روز سهشنبه، ۲۲ آذر خبرگزاری تسنیم یک ویدیو همراه با گزارشی با عنوان «پشتپرده عملیات بمبگذاری در شیراز/ تروریستها با لباس زبالهگرد میخواستند شهر را منفجر کنند» منتشر کرد. در این ویدیو ۵ نفر، یک زن و چهار مرد با دستان و چشمان بسته رو به دوربین در حال ارائه روایتی از یک بمبگذاری ناموفق در شهر شیراز هستند.
تسنیم در توضیح این ویدیو نوشته است:
«بعد از عملیات بمبگذاری ناموفق و خنثیشده شیراز عوامل این بمبگذاری دستگیر شدند و اکنون عوامل این بمبگذاری جزئیات جدیدی از پشت پرده این عملیات را در اعترافات خود اعلام کردند.»
در گزارش تسنیم ادعا شده که این «بمبگذاری ناموفق و خنثیشده» در روز ۴ آبان و تنها چند ساعت بعد از حمله تروریستی به مسجد شاهچراغ انجام شده است. همچنین گفته شده که:
«با اقدام اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان در اطلاعات سپاه استان فارس، عوامل این بمبگذاری دستگیر شدند».
پیش از این در روز ۶ آبان اولین خبرهای مربوط به این «بمبگذاری» منتشر شد.
خبرگزاری ایرنا در روز جمعه ۶ آبان به نقل از لطف الله شیبانی، فرماندار شیراز نوشت که فردی قصد «بمبگذاری» در «خیابان معالی آباد شیراز» را داشت و «مواد منفجره با قدرت تخریب بالا» را در درون یک «کیف» قرار داده بود که «با اقدام اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان» بازداشت شد.
دیگر خبرگزاریهای حاکمیتی از جمله مشرق و فارس، اما در روز ۱۰ آذر و بیش از یک ماه بعد از خبر اولیه، روایت دیگری از این «بمبگذاری» منتشر کردند. مشرق در این باره نوشت: که «در پی دریافت گزارش مردمی» مبنی بر اینکه «بستهای مشکوک» در یکی از معابر اصلی شیراز رویت شده تیم چک و خنثی بمب به آنجا رفته و بمب را خنثی کردند. این گزارش از دستگیری فردی در محلی که در آن «بمبگذاری» شده چیزی نمیگوید اما تاکید دارد که:
«با اقدام اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان در اطلاعات سپاه استان فارس، عوامل این بمبگذاری شناسایی و طی تعقیب و مراقبت در استانهای اصفهان و فارس دستگیر شدند.»
اما آیا واقعا در شب ۴ آبان در خیابان معالیآباد شیراز بمبگذاری شده؟ بمبی که شهر را منفجر میکرد؟ اگر آری با توجه به بازداشت همه عوامل آن به ادعای منابع امنیتی و اشراف آنان، این اتفاق دقیقا در کجا و چگونه رخ دادهاست؟ روایتهای ارايه شده از این «بمبگذاری» تا چه اندازه یکدست و همخوان است؟
بررسی جوانب این خبر نشان میدهد که از یک سو بعضی از ادعاهای مطرح شده در این گزارشها، از گزارش تسنیم و ایرنا گرفته تا مشرق و فارس توسط مسئولان کشوری در خود استان فارس زیر سوال رفته است. از سوی دیگر هم نگاهی به اعترافات بازداشتشدگان در ویدیوی کوتاه تسنیم نشان میدهد که اظهارات بازداشتشدگان این «بمبگذاری ناموفق»، هم با یکدیگر و هم با خبرهایی که پیش از این در رسانههای نزدیک به حاکمیت در این باره منتشر شده بود همخوانی ندارد.
اسماعیل محبیپور، معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس در شبکه تلویزیونی استانی گفت:
«چهارشنبه شب، همان شبی که این اتفاقات رقم خورده بود گشت بسیج، به یک نفر مشکوک میشود در معالیآباد که بستهای را حمل میکرده که فرد توقیف میشود و توسط ماموران مورد بازرسی قرار می گیرد بستهای که همراه داشتند مایعات قابل اشتعال و بعضی ملحقات بود که مشکوک به این است که قصد داشتند در جایی از آن به عنوان عامل حریق یا انفجار محدود استفاده کنند. اما بمبگذاری ما نداشتیم، که جایی بمبگذاری شده باشد یا اینکه که مثلا مواد منفجرهای مثل TNT همراه داشته باشد نداشتیم با هوشیاری مامورین این مساله هم خنثی شد.»
در این گفتوگو معاون استاندار بر خلاف ادعای خبرگزاریهای نزدیک به سپاه پاسداران به وضوح خبر بمبگذاری را رد کرده و میگوید «یک نفر» مواد اشتعالزایی حمل میکرده که مورد بازرسی قرار گرفته و بازداشت میشود.
فیلم اعترافات این پنج نفر، که بر اساس اخبار منتشر شده؛ گروهی کوهنورد و ورزشکار اهل و یا ساکن شیراز هستند، تناقضهای زیادی دارد و در نهایت یک سناریو یکدست را از این «بمبگذاری» به دست نمیدهد.
تنها زن حاضر در این اعتراف که بر اساس گزارشهای موجود به نظر میرسد دنا شیبانی، مربی اسنوبرد و گرافیست باشد، با عنوان «مسئول تبلیغات و تست عملیات» معرفی شده اما هیچ توضیح منطقیای در این باره وجود ندارد که برای یک «بمبگذاری» که اساسا عملی مخفی و خرابکارانه محسوب میشود، «مسئول تبلیغات» چه معنایی دارد.
در بخشی از این اعترافات، حسام موسوی، مربی سنگنوردی، در مورد محل بمبگذاری توضیح میدهد که بمبگذاری قرار بوده جلوی استانداری فارس که به گفته او جایی است که «دیده میشود» انجام شود. این در حالی است که هم سایر بازداشتشدگان و هم خبرهای رسانههای حکومتی از «بمبگذاری» در حوالی معالیآباد و میدان احسان در شیراز حرف میزنند و اساسا حرفی از استانداری شیراز به میان نمیآید.
نگاهی به فاصله جغرافیایی این دو مکان نشان از ناهمخوانی در این اعترافات دارد. میان این دو محل حداقل دو ساعت و ده دقیقه پیاده و بیش از ۲۰ دقیقه با ماشین فاصله است. در ضمن حسام تاکید دارد که آن مکان انتخاب شده بود چون «اونجا بیشترین جاییه که توی شیراز دوربین هست»، این انتخاب هم دقیقا به همین دلیل که او توضیح داد، منطقی به نظر نمیرسد که چرا به فرض صحت تمام این سناریو آنان باید جایی که بیشترین دوربین و در نتیجه کنترل امنیتی وجود دارد این کار را انجام دهند.
در توضیح چگونگی ساخت «بمب»، امیرارسلان مهدوی مربی اسنوبرد که از او به عنوان «بمبگذار» یاد میشود و اشراق نجفآبادی، مربی دوچرخهسواری کوهستان، که گفته شده « سرتیم گروه» است توضیح میدهند که اشراق اکلیل و سرنج تهیه و آنها را قاطی کرده و در خانه تست کرده است.
در ادامه امیرارسلان مهدوی روز بمبگذاری را اینگونه توضیح میدهد که همه وسایل لازم را به ماشینش منتقل کرده و از ماشین هفت لیتر بنزین کشیده و آن را در دبهای که اشراق آورده بود، ریختند. اشراق میگوید که ظرف پلاستیکی که در آن اکلیل و سرنج بود را روی این دبه پلاستیکی قرار میدهند و پلاستیک دور آن میپیچند. با این توضیحات به نظر میرسد که بمب ادعایی ترکیبی از اکلیل و سرنج در یک ظرف پلاستیکی بر روی دبهای حاوی هفت لیتر بنزین بوده که به ریموتی که از قبل توسط محمد خیوه، کوهنورد و طبیعتگرد، تهیه شد، مجهز شده بود.
در دو ویدیویی که از نحوه خنثیسازی این «بمب» توسط رسانههای نزدیک به حاکمیت منتشر شده، دو نفر با لباس شخصی و با استفاده از انبردست در حال قطع کردن سیمی هستند که از درون یک ماده خاکستری رنگ که به نظر میرسد ترکیب اکلیل و سرنج باشد، خارج میکنند.
«بمب»ی که به تاکید تسنیم قرار بود «شهر را منفجر کند» و به گفته ایرنا حاوی «مواد منفجره با قدرت تخریب بالا» بود و «تیم چک و خنثی بمب» اعزامی به محل، هیچ تناسبی با آنچه در این دو ویدیو دیده میشود، ندارد.
دستگاهی که در ویدیو بهعنوان ریموت بمب معرفی شدهاست، در بازار با قیمت ۳۴۹هزار تومان به فروش میرسد و نقشه آن نشان میدهد که این ریموت، از محل ترمینال ۱ به منبع تغذیه متصل نیست و چنین دستگاهی کار نمیکند:
1- بردی که در تصویر "خنثی سازی" نشون میدن در اصل یک برد ریموت کنترل هست که از فروشگاه های لوازم الکترونیک میشه تهیه کرد که مدل دقیقش رو اینجا مشخص کردیم. ترمینال شماره یک در تصویر محل اتصال باتری هست که هیچ سیمی بهش وصل نیست. (در تصوری بعدی هم نحوه صحیح سیم کشی هم رسم شده) pic.twitter.com/NlalOUwZKN
— Pixel (@ayatsubzero) December 19, 2022
با یک جستجوی کوتاه میتوان به اطلاعات زیادی در مورد تیمهای خنثیسازی بمب در ایران و دستاوردهای سپاه در این زمینه دست یافت.
به نظر میرسد که تیمهای کشف و خنثیسازی بمب در ایران بر اساس این ادعاها به پیشرفتهترین تکنولوژیها در این حوزه مجهزند. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر این بمبی بوده که قرار بود شهر را منفجر کند، چطور امکان خنثی کردن آن، با یک انبردست و توسط دو نفر بدون رعایت حداقلهای ایمنی فردی و عمومی و در همان مکان که به تاکید همین رسانهها از شلوغترین نقاط شهر بوده، وجود دارد؟ اگر میتوان چنین بمبی را به همین سادگی خنثی کرد پس اساسا چه نیازی به امکاناتی در این حد وسیع است که توصیف آن در رسانههای نزدیک به حاکمیت آمده است؟ آیا اصلا حجم کمی اکلیل و سرنج و ۷ لیتر بنزین اثر خاصی دارد؟
در ویدیوی اعترافات، امیر ارسلان مهدوی توضیح میدهد که، لباس زبالهگرد پوشیده و «بمب» مذکور را در یک کیسه پلاستیکی مشکی که در ماشین داشته میگذارد، آن را برمیدارد و پیاده به سمت میدان احسان میرود. او میگوید در آنجا «اون آقایی که میفرمان بسیجی بوده» او را در معالی آباد مورد بازرسی قرار داده و در نهایت او بعد از یک تعقیب و گریز کوتاه بازداشت میشود.
خبرگزاری مهر هم در روز ۲۲ آذر ویدیویی منتشر کرده که علاوه بر این اعترافات، شامل فیلمی از یک دوربین مدار بسته است. زمان روی فیلم ساعت ۹ و ۲۳ دقیقه شب ۲۶ اکتبر یا همان ۴ آبان را نشان میدهد. ادعای این ویدیو این است که امیر ارسلان مهدوی را در حالی که کیسه زباله حجیمی حاوی بمب را روی پشت خود حمل میکند در خیابان معالیآباد شیراز راه میرود، نشان میدهد.
ژئولوکیت مکان این ویدیو نشان میدهد که کفپوش پیادهرو، شبیه منطقه میدان احسان به سمت بلوار معالیآباد است.
در ویدیوی مذکور ما فردی را از پشت سر میبینیم که یک کیسه پلاستیکی بزرگ که بیشتر حجم آن پر به نظر میرسد، را حمل میکند. اما با توجه به شکل حمل این بسته توسط این فرد و مدل بلند کردن آن از روی زمین به نظر میرسد که کیسه سبک باشد و وجود هفت لیتر بنزین در آن به همراه سایر مواد مانند اکلیل و سرنج دور از ذهن به نظر میرسد.
از سوی دیگر پیش از این خبرگزاری ایرنا در روز ۶ آبان نوشته بود که مواد منفجره درون یک «کیف» حمل میشد و فرد بمبگذار «با اقدام اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان» بازداشت شد، که نه با ادعای حمل بمب با کیسه زباله همخوانی دارد و نه با اینکه یک «بسیجی» فرد بمبگذار را شناسایی کرده است. در جمهوری اسلامی عنوان سربازان گمنام امام زمان برای کارکنان وزارت اطلاعات و اخیرا اطلاعات سپاه استفاده میشود.
خبرگزاریهای حاکمیتی مشرق و فارس هم در گزارش روز ۱۰ آذر خود، اساسا صحبتی از بازداشت فرد بمبگذار در صحنه به میان نمیآورند. در گزارش آنان حرف از «دریافت گزارش مردمی» مبنی بر وجود «بستهای مشکوک» در این منطقه است که هیچ تناسبی با روایت ارائه شده در اعترافات ندارد.
بر اساس گزارشهای منتشر شده متهمان این پرونده در مکانها و زمانهای متفاوتی بازداشت شدند و تنها اشتراک آنان ورزشکار، کوهنورد و طبیعتگرد بودنشان است. امیر ارسلان مهدوی روز ۴ آبان در شیراز، دنا شیبانی در روز ۱۹ آبان در قشم، اشراق نجفآبادی، در تاریخ ۱۸ آبان در شیراز، محمد خیوه در روز ۱۰ آبان در شهر یاسوج و حسام موسوی در تاریخ ۹ آذر در اصفهان بازداشت شدند.
در نهایت با اتکا به شواهد و قراین به نظر میرسد اینکه اساسا بمبگذاری با آن تعریفی که خبرگزاریهای نزدیک به حاکمیت، بالاخص خبرگزاری تسنیم، ارايه میدهد انجام شده است یا نه، به طور جدی محل تردید است و از طرف معاون امنیتی استاندار هم رد شده است.
به نظر میرسد اگر مواد آتشزایی هم در این پرونده وجود داشته باشد نه بمب، بلکه آتشزنههایی است که به کرات در چهارشنبهسوریها در ایران استفاده شده و هیچگاه از آن به عنوان «بمب»ی که شهر را منفجر کند، یاد نشدهاست.
با توجه به پراکندگی و یکدست نبودن روایت بازداشتشدگان و گزارشهایی که از بیخبری از آنها و فشار و شکنجه بر آنان وجود دارد به نظر میرسد که این اعتراف به کار تیمی برای ساخت و انفجار بمب در شهر هم معتبر نیست و به آن تردید وارد است.
عدم همخوانی گزارشهای حاکمیتی با یکدیگر و با عدم تطابق آن با روایت متهمان هم نشانه دیگر بر این است که احتمالا این «سناریو» ساختگی است و واقعیتی واحد را که در ۴ آبان اتفاق افتاده باشد روایت نمیکند.
خبرگزاری تسنیم روز ۲۲ آذر گزارشی با عنوان «پشت پرده عملیات بمبگذاری» در شیراز منتشر کرده که حاوی اعترافات پنج نفر با چشمان بسته است که روایتی از «بمبگذاری ناموفق در شیراز» ارائه میکنند.
اولین اخبار این بمبگذاری روز ششم آبان ماه در رسانههای حکومتی منتشر و ادعا شده این اتفاق روز چهارم آبان ماه و کمی بعد از حمله تروریستی به شاهچراغ رخ داده است.
بررسی دقیق جزئیات اخبار، گزارشها و اعترافاتی که تاکنون درباره «بمبگذاری» ادعایی منتشر شده، نشاندهنده، تناقضها و ابهامهای جدی است.
اول، در گزارش رسانههای حکومتی از کشف «مواد منفجره با قدرت تخریب بالا» صحبت شده است. این در حالی که مقامهای محلی همان ابتدا بمبگذاری را رد کرده و گفتهاند موضوع در حد کشف «مایعات قابل اشتعال و بعضی ملحقات» و احتمال «حریق یا انفجار محدود» بوده است.
دوم، در اعترافات متهمان صحبت از اکلیل و سرنج و هفت لیتر بنزین با قدرت انفجار محدود است، در حالی که رسانههای حکومت از «مواد منفجره با قدرت تخریب بالا» صحبت میکنند قرار بوده شهر را «منفجر» کند.
سوم، رسانههای حکومتی از حضور «تیم چک و خنثی بمب» برای خنثیسازی بمبی «با قدرت تخریب بالا» حرف میزنند، اما ویدئوهای منتشر شده از خنثیسازی بمب ادعایی، خبری از حضور تیم مجهز خنثیسازی بمب نیست، بلکه دو نفر با لباس شخصی و یک انبردست سیمی را قطع میکنند.
چهارم، در گزارشهای اولیه رسانههای حکومتی از دستگیری بمبگذار و کشف مواد منفجره در یک «کیف» صحبت شده است. اما در اعترافات صحبت از حمل مواد منفجره در کیسه زباله بزرگ است. تصور حمل هفت لیتر بنزین و مواد دیگر توسط فردی که ادعا شده خود را به شکل افراد زبالهگردها درآورده، دور از ذهن است.
پنجم، در گزارش رسانههای حکومتی روایتهای متناقضی درباره منبع کشف بمب ادعایی مطرح شده. بعضی از «گزارش مردمی درباره یک بسته مشکوک» صحبت کردهاند، بعضی از بازرسی ماموران بسیجی حرف زدهاند و برخی مدعی شدهاند بمب ادعایی با اقدام «سربازان گمنام امام زمان» که اشاره به ماموران وزارت اطلاعات دارد، کشف شده است.
ششم، در اعترافات یکی از متهمان گفته شده محل بمبگذاری مقابل استانداری شیراز بوده است، در حالی که در سایر گزارشها صحبت از بمبگذاری در معالیآباد است. محل بازداشت فردی که ادعا شده حامل مواد منفجره است نیز معالیآباد شیراز، حوالی میدان احسان است. فاصله میان این نقطه تا محل استانداری فارس ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه پیاده است.
هفتم، هر پنج متهم بازداشت شده، کوهنورد و ورزشکار اهل یا ساکن شیرازند. تاکنون هیچ توضیحی درباره انگیزه احتمالی این افراد برای «بمبگذاری» ادعایی و نحوه سازماندهی آنها ارائه نشده است.
هشتم، در اعترافات دنا شیبانی، مربی اسنوبرد و تنها زن متهم این پرونده، «مسئول تبلیغات و تست عملیات» معرفی شده. معلوم نیست نقش «مسئول تبلیغات» در عملیات ادعایی مخفی و خرابکارانه چیست.
این ابهامات به علاوه سابقه طولانی جمهوری اسلامی در ضبط و انتشار مصاحبههای اجباری از متهمان برای اعتراف دروغ، اعتبار روایت حکومت درباره «بمبگذاری» در شیراز را زیر سوال میبرد و این احتمال را تقویت میکند که آنچه ادعا شده سناریویی متناقض و مبهم، ساخته و پرداخته ماموران امنیتی جمهوری اسلامی است.