در ماههای گذشته انتشار اخبار مربوط به پروژه انتقال آب دریاهای جنوب (خلیج فارس و دریای عمان) به فلات مرکزی ایران برای جبران کمبود آب در رسانهها زیادشده اما این یک پروژه جدید نیست. دهههاست کشاندن دریاهای جنوب و شمال ایران در رسانهها و سطوح مدیریتی مطرح میشود. به طور مشخص در ۱۵ سال گذشته با توجه به کاهش شدید منابع آبی بحث انتقال آب خیلی بیشتر مطرح شدهاست. در حال حاضر صحبت از پروژهای است که در پنج مسیر، آب شیرینشده در کنار دریا را از طریق لوله و برای مصارف صنعتی (و شرب خانگی) به ۱۷ استان مرکزی کشور برساند.
سالها است کارشناسان در حوزههای مختلف اععم از اقتصاد و محیطزیست و… درباره آثار این طرح احساس نگرانی میکنند. این طرح در بهترین حالت ۲ میلیارد مترمکعب در سال آب تامین میکند که معادل ۲درصد کل مصرف آب و حدود ۲۰ درصد مصرف صنعت و آب شرب کشور است. در ادامه ابعاد مختلف این پروژه را بررسی میکنیم.
ابرپروژه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، مجموعهای از پروژههای متنوعی است که با هدف انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به استانهای مرکزی کشور از طریق لولهگذاری با هدف تامین آب مورد نیاز صنایع و معادن و همچنین آب شیرین در ۱۷ استان ایران طراحی شدهاست. در آبان ۱۳۹۹ رضا اردکانیان وزیر وقت نیرو درباره این طرح گفتهبود:
«طرح شیرینسازی و انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی که از سال ۱۳۹۲ آغاز شد یک ابرپروژه و جزو بزرگترین طرح های آبی و خاکی کشور است، با سرمایه گذاری بخش خصوصی و با پیگیری و پشتیبانی های وزارت صنعت، معدن و تجارت و با مشارکت بیش از ۱۹۰ شرکت سازنده ایرانی به ثمر رسیدهاست.»
اردکانیان قبلتر هم حجم آبی که از دریای عمان و خلیج فارس برای صنعت استخراج میشود را ۸/۳ میلیارد مترمکعب و حجم آب شیرین تولید شده را ۲/۷۳ میلیارد متر مکعب برآورد کرده بود. جمعیت تحت پوشش این طرح ۴۸/۵ ميليون نفر و مساحت تحت پوشش آن ۱،۳۵۰،۰۰۰ کیلومتر مربع اعلام شده است.
۱) شرکت «تامین و انتقال آب خلیج فارس» به شماره ثبت ۴۴۰۹۰۷ که در سال ۱۳۹۲ و با سرمایه ۳۰۰ میلیارد تومانی به ثبت رسیده، کارفرمای ابر پروژه انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی ایران است. سرمایه ثبت شده این شرکت در سال ۱۳۹۹ دست کم ۲۰ برابر (۶ تریلیارد تومان) شده و مدیر عامل فعلی آن احسان انصاری نماینده شرکت سرمایه گذاری گلگهر است. شرکت معدنی و صنعتی گل گهر ۳۴ درصد، شرکت مس سرچشمه ۳۳ درصد، شرکت سنگ آهن گهر زمین ۱۰ درصد و شرکت معدنی و صنعتی چادرملو ۲۲ درصد سهام شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس را در اختیار دارند. این شرکت مجری خطوط اول تا سوم خطوط انتقال اب است.
۲) شرکت دولتی آب منطقهای خراسان رضوی کارفرمای «طرح تامین و انتقال آب شرب و صنعت استان های شرق کشور از دريای عمان» است. به نظر میرسد اخیرا مطالعات پروژه انجام شده و هنوز از تامین سرمایه و انتخاب پیمانکار خط لوله چهارم که به سمت استانهای شرقی و شمال شرفی خبری نیست.
هدف از خط اول تامين بخشی از نیاز آبی فعلی و طرح های توسعه شرکتهای سهیم در طرح و سایر مصرف کنندگان عنوان شدهاست. فاز یک ۱۸۰ میلیون متر مکعب آب شیرین شده خلیجفارس را با ۹۷۰ کیلومتر لولهگذاری به استانهای هرمزگان، کرمان و یزد منتقل میکند که در سال ۱۳۹۹ افتتاح شد. این طرح در فازهای یک، دو و سه با ۱۲ ایستگاه پمپاژ، با حجم سرمایهگذاری ۲۰ هزار میلیارد تومانی اجرا و افتتاح شدهاست.
خط دوم:
هدف از خط دوم انتقال آب خلیجفارس به صنایع جنوب شرق کشور، آبگیری از دریا، نمکزدایی و انتقال حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال به منظور تامین نیاز آبی فلات مرکزی ایران عنوان شده است.این مسیر موازی با فاز اول و جاده بندرعباس-سیرجان است. سپس از منطقه حفاظت شده طارم به سمت سیرجان عبور کرده و از حاشیه کفه نمکی سیرجان به سمت فلات مرکزی ایران تا شهر یزد ادامه دارد.
هدف از خط سوم انتقال ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب شیرین سازی شده دریا از مبدا تنگه هرمز از مسیر استانهای کرمان و یزد به مقصد صنایع و مراکز جمعیتی استان اصفهان عنوان شده است. این طرح در دو فاز ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیون متر مکعبی از دو طرف تنگه هرمز اجرا میشود. از فاز دوم به عنوان خط ششم هم یاد میشود.
هدف از خط چهارم که در واقع پروژه انتقال آب دریای عمان به استانهای شرق کشور است، شیرینسازی و انتقال آب در مجموع به میزان سالیانه ۸۰۰ میلیون مترمکعب عنوان شده. این پروژه تا پاییز ۱۴۰۲ تقریبا ۱۲/۸۴ درصد پیشرفت فیزیکی و ۸/۲۶ درصد پیشرفت برنامهای داشته است و به نظر میرسد راهی طولانی تا به سرانجام رسیدن آن در پیش است.
هدف از خط پنجم، انتقال ۲۱۰ میلیون متر مکعب آب شیرینسازیشده از خلیج فارس به استان فارس است و قرار است ۱۰درصد آن به عنوان آب شرب در اختیار مردم قرار گرفته و مابقی تحویل صنایع شود. کارفرمای این پروژه هم شرکت تامین و انتقال آب خلیج فارس اعلام شدهاست.
این طرح حمایت هر دو دولت حسن روحانی و ابراهیم رئیسی و بخش بیشماری از نمایندگان مجلس و نیروهای دولتی را به همراه داشته است. اما این پروژه مخالف هم کم نداشته؛ نقش کلیدی قرارگاه خاتم در اجرای این طرح، مخاطرات احتمالی زیست محیطی و عدم صرفه اقتصادی و … بخشی از دلایل این مخالفتها بوده است.
حسین آخانی، استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست فرایند انتقال آب از خلیج فارس را همانند پروژههای سدسازی در کشور از روشهای «مافیای آب» معرفی کرده بود:
«انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان از اشتباهات بسیار بزرگ در کشور و بسیار مشخص است مافیایی که تا حالا پیگیر سدسازی در انتقال آب بود، در حال حاضر با تعریف جدیدی از تامین آب، منافع خود را حفظ میکند. همه متخصصان اقتصاد معتقدند، چنین انتقالی هزینههای کلانی را روی دوش کشور میگذارد و به هیچ وجه به صرفه نیست، باید چند سیاست مناسب را پیگیری کنیم تا با مشکل کم آبی در کشور برخورد کنیم.
یکی از مهمترین سیاستها این است که صنایع آببر را از مناطق مرکزی به مناطق ساحلی منتقل کنیم و اگر ما فکر کنیم که با انتقال آب به استان یزد، میتوانیم نیاز آبی این استان را با روشهای غیرآبی پایداری که در کشور وجود دارد حل کنیم، کاملا به بیراهه رفتهایم؛ اگر این راه حل جوابگو بود باید انتقال آب از زاینده رود که قبلا به یزد و کرمان صورت گرفته بود، آن نیاز را جواب میداد.».
در زیر فهرست بخشی از ایرادات و ابهاماتی که به این طرح وارد شده دیده میشود:
خشکسالیهای پیاپی، کشاورزی ناپایدار، رشد سریع و استقرار نامتناسب جمعیت به همراه سوء مدیریت در عرصههای مختلف باعث شده تا ایران امروز با بحران جدی آب دست و پنجه نرم کند. هرچند این بحران مختص ایران نیست و بسیاری از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا با آن مواجه هستند. طبق پیشبینیها تا سال ۲۰۵۰ تقاضای آب تا ۲۵درصد افزایش خواهد یافت و حداقل ۲۵ کشور تحت بیشترین تنش آبی مواجه خواهند شد. بحرین، قبرس، کویت، لبنان و عمان پنج کشور با بالاترین تنش آبی در کنار کشورهایی چون ایران، عربستان سعودی شیلی، سن مارینو، بلژیک و یونان خواهند بود.
در آبان ۱۴۰۲ علی اکبر کاظمی مشاور وزیر نیرو میزان مصرف سالانه آب در ایران را ۱۰۰ میلیارد متر مکعب اعلام کرده است. به گفته علی اکبر کاظمی از این میزان حدود «۹۰ درصد آن در بخش کشاورزی، ۶ درصد در بخش شرب و بقیه در بخش صنعت» مصرف میشود.
به عبارتی در حال حاضر سالانه بخش کشاورزی معادل ۹۰ میلیارد متر مکعب آب مصرف میکند و مصرف آب شرب و صنعت کشور حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب در سال است.
طرح انتقال آب دریاها در صورتی که طبق برنامه مقامات دولتی بتواند منابع مالی خود را تامین کند در بهترین حالت قرار است تا پایان سال ۱۴۰۴ حدود ۲ میلیارد متر مکعب آب شیرین سازی شده به استانهای مختلف تزریق کند.
ما اطلاعات دقیقی از اینکه چه میزان از این آبها شیرین شده قرار است به صنایع اختصاص یابد نداریم. اما اگر فرض کنیم تا زمان پایان اجرای این طرحها نیاز آبی کشور همان ۱۰۰ میلیارد متر مکعب در سال بماند:
ایده اولیه پروژههای انتقال آب دریاها به استانهای مختلف کشور اولین بار در اواسط ۱۳۳۰ در قالب پروژه عظیم ایران رود مطرح شده است. در این طرح قرار بود دريای خزر با کانالی به خليج فارس متصل شود. در همين دهه طرح ديگری نيز عنوان شد که هدف آن احداث کانالی قابل کشتيرانی تا کوير لوت بود.
در سال ۱۳۴۵ طرح دیگری توسط هومان فرزاد برای احداث درياچههايی بين دريای خزر و خليج فارس به سازمان پژوهش های علمی کشور ارائه شد. بر اساس اين طرح مناطق پايين تر از سطح آبهای آزاد نظير جازموريان، لوت و کوير مرکزی از آب پر خواهند شد. پس از انقلاب و در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی طرحی مشابه توسط مسعود قمی به دولت وقت ارائه شد، که تا زمان ریاست جمهوری خاتمی مورد بحث قرار میگرفت.
در سال ۱۳۷۱ دکتر بديع الزمانی و همکارانش در آمريکا طرحی در جريان سفر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری وقت به سازمان ملل متحد ارائه کردند که شباهت هايی با طرح کانال لوت داشت. این طرح در دولت هاشمی «کانال کشتیرو» نامیده میشد. طرح توسط مرکز پژوهشهای مجلس با صفاتی چون جسورانه، بلند پروازانه و وسوسه انگيز توصيف شده بود. در سال ۱۳۸۴ این مرکز طی گزارشی اعلام کرد که طرح اتصال آبهای جنوب به شمال کشور مورد مطالعه قرار گرفته و قابل اجرا است. چنين آبراهی میتواند از ظرفيت سالانه ۷۰ ميليون تن حمل و نقل بار ميان جنوب و شمال بهرهمند باشد.
در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد، طرح انتقال آب خزر به مناطق کویری ایران از مازندران تا سمنان برای سالها محل مناقشه مخالفان و موافقان قرار گرفت و حتی با مخالفت برخی از مدیران رده بالای دولتی در حوزه محیط زیست مواجه شد. در بهار سال ۹۱ محمود احمدی نژاد به مازندران رفت و کلنگ شروع کار پروژه را زد. در سال ۱۳۹۳ مرکز پژوهشهای مجلس طرح انتقال آب خزر به مناطق کویری را با ارائه توضیحات فنی رد کرد:
«طرح انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان با هدف تامین کمبود نیاز بخش های شرب و صنعت این استان در افق سال ۱۴۲۵ مصوب شدهاست. بر اساس این طرح قرار است سالانه ۲۲ میلیون متر مکعب آب در ساحل دریای خزر شیرین سازی شده و از طریق پمپاژ به استان سمنان منتقل شود. جدا از چالشهای مربوط به مسائل زیست محیطی طرح، مهم ترین چالش این طرح مربوط به بهره وری اقتصادی آن است.
بر اساس محاسبات انجام شده توسط مشاور طرح قیمت تمام شده یک متر مکعب آب در این طرح پس از شیرین سازی و انتقال، برابر با ۴۲،۸۷۳ ریال و نسبت فایده به هزینه در این طرح برابر با ۰/۵۳ است که حاکی از عدم توجیه پذیری اقتصادی آن است.
در مورد نکات فنی طرح انتقال آب دریای خزر به استان سمنان، مهمترین موردی را که می توان مطرح کرد موضوع آثار زیست محیطی طرح است. با توجه به اینکه شوری پساب حاصل از تاسیسات شیرین سازی آب دریا نسبت به شوری پایه دریای خزر حدود دو برابر است، آثار افزایش شوری در محیط زیست و اکوسیستم دریایی باید مدنظر قرار گیرد.
اگر چه استفاده از تخلیهکنندههای پساب با آرایش و تعداد مناسب به عنوان راهکار معضل پیشنهاد شده، اما بررسیهای مذکور و اثر پسابهای خروجی بر اکوسیستم دریای خزر باید به صورت بلند مدت انجام شود.»
اما حاشیههای این طرح تا دوران ریاست جمهوری حسن روحانی هم ادامه داشت. او حتی در سال ۱۳۹۷ یک بار دیگر برای اجرای این پروژه تلاش کرد. در سال ۱۳۹۶ ولیالله نانواکناری، نماینده مجلس در گفتگویی خبر از حذف پروژه انتقال آب دریای خزر به استانهای دیگر در برنامه ششم توسعه داد.
در اوایل دهه ۱۳۹۰ طرحهای مشابهی برای انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به مناطقی مانند دریاچه خشک شده هامون و یا فلات مرکزی ایران ارائه شدند. در سال ۱۳۹۲ طرحی در جنوب کشور با عنوان طرح انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوب شرق کشور راهاندازی شد. در مهر ۱۳۹۶ جزییات طرح ملی انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوب شرق کشور منتشر شد.
در آذر ۱۳۹۸ قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء عهدهدار اجرای طرح انتقال آب دریای عمان شد. طرحی که در افق بلند مدت آن قرار است آبرسانی به ۱۷ استان کشور را تضمین کند. نظر افضلی رئیس مجمع نمایندگان خراسان جنوبی در مجلس در این باره گفته بود:
«طرح انتقال آب از دریای عمان که در ابتدا مخصوص انتقال آب به کرمان و یزد بود و سپس استان سیستان و بلوچستان نیز به آن اضافه شد در نهایت به طرح شیرینسازی و انتقال آب از دریای عمان به ۳ استان شرقی کشور منتهی شد و هماکنون مناقصه پیمانکاری این طرح انجام شده و قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئولیت اجرای طرح طی یک برنامه ۵ ساله را عهدهدار شده است.»
سرانجام در ۵ آبان ۱۳۹۹ و با دستور حسن روحانی رئیس جمهور وقت فاز نخست ابر پروژه انتقال آب خلیج فارس به استانهای مرکزی افتتاح شد.
ابر پروژه انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به فلات مرکزی ایران، مجموعهای از پروژههای متنوع با هدف انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به استانهای مرکزی کشور از طریق لولهگذاری با هدف تامین آب مورد نیاز صنایع و معادن و همچنین آب شیرین در ۱۷ استان ایران است.
در صورت تکمیل برنامه فعلی این پروژه، حجم آبی که از دریای عمان و خلیج فارس برای صنعت استخراج میشود ۸/۳ میلیارد مترمکعب و حجم آب شیرین تولید شده ۲/۷۳ میلیارد متر مکعب برآورد میشود.
جمعیت تحت پوشش این طرح ۴۸/۵ ميليون نفر و مساحت تحت پوشش آن ۱،۳۵۰،۰۰۰ کیلومتر مربع اعلام شده است. پنج مسیر اصلی ابرپروژه انتقال آب از دریای عمان و خلیج فارس در نظر گرفته شده و در حال توسعه است.
خط اول: ۱۸۰ میلیون متر مکعب آب شیرین شده خلیجفارس را با ۹۷۰ کیلومتر لوله از هرمزگان به کرمان و یزد منتقل میکند. این طرح در فازهای یک، دو و سه با ۱۲ ایستگاه پمپاژ، با حجم سرمایهگذاری ۲۰ هزار میلیارد تومانی اجرا و افتتاح شده است.
خط دوم: حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب در سال موازی با فاز اول (جاده بندرعباس-سیرجان) سپس از منطقه حفاظت شده طارم به سمت شهر یزد میرود.
خط سوم: ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب شیرین سازی شده دریا از مبدا تنگه هرمز به مقصد صنایع و مراکز جمعیتی استان اصفهان در دو فاز ۲۰۰ و ۴۰۰ میلیون متر مکعبی از دو طرف تنگه هرمز اجرا میشود. از فاز دوم به عنوان خط ششم هم یاد میشود.
خط چهارم: سالیانه ۸۰۰ میلیون مترمکعب انتقال آب دریای عمان را به استانهای شرق کشور منتقل میکند. این پروژه تا پاییز ۱۴۰۲ تقریبا ۱۲/۸۴ درصد پیشرفت فیزیکی و ۸/۲۶ درصد پیشرفت برنامهای داشته است.
خط پنجم: انتقال ۲۱۰ میلیون متر مکعب آب شیرینسازیشده از خلیج فارس به استان فارس که ۱۰درصد آن به عنوان آب شرب در اختیار مردم قرار گرفته و مابقی تحویل صنایع میشود.
این طرح حمایت هر دو دولت حسن روحانی و ابراهیم رئیسی و بخش بیشماری از نمایندگان مجلس و نیروهای دولتی را به همراه داشته است. اما این پروژه مخالف هم کم نداشته؛ نقش کلیدی قرارگاه خاتم در اجرای این طرح، مخاطرات احتمالی زیست محیطی و عدم صرفه اقتصادی و … بخشی از دلایل این مخالفتها بوده است.
حسین آخانی، استاد دانشگاه و کارشناس محیط زیست فرایند انتقال آب از خلیج فارس را همانند پروژههای سدسازی در کشور از روشهای «مافیای آب» معرفی کرده بود: «انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان از اشتباهات بسیار بزرگ در کشور و بسیار مشخص است مافیایی که تا حالا پیگیر سدسازی در انتقال آب بود با تعریف جدیدی از تامین آب، منافع خود را حفظ میکند… اگر این راه حل جوابگو بود باید انتقال آب از زاینده رود که قبلا به یزد و کرمان صورت گرفته بود، آن نیاز را جواب میداد.»
در آبان ۱۴۰۲ علی اکبر کاظمی مشاور وزیر نیرو میزان مصرف سالانه آب در ایران را ۱۰۰ میلیارد متر مکعب اعلام کرده است که از این میزان حدود «۹۰ درصد آن در بخش کشاورزی، ۶ درصد در بخش شرب و بقیه در بخش صنعت» مصرف میشود.
به عبارتی در حال حاضر سالانه بخش کشاورزی معادل ۹۰ میلیارد متر مکعب آب مصرف میکند و مصرف آب شرب و صنعت کشور حدود ۱۰ میلیارد متر مکعب در سال است.
طرح انتقال آب دریاها در صورتی که طبق برنامه مقامات دولتی بتواند منابع مالی خود را تامین کند در بهترین حالت قرار است تا پایان سال ۱۴۰۴ حدود ۲ میلیارد متر مکعب آب شیرین سازی شده به استانهای مختلف تزریق کند.