدیو با عنوان «تاریخ جاسوسی در ایران؛ چرا امیر کبیر یک سازمان اطلاعاتی تشکیل داد؟» در کانال تلگرامی بیسیم‌چی‌مدیا نیز منتشر شده و بیش از ۵۲ هزار بار دیده شد. این پست در ادامه به رسانه‌های نزدیک به حکومت از جمله باشگاه خبرنگاران جوان هم راه یافت. معتضد در این ویدیو می‌گوید:

«میرزا تقی‌خان امیرکبیر پس از سفرهایی که به سن پترزبورگ و به ترکیه عثمانی می‌کند و چند سالی، یک‌سال، یک سال و نیم در ترکیه می‌ماند، کاملا چشمش باز می‌شود و تشخیص می‌دهد که باید ایران یک سازمان اطلاعاتی قوی داشته باشد اولین کسی که در ایران سازمان اطلاعاتی درست می‌کند میرزا تقی خان امیرکبیر است، اسم سازمان‌اش را می‌گذارد «منهیان»، یعنی نهی‌کنندگان چه به مسائل جاسوسی در خدمت بیگانه و چه کارهای خلاف اخلاق و خلاف عرف. کسانی که می‌گساری می‌کردند خبر داشت و بهشون اخطار می‌کرد برای آخرین بار...»

مطالبی با ادعاهای مشابه تحت عنوان «اولین وزیر اطلاعات ایران که کشته شد چه کسی بود؟» (لینک بایگانی )نیز در سال‌های اخیر در رسانه‌های رسمی منتشر شد.

اما این ادعا تا چه اندازه درست است، آیا در ایران پیش از شکل گرفتن شبکه «منهیان امیر» دستگاه اداری و یا دیوانی با کارکرد شبیه به وزارت اطلاعات وجود نداشت؟

نگاهی به تاریخ قلمرو فرهنگی ایران و عنوان‌ها و کارکردهای «دیوان»‌های (سازمان‌های اداری) مختلف ایران ادعای آقای معتضد را زیر سوال می‌برد.

سابقه وجود سازمان‌های اطلاعاتی در دستگاه دیوان‌سالاری ایران

در نظام دیوانسالاری ایرانی ـ اسلامی به طور مشخص دو دسته از دیوان‌ها نقش اساسی در استمرار و بقای نظام سیاسی حاکم داشتند:

۱. دیوان‌های امنیتی ـ انتظامی مانند دیوان عرض، اشراف، برید و حسبه

۲. دیوان‌های مالی نظیر دیوان استیفا و خراج.

بر اساس تعریف دایره‌المعارف بزرگ اسلامی «دیوان اشراف» عنوانی است که در ممالک اسلامی به‌ طور کلی، به معنای نهادی برای نظارت بر امور ادارات و اجزاء دستگاه دیوان‌سالاری بوده است؛ هر چند حوزه کاربرد و مصادیق دیوان اشراف، در همه شرایط یکسان نبوده.

بر اساس تعریف این دایره‌المعارف، در دوره غزنویان، مشرفان، یعنی کسانی که در دیوان اشراف فعالیت می‌کرده‌اند، خبرگزارانی بودند که از سوی امیر و سلطان برای گردآوری اخبار چهارسوی قلمروها یا گردآوری خبر در زمینه‌ای خاص مامور این کار می‌شدند.

دیوان اشراف در دوران غزنویان و سلجوقیان

مقاله «تحول کارکرد دیوان اِشراف (نظام بازرسی و جاسوسی) در دوره غزنوی و سلجوقی» به قلم امیرحسین حاتمی که در شماره ۱۳ دوره ۴ نشریه مطالعات تاریخ انتظامی در سال ۱۳۹۶ به چاپ رسیده، توضیحات بیشتری در این باره ارائه می‌دهد.

بر اساس پژوهش‌ها و اسنادی که در این مقاله منتشر شده، دیوان اشراف به معنای یک نهاد بازرسی و جاسوسی، نهادی پرسابقه بوده و از نظر اختیارات و وظایف، یکی از دیوان‌های ضروری به شمار می‌رفته است.

به نوشته این محقق، زمینه‌ها و ضرورت‌های این دیوان به دوره ایران باستان و ابتدای شکل‌گیری نهاد حکومت‌داری در ایران می‌رسد:

«از همان بدو شکل‌گیری نهاد حکومت در ایران، شاهد به کارگیری شکل ابتدایی این دیوان هستیم. بعدها در دوره ساسانی، نظام دیوانسالاری ایرانی به مرحله نهایی تکامل خود رسید و با فتح ایران توسط مسلمانان میراث آن به دوره اسلامی منتقل شد. در دوره اسلامی نظام دیوانسالاری ایرانی ـ اسلامی در دوره‌های غزنوی و سلجوقی بود که به تکامل خود رسید.»

این محقق تاکید می‌کند که دیوان اشراف در دوره غزنوی (۳۴۲-۵۶۶ شمسی) یا (۹۶۳-۱۱۸۷ میلادی) از یک جنبه کارکردی اهمیت داشت و در دوره سلجوقی (۴۰۸- ۵۷۳ شمسی) یا (۱۰۲۹ تا ۱۱۹۴ میلادی) از جنبه‌های دیگر.

به طور خلاصه: دیوان اشراف در دوره غزنوی بیشتر کارکردی امنیتی-جاسوسی داشت، اما در گذار به دوره سلجوقی، به نهادی تبدیل شد که بیشتر می‌شود آن را نهادی با وظیفه «بازرسی مالی با کارکرد اقتصادی» تعریف کرد.

حاتمی با استناد به پژوهش‌های ادموند باسورث، نویسنده کتاب تاریخ غزنویان ( ترجمه حسن انوشه، ۱۳۸۱، تهران، امیرکبیر ) می‌نویسد که او احتمال داده:

«استفاده غزنویان از تشکیلات اشراف و برید اقتباس از شیوه ایران باستان بوده که از طریق خلفا و دودمان‌هایی که بعد از آنان در مشرق ظهور کردند، حفظ گردیده بود. در اینجا اشراف و برید ارتباط نزدیک با هم داشتند. به باور باسورث استفاده از این شبکه ارتباطی در خاورمیانه به دوره‌های پیش از اسلام برمی‌گردد. … این احتمال با گفته تنسر [روحانی زرتشتی در اواخر عصر اشکانی و از نزدیکان و حامیان اردشیر بابکان] در نامه‌ا‌ی که به شاه طبرستان نوشته تأیید می‌شود. در اینجا شاه طبرستان انتقاد می‌کند که چرا اردشیر ساسانی «منهیان و جواسیس» گماشته و این موجب هراس و نگرانی مردم شده است. تنسر در پاسخ وی ضمن تأکید بر اهمیت و ضرورت نظام جاسوسی، اشاره می‌کند که این امر نباید موجب نگرانی «اهل برائت و سلامت» شود؛ زیرا افرادی مطمئن و شایسته به کار گرفته می‌شوند.»

باسورت تاکید می‌کند تشکیلات جاسوسی و بازرسی، به خصوص برای دودمان‌های پادشاهی که قلمرو ناهمگن و پهناور داشتند ضروری بوده و غزنویان و سلجوقیان از جمله این دودمان‌ها بودند:

«در چنین شرایطی بیم آن می‌رفت که فرماندهان نظامی مستقر در سرحدات به شورش تحریک شوند و عاملان، مالیات‌های وصول شده را به جیب خود سرازیر کنند. در چنین موارد همیشه اصل بر این بود که والیان نافرمان و عاملان نادرست‌اند و مشرفان و صاحب‌بریدان یگانه وسیله ای بودند که می توانستند چنین فعالیت‌هایی را به دربار گزارش کنند و خشم و کینه سلطان را بر خلافکاران فروبارند.»

سابقه دیوان برید

در سده‌های میانه، پیش از غزنویان و قبل از آنکه دیوان اشراف در این دودمان کارکرد اطلاعاتی پیدا کند هم در حکومت طاهریان (۲۰۰- ۲۵۲ شمسی) یا (۸۲۱ تا ۸۷۳ میلادی) از دیوان بَرید برای این کار استفاده می‌کردند. بنابر تحقیق طاهره زکیئی و جهانبخش ثواقب در مقاله «کارکرد امنیتی دیوان اشراف در ایران در سده‌های میانه» که در فصلنامه علمی -ترویجی مطالعات تاریخ انتظامی (سال چهارم، شماره دوازدهم، بهار ۱۳۹۶) منتشر شده:

«دیوان برید وظیفه کسب خبر و ارسال اخبار محرمانه را داشت. طاهریان با استفاده از شبکه بریدی که در اختیار داشتند، اخبار مهم را در کوتاهترین زمان ممکن دریافت میکردند (طبري، :1363 5463/12؛ ابن اثیر، بیتا: 183/10). حتی در منزل برخی از سرداران جاسوسانی می گماشتند (عوفی، :1359 542) و برخی از مخالفان خود را از طریق همین ماموران به دام می انداختند (مسعودي، :1360 411/2؛ دینوری، :1364 442؛ اصفهانی، بیتا: -541 540). به نظر میرسد همین روند در دوره صفاریان نیز وجود داشته است زیرا با وجود تاکید بر اینکه عمرولیث صفاری بر هر سالار و سرهنگ و مهتري، منهیانی گماشته بود که از احوال و رفتار آنها با خبر بوده و گزارش کنند.»

اهمیت دیوان اشراف

اهمیت «دیوان اشراف» به حدی بوده که خواجه نظام‌الملک طوسی داشتن مشرفان و یا همان صاحب‌خبران را «از قواعد ملک» دانسته است. اما دیوان اشراف چرا مهم بوده است؟

۱- از جنبه نظارت و بازرسی

۲- از جنبه جاسوسی و خبرگیری
نکته مهم این است که در آن زمان، دیوان اشراف با دو دیوان دیگر یعنی دیوان استیفا و دیوان برید ارتباط بسیار نزدیکی داشت. نزدیکی وظایف مشرف و استیفا تا آنجا بود که در عصر سلجوقی دیوان اشراف در اداره اموال دیوانی و ضبط محاسبات مالی کشور، مکمل دیوان استیفا بود و به همین دلیل گاهی اتفاق می‌افتد که مشرف، نیابت دیوان استیفا را نیز عهده‌دار می‌شد.

بنابر تحقیق امیرحسین حاتمی به همین دلیل است که پندنامه سبکتگین استفاده از جاسوسان و صاحب‌بریدان را توصیه می‌کند، نظام‌الملک چهار فصل از کتاب سیاستنامه را به موضوعات امنیت داخلی و خارجی و استفاده از جاسوسان و مشرفان اختصاص داده است و در قابوسنامه عنصرالمعالی نیز دائم بر اهمیت نظام جاسوسی و بازرسی برای بقای حكومت تصریح شده است.

اهمیت دیوان اشراف تا به آنجاست که خواجه حسن میمندی، که بیهقی او را «گرگ پیر» سیاست می‌خواند، یکی از شروط پذیرش وزارت مسعود را نگه داشتن حق انتخاب نایب مشرف و نایب صاحب برید برای خود عنوان می‌کند.

هر چند دیوان اشراف در بسیاری از دوره‌های تاریخی کاربرد داشته اما واقعیت آن است که در دوره غزنوی و سلجوقی بیشترین کاربرد را داشته و بیشترین اطلاعات از آن در دست است.

اشاره‌های معروف به دیوان اشراف

کتاب تاریخ بیهقی، نوشته ابوالفضل بیهقی که تاریخ مسعودی هم نامیده می‌شود، متمرکز بر تاریخ پادشاهی مسعود غزنوی و به طور کلی غزنویان است. در این کتاب به کرات به دیوان اشراف و مشرفان دستگاه غزنوی و به طور مشخص مسعود غزنوی و پدرش محمود غزنوی اشاره می‌شود.

انتخاب بوسهل حمدوی به شغل اشراف مملکت در دوران مسعود بعد از عزل او از وزارت در دوران محمود غزنوی یکی از این نمونه‌هاست:

از این رو دیوان اشراف متناسب با اینکه در دوره کدام دودمان پادشاهی باشد کارکردهای گوناگون داشت از بازرسی در حوزه اداری و مالی، نظارت بر مسائل مالی دربار، نظارت بر عملکرد ماموران اداری، خبرگیری و جاسوسی.

این سیستم جاسوسی و نظارت از جاسوسی پدر و پسر (محمود و مسعود) در امور یکدیگر تا نظارت نامحسوس بر امور سایر دیوان‌ها و رصد حرکات دشمنان خارجی را شامل می‌شد.

مسعود و پدرش محمود در زمان سلطنت محمود، جاسوسانی در دستگاه یکدیگر داشتند.

دستگاه امنیت برای دشمنان داخلی و خارجی

حاتمی با استناد به باسورث می‌نویسد که دستگاه اطلاعاتی دودمان غزنوی، فقط برای دشمنان داخلی طراحی نشده بود و دشمنان خارجی را نیز در بر می‌گرفت.

به عنوان مثال آنها تحرکات دشمنان قراخانی و همچنین نقل و انتقالات افواج ترکمن در ماوراءالنهر و خوارزم را هم رصد می‌کردند.

زکیئی و ثواقب هم تاکید دارند که در تاریخ بیهقی علاوه بر «اشراف کل مملکت»، از چندین نوع مشرف نام برده شده از جمله:

  • «مشرف غلامان سرایی» که کارشان بازرسی یا جاسوسی در امر غلامان درگاه بوده
  • «اشراف اوقاف» غزنین که بازرسی و تفتیش امور مربوط به اوقاف غزنین را برعهده داشته‌اند
  • «اشراف درگاه» (یا ریاست اشراف در دربار) که جاسوسی و خبررسانی دربار را برعهده داشت و می‌توانست مشرفانی بر بخش‌های مختلف دستگاه سلطنت و نیز دیوان‌های دیگر بگمارد تا از امور آنجا آگاه باشد.

منهیان و مشرفان چه کسانی بوده‌اند؟

در بخشی از ویدئویی که از خسرو معتضد منتشر شده، عبارت «منهیان» نیز شنیده می‌شود که جمع کلمه «منهی»‌ است.

کلمه منهی، پیش از امیرکبیر نیز کاربرد داشته و در اسناد و گزارش‌ها به آن اشاره شده است.

مثلا طاهره زکیئی و جهانبخش ثواقب فرق اصطلاح مشرف با جاسوس را اینگونه توضیح می‌دهند:

«مشرف اصطلاح عام بوده برای عمل اشراف (که رسیدگی آشکار به کارها بود) و نیز برای جاسوسی، در حالی که جاسوس یا منهی فقط به ماموران مخفی که به ظاهر در شغلی دیگر کار می‌کرده و تفحص خبر می‌نموده‌اند اطلاق می‌شده است. منهیان پنهانی اعمال و رفتار ماموران دولت را به پایتخت می نوشتند (انوری، :1373 157؛ نفیسی، :1390 324). بیهقی، مشرفی را که کار آنها یعنی جاسوسی، کسب خبر و گزارش اخبار میکرد، اَنفاس خوانده است (بیهقی، :1388 55).»

بنابر تاکید این دو محقق در دوره میانه، امرا و سلاطین ایران، برای اینکه بر امور کشور باخبر باشند و غافلگیر نشوند، منهیان و مشرفان را آموزش داده و به عنوان غلام و کنیز به نقاط مختلف کشور می‌فرستادند تا فعالیت‌های گوناگون کارکنان دیوان‌های دیگر از مانند دیوان استیفا و … را تحت نظر بگیرند و گزارش‌های خود را در نامه‌هایی به نام ملَطّفه بنویسند و به وسیله سوارکاران آزموده و مأموران دیوان برید به حکومت مرکزی یا مشرف کل اعلام کنند.

امیرحسین حاتمی هم بر همین نکته تاکید دارد و می‌افزاید در حقیقت از لفظ اشراف در دوره غزنوی بیشتر مفهوم «انهاء» و جاسوسی اراده می‌شده و مشرف به جاسوس نیز اطلاق می‌شده است.

حجت کجائی احصایی در مقاله‌ای به نام «نقش دیوان اشراف در دوران غزنوی» در شماره ۳۰ ماهنامه در سال ۱۳۸۵ حافظ به معانی کلمات منهی و مشرف در این دستگاه اشاره می‌کند.


او در ادامه مثال‌هایی نیز از منهیان و مشرفان دستگاه غزنوی ارائه می‌دهد.

«منهیان امیر»

اینجا لازم است کمی بیشتر درباره آنچه امیرکبیر تاسیس کرد، بدانیم. دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی امیرکبیر، که به «منهیان امیر» هم شهرت یافت، هم به لحاظ ساختار و هم کارکرد شبیه به دیوان اشراف غزنویان است. منهیان امیر، همان افرادی هستند که در دستگاه قدرت برای رصد، جمع‌آوری و انتقال خبر آموزش دیده‌اند.

اما معنی منهی چیست؟ به نظر می‌رسد امیرکبیر این عبارت را از صاحب‌منصبان پیش از خود گرفته و در اینجا به معنای: «خبردهنده، کارآگاه و مشرف » است و نه آن‌طور که خسرو معتضد می‌گوید به معنی «نهی‌کننده از کار خلاف عرف».

فریدون آدمیت در کتاب امیرکبیر و ایران درباره «خبررسانان و خفیه‌نویسان» امیر اینگونه می‌نویسد:

«دستگاه خبررسانان امیر در سه جهت اصلی کار می‌کرده‌است: یکی خبرگیری از وضع ولایات و کردار ماموران دیوانی و لشکری خاصه در امر رشوه‌گیری و سیورسات و جلوگیری از تعدی مالیاتی و دستبرد به حقوق طبقه روستایی. دیگر گزارش وقایع شهری خاصه از لحاظ نظم و امنیت عمومی و سوم مراقبت در فعالیت سفارتخانه‌های خارجی در تهران». (۱۳۵۴ چاپ چهارم، انتشارات خوارزمی، صفحه ۳۴۵)

آدمیت «نظام خبررسانی میرزا تقی‌خان» را «نسبتا سریع و منظم» ارزیابی می‌کند و می‌گوید همین سیستم باعث می‌شد که مردم او را «عالم بر اسرار مملکت» بدانند و «عوام نسبت کرامت به وی دهند». این تاریخ‌نگار همچنین با ارائه مثال‌هایی می‌نویسد «امیر دستگاه جاسوسی و ضد جاسوسی خارجی تعبیه کرده بود؛ این کارش تازگی داشت».

با وجود این چنانچه پیش از این هم دیدیم جاسوس گماردن بر دوست و دشمن همسایه در دستگاه پادشاهان پیشین هم وجود داشت.

بنابر اطلاعات موجود با برکناری و سپس قتل امیرکبیر، شبکه خفیه‌نویسان او نیز از بین می‌رود.

تحول در دستگاه دیوان‌سالاری ایران در دوره پهلوی

دستگاه دیوان‌سالاری دوره قاجار به صورت عام و امیرکبیر به طور مشخص، ادامه دستگاه دیوان‌سالاری سده‌های میانه ایران است و آن هم چنانکه پیش‌تر تاکید شد در ادامه دیوان‌سالاری ایران باستان. در واقع دستگاه دیوان‌سالاری ایران در دوره پهلوی دچار تغییرات اساسی و به نوعی «مدرن» می‌شود. دستگاه قضایی و نظام دادگستری ایران در دوره پهلوی اول دچار تغییر می‌شود و دستگاه امنیتی به معنای مدرن آن در دوره پهلوی دوم و در دهه ۱۳۳۰ شکل می‌گیرد.

کریستین دلانوا، در کتاب ساواک، ترجمه عبدالحسین نیک‌گوهر، لحظه تولد اولین وزارت اطلاعات ایران، به معنایی که امروز از این دستگاه می‌شناسیم را اینگونه توضیح می‌دهد.

جمع‌بندی

ویدیویی از اظهارات خسرو معتضد، منتشر شده که می‌گوید اولین کسی که در ایران سازمان اطلاعاتی درست می‌کند میرزا تقی‌خان امیرکبیر است. این ویدیو با عنوان «تاریخ جاسوسی در ایران؛ چرا امیر کبیر یک سازمان اطلاعاتی تشکیل داد؟» در کانال بیسیم‌چی‌مدیا بیش از ۵۲ هزار بار دیده شد.

نگاهی به تاریخ قلمرو فرهنگی ایران و عنوان‌ها و کارکردهای «دیوان»‌های (سازمان‌های اداری) مختلف ایران ادعای آقای معتضد را زیر سوال می‌برد.

به گفته محققان سابقه شکل‌گیری دیوان‌هایی با این کارکرد به دوره ایران باستان و ابتدای شکل‌گیری نهاد حکومت‌داری در ایران می‌رسد.

در نظام دیوانسالاری ایرانی ـ اسلامی به طور مشخص دو دسته از دیوان‌ها در استمرار و بقای نظام سیاسی حاکم نقش اساسی داشتند: «دیوان‌های امنیتی - انتظامی مانند دیوان عَرَض، اِشراف، بَرید و حسبه و دیوان‌های مالی نظیر دیوان اِستیفا و خراج».

«دیوان اشراف» یکی از دیوان‌هایی بوده که بالاخص در دوران غزنویان کارهایی معادل وظایف سازمان‌های اطلاعاتی انجام می‌داد. این دیوارن در دوره غزنوی بیشتر کارکردی امنیتی-جاسوسی داشت، اما در گذار به دوره سلجوقی، به نهادی تبدیل شد که بیشتر می‌شود آن را نهادی با وظایف «بازرسی مالی با کارکرد اقتصادی» تعریف کرد.

دستگاه اطلاعاتی و جاسوسی اميرکبير، که به «منهيان امير» هم شهرت يافت، هم به لحاظ ساختار و هم کارکرد شبیه به دیوان اشراف غزنویان است.

دستگاه دیوان‌سالاری دوره قاجار ادامه دستگاه دیوان‌سالاری سده‌های میانه ایران است و آن هم در ادامه دیوان‌سالاری ایران باستان. این دستگاه دیوان‌سالاری در دوره پهلوی دچار تغییرات اساسی و به نوعی «مدرن» شد. دستگاه امنیتی به معنای مدرن آن (ساواک) در دوره پهلوی دوم و در نیمه دوم دهه ۱۳۳۰ شکل می‌گیرد.

بنابراین فکت‌نامه به ادعای خسرو معتضد، تاریخ‌نگار که «اولین کسی که در ایران سازمان اطلاعاتی درست می‌کند میرزا تقی‌خان امیرکبیر است» نشان نادرست می‌دهد.

نادرست

گفته یا آمار، نادرست است یا دست‌کم سندی معتبر آن را رد می‌کند.

درباره نشان‌های میرزاروش کار ما
پرش به فهرست
فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.پیشنهاد سوژه
فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.پیشنهاد سوژه

فکت‌نامه

فکت‌نامه اولین سایت درستی‌سنجی (فکت‌چکینگ) سیاسی درباره ایران است.

درباره ما

  • فکت‌نامه چیست؟
  • روش کار ما
  • نشان‌های میرزا
  • تیم ما

پروژه‌ای از

حریم خصوصی

این وبسایت تحت پروانه کریتیو کامنز اختیار-غیرتجاری اشتراک همانند 4.0 بین المللی است.